گروه رسانه/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ « مهدی بهرامی اقدم » روحانی و موسس مدرسه قرآن و عترت بناب از مدیر صدای معلم به اتهام " نشر اکاذیب در فضای مجازی " شکایت کرده است .
به تازگی « سازمان سنجش آموزش کشور » هم به صف شکات علیه صدای معلم پیوسته است .
« صدای معلم » پیش تر و در دفعات متعدد نسبت به ادامه چنین روندی در برخورد با معلمان منتقد به « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش هشدار داده بود .
معاون رئیس جمهور و رییس سازمان اداری و استخدامی کشور به تازگی گفته است : ( این جا )
" برخی کارگزاران، مدیران و کارکنان دولت به مفهوم حقوق شهروندی آشنا و مسلط نیستند .
آموزش حقوق شهروندی در نظام اداری به کارکنان بر اساس برنامه ای که از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور ابلاغ شده است باید در دستور کار مدیران باشد.
مردم باید مطالبه گری کنند و مدیران ملزم به پاسخ گویی هستند ... )
پورمحمدی، استاندار آذربایجان شرقی در دیدار با هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران، مدیران مسوول و خانه مطبوعات آذربایجانشرقی گفته است: هیچ مدیر دولتی حق شکایت از اصحاب رسانه را ندارد.
موضع وزیر آموزش و پرورش تاکنون " سکوت " بوده است .
بخشی از کارنامه « سید محمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش در مورد " معلمان منتقد " :
* در وزارت بطحایی مدیر آموزش و پرورش بناب از معلمان شکایت کرد .
* در وزارت بطحایی مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی از معلمان منتقد شکایت کرد .
* در وزارت بطحایی مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان از سایت عصر خبر شکایت کرد . ( این جا )
* مدیر کل آموزش و پرورش قم هم در ردیف شکات قرار گرفته است .
* اخیرا هم مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز به صف شکایت کنندگان پیوسته است .
یکی از نکات قابل توجه ، قابل تامل و البته قابل تحسین در وزارت فانی و دانش آشتیانی سعه صدر بالا و تحمل مخالفان و منتقدان نسبت به سیاست ها و عملکردهای وزارت آموزش و پرورش بود .
اما گویی « سید محمد بطحایی » دارد در این زمینه رکورد می زند .
شاید بتوان پایه گذار چنین فضایی را در وزارت یک ساله بطحایی ، « علی اللهیار ترکمن » دانست ...... ( این جا )
« صدای معلم » از مسئولیت شناسی و آگاه سازی خانم" مینو امامی" تشکر و قدردانی می کند .
« صدای معلم » از همه همکاران و دوستانی که در این مدت حمایت های بی دریغ خود را نسبت به رسانه خودشان ابراز داشته اند تشکر و قدردانی می کند .
مقدمه
کرامت از دیدگاه معصومین (ع) عبارت است از :
رسول مکرم اسلام (ص) میفرماید: «خداى بزرگ ، کریم است و کرم را دوست میدارد».
امیرالمؤمنین على (ع) میفرماید: «کسى که قبل از سؤال میبخشد، کریم است».
«انسان کریم از چیزى که لئیم به آن فخر میکند، بیزار است».
«اگر کسى روح را به کرامت و عظمت بشناسد همه دنیا در چشمش کوچک میشود».
برخی عادت به خطا و اشتباه در عمل و یا گفتار دارند و از انجام آن هیچ شرمی ندارند . اما تصور می کنم مدیر سایت صدای معلم ، تنها انتظارش در قبال زحمات متحمله ، داشتن پرونده ای پاک و بدون تذکر است. افراد قانونمند اصولا از تذکر هم ناخرسندند چه رسد به شکایت !
