آقای کفاش !
شگفتا که خود گویی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی
در پیوند با نگاشته آقای علی پورسلیمان سر دبیر دلسوز و تلاش گر سایت صدای معلم تحت فرنام ، " کاش مسئولان وزارت آموزش و پرورش ما مثل استاندار اصفهان بودند ( این جا ) " آقای پورسلیمان می افزاید ، آیا آقای بطحایی حاضر است در اقدامی مشابه معاونش مهرعلیزاده را بر کنار کند؟
اشاره آقای پورسلیمان به رفتار غیر حرفه ای و ناپسند فرماندار گلپایگان است که در جلسه شورای شهر ضمن حمله جنون آمیز به خبرنگاری که برای تهیه گزارش دعوت شده بود گفت : اگر عکس بگیری خودت و دوربین ات را میندازم بیرون." با اعتراض گسترده مردم ، استاندار اصفهان در اقدامی بایستنی ، فرماندار قلدر و نادان را از کار برکنارنمود.
نظر آقای پورسلیمان مبنی بر این که سرمایه و اعتماد اجتماعی در پس جریاناتی مانند تقلب در انتخابات مجلس دانش آموزی که در دوره تصدی آقای حمید کفاش رخ داده و نیز پشتیبانی آقای کفاش از شخصی به نام آقای الهیار ترکمن که با دکترای تقلبی در آن وزارت خانه منصوب گردیده می تواند منابع فکری و معنوی کشور را مانند منابع زیر زمینی آب بخشکاند.
از آن جا که « صدای معلم » به راستی فریاد مظلومیت آموزگاران کشور و در گنجایش توان بازتاب دهنده کاستی ها و ناهنجاری های به وجود آمده در سیستم آموزشی میهن است ، طی نامه ای به نمایندگان مجلس، وضعیت نابه سامان آموزش دربزرگترین دستگاه انسان سازی کشور را چنین گزارش نموده:
"نماینده گان محترم مجلس شورای اسلامی ،امروز نظام آموزشی و پرورشی کشور حال و هوای خوبی ندارد و در تشنگی اهمیت و توجه به سر می برد . بزرگترین دستگاه انسان سازی کشور در کمای اعتبار است.".
به هر روی، تلاش ستودنی سایت صدای معلم و آقای پورسلیمان در مورد تقلب در مجلس دانش آموزی ، مدرک تقلبی آقای الهیار ترکمن و وضعیت بیمار گونه آموزش کشور گویا چون خاری به چشم آقای کفاش و هم فکرانش فرو رفته و ایشان را که در زمان وزارت آقای فانی بر وزارت آموزش و پرورش تصدی معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت خانه را داشته اند به سوز و گداز انداخته و در نگاشته ای پر از تضاد که از نگرش نگارنده این سطور هیچ اعتباری ندارد به اصطلاح از خود و هم فکرش آقای الهیار ترکمن دفاع نموده.
بنده نگارنده این سطور (شکراله مسیح پور) که خود افتخار معلمی در آموزش و پرورش بهبهان و تدریس در دانشگاه جندی شاپور اهواز ، دانشگاه افسری نیروی دریایی و سازمان بین اللمللی توریسم ITO = International Tourism Organization در پرونده ام ثبت شده گرچه با قوانین آموزشی و حقوق معلمی و دانش آموزی نا آشنا نیستم از روی کنجکاوی بر آن شدم که با مروری بر سوابق آقای کفاش و کارهایش در آموزش و پروش ، و با توجه به آنچه خودش در معرفی خویش می گوید کنکاشی داشته باشم تا چکیده بررسی ام را در حد گنجایش فضای رسانه ای صدای معلم به خواننده گرامی ، دانش آموزان عزیز و آموزگاران زحمت کش میهنم پیش کش نمایم.
آقای کفاش در یکی از نوشته های خود که به شکرانه فضای رسانه ای مجازی در دسترس است می گوید: " به دوران تحصیل خودمان برگردیم. اگر آن زمان برای ما جایگاهی قاِیل بودند امروز در ساخت شخصیت ما تاثیر گذار بود. " ایشان به نظر در آیِینه ای زنگار زده فکری شخصیت خود را دیده ولی در آینه ای شفاف به وسعت ایران شخصیت معلمان شریف و زحمت کش هم سن و سال خویش را که با تعهد کاری و دلسوزی چون شمع می سوزند تا در مدارس و دانشگاه ها مشعل علم و انسانیت را فروزان نگهدارند ندیده است . انسان های والایی که نه در سیستم آموزشی با ساختار فکری آقای کفاش بلکه در ساختار آموزشی رژیم گذشته دانش آموخته اند.
