صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

فرهنگ حاکم بر تبلیغ رجوع به متخصص در زمینه های روانی توسط رسانه ها ، خانواده و مدرسه باعث شده است افراد بیماری های روانی را دست کم بگیرند، پنهان کنند و و در خیلی موارد مصرف داروها و رجوع به افراد غیر متخصص را به صورت سلیقه ای ادامه دهند! اما چگونه به اینجا رسیده ایم و پیامد این رفتارهای سیستمی شده چیست؟

آسیب شناسی جایگاه " علم روان شناسی " در ایران

سیدعلی اصغر حسینی/ معلم - روانشناس

جایگاه علم روان شناسی در ایران و وضعیت مشاوره در مدارس و نظام آموزشی

در کشورهای پیشرفته رجوع به روان شناس یا روان پزشک از ضروریات زندگی رشد یافته است. بسیاری از خودکشی ها در سنین پائین با مصرف داروهای روانی در کشور های مترقی حل شده اند. اغلب افرادی که دچار بیماری ها ی مربوط به ذهن و روان هستند با ترکیب روان درمانی و دارودرمانی بهبود یافته اند. اما رجوع به روانشناس و مشاور فقط در صورت ابتلا به بیماری ها و اختلال های روانی نیست بلکه افراد هنگام نیاز به پیشرفت و اصلاح روش زندگی و پیشگیری از بسیاری از بیماری ها و اختلافات به روان شناس حاذقی مراجعه می کنند.

در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه عدم وجود کافی متخصصین متعهد در حیطه ی روان پزشکی و روان درمانی و مهمتر از آن فرهنگ حاکم بر تبلیغ رجوع به متخصص در زمینه های روانی توسط رسانه ها ، خانواده و مدرسه باعث شده است افراد بیماری های روانی را دست کم بگیرند، پنهان کنند و و در خیلی موارد مصرف داروها و رجوع به افراد غیر متخصص را به صورت سلیقه ای ادامه دهند! اما چگونه به اینجا رسیده ایم و پیامد این رفتارهای سیستمی شده چیست؟ معلمی که بیش از حد از تنبیه بدنی استفاده می کند مجرم نیست بلکه نیاز به متخصص دارد. او در خانواده اش هم مشکلات مربوط به کنترل خشم و مدیریت استرس را دارد


علل رسیدن به این نقطه را می توان به عوامل شخصی و اجتماعی تقسیم کرد :
در حیطه ی شخصی امروزه سعی بر آن است که در کشورهای پیشرفته بیماری را جدای از فرد در نظر بگیرند و توصیف کنند به این معنا که مثلا به فردی که دچار افسردگی است می گویند فردِ درگیر با افسردگی نه "فردِ افسرده!" با این توصیف دقیق فرد در قبال مشکلاتش و حتی بیماریش مسئولیت می پذیرد و با امید حل آن تلاش می کند . امروزه در بین خانواده های ایرانی مشاهده می شود یک بیماری خاص مثل دیابت را سعی می کنند از چشم خانواده پنهان کنند! تا مبادا فرد از طرف دیگران فردی ضعیف و بی اراده توصیف شود و یا به نوعی سرزنش بشود!
عامل دوم این است که در جامعه ی ایران به وفور" خطای اسناد اساسی" دیده می شود آن هم به این معناست که افراد علت شکست خودشان را موقعیت و علت شکست دیگران را صفات شخصیتی می دانند! همین عامل مهم باعث می شود که افراد به درون خود توجهی نداشته باشند و همان راه قدیم را با همه ی سختی ها و مصیبت هایش ادامه دهند.
عامل دیگر ، احساس "عقل کل" بودن در این جامعه ی پر از بیماری است. افراد مطابق با سلیقه ی خود به دنبال درمان مشکلاتی می روند که هیچ تخصصی در آن ندارند که هیچ، بلکه حتی به خود زحمت جست و جو در اینترنت را هم نداده اند! علت احساس عقل کلی را باید در نظام خانواده ، مدرسه و دانشگاه جست و جو کرد جایی که والدین فرزندان را خیلی نازپرورده و یا خیلی خشک بار می آورند و در مدرسه جایی که معلم مهارت های نقد کردن و نقد شدن را آموزش نمی دهد و در دانشگاه که بعضی اساتید به منطق مسئولیت پذیری ارج نمی دهند.