شاید آنچه که پیش آمده فقط یک سوء تفاهم و یا کم لطفی است و با گفت و گوی خردمندانه ، قابل حل و فصل است اما شکایت از ایشان برای نشر اکاذیب در فضای مجازی ، حداقل چیزی است که ما خوانندگان آن را تجربه نکرده ایم و حتی اگر موردی بوده ایشان با حذف یادداشت از صفحه سایت ، عذرخواهی نیز کرده اند . پس با قدری سعه صدر ، می توان بر فراغی سینه و اندیشه افزود و در عصر ارتباطات با گفت و گوی تلفنی و یا ارائه یادداشتی تکمیلی از سوی شما ، موضوع را صمیمانه فیصله داد. ما با تعقیب آزادمنشانه سایت صدای معلم روح وارستگی و آرامش و متانت را در خود به وجود می آوریم
سیمای مظلومیت معلم ایرانی
معلم سرزمین من ، امروز تنها تر از همیشه در لایه های آشکار و پنهان مدارس ، با مشقت بسیار از دردمندی های اقتصادی - اجتماعی و حتی هویتی ، مظلومانه در حال خدمت به فرزندان سرزمین آزادگان بیشمار در اعصار گوناگون تاریخ و در شداید روزگار است. هر چند خداوند متعال و معصومین " ع " نه ظالم و نه مظلوم ، هر دو را نمی پسندند و آنها را در خور انسانیت انسان آزاده و وارسته ، نمی دانند ، اما تاریخِ آموزش و پرورش را گواهی می گیرم که معلم جامعه ما بی هیچ شبهه ای مظلوم ترین قشر جامعه بوده و هست و حتی بیشتر اوقات این مظلومیت تا حد عجز و ناتوانی در بیان جمله ای یا خواسته ای ، او را در لاک محافظه کارترین قشر جامعه فرو برده است. این کاستی همیشه جزئی از ذات تربیت شدۀ او نیست ، حاصلی از درونمایۀ وزارتخانه ای است که در آن بها و ارجی برای او قائل نمی شوند و یا قائل نیستند. ما در این لایه بندی ناخواسته ، روز به روز ضعیف تر و نومیدتر ، عمری را سپری می سازیم که خیری برای خودمان و اهل و عیال مان نداشته است امید که حداقل برای فرزندان چون شمایی داشته باشد. از طریق ارتباط با یکدیگر از لابه لای اخبار و یادداشت ها و گزارشات خبری ، از آرای همدیگر مطّلع می گردیم و به درمان عصبیت ها و پرخاشگری ها و عصیان های شغلی خود می پردازیم
عظمت شغل معلمان را همین بس که هنگام ثبت نام از وزیر تا استاندار و از کارگر تا بیکار و..... همگی در صف انتظار روال بوروکراسی ، حال حضوری و یا طی ثبت نام اینترنتی ، قرار می گیرند و پرونده تکمیل می کنند و دغدغۀ دسترسی به بهترین مدرسه و معلمان را دارند. هر چند که این روال نیز متأسی از تضاد طبقاتی جامعه ، یکسان نیست و سلسله مراتب دون بالا و پایینی برای خود دارد. ما با همۀ شمای هموطنان در ابتدای سال تحصیلی ، ارتباطی تنگاتنگ جهت پذیرش امانات الهی یعنی فرزندانتان را برای تعلیم و تربیت داریم. درِ مدارس ما حتی تابستان ها نیز برای آموزش و یا پرورش و یا اسکان شمای هموطن ، علیرغم میل مان ، باز باز است.
زمانی که دیگر شاغلان این جامعه هر روز بدون هیچ نوع تنگنای اقتصادی با فراغت خاطر مشغول تأمین نیازهای روزمره خود هستند ما معلمان طی یک ماه بارها به جیب خالی خود سر می زنیم اما به جز پارچۀ داخل جیب ، چیزی از آن برون نمی آید !
حسرت و انتظار آخر برج برای ما معلمان ، داغی است که از اول استخدام زده می شود و تا روز بازنشستگی و حتی شدیدتر از قبل ، پس از آن تا روز مرگ همچنان ادامه دارد.
آری !
