" عاقل را یک اشاره کافی است "
می گویند :
"یکی از شاهزادگانی که به سعدی شیرازی ارادت داشت، محرمانه از پرنس بانوی خویش به وی شکایت کرد که هرساله برای من سه قلوی دختر میآورد و از او علاج خواست .سعدی راهحلی نشان داد که پرنس بانو را سخت برآشفته کرد و فرمان داد وی را از شهر اخراج کنند.
شیخ بار سفر بست و زاد و توشه سفر را در یکتای خورجین و تای دیگر را خالی گذاشت .آنگاه خورجین را روی الاغ انداخت، ولی از هر طرف که خورجین را میانداخت، آن طرفی که پر بود، سنگینی می کرد و به زمین میافتاد. پرنس بانو که از پنجره کاخ این ماجرا را مینگریست، به سعدی بانگ زد و گفت: بار کج به خانه نمی رسد .
چرا وسایلت را مساوی در هردو طرف خورجین نمی گذاری تا تعادل برقرار شود و بارت به زمین نیفتد؟
سعدی گفت: از ترس شما؛ زیرا من هم جز آنچه شما گفتهاید، نگفتم ولی شما امر کردی مرا از شهر بیرون کنند "
زمانی که یادداشت پیشین را در مورد استیضاح بطحایی می نوشتم ( این جا ) فکر نمی کردم که این استیضاح وصول شود
در آن یادداشت به تحلیل محتوایی موارد مورد ادعای استیضاح کنندگان وزیر آموزش و پرورش پرداختم .در فضای داخلی آموزش و پرورش ما فرهنگ مطالبه گری و پرسشگری وجود ندارد و اگر هم باشد بسیار کم رنگ است
ذکر این نکته مهم است که استیضاح و برکناری دو وزیر در فاصله زمانی بسیار کوتاه کم سابقه بوده است .
در کنار فشار افکار عمومی برای تغییر در وضعیت موجود که نوک پیکان بیشتر متوجه " وضعیت اقتصادی و معیشتی " است اما این حرکت نمایندگان مجلس هم که با جوهره " فرصت طلبی " و " عوام فریبی " آمیخته است به نظر می رسد نیم نگاهی هم به انتخابات سال 98 مجلس داشته باشد .
اما نباید از ذکر این موضوع مهم غافل شد که نقد رفتارهای نمایندگان مجلس که بخش مهمی از آن ریشه در ساز و کارهای انتخاباتی و البته بیمار و ناقص در سپهر سیاسی - اجتماعی ایران دارد هرگز به معنای تایید عملکرد وزیر آموزش و پرورش حداقل در مورد عمل به برنامه های ارائه شده و نیز انتظارات معقول معلمان و ماموریت های آموزش و پرورش نیست . مدیرانی هم که در آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند اکثرا بیش از آن که نگران آینده این دستگاه و سرنوشت دانش آموزان و معلمان باشند مواظب " میز " خود هستند تا در هر شرایطی و به هر قیمتی آن را حفظ کنند
زمانی که بحث استیضاح فانی مطرح بود نوشتم : ( این جا )
" اگر فانی در این دوره از یک روابط عمومی قوی ، کارآمد و هوشمندی برخوردار بود می توانست تعامل بهتری با بدنه فرهنگیان و نیز رسانه های مستقل برقرار کند و بار منفی افکار عمومی علیه وی تعدیل می شد...
فانی همچون سایر وزرا سیاست ها و برنامه های خوبی را قبل از تصدی مقام وزارت به جامعه و معلمان ارائه نمود ، اما افتادن در دام روزمرگی و فقدان یک تیم مدیریتی قوی ، علمی و دلسوز موجب شد تا به تدریج از برنامه های اعلام شده فاصله بگیرد و شکاف میان صف و ستاد تشدید شود .