جایگاه علم روان شناسی در ایران و وضعیت مشاوره در مدارس و نظام آموزشی

عوامل اجتماعی

فرهنگ و حقوق
به نظر می رسد هنوز مشکلات روانی و ذهنی که عملکرد افراد را مختل و ذهن آنها را مغشوش کرده است نه به عنوان بیماری قابل درمان و پیشگیری بلکه به عنوان عاملی خجالت آور در بین مردم جا افتاده است! فردی که دچار افسردگی یا بیماری مربوط به روان است انگار "مجرم" است و باید مجازات شود. ممکن است مشکلات استخدامی برایش پیش بیاید و یا افرادی که افکار مربوط به خودکشی را تجربه کرده اند از نظر مذهبی قضاوت می شوند و گناهکار تلقی می گردند! در جاهای دیگر هم مقصر را افراد بیرونی و دشمنان و بازی نهنگ آبی و... دانسته می شود. بنابراین صورت مسئله پاک می شود.


آموزش
هنوز بسیاری از مدارس در دوره ی ابتدایی فاقد مشاور و روانشناسی کاربلد و و حاذق هست که این عامل یکی از مهمترین بی تدبیری های سیستم اجرایی در کشور است. اختلالات یادگیری در دبستان ، مشکلات افسردگی و اضطراب که شایع ترین مشکلات روان در این کشور هستند بدون در نظر گرفتن عواقب خطرساز آن نادیده گرفته می شوند!

در دبیرستان های ما هم عموما افرادی در سمت مشاور دیده می شوند که رشته ای بی ربط و غیر تخصصی را گذرانده اند!

یکی از دانش آموزان این مقطع به من می گفت به روانشناس مدرسه گفته ام از نشانه های وسواس و افسردگی رنج می برم به من گفته است به خدا توکل کن و امام زمان ( عج ) را صدا بزن!

این افراد در مشاوره ی انتخاب رشته و شغل دخالت کرده اند که وضعیت رضایت از شغل و رشته در سطح پائینی است!
معلمان در این سیستم آموزشی نیاز مبرم به حضور یک روانشناس در ادارات آموزش و پرورش شهرستان ها هستند که متاسفانه وجود ندارد و در برنامه پیش بینی نشده است. معلمی که بیش از حد از تنبیه بدنی استفاده می کند مجرم نیست بلکه نیاز به متخصص دارد. او در خانواده اش هم مشکلات مربوط به کنترل خشم و مدیریت استرس را دارد .
در سطح دانشگاه هم کار عملی در بعضی دانشگاه ها کمتر به چشم می خورد و دانشجو انگیزه ای برای متخصص شدن و ماهر شدن ندارد و همین عاملی برای افزایش شدت مدرک گرایی شده است.

جایگاه علم روان شناسی در ایران و وضعیت مشاوره در مدارس و نظام آموزشی

رسانه ها
در فیلم های سینمایی و سریال ها رجوع به روانشناس پیامد مثبتی ندارد یا اصلا مراجعه ای صورت نمی گیرد!

در فیلمی که تحت عنوان "داماد خجالتی" تماشا می کردم سطح روانشناس را به یک کار روتین و کاری که هر فردی حتی سرایدار همان کلینیک هم می تواند انجام دهد نزول داده شد! همین تلویزیون بسیاری از آسیب های اجتماعی را بررسی نمی کند و میزگردی تحت عنوان افسردگی در ایران تشکیل نمی دهد. بیشتر کارها تجاری است و سمیناری.


بیمارستان ها
هنوز در بسیاری بیمارستان ها تیم روانشناسی وجود ندارد . و اگر هم دارد امکانات کاملی برای ارائه وجود ندارد.


بیمه
عامل مهم دیگر، مشکلات بیمه ای و سیستم حمایت کننده از سلامت روان هست که افراد به علت فقر اقتصادی به مشاور حاذق یا روان شناس رجوع نمی کنند!

جایگاه علم روان شناسی در ایران و وضعیت مشاوره در مدارس و نظام آموزشی

سیاست
امروزه بعضی افراد تند رو و کند فهم معتقدند روانشناسی که امروزه در دانشگاه ها تدریس می شود غربی است تحت تاثیر فروید است و او یک فرد بی مصرف و گناهکار و... بوده است. اگر دقت کنیم همین افراد بسیاری از بیماری های جسمی شان را مدیون علم پزشکی غربی هستند و حتی بسیاری از وسائل منزلشان ساخت اروپا و آمریکاست! این افراد با خلط زندگی و نظریه ی علمی می خواهند خودشان بدون هیچ پژوهش و تلاشی سلطان علوم انسانی در جهان شوند!

خیلی از نظریه پردازان در روان شناسی خودشان سال ها تحت درمان بوده اند و در غرب نظریه هایی داده اند که گره از مشکلات بسیاری از افراد باز کرده است. فروید در جایی می گوید مهمترین بیمار من خودم هستم. اما آیا این ضعف است یا فردی که بدون یک بار رجوع به روان درمانگر خود را صاحب نظریه هایی می داند که ناشی از اختلالات خودشیفتگی و.... در فرد می باشند!؟. در حالی که در این زمینه هیچ مناظره ای مستند دیده نمی شود.! علت احساس عقل کلی را باید در نظام خانواده ، مدرسه و دانشگاه جست و جو کرد جایی که والدین فرزندان را خیلی نازپرورده و یا خیلی خشک بار می آورند و در مدرسه جایی که معلم مهارت های نقد کردن و نقد شدن را آموزش نمی دهد و در دانشگاه که بعضی اساتید به منطق مسئولیت پذیری ارج نمی دهند.