معلم جامعه ما جزو شاغلانی است که کارت بانکی آنان زیر 50 تومان موجودی هم ندارد . تنها درد من معلم جیبب خالی نیست ، هر چند که در جامعۀ امروز ما حرف اول را اقتصاد می زند ، تنهایی ما و عدم حمایت و پشتیبانی از سوی مسئولان ، علیرغم فریادهای آرام مان ، بزرگترین درد ماست. درد عمدۀ ما دیده نشدن و شاغل محسوب نشدن مان است . حال شما تصور کنید که یک معلم بی ادّعا و ساده با همۀ این اوصاف، دل به دریا زده و با همین شرایط محدود و موجود ، سایتی را همچون عقابی تیزبین ، آنچنان مدیریت می نماید تا قاعده و قانون و اصول در قبال مظلومیت معلم رنگ نبازد. خیلی سخت است در قبال این همه دردمندی ، چنین مدیریتی !
جایگاه سایت صدای معلم برای فرهنگیان کشور
تنها دلخوشی ما معلمان وجود همین سایت است . ما از طریق این سایت فقط از اخبار و حوادث آموزش و پرورش مطّلع نمی گردیم ، ما از طریق این سایت ، با درایت و همراهی مدیر بی ادعا و معلم و همکار خود ، غربت و تنهایی خود را نیز از طریق سوسیومتری غیرحضوری ، درمان می کنیم. ما به روان درمانی خود می پردازیم و با همفکری و مشارکت خود در این سایت به دنبال دلخوشی های آنی و گاه ماندگار می گردیم. این سایت با کارکرد شفاف و اثرگذار خود ، خانۀ سوم ما معلمان پس از مدرسه محسوب می شود. اگر در خانۀ اول یعنی خانواده مسیر معمول زندگی را طی می کنیم و در مدرسه به عنوان خانۀ دوم خود مشغول انجام وظیفه و یا یک سری تعارفات معمول مابین همکاران هستیم ، در خانۀ سوم خود یعنی سایت صدای معلم ، بدون هر نوع خودسانسوری اصولی و یا تعارفی به دنبال پر کردن خلاهای خالی درون و برون سازمانی خود هستیم. ما در اینجا برای خود یک هویت اجتماعی گرانسنگی یافته ایم که آن را با محک زدن دانش و مهارت و افکار و دیدگاه خود در چرخۀ تقابل اندیشه و نقد ، جلا می دهیم .
صدای معلم با روحی وارسته و آزادمنشانه نعمت بزرگی است در اختیار ما فرهنگیان ، که فرصت پرداختن به تارو پود عرصه زندگانی مان را به ما می دهد. همان عرصه ای که طی خدمت خود در آن جولان داده ایم ، گاه با بیان یک جمله یا با یک نگاه ژرف و پرمعنا و گاه با سکوت. گاه با نوشتن یک متن . گاه با نقد مثبت یا منفی . گاه جلوه ای از درون پر پیچ و تاب خود همانند همه انسان ها .
اثرات اجتماعی - فرهنگی و درمانی سایت صدای معلم بر فرهنگیان
** ما همکاران فرهنگی با نوشتن مطالب یا نظرات یا مطالعه آنها ، به نوعی در برقراری روابط اجتماعی می کوشیم .
** از طریق ارتباط با یکدیگر از لابه لای اخبار و یادداشت ها و گزارشات خبری ، از آرای همدیگر مطّلع می گردیم و به درمان عصبیت ها و
پرخاشگری ها و عصیان های شغلی خود می پردازیم.
** ما با تعقیب آزادمنشانه سایت صدای معلم روح وارستگی و آرامش و متانت را در خود به وجود می آوریم.
** ما با ارتباط خود با سایت صدای معلم تعامل اجتماعی مثبت را فرا گرفته و آن را برقرار می سازیم.
** صدای معلم ، پلی بین گوینده و شنونده پیام های کتبی است که محتوای پیام موجب خرسندی یا آرامش یا خالی کردن خشم و نفرت از
مسایل و مشکلات پیرامون می گردد.
** در این سایت ما قادر به برقراری ارتباط با همکارانی هستیم که آنان را اصلا نمی شناسیم اما ارتباط ما با آنها بیشتر از همکاران مان در مدرسه
است.