تشکل هایی هم که با صفات " صنفی " و یا " سیاسی " در درون آموزش و پرورش هستند اکثرا فاقد جایگاه و مقبولیت بین معلمان بوده و بیشتر جنبه نمایشی داشته و کارکرد انتخاباتی دارند شاید بهتر باشد وزیر آینده آموزش و پرورش در کنار برنامه ای که برای رای اعتماد به مجلس ارائه می کند یک تیم منسجم و همدل را در کنار خود داشته باشد تا بتواند از عهده حرف ها و قول هایی که داده است برآید و دائما مجبور نباشد تا در راهروهای مجلس به دنبال قانع کردن نمایندگانی باشد که به صورت غیرواقعی و با ادبیات پوپولیستی در پی ارائه چهره دیگری به معلمان هستند و خود را دلسوز و ناجی معلمان معرفی می کنند.... "
زمانی که روحانی دانش آشتیانی را مجددا برای وزارت آموزش و پرورش معرفی نکرد در یادداشتی با عنوان :
" اشتباهات استراتژیک دانش آشتیانی ... سخنی با وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم " به 5 مورد به صورت تحلیلی پرداختم . ( این جا )
به نظر می رسد بطحایی از تجارب دو وزیر ناکام قبلی نکاتی را متوجه شده است هر چند در راهبردها تغییر خاصی انجام نداده است .
یکی از نقاط قوت بطحایی تیم روابط عمومی ایشان است .
هر چند نقدهایی مطرح است اما در تعامل با رسانه های مستقل و آزاد نمره قابل قبولی می گیرد .
در وزارت فانی از ورود مدیر صدای معلم به نشست رسانه ای جلوگیری می شود و حتی عذرخواهی رسمی هم نمی شود .
در وزارت دانش آشتیانی مدیر صدای معلم از مجلس دانش آموزی اخراج می شود و حتی وزیر به نامه مدیر این رسانه پاسخی نمی دهد .جمع کردن یک عده سالمند بی برنامه و بله قربان گو که حتی رسم گفت و گو و نقادی بلد نیستند بطحایی را در برابر این پرسش قرار خواهد داد که آیا همچون فانی و نیز سایر وزرای پیشین معتقد به " جامعه شمشادی " بوده و فراتر از خود را در " اتاق فکر " تحمل نمی کند ؟
از نقاط قوت دیگر وزارت بطحایی مرکز حراست و مدیریت نسبتا قابل قبول مدیریت آن یعنی کفراشی است .
اما از این دو که بگذریم بطحایی نیز مانند دو وزیر قبلی تیم کاری قابل قبول و منسجمی ندارد .
شاید یکی از نقاط ضعف عمده و غیر قابل اغماض بطحایی در عملکرد معاون حقوقی و امور مجلس نهفته باشد .
از نظر من باسواد ترین ، مقبول ترین و نیز هوشمند ترین فرد باید در این سمت قرار گیرد .
به باور من فانی و بطحایی در این زمینه بسیار ضعیف بودند .
بطحایی در آذرماه 95 پس از آن که دانش آشتیانی وزیر شد در فاصله حدود یک ماه از معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش خداحافظی و رئیس مرکز نظارت سازمان برنامه و بودجه و معاون نوبخت شد . ( این جا )
این مساله موجب شده است تا بطحایی نتواند در برابر سازمان برنامه و بودجه به صراحت و شفاف انتقاد کند و البته تحمیل علی الهیار ترکمن که پیش از تصدی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی مسئولیت آموزش را در سازمان برنامه و بودجه بر عهده داشت باعث شده است حتی نتواند در مورد مدرک تحصیلی این فرد به اظهار نظری شفاف و صادقانه بپردازد و عملکرد ضعیف الهیار ترکمن در بودجه 97 و نیز پرداخت مطالبات معلمان و نیز پاداش بازنشستگان وزارت بطحایی را در منظر افکار عمومی مساله دار کرده است .
تحمیل علی الهیار ترکمن که پیش از تصدی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی مسئولیت آموزش را در سازمان برنامه و بودجه بر عهده داشت باعث شده است حتی نتواند در مورد مدرک تحصیلی این فرد به اظهار نظری شفاف و صادقانه بپردازد در یک نمونه عیان کافی است به پرسش و پاسخ من و الهیار در نمایشگاه دستاوردهای یک ساله توجه کنید . ( این جا )
ایشان پرداخت سختی کار معلمان را غیرقانونی می داند اما آدرس درست و یا مطمئنی هم برای جبران تبعیض میان این قشر با سایر کارمندان هم نمی دهد .
