در آستانه روز معلم باز هم در و دیوار و رسانه ها آکنده است از شعارهای تصنعی همچون:
"معلمی شغل نیست عشق است و ایثار"
"معلمی شغل انبیاست"
و ...
در اینکه در بطن معلمی عشق و ایثار پیامبرگونه نهفته است شکی نیست، منتها دو گروه با افراط و تفریط از طرح چنین شعارهای هدفدار سوء استفاده کرده و عامدا و یا ناخودآگاه حق و حقوق طبیعی معلمان را زیر رادیکال می برند. یک طیف، بخشهایی از حاکمیت هستند که به عمد با در بوق و کرنا کردن چنین شعارهایی سعی در به حاشیه بردن معلمان و آچمز کردن اخلاقیشان در پیگیری مطالبات به حق خود هستند.
طیف دیگر باورمندان فرهنگی به چنین برچسبهای نخنما میباشند. ما محکوم به تربیت نسلی پرسشگر برای هزاره سوم هستیم نه دانشآموزانی مطیع برای قرون وسطی
بنا بر تجربه، هدف دولت در مفهوم عام آن از طرح شعار: معلمی شغل نیست عشق است و...، استثمار، استحمار و در یک کلام اغفال فرهنگیان از پیگیری مطالبات متراکم منزلتی و معیشتی آنها بوده و تبلیغ از نوع پروپاگاندایی است.
کسی که می پذیرد معلمی شغل نیست عشق است و ... در واقع میپذیرد که کارمند نیست، بلکه کارش همچون کار انبیاست. طبیعتا چنین فردی نباید انتظار تامین معاش از مسیر معلمی داشته باشد، چرا که اصولا پیامبران چشمداشتی در قبال دعوت مردم به دین خدا نداشتند.
طیف دیگر همکارانی هستند که ناخواسته در دام طیف اول افتاده و نتیجتا سر خود را با شعارهای کاذب گرم کرده و بر روی ابرها راه میروند و از واقعیتهای کف جامعه کیلومترها به دورند.
این سر طیف به شدت کمال گرا بوده و از تجزیه و تحلیل شرایط روز و درک واقعیتهای پیرامونی عاجزند. برخی از این عزیزانِ ایده آلیست از مردم و اجتماع طلبکار بوده و شأن خود را اجل از مردم کوچه و بازار میپندارند.
لذا در مقابل هر گونه پیشنهادات کارشناسی، بدون هیچگونه مطالعه و تفکر گارد گرفته و شمشیر از رو میبندند.
جالبتر آن که این طیف از همکاران به جز آسمان و ریسمانبافی، برخورد شعاری و انتقاد صرف، چیزی در چنته نداشته و نظرات واقعبینانه سایر فعالان فرهنگی را نیز به سخره میگیرند.
این عزیزان بهتر است کمی از نردبان کمال و بالن ایده آل پایین آمده و با آنالیز واقعبینانه اتفاقات زیر پوستی جامعه، اسیر تبلیغات نخنما و پروپاگاندایی نشده و در کنار مسلسل انتقادات، حداقل هفتتیری از پیشنهادات واقعبینانه با قابلیت اجرا ارائه نمایند.
و اما از دولت در مفهوم عام آن انتظار میرود صدای حقطلبی آشکار و ندای جنبش زیر پوستی معلمان شریف ایران را آن طور که هست بشنود، نه آن طور که دوست دارد. همچنین از امنیتی کردن اعتراضات صنفی پرهیز نماید. دولت باید به این باور برسد که آموزش و پرورش محور توسعه است نه بر باد دهنده بودجه مملکت.
ما نیز در کنار پیگیری مطالبات به حق خود از مسیرهای قانونی، بهتر است برای کسب مهارتهای حرفهای خود تلاش نماییم
جامعه امروز نیازمند معلمانی با بینش جهانی است.
جهان معلمی ما بهتر است آسمانش فراختر و رنگش روشنتر از وضعیت فعلی باشد.
در یک کلام ما محکوم به تربیت نسلی پرسشگر برای هزاره سوم هستیم نه دانشآموزانی مطیع برای قرون وسطی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بیش از 33 درصد پسران و بیش از 27 درصد دختران زیر 15 سال رابطه جنسی برقرار کرده اند. ضمن اینکه بیش از 110.000 دانش آموز معتاد و یا در شرف معتاد شدن هستند. در مدارس کار و دانشی که من - در مشهد - هستم این را هم می بینم که بیش از 50 درصد دانش آموزان به مشروبات الکلی هم اعتیاد داشتند. مسیولان بی لیاقت استعفا استعفا.
تناقض درگفتارولابدکردار!!!
ممنون از توجه دوستان و همکاران ارجمند
بنظرم یکی از شروط اساسی معلم جهانی اصل شفافیت است کسی که ادعای معلم جهانی دارد لزوما نباید ناشناس صحبت کند
در ضمن سرمقاله روزنامه سراسری مستقل ۱۱ اردیبهشت یادداشت دو سال پیش بنده تحت عنوان معلم جهانی و جهان معلمی است
معلم جهانی به معنای راه رفتن روی ابرها و غفلت از وقایع پیرامونی نیست بلکه معلم جهانی شخصی است واقع بین کل ابدا عقل کل نیست و همیشه در حال تعلیم و تعلم است و...