** آدمی وقتی احساس می کند که ده نفر نظرات او را می خوانند و دانسته های شان را با هم تقسیم می کنند احساس خوشایندی می یابد.
در نگاهی دیگر تأثیرات مجموعۀ احساسات ، عواطف و ارتباطات در این سایت برای معلمان ، عبارت است از :
** احساس آرامش ، رضایتمندی ، سودمندی ، دگرخواهی .
** نوعدوستی ، همدردی ، همراهی ، همفکری ، قیاس.
** هم اندیشی ، حرمت به آراء و نظرات دیگران ، تفکر و تأمل و تعمل .
** شناخت شرایط موجود و ترسیم شرایط مطلوب .
** شناخت تنگناها و معضلات و مشکلات موجود و یا آنهایی که در حال شکل گرفتن است .
** به کارگیری ادبیات خردمندانه ، پر کردن اوقات فراغت و عادت خوشایند مطالعه .
** عادت به فرهنگ نقد مثبت و منفی در تعامل با یکدیگر ، جست و جوی نفع شغلی و جمعی .
** پاسخ یابی برای سئوالات بی جواب حرفه ای و آشنایی با کم و کیف شغل خود .
جناب آقای بهرامی ، روحانی بزرگوار آذربایجانی ،
همۀ ما به عنوان هموطن باید تلاش کنیم که آستانۀ تحمل خود را برای همزیستی مسالمت آمیز با همنوع خود بالا بریم. حال با نظر یا دیدگاه یا بینش یا قلم او موافق باشیم یا مخالف. اینها اصلا مهم نیست. من یک جزء هستم حال باشم یا خیر ، دنیای پر پیچ و تاب فرهنگیان ، هیچ آسیبی نمی بیند و منیّت من مهم نیستم ، مهم جمع است. مهم آن است که ما برای روح نشاط و امنیت و اعتدال منطقی و حرمت و منزلت یکدیگر در این سایت و در جامعه ، مرزی کریمانه ، ترسیم سازیم . مهم ترویج فرهنگ درستی ها و زیبایی هاست هم از بُعد مذهبی و هم انسانی و اجتماعی .
حال خودتان قضاوت کنید که شکایت شما از یک شخص حقیقی است و یا حقوقی ؟ شکایت شما از تمامی فرهنگیانی است که در خانۀ سوم خود ، در حال تولید فرهنگ و ادب و هنرند.
شکایت شما از فرهنگ سازان بی ادّعای وزارت آموزش و پرورش است. راستی چرا درب گفت و گوی رودرو و یا باواسطۀ سایت را که برازندۀ خردمندان جامعه است ، نیاموزیدید ؟
آیا معلم از معلم برای انتشار واقعیت ، شکایت می کند و یا طلب همفکری می نماید ؟!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به دو نکته اساسی و حساسی اشاره کردید که از شما برای دقت نظرتان سپاسگزارم :
یعنی :
1) اینجا دیگه افرادی که بدون شایستگی و بر اساس پست هایی که دارند تریبون ندارند.
2) اینجا همانند نشست ها و جلسات مکرر و بی فایده و سرشار از حرف مفت نیست اینجا مجال و فرصت حرف حساب است.
به این می گویند تولید فکر. بسیار ممنونم که با حوصله و دقت مطالعه می نمایید. بسیار ممنونم که بی تفاوت نیستید.
همکار فرهنگی محترم ،
اول آن که بنده عرض کردم : تمامی فرهنگیانی است که در خانۀ سوم خود در حال تولید فرهنگ و ادب و هنرند، نه همۀ فرهنگیان. اگر به جمله دقت کنید مشمول افرادی است که در این سایت یا قلمفرسایی می کنند و یا به عنوان خواننده در تعقیب تمامی یادداشت ها و اخبار و گزارشات و ..... سایت هستند و همچون جناب شاکی و یا سرکار ، کامنت می گذارند و تولید فکر می نمایند و بی تفاوت نیستند. درصد قابل توجهی از فرهنگیان اصلا نمی دانند سایت صدای معلم هست.
ادامه دارد.....