به این سوال پاسخ نمی دهد که چرا باید معلمان از کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم محروم باشند ؟
او در قالب " آرزو " می گوید که باید قانون خاصی برای معلمان تدوین شود .
اگر الهیار واقعا صادق و دلسوز است نیازی نیست که قانون جدید برای معلمان تدوین کند .
همان قانون مدیریت خدمات کشوری را درست و کامل برای معلمان اجرا کند .
به عنوان مثال بند 5 از ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری ( 1 ) را برای معلمان اجرا کند اما مشکل این جا است که مسئولان و مشخصا شورای توسعه مدیریت ؛ " معلمی " را به عنوان یک تخصص و یا مهارت با پیچیدگی های خاص خویش نگاه نمی کند .
الهیار همیشه خود را از دیگران طلبکار می داند .
بطحایی باید بداند که او وزیر آموزش و پرورش است و البته از دوستی با نوبخت و مماشات با الهیار ترکمن تاکنون برای معلمان آبی گرم نشده است .
اگر بطحایی بتواند 13 شهریور ماه از استیضاح رهایی پیدا کند و یا رای اعتماد مجدد نمایندگان را کسب کند و اگر در نظر دارد تا 4 سال وزارت پیشه کند بعید است با این تیمی که دارد بتواند موفق شود و به قول معروف :
" بار کج به منزل نمی رسد " .
درست است !
بطحایی باید رو در بایستی را کنار بگذارد به ویژه آن که در افکار عمومی معلمان " نوبخت " جایگاه و مقبولیتی ندارد و سکوت و یا توجیه ایشان در مورد مواضع و نیز عملکرد رئیس سازمان برنامه و بودجه ممکن است که در آینده سرنوشتی شبیه " فانی " را برای بطحایی نیز رقم بزند .
بطحایی باید بداند که نمی تواند همه را راضی نگه دارد .
نتیجه طبیعی این رویه نارضایتی همه خواهد بود .
مهم تر از همه این ها ؛ جمع کردن یک عده سالمند بی برنامه و بله قربان گو که حتی رسم گفت و گو و نقادی بلد نیستند بطحایی را در برابر این پرسش قرار خواهد داد که آیا همچون فانی و نیز سایر وزرای پیشین معتقد به " جامعه شمشادی " بوده و فراتر از خود را در " اتاق فکر " تحمل نمی کند ؟
اما از این مسائل که بگذریم چند نکته مهم و استراتژیک را نباید از نظر دور داشت .
قبلا به این موضوع اشاره کرده ام و دوباره آن را یادآوری می کنم .
در فضای داخلی آموزش و پرورش ما فرهنگ مطالبه گری و پرسشگری وجود ندارد و اگر هم باشد بسیار کم رنگ است .
شاید بتوان گفت که اکثریت معلمان در برابر موضوعات مهم و چالش برانگیز آموزش و پرورش " بی تفاوت " و یا " منفعل " هستند .
" محافظه کاری " صفت عمومی و غالب برای اکثر معلمان است و البته برای توجیه وضعیت موجود هزار و یک بهانه می تراشند ....
معلمان ما خیلی با " رسانه " و " کارکردهای " آن آشنایی ندارند و می توان گفت فاقد " سواد رسانه ای "هستند چه بسا دانش آموزان در این زمینه از آنان هم جلوتر باشند .
حوصله نوشتن و تحلیل موضوعات و مسائل را هم اکثرا ندارند .
تشکیلات قانونی منسجم و فراگیری مانند " سازمان نظام معلمی " ندارند که بخواهد با پایه گذاری " هویت معلمی " جایگاهی برای ارتقای منزلت آنان ایجاد کند .
تحرکی هم در این زمینه از سوی آنان دیده نمی شود .
شاید عدم شناخت و مطالعه از این ساز و کار موجب بی تفاوتی و در برخی موارد دشمنی با آن گردیده است .
