" متاسفانه تاکنون آموزش و پرورش دغدغه دولت ها نبوده است/ باید در مورد آموزش و پرورش و مسائل آن نگاه جهانی داشته باشیم/ این دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی چه کار می کنند و برای کجا نیرو تربیت می کنند؟

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا  ) ؛ مدیر صدای معلم مناظره ای را با محوریت " سند 2030 و نیز عملکرد دولت تدبیر و امید در آموزش و پرورش " انجام داد .

بخش دوم این مناظره تقدیم مخاطبان محترم صدای معلم می شود .

بخش نخست را می توانید در این جا بخوانید .

مجری :

آقای آقامحمدی یادآور می شوم که لطفا حول این بحث به جلو بروید.این که 2030 چرا بد است. این که کلی گویی کنیم که مبتنی بر فرهنگ خودمان سند آموزش و پرورش را استخراج کنیم این حرف صحیحی است ولی الآن به عنوان یک سند موجود 2030 که پذیرفته شده اگر با اشاره به متن دقیقش بگویید ممنون می شویم. چرا این سند 2030 بد است؟

 آقامحمدی :

نیاز هست چند نکته را مطرح کنم. در حوزه برنامه ریزی و تخصیص اعتبارات. درصد اعتباری که در بودجه کشور برای آموزش و پرورش گذاشته می شود یک درصدی می گویند. در این دولت چه اتفاقی در این درصد افتاده است.این را خودتان نمودار کنید و در برد بزنید. سال گذشته ده درصد به حقوق ها اضافه شده و امسال هم ده درصد اضافه شده و معلمان می گویند اگر این دولت سال بعد باشد حقوق ها هشت درصد اضافه می گردد. چون با حرکت متوسط دارد حرکت می کند. این باید شفاف شود که در دولت چه اتفاقی افتاده است. الآن یک بحث سیاسی  نمی خواهیم مطرح کنیم.

2030 چند نکته کارشناسی دارد. آیا ما همه می توانیم یک جا جمع شویم و در مورد کل جهان تصمیم بگیریم یا نه؟ به این سوال جواب بدهید؟ آیا عده ای خودشان را کدخدای این دنیا می دانند و در مورد همه دنیا تصمیم بگیرند ؟

آیا ما همه اصول آنها را پذیرفتیم  و بعد بگویند که به قله برسی. ما برای خودمان قله تعریف کردیم .ما قله شما را قبول نداریم. ما دو سه تا قله مشترک داریم . قله مشترک را انجام بده و دو سه تا قله داریم شما برو این سه قله را انجام بده تا به این اهداف برسی.

سند 2030 این نکات است. در مورد خشونت صحبت می کند بعد می گوید به بچه ها یاد ندهید که چگونه از خودشان دفاع کنند. ما داریم به کشورمان یاد می دهیم که چگونه از کشورت دفاع کن. وقتی کتاب در مورد شهید فهمیده صحبت می کند چون این کتاب در مورد دفاع صحبت می کند باید حذف شود. وقتی سند تحول آماده می شده نکات خیلی ظریف داشته ما کلمات مان شبیه به هم است اما برداشت مان متفاوت است. منفعت یعنی چه؟ من می گویم می خواهم کاری کنم که به منفعت برسم. منفعت را تعریف می کند " بهترین ها برای من" حالا اسلام منفعت را چگونه تعریف می کند. بهترین هم در این دنیا و هم در آخرت هم برای خودم و هم برای دیگران. همه باهم. وقتی کلمه منفعت را داخل متن می گذارد چه اتفاقی رخ می دهد؟ وقتی کلمه توسعه را استفاده می کند و یا از کلمه برابری و عدالت و تساوی استفاده می کند باید بگوییم معنی این یک کلمه یعنی چه؟ آیا در ادبیات اسلام صحبت می کنیم یا ادبیات غرب.

ادبیات غرب می گوید این بسته به این دنیاست ، وقتی مُردی تمام شد. تساوی در غرب یعنی این که به این یک سیب بده به این یکی هم یک سیب بده. عدالت یعنی این که سه نفر روی یک سکو ایستاده اند یکی خوب می بیند ولی آن دو نفر خوب نمی بینند چون سکوی زیر پایشان کوتاه است آیا این عدالت است یا نه. عدالت بر اساس وضع موجودشان است. بر اساس ویژگی هایشان است که این گونه تعریف می شود. 

