سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد) و مدارس نمونه دولتی برای پالایش و غربالگری دانش آموزان باهوش ، با استعداد و احیانا نخبه تشکیل شد تا بتواند مانع از هرز رفتن و کور شدن استعداد آنان در مدارس دولتی ( با تمامی مشکلات داخل کلاس ، کیفیت امکانات آموزشی و دبیران بی نگیزه و یا ناموفق در تدریس ، و بچه هایی که دارای اختلالات روحی و روانی و عاطفی یا فقر اقتصادی و فرهنگی و مشکلات خانوادگی و تربیتی هستند ) بشود ، ولی رفته رفته این مدارس به مانند بسیار طرح های دیگر آموزشی که اهداف زیبا و بسیار خوبی دارند ، در عمل و به مرور زمان دچار آفت و عوارضی شد که با آن مشکلات و آفت ها اکثریت فرهنگیان آشنایی دارند و اکنون با اعلام وزیر آموزش و پرورش مبنی بر حذف مدارس سمپاد ، موافقان و مخالفان این مدارس با صف آرایی در برابر هم در مدح یا ذم آن می گویند و می نویسند .
در این یادداشت قصد آن را ندارم تا دلایل موافقان و مخالفان را برشمارم و آنها را تحلیل یا تایید و رد کنم بلکه آنچه که فهم خود از این موضوع دریافته ام به اشتراک می گذارم .
به عنوان یک آموزگار که در مدارس نمونه دولتی ، غیر انتفاعی و دولتی تدریس کرده ام ( و برای مدارس تیزهوشان هم دعوت به همکاری داشتم که بنا به دلایلی نپذیرفتم ولی در جریان نوع تدریس و نحوه ی اداره ی این کلاس ها هستم ) با دانش آموزان ، مدیران و خانواده هایی سروکار داریم که از معلم تنها و تنها یک هدف را مطالبه می کنند و آن اینکه مهارت و قدرت تست زنی و قدرت غلبه ی آنها بر سایر دانش آموزان مدارس دیگر را افزایش دهیم و از این طریق هوش و ذکاوت و برتری فکری آنان را بر دیگران به اثبات برسانیم !
مدارس سمپاد چنان سیطره ای بر امر آموزش در کشور ما پیدا کرده اند که ملاک و معیار و شاقول موفقیت یا عدم موفقیت مدیران ، دبیران و دانش آموزان شده اند ؛ چرا که این مدارس هستند که دانش آموزان را برای صنعت کنکور و تست زنی آماده می کنند و در مسابقه ی تجارت کنکور معمولا این دانش آموزان هستند که در رشته های علوم تجربی یا ریاضی ، بهترین دانشگاه های ایران را اشغال می کنند ، و البته در ادامه ی همین ظفر و پیروزی است که اکثریت قبول شدگان مدارس سمپاد در دانشگاه های معتبر کشور ، ایران و وطنشان را جای مناسبی برای شکوفایی بیشتر استعدادهای خود نمی بینند و باتوصیه و کمک خانواده ها یشان راهی دیار از مابهتران شده و ایران و ایرانیان را در فلاکت و انحطاطی که ناشی از توسعه نیافتگی شان هست به خود رها می کنند تا در این فقر و فلاکت در هم بلولند و بر درماندگی خود سوگوار باشند !
بارها و بارها مدیران و خانواده های محصول کارخانه ی سمپاد از من طلب کار در کلاس جهت مهارت در تست زنی می کردند و اصولا با مهارت های دیگر همچون ، تفکر ، تجزیه و تحلیل ، نقادی و همکاری و مسئولیت پذیری ، مشارکت و احترام به همنوع و پاسخگویی ، یا مهارت عاطفی ، کلامی ، حل مسئله ، خودانتقادی ، همدلی و بردباری ، گذشت و دلسوزی ، طبیعت دوستی و یکرنگی و ... کاری نداشته و ندارند ؛ گویی با یک محیط گلخانه ای سروکار داریم که فقط یک هدف دارد ، پیروزی در نبرد کنکور و جشن غلبه بر دیگر رقیبان در میدان تجارتخانه ی کنکوریسم .
از سوی دیگر لغو آزمون برای مدارس سمپاد و نمونه دولتی پرسش ها و ابهاماتی را به وجود آورده که باید تصمیم گیران بدان پاسخ دهند و این تصمیم آنان خود باعث آسیب جدیدی به نظام آموزشی و دانش آموزان نشود .
نکته ی نخست اینکه بنده با تفاسیر توطئه نگرانه به این تغییر نگاه نمی کنم ، و البته اینکه چه کسانی از این اقدام سود می برند یا نمی برند و اینکه تصمیمی با هدف گذاری منفعت طلبانه برای عده ای بوده یاخیر کاری ندارم چرا که اطلاعاتی هم در این مورد ندارم و نمی توانم در موضوعی که خبر متقن و قابل اثباتی ندارم ورود کنم و نظری بدهم .
و اما پرسش های پیش رو که ضرورت دارد مسئولان امر بدان پاسخ دهند :
1- آیا حذف آزمون های ورودی سمپاد و نمونه دولتی به معنای حذف این مدارس نیز هست ؟ یعنی تکلیف مدارس موجود با این نام چه خواهد شد ؟
2- آیا روش جایگزین ( یعنی طرح شهاب ) راستی آزمایی شده و پاسخ مناسبی بدون همین ایراد و اشکال و انحراف دریافت شده است ؟ آیا مقدمات طرح شهاب به شکل قابل قبول و عملی فراهم شده است ؟
3- آیا از تجربه ی دیگر کشورهای توسعه یافته در جهان ( البته باتوجه به شرایط و بضاعت های نظام آموزشی ما ) در طرح شهاب استفاده شده است یا خیر ؟
4- آیا طرح حذف آزمون سمپاد شامل دوره ی متوسطه ی دوم نیز خواهد شد یا خیر ؟
5- اصولا با توجه به این که ما دانش آموزانی داریم که برای موفقیت خود ( باتوجه به استعداد یا سرمایه گذاری خانواده هایشان ) توان و انگیزه ی آموختن و دانش اندوزی و کسب مدارج علمی بالایی دارند ، با توجه به حذف آزمون سمپاد ، این نوع دانش آموزان که نیاز به امکانات و عرصه ی
فعالیت بیشتر برای مطالعه و تحقیق و کار دارند ، چگونه و با چه مکانیزمی می توانند در مدارس عادی که ( گاه دانش آموزانی با انگیزه و استعداد و وضعیت تحصیلی و خانوادگی بسیار غیر نرمال همراه با مشکلاتی چون پرخاشگری ، ناسازگاری ، اعتیاد ، انحرافات رفتاری و ... ) دارند ، به تحصیل بپردازند ؟ ( باتوجه به اینکه نمی خواهیم دوباره به چاله ی مدارس سمپاد بیفتیم ) .
پرسش هایی از این دست و دیگر ابهاماتی که خانواده ها و فرهنگیان از طرح حذف آزمون مدارس سمپاد دارند ، تصمیم گیران و مسئولان وزارتخانه را می طلبد تا با رایزنی و گفت و گو و مشورت با صاحب نظران ، و با طمانینه و به دور از هرگونه هیجان و شعارزدگی و مدح و ذم این و آن ، برای سرنوشت فرزندان کشورمان تصمیماتی به دور از تکرار اشتباهات گذشته و پشیمانی در آینده اتخاذ کنند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عدالت به معنای این نیست که ما با همهی استعدادها با یک شیوه برخورد کنیم؛ نه، استعدادها بالأخره مختلف است؛ نباید بگذاریم استعدادی ضایع بشود و برای پرورش استعدادها بایستی تدبیر بیندیشیم؛ در این تردیدی نیست. اما ملاک، باید استعدادها باشد، لاغیر. عدالت، این است.
۱۳۸۵/۰۲/۱۲
انشاا...این ازمون در متوسطه دوم هم حذف بشه تا در مرحله اخر هم غول کنکور بمیره!!
آیا از بین بردن تنوع مدارس تنها با حذف سمپاد اتفاق میافتد و تنها مشکل ما مدارس سمپاد است که با حذف آن ادعا کنیم مشکل تنوع مدارس را حل کردهایم و به عدالت آموزشی نزدیک شدهایم؟
هنوز نتیجه طرح شهاب برای شناسایی تیزهوشان مشخص نیست؛ بنده 4 سال در کمیته طرح شهاب بودم، این طرح هنوز به پختگی لازم برای کشف استعدادهای دانشآموزان نرسیده است. مدارس ما برای پرورش استعداد دانشآموزان تیزهوش به اندازه کافی امکانات ندارد و این دانشآموزان در مدارس عادی ما هرز میروند.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش
طرح شهاب ابهامات و محدوديتهايي دارد كه موفقيت آن در شرايط موجود بسيار بعيد است. باوجود اين، حتي با فرض اجرا نشدن شهاب، مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش قابل دفاع است.
انسانها همه شبیه به هم هستند البته با توانایی های مختلف و همه باید بتوانند در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند و مکمل هم باشند نه اینکه اونهارو از هم تفکیک و مرزبندی کرد ... مثلا زن و مرد، باهوش و بی هوش، قوی و ضعیف، اگر قائل به مرزبندی باشیم باید به تعداد آدم ها مدرسه مجزا درست کرد! در ضمن یکی نیست بگه نتیجه این مدارس در طی این سال ها چی بوده؟! دانش آموختگان سمپادی اگر در کشور موندن و نرفتن چه گرهی از مشکلات کشور باز کردند؟ ۴تا مدال المپیاد رو به رخ می کشن که توسط اون کاسبی کنن!
ساده ترین راه الگو برداری از سیستم آموزشی کشورهای موفق هست...
سمپاد در آن زمان، زیر بمباران و موشک باران ایجاد شد و نامه درخواستش در روزهای سخت جنگ به ریاست جمهوری ارسال شد. آن روز، یکی از اساتید آموزش و پرورش دلیل مخالفتش با تأسیس را این موضوع اعلام کرد که پذیرش دانشآموز با معدل 19 و تحویل دادن دانشآموز با معدل ۱۹ هنر نیست. رهبر انقلاب در پاسخ فرمودند، این گفته وقتی صحیح است که فرض کنیم در شرایط فعلی دانشآموزان با معدل ۱۹وارد مدارس میشوند و با معدل 19 از همان مدارس خارج میشوند، در حالی که عملاً این طور نیست.
اینایی که گفتم خلاصه ی طرز فکر شورای عالی اموزشی بوده که طرح حذف ازمونها رو تصویب کرده. یعنی ذهن اینها دراین حده .واقعا جای تاسف داره.
از کدام استعداد حرف می زنید،مثل اینکه ژن خوب را باور کرده اید!
اکثریت بچه ها استعداد یکسانی دارند و حتی آنهایی که در مدارس عادی درس می خوانند گاها بااستعدادترند و فقط مشکلات مالی و خانوادگی دارند که نیاز به توجه دارند.
گویا فراموش کرده اید که اکثر رتبه های برتر کنکور در سالیان گذشته در مدارس روستایی و نقاط محروم تحصیل کرده اند!
در ضمن راه حل مشکلات مدارس عادی،توجه و مراقبت بیشتر است نه رها کردن آن ها به حال خود.پس وظیفه آ.پ چیست؟
خواهشا درست فکر کنید،تا نام فرهنگی برازنده قامتتان باشد.
اتفاقا کسانی که ژن خوب دارن دوست دارن سمپاد تعطیل شه. چون توانایی قبولی درسمپاد روندارن. دکتراژه ای چندسال پیش به درستی گفت. فرزندان خیلی از آقازاده ها چون عرضه ی قبولی درآزمون سخت واستاندارد ورودی رو نداشتن مخالف سمپادشدن.
اولا این آمارهای شما واقعیت ندارد و در صورت درست بودن هم باید بدانید دوره المپیاد و رتبه و...گذشته.علم و دانش باید فراگیر،کاربردی و ثروت آفرین باشد.حل تست و مساله در سیستم گلخانه ای نتیجه اش می شود عقب ماندگی علمی!اگر درستان را خوب خوانده باشید به ما یاد داده بودند:عالم بی عمل به چه ماند....به زنبور بی عسل
رسالت ما این است که قبل از اینکه دکتر ومهندس تربیت کنیم انسان تربیت کنیم
یک نخبه در مدرسه دولتی هم میتواند باشد!