به نظر می رسد یکی از دلایلی که موجب شده است تا معلمی در عداد " مشاغل سخت " تعریف نشود و یا در زیر مجموعه مشاغل تخصصی با ضریب مربوطه تعریف نشود فقدان همین تشکیلات باشد .
تشکل هایی هم که با صفات " صنفی " و یا " سیاسی " در درون آموزش و پرورش هستند اکثرا فاقد جایگاه و مقبولیت بین معلمان بوده و بیشتر جنبه نمایشی داشته و کارکرد انتخاباتی دارند .
معلمان هم اکثرا اعتمادی به این تشکل ها ندارند .
به عنوان مثال با این که بیش از یک ماه از کلید خوردن استیضاح بطحایی در مجلس می گذرد تشکل هایی که دائما با وزیر نشست و جلسه و... می گذارند حتی یک تحلیل ساده در مورد این استیضاح به افکار عمومی ارائه نکرده اند .
این ها اکثرا در موضوعات مهم آموزش و پرورش " غایب " بزرگ هستند .
رسانه هایی که در حوزه " آموزش " فعالیت دارند خیلی حرفه ای و قوی نیستند .
این ها را می شود در نوع و محتوای پرسش های آنان در نشست های رسانه ای ارزیابی کرد و نمره داد .
قبلا هم گفته ام این رسانه ها خیلی آموزش و پرورش را جدی نمی گیرند و خبرنگاران آنان هم بیشتر حالت یک " کارمند " را دارند .
حضورشان در نشست ها بیشتر صوری بوده و با یک و یا چند گزارش سطحی تمام می شود .
برخی اوقات هم که به نشست ها دیر می رسند و یا نمی آیند مطالب و گزارش های دیگران را کپی می کنند .
آنان هم مانند بسیاری از معلمان ما " کارمند " هستند و درگیر " روزمرگی " و به گونه ای باید " معیشت " تامین شود .
مدیرانی هم که در آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند اکثرا بیش از آن که نگران آینده این دستگاه و سرنوشت دانش آموزان و معلمان باشند مواظب " میز " خود هستند تا در هر شرایطی و به هر قیمتی آن را حفظ کنند .
وظیفه اکثر آنان در مدح و تملق مقامات بالاتر و شخص وزیر خلاصه می شود .
شرح حال نمایندگان مجلس هم گفته شد .
نگاه آنان به آموزش و پرورش از نوع " عزل و نصبی " است و اکثرا شناختی از آموزش و کارکردهای آنان ندارند و به آموزش و پرورش به عنوان " سازمان رای " می نگرند .
کلید رمز آنان هم در اکثر استیضاح ها ؛ "عدم وجود ضابطه در انتخاب مدیران و عدول از قانون " است اما چند مساله دیگر را برای " جوری جنس " کنار آن می چینند .
حال کلاه خود را بالاتر بگذاریم و ببینیم و تحلیل کنیم :
آیا انتظار معجزه داریم ؟
با این اوصاف و با نگاهی که حاکمیت و جامعه به موضوع " آموزش " دارد اگر فردی در راس این وزارتخانه قرار گیرد چه باید کند ؟
( 1 )
5- فوقالعاده شغل برای مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارتها ، پیچیدگی وظایف و مسؤولیت ها و شرایط بازار کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران برای مشاغل تا سطح کاردانی حداکثر (700) امتیاز و برای مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر(1500) امتیاز وبرای مشاغل بالاتر حداکثر (2000) امتیاز تعیین می گردد.
نظرات بینندگان
3- افرادي مانند قدمي و....كه بيسوادي و ناكارائي آنها سبب جالشهاي گاه و بيگاهي چون آزمون اخير سمپاد مي شوند و اعتبار ضعيف بطحائي بيش از پيش متزلزل مي سازند.4- تعيين تكليف توراني و مجاز ساختن تغييرات در سازمان پژوهش و بركناري افراد ناكارائي چون اماني و طلائي كه مايه ايجاد بحرانهاي مستمر در كتب درسي هستند.