در مورد تاریخچه سند تحول هم بگویم که چه اختلافی دارد. در دولت های قبلی آمدند انجام بدهند و مبانی را مبانی غرب گذاشتند. دولت که عوض شد مبانی را عوض کرد. من با استاد این مجموعه آقای مهرمحمدی که در آن جلسه بودند. به مسئول این گروه در دولت نهم و دهم بودند فراموش کردم اسمشان را گفتم چرا آقای مهرعلیزاده و آقای نوید ادهم را به جلسه آوردید؟ اینها را آوردید اصل مطلب را ارائه دادید اینها هم مطلب شان را ارائه دادند و دیدند که چیزی برای ارائه دادن ندارند پذیرفتند و امضا کردند که سند و مبانی امضا شد. قرار شد زیرنظام ها  نوشته شود که افتاد به این دولت. آقای مهرمحمدی گفتند ما داریم زیرنظام ها را عوض می کنیم. باید عوض کنیم. آن موقع آنها را دعوت کردید به جلسه و حرف هایشان را شنیدید و حرفتان را زدید و همه پذیرفتید این اصلاح را و این سند و مبانی را امضا کردند آیا آنها شما را دعوت می کنند که حرفهایتان را بزنید  و آنها هم حرفها یشان را بزنند بعد ببینند حرف کدام یکی دقیق و  درست است و امضا کنند ببینند آیا دعوت شان می کنند یا نمی کنند.

مجری :

برداشت من از صحبت های آقای آقامحمدی این بود که بیشتر روی اصل 2030 و کسانی که این را نوشتند و مبناهایی که داشتند اشکال داشتند. شما نظرتان در مورد این مبانی و کسانی که این سند را نوشتند چیست و درخواست می کنم که اشاره ای به بندهای این سند هم داشته باشید به نقد و تاییدشان بفرمایید.

مدیر صدای معلم :

من یک توضیح مقدماتی بدهم درباره صحبت های آقای آقامحمدی که فرمودند ( در مورد عملکرد دولت )

در زمان دولت اصلاحات ( دولت آقای خاتمی ) سهم آموزش و پرورش  ( GDP )  سه درصد بود. زمانی که آقای احمدی نژاد آمد در عرض هشت سال این سهم رسید به یک درصد !

در زمان دولت تدبیر و امید همین یک درصد ماند. افزایش پیدا نکرد خوشبختانه کم نشد.

بنده با ایشان متفق القولم که متاسفانه تاکنون آموزش و پرورش دغدغه دولت ها نبوده چه چپ چه راست. چه محافظه کار چه اصلاح طلب. ولی اگر بخواهیم حوزه آموزش و پرورش از دید جناح ها بررسی بکنیم تفاوت هایی هست.

بحثی که ایشان فرمودند در مورد کاهش حقوق. باید ببینیم قدرت خرید چقدر است. بله ؛ میزان درصد افزایش حقوق از دوازده رسیده به ده درصد . نرخ تورم به چه صورت بوده است. باید ببینید قدرت خرید به چه صورت بوده. آیا در سال 92 نرخ تورم بیش از سی درصد یا چهل درصد بود و افزایش حقوق معلمان حدود ده الی دوازده درصد اعمال شد و قدرت خرید معلمان بیست درصد، بیست و پنج درصد کاهش پیدا کرد یا در زمان آقای خاتمی هفتاد درصد معلمان حداقل بگیر بودند و در زمان آقای احمدی نژاد صد درصد حداقل بگیر و زیر خط فقر !

آیا اینها را نمی بینید ؟!

آیا تفاوت ها را ملاحظه نمی کنیم ؟ آیا یک دفعه همه چیز را فراموش می کنیم ؟

مشکلی که ما در آموزش و پرورش داریم این است که متاسفانه یک گفتمان معیشت محور  در تمام اجزای آموزش و پرورش حاکم شده است.

بنده مدیر رسانه صدای معلم هستم . یک خبر می زنم در مورد افزایش حقوق در عرض بیست و چهار ساعت چند هزار تا کلیک می خورد و یک مطلب می زنم در مورد کیفیت بخشی آموزش در طی یک هفته ممکن است دویست نفر بخوانند ! خیلی فرق است.

متاسفانه این بخش معیشت محور در آموزش و پرورش حاکم شده و بعضی ها به این دامن می زنند. ما این تجارب را داشتیم.

درست است که آموزش و پرورش دغدغه نیست ولی برخورد دولت ها به چه صورت بوده است ؟

این که شما بیایید زمانی که در قدرت نیستید و مدام بر طبل معیشتی معلمان بکوبید  و همچنان توقعات را بالا ببری مثلا در جناح اصول گراها بعد وقتی رسیدی به قدرت و در مسند کار قرار گرفتی و بگویی نه دیگر الآن دیگر این چیزها نیست ! باید اشکنه بخوریم ! نباید این ها را مطرح کرد !