البته آنها از جنس آقای کفاش و هم فکرانش هم نیستند. آقای کفاش، در جایی دیگر گفته اید "به قشر جوان و نوجوان خود اهمیت بدهیم " . اگر بلافاصله در نوشته دیگری از شما نمی خواندم که با افتخار از اعزام دانش آموزان و نیز معلمان به لبنان یاد می کنی ، شاید در میانه شک و یقین می ماندم که قشر جوان و نوجوان کشور برایتان اهمیتی دارند. ولی وقتی خواندم که افتخار شما این است که این آینده سازان کشور را به جای اروپا و کشورهای پیشرفته به لبنان در حال جنگ می فرستید ادعای شما را مبنی بر اهمیت به قشر جوان در حد یک شوخی خنده دار دانستم.
آقای کفاش چطور آقا زاده ها و فرزندان سر دمداران کشور برای تحصیل و زندگی به امریکا ، اروپا که دارای مراکز علمی و تکنولوژی پیشرفته اند فرستاده می شوند و آقای شاهرودی به جای توسل به امام زاده ها برای مداوا در بهترین بیمارستان آلمان بستری می شود ، ولی دانش آموزان ما به لبنان فرستاده می شوند. افسوس و دریغا که این دستگاه انسان سازی و آیند سازان کشور در چنگ چون شماها گرفتار آمده.
آقای کفاش !
شما خبر از گشایش 650 دارالقران در مدارس و وعده 440 تای دیگر ، اقامه نماز در 500 مدرسه، انتشار 30000 نسخه نشریه رشد و 20000000نسخه مجله تربیت در دو سال ، اعزام 8000 دانش آموز به عتبات عالیات و مسابقات قران و عترت و نماز در مدارس کشور در شهر های همدان و اردبیل را داده بودید .
در سخنرانی پایانی نخستین دوره متمرکز آموزشی مهارتی مدیران اردوگاهای کشور در یزد ضمن دادن وعده هزار نماز خانه دیگر در مدارس ،گفته اید که این ها برای تغییر اعتقادات دانش آموزان بوده است.
آقای معاون سابق !
مهمترین دستگاه آموزشی کشور، آیا تاکنون برای یک بار هم که شده از خود پرسیده اید چرا با وجود همه این کارها از سال 57 تا کنون ، حدود 40 سال نتوانسته اید عقاید دانش آموزان را آنگونه که می خواهید عوض کنید !آیا تا کنون به این فکر نیافتاده اید که ادامه سیاست های نادرست آموزشی تان که با گذشت 40 سال عقاید دانش آموزان را عوض نکرده بدون لغزش گیری باز هم به شکست خواهد انجامید.
از این جا به بعد روی سخنم نه با آقای کفاش که توصیه می کنم چند کتاب علمی در مورد آموزش ، پرورش، حقوق دانش آموزی بخواند تا اندکی بیاموزد ( البته خاطر نشان کنم که آموختن شرط لازم است ولی نه کافی چرا که علم بی عمل به درخت بی ثمر می ماند) بلکه روی سخنم با بزرگتران دستگاه آموزشی کشور است.
« صدای معلم » به راستی فریاد مظلومیت آموزگاران کشور و در گنجایش توان بازتاب دهنده کاستی ها و ناهنجاری های به وجود آمده در سیستم آموزشی میهن است بزرگواران !
اگر با توجه به شرایط ویژه کشورمان بر اساس الگوی انسان محور کشور ژاپن یا با استفاده از جنبه های ارزشی ساختار های آموزشی اروپا و کشورهای اسکاندیناوی و امریکا عمل نمی کنید ، لااقل با به کار گیری کارشناسان شایسته ای که به جرم دگر اندیشی و زاویه فکری با شما از دستگاه آموزشی کشور کنار گذاشته شده و خانه نشین شدند و دنیای پیشرفته شمار زیادی از آنان را در برنامه ریزی های آموزشی خود به کار گرفته این کشتی به گل نشسته آموزش کشور را به آب برگردانید.