بطحائي از مهلت موقت تعويق استيضاح استفاده و معونان خود را ترميم كند.
الان از استیصاح گریخت اما امیدوارم تا قبل از سال ۹۸ یا اصلاح شود یا استیصاح و عزل
همکار محترم ( معلم ناامید )
از محبت شما ممنونم .
البته به تازگی آقای بطحایی در گفت و گو با کانون های صنفی گفته است همه مشکلات را می فهمد .
این که چقدر تحرک داشته و یا کلامش نفوذ داشته باشد بخشی از آن به کنش گری ما بر می گردد .
پایدار باشید .
آقا/ خانم شاکی
روابط عمومی کارکردهای مشخصی دارد .
این که بخواهد در نقش " مدعی العموم " وارد شود چیزی است که مسئولان این دایره باید پاسخ دهند .
در مورد نمایشگاه دستاوردها گزارش هایی تهیه شده و می شود اما خودتان اذعان دارید که ارزیابی نسبی است .
در ضمن این نمره قبولی ابدی نیست همان گونه که در مورد خانم حکیم زاده نبود !
برای ما معیار عملکرد است و نه رفاقت و مقام .
پایدار باشید .
چرا باید در نشست رسانه ای به تعریض به یک فعال رسانه ای گفته شود :"انشاء نخوان"این نوع گفتمان نمایانگر نگاه همچنان عمودی روابط عمومی نیست؟!!
تحلیل شما از یک جنبه درست است اما هدف ما در این رسانه انعکاس مشکلات سیستمی آموزش و بیان مسائل همکاران است .
ما در این رسانه اهداف و یا صرفه اقتصادی تعریف نکرده ایم .
در واقع اداره این رسانه توجیه اقتصادی برای من ندارد و بنده بر اساس برخی آرمان هایی که بدان معتقدم صدای معلم را اداره می کنم .
البته قبلا هم گفتم و در آینده بیبشتر تحلیل خواهم کرد که نگاه روابط عمومی باید نسبت به مسائل سیستمی علمی و علی - معلولی باشد .
بخش آخر سخن شما کاملا درست است .
انعکاس این بخش از سخنان آقای بهرامی به گونه ای اعتراض به لحن ایشان بود هر چند در این زمینه عذرخواهی هم نشد .
پایدار باشید .
"تحت فشار قرار میدهند تا برند کلاس"
بیچاره معلم
بد بخت معلم
کسانی که در ستاد هستند کلاس رفتن را ننگ و عار میدانند آنوقت معلمان دل به چه کسانی برای اعاده حق دلبسته اند!!!
با کلی گویی به جایی نمی رسیم .
" تا نگرید طفل
کی نوشد لبن " !
پایدار باشید .
آقای شیبانی
ما بیش از آن که نیاز به " وزیر ارزشی " داشته باشیم به فردی متخصص ، باسواد ، دلسوز و مقبول نیاز داریم .
البته لزوما در ادبیات سیاسی ما افرادی که اصطلاحا " ارزشی " متصف می شوند صادق نیستند .
مهم این است که وزیر آموزش و پرورش بتواند استقلال را به این نهاد برگرداند .
پایدار باشید .
جناب پورسلیمان از زمانی که استیضاح کلید میخورد تیم معاونین وزیر با تقسیمبندی استیضاح کننده گان و لابیگری با نمایندگان با وعده و وعید شروع به لابیگری می کنند و اکثر وعده های را که به نمایندگان می دهند عمل نمی کنند و یک مورد آنرا شخصا در زمان فانی دیدم که بواسطه نماینده برای گرفتن امتیاز همراه با معاون پرورشی راهی دفتر معاون وزیر شدم که بعد از رفع استیضاح یک ریال هم به منطقه محل خدمت بنده کمک نکرد البته آن زمان نمیدانستم به چه علت معاون میخواهد امتیاز بدهد و فکر میکردم تعامل مجلس و معاون وزیر است.
آقای رنجبر
متاسفانه نگاه ابزاری در فرهنگ ما یک ارزش و یک نرم شده است .