مثلا موضوعات آموزش و پرورش را ببرید در تفکیک جنسیتی ، تغییر شتاب زده ساختار آموزشی، بلند کردن دیوار مدارس تحت عنوان شاداب کردن مدارس و...  این مطالبات را عوض کنی و یک تغییر صد و هشتاد درجه ای بدهی !

به نظر من درست نیست.

اگر مطالبات معیشتی اصل است، اصل است نباید در حاشیه گذاشت.

در مورد سند 2030 . متاسفانه در جامعه ما یک نگاه غرب ستیزی نسبت به هر چیزی که در آن طرف است دیده می شود. غرب ستیزی و شیفتگی در  برابر غرب یک سری این طرف و یک سری آن طرف هستند. نمی شود که هر چیز از آن طرف رسید رد کرد و کل ریشه اش را بزنیم و بگوییم چون برای غرب است ؛ مثلا  وضعیت روز جهانی معلم در دوره وزارت دکتر نجفی که باید این روز در ادبیات کشور ما وارد شود ولی هنوز جزء فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش نشده است .

ما در یک جزیره مستقل و منفکی زندگی نمی کنیم . بحث دهکده جهانی مطرح است. بحث کنش و واکنش دولت ها مطرح است. یعنی شما هر کاری بکنی به کسی ربطی ندارد ؟!

شما در یک مجموعه زندگی می کنید. باید با دنیا تعامل داشته باشید. ما اگر بخواهیم یک دیواری دور خودمان بکشیم و هر چه از آن طرف می آید ریشه اش را بزنیم و از طرفی خودمان هم چیزی برای عرضه و حل واقعی مشکلات نداریم !

سند تحول بنیادین پنج سال است که به آموزش و پرورش آمده است. پرتال آموزش و پرورش یک نظر سنجی در سال قبل گذاشته است از معلمان پرسیده که میزان آشنایی معلمان یا فرهنگیان با سند تحول بنیادین چقدر است؟

طول مدت زمان مطالعه سند تحول بنیادین حدود دو  الی سه ساعت طول می کشد اما بیش از هفتاد درصد از معلمان گفته اند ما اصلا این را نخوانده ایم ! نمی دانیم چه هست !

یک سند تحول بنیادین که معلم نشناسد و با آن ارتباط برقرار نکند و سندی که نتواند با کف مدرسه ارتباط برقرار کند  ، خودش را برای مدرسه آپدیت کند و برای مدرسه تعریف کند که من این هستم من آمده ام تحول ایجاد کنم تحول در مدرسه در معلم ؛ این به چه درد ما و نظام آموزشی می خورد ؟

من نمی خواهم کل آن را رد کنم.

این سند آمده گفته ما می خواهیم شایستگی های معلمی را  احصا و یا افزایش دهیم. بحث منزلت معلمی که همان آموزش حرفه ای است. شما که مطرح کردید چگونه می خواهید اندازه گیری کنید ؟

شایستگی های معلم حرفه ای در تمام دنیا این است که معلم  بر اساس ضوابط بگیریم ، تست کنیم و او را به روز نگه داریم؛  مثلا طرح سازمان نظام معلمی، فرض کنید شما می آیید سازمان طرح نظام معلمی را حذف می کنید و هیچ جوابی برای حذف آن هم نمی دهید !

آقای حاجی بابایی !

چرا سازمان نظام معلمی را حذف کردید؟

آقای دانش آشتیانی هم می گوید در طرح کوتاه مدتم هست و اجرا نکرده است.

البته من جزء کارگروه نظام معلمی در آموزش و پرورش بودم . من صحبت کردم و گفتم ما کار کارشناسی را انجام داده ایم ؛ چرا گذاشتید در کشوی میز !

آن را بفرستید هیات دولت تا تصویب کند و معایب آن مشخص شود و این سازمان راه بیافتد.

من به آقای دکتر درانی و آقای دکتر کرم دوست می گفتم این دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی چه کار می کنند و برای کجا نیرو تربیت می کنند ؟

از دانشگاه فرهنگیان امسال هیجده هزار نفر وارد آموزش و پرورش می شوند . سال 91 هم همین مقدار بوده است. تعداد بازنشستگان ما امسال بین چهل تا پنجاه هزار نفر است ؛ این را از هم کم کنید خوب باید این از کجا تامین شود؟

باز هم می خواهید بازنشسته ها را به داخل مدرسه ببرید درس بدهند.

باید یک فکر اساسی کرد و این مشکلاتی است که شما در مورد ورودی های آموزشی فرمودید و باید باید اعمال شود...

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

ادامه دارد