سرکار خانم فرهنگی ، بنده به عنوان فردی که در این سایت مطلب می نویسم ،نیک می دانم که که نمی توان در اینجا حرف مفت زد. چون جامعۀ فرهنگیانِ خواننده و یا اساتید دانشگاه و یا نیروهای ستادی بر این سایت زوم می نمایند و مو را از ماست بیرون می کشند. خودم را مثال بزنم آیا تا حال دروغ و افترایی از بنده و یا مطلب غیرواقعی ، مشاهده نموده اید ؟!!! همیشه با سند و مدرک و منبع مطلب نوشته ام مگر آن که دیدگاه و یا برداشت شخصی خود را با شهامت در منظر نقد همکاران قرار داده باشم. لطفا قدری منصف باشیم. تشکر
عنوان یادداشت را عرض می کنم خواستید مراجعه کنید:
"نمایش تحویل پوشاک های کمک مردمی در جشن نیکوکاری توسط مدیر کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویر احمد به یک مدرسه محروم قلبمان را آزرد! "
یک بار هم عنوان یادداشت دیگری که خاطرم نیست ، اما دقیقا یادم هست گزارش خبری گذاشته شده را حذف و عذرخواهی کردند، شاید خودشان یادشان باشد.
سرکار خانم فرهنگی ، این همه یعنی تعهد، یعنی حواس جمعی . یعنی احترام به آرای جمع و......
فقط عرض کنم که خسته نباشید.
دوست عزیز
1-شما ادعایی را مطرح می کنید که باید بتوانید اثبات کنید .
مستند و مستدل بفرمایید که صدای معلم در کدام گزارش ، یادداشت و... از جریان سیاسی خاصی حمایت کرده است ؟
این جا هر کسی تحلیل خود را می نویسد و این رسانه هم کسی را مجبور به نوشتن چیزی نمی کند .
2- صدای معلم فضا را برای نقادی و گفت و گو کاملا باز گذاشته است .
چون ما قائل به کارکرد رسانه هستیم و حزب نیستیم .
افراد می توانند مواضع یکدیگر را نقد کنند .
3- در دولت های قبلی هم از مدیر این رسانه شکایت شده است .
در این دولت هم این کار صورت گرفته است .
و این بهترین مدعا برای اثبات " مستقل و حرفه ای " بودن صدای معلم است .
پایدار باشید .
جناب آقای پورسلیمان،
نقد کردن یک بحث است ، تهمت و افترا بستن،
مقوله ای دیگر که حتی جرم محسوب می شود. یعنی در یک جامعه مدنی ، رسما می توان شکایت کرد. برای همین بنده در قبال جناب کاکتوس محترم
و یا ناشناس ، سابق بعد این همین یک جمله را برای رعایت عدالت و احترام خواهم نوشت.شما هم راحت باشید چون ایشان را همه بخوبی می شناسند.
خانم امامی
این که از یک رسانه مانند " صدای معلم " شکایت می شود دو دلیل مهم دارد :
1-دامنه نفوذ و تاثیر این رسانه بیش از پیش شده است .
2- کسانی که به جای گفت گو ، نقادی و مذاکره راه " شکایت " و " قوه قهریه " را در پیش می گیرند " ضعف " دارند .
کسی که استدلال قوی و برنامه داشته باشد نیازی به این کارها ندارد .
و بنده همیشه قائل به گفت و گو بوده و هستم .
پایدار باشید .
یکی از نتایج اعتقاد راستین به حضور پروردگار رعایت حقوق وآزادی دیگر انسانهاست. حتی خداوند هستی اعتقاد با اکراه نسبت به دین خودش را نمی پسندد .
حال عده ای از خود راضی که به واقع به خدا باور ندارند سعی می کنند دهان بقیه را به زور ببندند. واین امری طبیعی است چرا که پیروان شیطان همچون او خود را برتر از دیگران می پندارند.
همکار محترم، در جامعه هر کس به
اندازه ی ظرفیت عقلی و انسانی
خود سخن می گوید،لذا ملالی نیست.
تشکر