در این موارد باید آگاه و مراقب بود .
پایدار باشید .
همکار محترم بازنشسته
اتفاقا بنده بر خلاف نظر شما بر این باورم که باید قانون مندی و احترام به قانون را از همان دوران ابتدایی آغاز کنیم و خیلی هم نباید اسیر جو شد .
کلید سعادت و رفاه جامعه در دست خود ماست .
پایدار باشید .
قانون های مدون شده اغلب گویی سبقت را از قانون های اروپای ها وتمامی کشور ها ربوده ولی در عمل به قانون و رسیدگی در اسفل السافلین هستیم و قانون اگر با آب طلا هم نوشته شود اگر به آن عمل نشود جز یک کاغذ باطله وبی ارزش نخواهد بود ومتأسفانه قانون در کشور ما اغلب برای تحکیم حکومت بوده تا برای مردم
همین الان (ساعت 20 یازدهم شهریور 97) یه سرگرد پلیس اومد جلو در آپارتمانم و گفت بزودی باید برم دادگاه پاسخشون رو بدم!!!!!!
آقای حسینی
به نظرم شما خیلی به مطالب و محتوای آن کاری ندارید .
یک مسیر پیش فرض را گرفته و تخت گاز می روید !
کاری به توصیه ها و نظرات دیگران هم معمولا ندارید !
در رسانه های دیگر مطلب می گذارید و فقط این جا را کرده اید :
" لینکدانی " !
چه اشکالی دارد معلمان از دانش شما در زمینه تخصص تان بهره مند شوند ؟
امید که در روش تان تغییری حاصل شود .
پایدار باشید .
تبریک به پورسلیمان و عبداللهی حامیان جان بر کف دولت روحانی
آقای جواد
من هر چقدر فکر کردم متوجه ارتباط بین نتیجه گیری شما و یادداشتم نشدم !
معتقدم اصلا مطلب را مطالعه نکرده اید !
از کجای این مطلب به گزاره مورد نظر خودتان رسیده اید ؟
اگر توضیح دهید ممنون می شوم .
پایدار باشید .
چاره در اصلاح سامانه غیر دموکراتیک قدرت وحرکت به سمت مردمسالاری واقعی است.
آقا / خانم حقی
با سخن شما موافقم .
البته باید در نظر داشته باشیم که :
" نهاد دموکراتیک نهان دموکراتیک هم می خواهد " .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
پیشنهاد من این است که در مورد مطالب و محورهای مطروحه در یادداشت گفت و گو کنید .
بنده در این یادداشت وارد دولت های قبلی و عملکرد وزرای آن نشده ام .
آیا قصد جلب توجه دارید و یا می خواهید بحث را " دوقطبی " کنید ؟
برخی ها تصور می کنند که می توانند تاریخ را پاک کنند و یا آن را از اذهان بزدایند !
اما باید بدانند کوچک ترین سخن و یا عملی ثبت می شود و البته باید مراقب این موضوعات باشند .
باید بدانند امروز عصر ارتباطات است و همه چیز ثبت و ضبط می شود .
صدای معلم با هیچ فرد و یا جربانی رو دربایستی ندارد و البته بدهکار و وام دار هیچ کسی هم نیست .
پس باید با مردم صادق بود .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
این جا مد نظر عمل ریاضی 3 = 1 - 4 نیست !
اگر یادداشت را با دقت مطالعه کرده باشید مد نظرم این بوده است اگر آقای بطحایی می خواهد یک دوره کامل وزارت را که 4 سال است بگذراند و به سرنوشت فانی ، فرشیدی و... دچار نشود باید به موضوعات و نکاتی توجه کند .
البته اگر گوش شنوایی باشد ....
در ضمن این رسانه حدود 3 سال است که نامش تغییر کرده است .
پایدار باشید .
لازم نیست بهت بربخوره!
این لقب به تو صدمه نمی زنه،
برعکس نشون میده که
خود گوینده
از لحاظ اخلاقی،
چقدر فقیره!
هارپر لی
بنظر می رسد باید به این موارد ایشان رسیدگی جدی صورت گیرد