وقتی عواملی در دستگاه مدیریت آموزش کشور و در پیش چشم نمایندگان مجلس دانش آموزی سراسر کشور معلمی دلسوز در مسند خبرنگار صدای معلم را که جهت تهیه گزارش حضور یافته از نشست بیرون می کنند چه انتظاری هست که دانش آموزان تربیت شده در این سیستم آموزشی بهتر از فرماندار بی ادب و قلدر گلپایگان عمل کنند ؟
آقای کفاش نیز از رونمایی و تبلیغ و پخش کتاب "حقیقت مجازی " در بین مبلغان دانش آموزان سراسر کشور اشاره کرده اند که مقدمه آن در مورد استفاده به از فضای مجازی به نظر رهبر مزین گردیده.
خاطر نشان می سازد بهره مندی از فضای مجازی آنگاه بهینه خواهد بود که برای بیان آزاد نظرات حتا مخالفان به طور آسان و برابر در دسترس همه شهروندان قرار گرفته و در هیچ شرایطی بر روی مردم بسته نشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط کاش قدری واقعیت ها ی تلخ آموزش و پرورش کشور
را مقامات نیز قبول و اعتراف کنند تا در مسیر تغییر و تحول
کارآمد قرار بگیریم.
از شما استاد محترم برای الطاف تان نسبت به جامعه معلمان
نیز به عنوان یک بازنشسته سپاسگزارم..
تبارک ا.............. به وجود شما استاد
امیدوارم همیشه مستدام و سایه شما بر جامعه اموزشی کشور بماند و گرنه با وجود این معلمان امروزی اینده مملکت ت چه میشود
چه توقعی از کفاش،ترکمن و ....
آ.پ از وجود شماهاست که به این روز افتاده
چرا ناراحتی برادر؟؟؟؟
همکار محترم
آقای لطفی
ضمن تشکر از نظر شما
افرادی که در این جا پیام می گذارند هویت های مختلف دارند .
بهتر است همه را از دیدگاه خود و مثل خویش نبینیم و تکثر و نقادی را به رسمیت بشناسیم .
همچنین در قضاوت ها هم عجله نکنیم .
پایدار باشید .
کفاش که بازنشسته س
ترکمن هم مشکلات خاص خود دارد
هیچی بهت نمی رسد عزیز دل
دردهه پیروزی انقلاب اسلامی، فضا را برای حمله وتوهین به ارزشهای انقلاب اسلامی، باز نکنید.انصافا به این نوشته بی سروته شما می گویید مقاله؟
برادران عزيز صداي معلم مني كه به احترام اسم سايت شما و البته دغدغه ارزشمند اكثر نويسندگان سايت در اعتلاي آموزش و پرورش به آن سرمي زنم و با خيلي از دغدغه هاي شما همراه هستم از ديدن اين نوشته تعجب كردم. دوستان صداي معلم فراموش نكنند بسياري از معلمان كشور با تمام مشكلات گرفتار شده دوست ندارند كسي با اين ادبيات درباره انقلاب اسلامي و عملكرد آن سخن بگويد.
براي دوستان صداي معلم آرزوي موفقيت دارم
شیرمادر حلالت
هرچه نوشتی عین واقعیت بود
درود بر تو
برادر عزیز
نقد عملکرد شخصی که اکثر دوستان و همکیشانش آو را .....
معرفی میکنند ربطی به ارزشهای انقلاب ندارد.
حال و روز آ.پ را نمی بینی
همین آقا و ترکمن و ... بودند که آ.پ را به گند کشیدن
اختلاس
تبعیض
دروغ
و .....
نتیجه زحمات آقایون بوده و کسانی مثل جنابعالی هم کوکورانه و شاید
..... پشتیبان آنهاهستند.
لطفا لی کنید
هر صفحه ای که را که ورق می رنید عکس های درشت وزیر و بالادستی ها و مصاحبه ها و ... را چاپ میکنند دریغ از یک کلمه یا جمله مفید . اگر اینها با بودجه دولتی چاپ می شد تا کنون صدها بار مانند بودجه شیر مدارس قطع شده بود و این همه دفتر و کارمند برای یک نشریه بی خاصیت حقوق نمی گرفتند .
وبا سپاس از کلیه عزیزانی که قبول زحمت فرموده و در مورد نوشتار من در پیوند به مقاله ام ابراز نظر فرموده اند. نظر مخالفن را نیز با دل و جان می خوانم و اگر در مطالبشان مستند انتقاد کرده باشند و در صورتی که کلی گویی نباشد مستند پاسخ خواهم داد. در پایان خاطر نشان کنم که کشتی آموزش و پرورش کشتی به گل نشسته ای است که با وجود سردمداران کنونی امیدی به نجات آن نیست زیرا هر کسی را بهر کاری ساختند.
ش.مسیح پور