اما پیامدها:
از آن جا که در میان گروه روانشناسی رشته ی روان شناسی بالینی برای تشخیص درست بیماری از مهمترین رشته های موجود هست. تفاوت های مهم روان پزشک و روانشناس بالینی یکی در دارو محور بودن روان پزشکی هست و دیگری اساس تشخیص در این دو است که در اولی تشخیص مبتنی بر نشانه هاست و دومی تشخیص مبتنی بر علت هاست. البته امروزه پست مدرنیست ها تشخیص هایشان را مبتنی بر راه حل و مسئولیت پذیری بنا کرده اند. اما اگر با همین فرمان پیش برویم و فرهنگ ، رسانه بیمه و آموزش این راه کج را ادامه دهند و اصلاحی در سیستم گزینش مشاور و روانشناس صورت نگیرد پیامد این گونه سازوکارها عدم رضایت از شغل ، رشته ی تحصیلی و در نهایت عدم رضایت از زندگی و انتقال بیماری ها و اختلالات شخصیتی به نسل بعدی است .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 14 فروردين 1398 13:54 خوانده شده: 1118 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1398/01/14 - 18:11
به نظر می رسد بزرگ ترین ظلم به این
رشته توسط خود کارشناسان و متخصصان
آن صورت گرفته است ، یک غفلت حداقل
چهل ساله. تا حال کجا بودید ؟ نپرداختن
به اهمیت هر رشته ای از بی خیالی تحصیل
کنندگان آن رشته است.
در ضمن این غفلت و بی اعتنایی و نادیده
گرفته شدن در تمامی رشته های علوم انسانی
صادق است. زبان و ادبیات فارسی از مظلوم ترین
و مغفول ترین رشته هاست که خار آن تو چشم
کل ملت خواهد رفت. یا تاریخ و یا فلسفه و.......
مدرک زدگی و ترجیح رشته های تجربی و علوم
در محافل رسمی و غیر رسمی عمده دلیل این
نادیده شدن است. حال نگرانی شما به دلیل
اهمیت شناسایی و درمان بیماران روانی است
آن دردی دیگر است. و گرنه غفلت و بی اعتنایی
من و شما هم رشته های علوم انسانی را قربانی
می سازد. هر چند دیپلمه های علوم تجربی نیز
می توانند این رشته را بخوانند اما آمار قابل توجهی ندارد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/01/14 - 22:22
روان شناس بودن با کارمند با پست روان شناس بودن فرق فکووووله.
پاسخ + 0 0 --
مهدی 1398/01/14 - 22:23
نویسنده محترم دقیق و دلسوزانه و مختصر مطلب رو منقل کردند. احسنت
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/01/15 - 15:49
سلام متشکرم از نوشته خوب و مفید شما که دلسوزی و دل نگرانی و حس مسیولیت در ان موج میزد موید باشید جناب و متاسف از عقب ماندگی فکری و علمی جامعه ...ناچارم که بگویم شاهد مراجعه افرادی به فالگیر و رمال بوده ام که به تشخیص متخصص افسرده بوده اند و یا به دعا نویس مراجعه کرده اند یا شیادانی به نام جن گیر ....متاسفم که این ها را میگویم ....مایلم که به مخاطبین عزیز بگویم بسیاری از نویسنده های اروپا یی به ریشه های این مساله پرداخته اند و مواجه شدن با تاریکی های ذهن را شجاعانه و بی پرده به تصویر کشیده اند که تجربیات خوبی است ....بهتر است بیشتر بخوانیم و بیشتر بدانیم
پاسخ + 0 0 --
کریمی 1398/01/20 - 08:03
همانطور که نویسنده به درستی اشاره کردند خلا عدم وجود مشاور در مدارس و دبیرستانهای ما ریشه بسیاری از معضلات جامعه کنونی ما میباشد. امید است مسولان به فکر پر کردن این خلا خطرناک باشند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/01/20 - 12:48
به شرط آن که مشاور هم مشاور واقعی
باشد و فقط مشغول پر کردن فرم های
گوناگون به درد نخور اداره نگردد. آنها
باید در بین دانش آموزان و با آنها باشند
و آزادی عمل برای تنظیم زمان گفتگو
با آنها را داشته باشند . و گر نه نفعی
در مدارس ندارند.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور