چرا میان دانستن هدف و توانستن هادف خلط می شود؟! بگذریم از این که مسئله در نظام اسباب و مسببات می توانیم و نمی توانیم نیست بلکه مسئله مهم چگونه و کی و برای چه می توانیم است البته به هم مهربان هستیم اما اگرعذرها را بریزیم می شود گفت که پای بی رمق بی گرد و خاک است چون قدمی نمی تواند بردارد.
این نهایت آنچه را که می توان تامین کرد نیست، آری! ما می توانیم در روابط اجتماعی،ناپای بند یا که با توجه به قانونمندی نظام هستی قواعدی را بپذیریم که با ادراکات و احساسات ما هماهنگ باشد و پایبند به آن شویم تا در رویدادها و اوضاع و احوال مختلف خود برای بهتر از دیروز زیستی به این قواعد رجوع کنیم که جواب گویی ریز و مشخص ما باشند مثلاً:
1-ما می توانیم از نسلی باشیم که سر از زیر لحاف بیرون کشیده و پنجره ها را بگشاید.
2-ما می توانیم اگر خطایی کردیم بی اعتسار و مستعسر شدن از دیگران عذر بخواهیم.
3-ما می توانیم خود را تغییر و مسائل مان را حل بعد دیگران را تغییر و حلال مشکلات شویم.
4-ما می توانیم فحش نثار نشویم و کاری کنیم فحش محبت نکنند.
5-ما می توانیم درباره موضوعات اختلاف داشته باشیم نه اشخاص.
6-ما می توانیم در پیچ و تاب بحران ها میانبر و پل بزنیم و ضربه پذیر نباشیم.
7-ما می توانیم هر روز بیشتر از دیروز به آنچه که می آید بیشتر فکر کنیم.
8-ما می توانیم آینده را زیبا کنیم و نه گذشته را و چشم باز در حال شویم.
9-ما می توانیم برآنچه باعث ترس و نگرانی هست غلبه کنیم.
10-ما می توانیم به آنکه شنوایی صدای ما است از مشکلات خود بگوییم.
11-ما می توانیم خطاهای کوچک و بزرگ نزدیکان خود را ببخشیم.
12-ما می توانیم قبل از استخاره ها سراغ استشاره رویم.
13-ما می توانیم عبرت گیر و خیزرو باشیم.
14-ما می توانیم اجازه دهیم دوستان کمک کارمان ما باشند.
15-ما می توانیم شکستن ها را شکست و به قدر کفاف داشته باشیم.
16-ما می توانیم در به دری از فقر را از لغت نامه جامعه حذف کنیم.
17-ما می توانیم دیگران را به میل خود قضاوت نکنیم.
18-ما می توانیم در لحظات سرنوشت ساز زود تصمیم بگیریم.
19-ما می توانیم در استعدادی که خود نداریم و دیگران دارند شریک شویم.
20-ما می توانیم برای آنچه هستیم از نزدیکان متشکر و با آنان متواضع باشیم.
21-ما می توانیم از زاویه نگاه دیگران به خود نگاه کنیم و نظرخواه باشیم.
22-ما می توانیم بزرگوار و زیبا پسند و درست کردار باشیم.
23-ما می توانیم در مسیر خودمان حرکت کنیم حتی اگرکمی دیرتر برسیم.
24- ما می توانیم لبخند به لب با دیگران گفت و گو کنیم.
25-ما می توانیم در آنچه هست قانع باشیم و آنچه نیست را بدست آوریم.
26-ما می توانیم شخصیت ساز و قهرمان پرور شویم نه شخص پرست.
27-ما می توانیم پیاد روی کنیم و به فکر سلامتی خود باشیم.
28-ما می توانیم به اندازه کافی بخوریم و بخوابیم.
29-ما می توانیم روز و ساعت استراحت را هم به یادگیری بگذارنیم.
30-ما می توانیم وقت بیشتری را برای همسر و فرزندان خود بگذاریم.
31-ما می توانیم زمان و مکان جداگانه و آرامی برای خلوت و راز و نیاز داشته باشیم.
32-ما می توانیم آنجا که حق با ما نیست جدل و گفت و گوی بی فایده نکنیم.
33-ما می توانیم در خانواده تصمیمات جمعی جدی پایدار بگیریم.
34-ما می توانیم مشغول کارهای جدید و عاقبت دار شویم.
35-ما می توانیم از نزدیکان بهترین و بدترین صفت خود را بپرسیم.
36-ما می توانیم به آنچه که بر شخصیت ما اثر می گذارد اهمیت دهیم.
37-ما می توانیم بدون فریاد و فریب با دیگران گفت و گو کنیم.
38-ما می توانیم با دلیل دیگران را نقد کنیم پس دیگران هم می توانند ما را نقد کنند.
39-ما می توانیم تقسیم کار کنیم تا به کسی فشار نیاید.
40-ما می توانیم عضو یک گروه خیریه و عام المنفعه و جهادی شویم.
41-ما می توانیم بعد از اعتماد به خدا اعتماد به نفس خوبی داشته باشیم.
42-ما می توانیم اهداف بزرگ را کوچک کنیم وآرام آرام به آنها برسیم.
43-ما می توانیم همنشین خوبی برای دیگران باشیم.
44-ما می توانیم مسافرت کم مسافت و هزینه و پرباری را تجربه کنیم.
45-ما می توانیم به همان اندازه که به ماشین و کتابخانه توجه داریم به خودمان هم توجه کنیم.
46- ما می توانیم منطقی تر و با ادب تر از گذشته باشیم.
47-ما می توانیم از عادت های درست و جالب دیگران تقلید کنیم.
48-ما می توانیم اقناعی یک مسئله را برای دیگران بازگو کنیم نه تعصبی.
49-ما می توانیم قبل از نیاز و احتیاج سراغ دوستان خود برویم.
50-ما می توانیم در عصبانیت ها حاکم باشیم نه عصبانیت حاکم بر ما.
51-ما می توانیم از آنان که ما را عصبانی می کنند دور شویم.
52-ما می توانیم نقص و عیب های دیگران را تحمل کنیم.
53-ما می توانیم دیگران را همان طور که هستند بپذیریم یا که اگر شد تغییر دهیم.
54-ما می توانیم به نقاط مثبت و صواب و جمال دیگران توجه کنیم.
55-ما می توانیم بگذاریم دیگران هرآنچه خواستند بگویند و در ما اثر نگذارند.
56-ما می توانیم تلاش کنیم که بفهمیم چه چیزهای ما را از خود بی خود می کند.
57-ما می توانیم به دیگران بفهمانیم که آنها شبیه هیچ کس دیگر نیست تا خودشان باشند.
58-ما می توانیم اول دستگیری کنیم سپس نصیحت کنیم.
59-ما می توانیم در هدیه ها و تمجید و تحسین ها با شوق و ذوق رفتار کنیم.
60-ما می توانیم بین آنچه که می خواهیم باشیم و آنچه هستیم فاصله ایجاد کنیم.
61-ما می توانیم به نزدیکانمان بیشتراز روزهای پیش توجه کنیم و نیازهای آنان را بشناسیم.
62-ما می توانیم اشتباهات همه را یک حجم و شکل و اندازه نبینیم.
63-ما می توانیم توقعات خود را از دیگران به صفر برسانیم تا کمتر دلخور شویم.
64-ما می توانیم بدون دلیل کسی را توبیخ و تشویق و سرزنش نکنیم.
65-ما می توانیم در وقت مناسب به قرارهایمان برسیم و بد قولی نکنیم.
66-ما می توانیم هر کار نیکی را که دیدیم از هرکس که باشد آن را گسترش دهیم.
67-ما می توانیم احساسات خود را با صدای بلند فریاد زنیم اگر در آن صادق باشیم.
68-ما می توانیم در دوره ها و کلاس های که مفید هست و آینده ساز شرکت کنیم.
69-ما می توانیم بفهمیم که پاسخ نقد را با فحش و انتقام نمی دهند.
70-ما می توانیم چندین برابر آنچه می گوییم بشنویم و قدم برداریم.
71-ما می توانیم دیگران را با تشکر و سپاس خوشحال کنیم.
72-ما می توانیم آنچه دیگران آموخته اند بیاموزیم و آنچه آموخته ایم به دیگران بیاموزیم.
73-ما می توانیم توقعات دیگران را قبل از بیان برآورده سازیم.
74-ما می توانیم هرگز نگوییم این که می گویید نه وظیفه من نیست.
75-ما می توانیم بپرسیم که چگونه بهتر می توانیم در کار خود مهارت بیشتری کسب کنیم.
76-ما می توانیم در نشست های علمی و معنوی بیشتری شرکت کنیم.
77-ما می توانیم اگر رزق ما کم است بیشتر تلاش کنیم و کم تر غرغر کنیم.
78-ما می توانیم در سفر و راه بهترین همسفر و همراه باشیم.
79-ما می توانیم آنچه نیازمند به آن هستیم بسازیم و از دیگران گدایی نکنیم.
80-ما می توانیم به حریم خصوصی دیگران وارد نشویم و به هم آن را بیاموزیم.
81-ما می توانیم نام و نام خانوادگی و لقب علمی و عملی و معنوی را با احترام یاد کنیم.
82-ما می توانیم عرف یک قوم و قبیله و شهر و روستا را رعایت کنیم.
83-ما می توانیم از آنچه که ترس از دست دادن آن را داریم مراقبت بیشتری کنیم.
84-ما می توانیم اگر استعداد و آمادگی کاری را نداشتیم آن را رها کنیم.
85-ما می توانیم به عواطف مذهبی و دستوری هم در صورت اختلاف احترام بگذاریم.
86-ما می توانیم به هنگام قهر و عدم تعامل هم از دیگران بدگویی نکنیم.
87-ما می توانیم هرگز دعوا نکنیم و همواره تعامل و نرمش داشته باشیم.
89-ما می توانیم در تربیت و آموزش نتیجه گرا باشیم نه تنها تکلیف گرا.
90-ما می توانیم در راهی که زیان دارد و درآن آگاه نیستیم قدم از قدم برنداریم.
91-ما می توانیم در بن بست ها مرثیه خوان نباشیم و راهگشا شویم.
92-ما می توانیم تنگ نظری ها را کنار بگذاریم و جامع نگر باشیم.
93-ما می توانیم به دل تنگ و رنج و درد کشیده درد و رنجی و دلتنگی اضافه نکنیم.
94-ما می توانیم هیچ ذلتی را نپذیریم و به وجدان جمعی احترام بگذاریم.
95-ما می توانیم ساعتی از روز را به آنچه که خدا دوست دارد اختصاص دهیم.
96-ما می توانیم اگر پدر هستیم عشق خود را بین اعضای خانواده خود تقسیم کنیم.
97-ما می توانیم اگر مادر هستیم به همسر خود بیشتر از فرزندان عشق بورزیم.
98-ما می توانیم اگر پسر هستیم به خواهرمان غیرت داشته باشیم.
99-ما می توانیم اگر دختر هستیم به برادرمان اعتماد بیشتری داشته باشیم تا غریبه ها.
100-ما می توانیم بعد از بازنشستگی به ورزش و باغبانی و نوه و نتیجه داری بپردازیم.
حقیقت این است که آنچه می شود به آن رسید در این ها محصور نیست و به دو شکل می شود که رفتار کنیم ،یا اینکه منفی بافی کنیم و سرود ما ناتوانیم و نمی گذارند و نمی شود و میدان نمی دهند و حال نداریم و مشکل هست و ضعیفیم و نه پول داریم و نه پارتی و لوازمش نیست و...سردهیم که نتیجه آن نا امیدی و یأس و بی حاصلی است و یا اینکه چه به صورت عام و چه به صورت خاص البته با اراده و اطمینان و باور بگوییم می توانیم و هادفی باشیم که هدفش را بخوبی دیده و به سوی آن پیش رفته است و تمام.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ما می توانستیم در نگارش این نکات کلیدی برای زندگی
فردی و اجتماعی ، آنها را در تقسیم بندی مناسب خانواده،
جامعه ، تعامل اجتماعی ، حقوق فردی ، حقوق اجتماعی و
حتی روانشناسی و........قرار دهیم تا خواننده سررشته
کلام را منسجم و مرتبط ، تعقیب نماید.
استاد محترم ،ماحصل همه ی ما می توانیم خودشناسی بعد خداشناسی
است که ما رابجای توجه صرف به بیرون و خارج از درونمان به خود
ملتفت سازد. یعنی ما اگر بتوانیم در آیینه دل خود را همان طور که
هستیم ببینیم این همه توقعات بیجا و غیرممکن زاییده نمی شود.
ما می توانیم با در خود بودن برای همنوعان خویش ، فردی صادق
و رو راست باشیم. خیلی از مشکلات ایجاد شده در روابط اجتماعی
به دلیل خودباختگی ماست. ما می توانیم اول با خود و سپس با دیگران
رو راست باشیم. تشکر
ممنونم از پیشنهاد متین شما و نوشته شیوا و گویاتون امید وارم در نوشته های بعدی بتوانم نظر شما را اعمال و اجرا کنم
متشکرم
ممنون برای پاسخگویی تان.
امید به حساب پیشنهادو نه جسارت
بگذارید. تشکر
و اما درباره ما می توانیم شما عرضی نیست جز تاسف به حال خودمون
ما میتوانیم جلوی پایمال را تا افق دور دست ببینیم اما میلیمتری از پشت دیوار را نبینیم
ما میتوانیم ...
آری شما میتوانید پس از بازنشستگی به نتیجهداری بپردازیذ و ما میتوانیم طبق کتاب ... شیخ صدوق ...
آری ما میتوانیم رتبه1 آزمون استخدامی گرایش شغلی کارشناس ... در سال ... شویم ولی به جرم شاغل قراردادی نبودن رد شویم، در حالی که فی سبیل الله و بدون بیمه و با تأیید مکتوب سازمان و وزارت و ستادی شاغل آن باشیم!
آری ما میتوانیم طلبه را حوزه و عمّامه تعریف کنیم و با تصویب مقررات جدید مبنی بر انحصار آزمون از میان طلّاب مانع حضور رتبه1 در آزمون شویم!
آری ما اقیانوسی عمیق و وسیع از توانایی داریم که هر چه بیشتر در آن غوص کنیم ناتوانیمان بیشتر معلوم میشود
آری ما نمیتوانیم طاقت دوری از گوشی موبایل را داشته باشیم یا الزام به آن را نداشته باشیم اما میتوانیم طاقت دوری مولایمان صاحب الزمان را داشته باشیم و عجل فرجهم ورد زبانمان باشد!!!
و ...
اولین بار هست که میشنوم و قابل تامل هست برای امثال بنده و حقیقتا اگر لیاقت جایگاه بالاتری دارید حیف است که تلاش برای رسییدن به آن نکنید لذا هر مقدمه و اسبابی که نیاز هست فراهم کنید امید وارم مشکل شما با بیان متواضعانتون حل و فصل بشود
آری ناشناس محترم که گل گفتی و ماهم ما نمیتوانیم طاقت دوری از گوشی موبایل را داشته باشیم یا الزام به آن را نداشته باشیم اما میتوانیم طاقت دوری مولایمان صاحب الزمان را داشته باشیم و عجل فرجهم ورد زبانمان باشد!!!
مایل هستم به عنوان یک روحانی اهل قلم و ظاهرا معلم ،
دخالت مراجع و حوزه های علمیه را در امور آموزش و
پرورش تفسیر نمایید ؟ چرا مراجع برای معدن و یا صنعت
و یا کشاورزی و..... و سیاست های هر یک مداخله نمی کنند
الا در حد وظایف خود چون زکات و خمس و انفال و.....
چرا آموزش و پرورش ما ازنظرات و تجارب کارشناسان و اهل
فن امور تربیتو علوم تربیتی و یا روانشناسی و جامعه شناسی ،
نمی تواند استفاده کند و وقتی می کند مورد اعتراض حضرات قرار
می گیرد( منظورم منع بازدید کودکان زیر ده سال از مزار شهداست)
نگویید به دلیل اهمیت آموزش و پرورش است که هر وزارتخانه
حساسیت های خاص خود را دارد ؟
بجای دخالت در چرایی مشق شب ، چرا در فکر نجات ما از دست
مسولان بی کفایت نیستند؟ چرا در اصلاح اوضاع معاش زیر خط فقر
قرارگرفتگانی چون معلمان و کارگران........ برنمی آیند. ...
اینکه یک مرجع رو فقط در حد وظایف خود چون زکات و خمس و انفال محدود کنید اشتباه است لطفا مطالعات دینی و روایی خودتون رو بیاورید بالاتر تا ببینید که یک مرجع می تواند در همه رویداد های واقعه عصرخود اظهار نظر داشته باشد و اعمال کند
این که مراجع می توانند در امور زیادی دخالت کنند به مطالعه
نیاز ندارد ،به تجربه و مشاهده ی عینی اثر ایشان بر یک امر نیاز
دارد. یعنی حضرات از اوضاع نابسامان فرهنگیان مطلع نیستند؟!!
چرا به مساله ورود نمی کنند ؟ در این مملکت ما چقدر عاشق
دیدار با مسولان هستیم ؟!!!
اگر آنان به وظایف خود عمل کنند دیگر نیازی به اتلاف وقت
نیست . اجازه دهید فیض نورانی از محضر آنان را در سایه ی
عملکرد منورشان ببریم. در هیچ کشوری به اندازه ی ایران برای
حل مشکل ، انرژی و وقت هدر نمی رود. جناب مملکت به کار و
تولید نیاز دارد نه دید و بازدید.
بلی آنانی که به دنبال سرچشمه معنویت هستند می توانند به
ملاقات بروند . این چه استدلالی است که تا کسی مسول را
متوجه ، بیدار و یا...... نکند ایشان باید دست روی دست بگذارد !!!!
امام راحل را ندارند !! یعنی دست و پای ایشان هم بسته است ؟
مشکلات مملکت را همه می دانند اما ....
روحانیون هم مثل معلمان ، عادت به زیاد و خوب حرف زدن دارند
اما دریغ از عمل. تشکر
دو پرسش آخر را هم لطفا پاسخ دهید . ممنون می شوم. بنده
پرسیده ام.عزت زیاد
بزرگواربه منافع بیشتر نرسند. حقیقتاحساب عمل چقدر دشواراست!!
مثلا یک مسول ، نظر می نویسند وارد حیطه حق الناس می شوند.
مثلا در خصوص وزیر ما خیلی چیزها می نویسیم حق هم داریم
چون اوضاع خوب که نمی شود بدتر هم می شود. تکلیف چیست ؟