گروه گزارش/
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398 ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « لشکر مشاوران وزیر آموزش و پرورش و چند سوال !؟ » نوشت : ( این جا )
« طبق بخشنامه ی سازمان اداری و استخدامی کشور مقامات و مسئولان مجازند در قالب پست های سازمانی مصوب مشاور تعیین و منصوب کنند . هر گونه صدور احکام انشایی و ابلاغ داخلی خلاف قانون است.
لیست مشاوران وزیر آموزش و پرورش به شرح زیر است : اگر ضعفی در نهادهای تعریف شده مانند روابط عمومی وجود دارد راهش افزودن نهادهای موازی با وظایف مشابه نیست .
1- محسن قرائتی – مشاور کد دار
2- علیرضا حاجیان زاده – مشاور کد دار
3- علی اکبر زاده – مشاور کد دار
4- اصغر حصیری – مشاور کد دار
5- مرتضی دزفولی – مشاور کد دار
6_ فریبرز حمیدی - مشاور وزیر
7- حسین بزرگی زاده – مشاور بازنشسته
8- عادل عبدی – مشاور بازنشسته
9- رضا مددی – مشاور بازنشسته
10- محمد حسین سلیمی جهرمی - مشاور بازنشسته یا مدیر با سواد و مقبولی را در آن بگمارید و یا وظایف و کارکردها بازتعریف شوند .
11- محمد نشاسته ریز – بازنشسته
12- احمد صافی – مشاور بازنشسته
13- اسماعیل دلفراز – مشاور
14- حجازی – مشاور مامور از دانشگاه فرهنگیان
15- محمدرضا اسماعیلی – مشاور حق الزحمه ای
16- مهناز احمدی – مشاور حق الزحمه ای
17- حجت الاسلام و المسلمین آقای آگاه - مشاور حق الزحمه ای
18- قائدیها - مشاور حق الزحمه ای
انتصاب ۱۸ مشاور چه الزامی دارد ؟ آیا استفاده از این همه مشاور با شعار چابک سازی ستاد آموزش و پرورش هم خوانی دارد ؟
آیا این همه مشاور بر اساس قانون و چارت سازمانی فعالیت می کنند ؟ واقعا مشخص نیست این گونه امور و افزودن انواع پست های خلق الساعه بر اساس کدامین مباحث علمی و تخصصی و محاسبات مدیریتی صورت می گیرد؟
وظایف این مشاوران و دست آورد آنها چیست ؟
انتصاب این مشاوران بر چه اساسی بوده است ؟
اینها فقط مشاوران وزیر هستند ؛ اگر مشاورین معاونین وزیر و مدیران کل را هم به آنها اضافه کنیم یک لشکر بزرگ مشاور خواهیم داشت » .
پرتال وزارت آموزش و پرورش در خبری به تاریخ دوشنبه 6 فروردین 1403 نوشت : ( این جا )
« وزیر آموزش و پرورش طی حکمی «مصطفی عطاران » را به عنوان «مشاور وزیر در امور پیگیریهای ویژه» منصوب کرد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، متن حکم رضامراد صحرایی به شرح زیر است:
جناب آقای مصطفی عطاران
با توجه به تعهد، تجارب ارزنده و شایستگی جنابعالی، به موجب این ابلاغ به عنوان « مشاور وزیر در امور پیگیریهای ویژه» منصوب میشوید.
امید است با استعانت از پیشگاه خداوند متعال، پیروی از منویات و مطالبات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و پیگیری سیاستهای رئیس جمهور محترم، با در نظر داشتن مفاد بیانیه گام دوم انقلاب، سیاستهای کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و قوانین و مقررات آموزش و پرورش و جلب همکاری اعضای شورای معاونان و مدیران کل استانها، در تحقق برنامههای وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم موفق و مؤید باشید.
در این راستا رعایت اصول «عدالت محوری»، «انقلابیگری»، «مردم داری»، «پاکدستی و فسادستیزی» و «قانون مداری» دولت مردمی الزامی است.
توفیق روزافزون جنابعالی را در انجام وظایف محول از خداوند متعال مسألت دارم.
گفتنی است؛ «مصطفی عطاران» از مدیران و مربیان تربیتی با سابقه و خوش نام وزارت آموزش و پرورش میباشد » .
به نظر می رسد وضعیت از آن زمان تاکنون نه تنها بهتر نشده که به مراتب بدتر هم شده است .
( نشست و گفت و گوی صریح صدای معلم با « محمدحسن کفراشی - رئیس پیشین مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش ) - این جا
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم آن است که اگر رئیس پیشین مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش از تعهد و تجارب ارزنده و شایستگی برخوردار بوده و همچنان در عداد مدیران خوش نام و با سابقه می باشد چرا به سطح « مشاور » می رسد ؟
قرار است آقای عطاران کدام « پی گیری های ویژه » را انجام می دهد ؟
به تازگی « این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران » در گزارشی با عنوان : « پست های من درآوردی در آموزش و پرورش و بحران " بهره وری " ؟ ! » چنین نوشت : ( این جا )
« واقعا مشخص نیست این گونه امور و افزودن انواع پست های خلق الساعه بر اساس کدامین مباحث علمی و تخصصی و محاسبات مدیریتی صورت می گیرد؟
سبک روایت گری یعنی چه و در این میان « روابط عمومی ها » چه کاره هستند ؟
اگر به زعم مقامات ، کشور در حال پیشرفت می باشد ؛ پس چرا مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش آن را حس نمی کنند ؟
آیا با شکل گیری دوایری مانند ستاد روایت پیشرفت ؛ مشکل و یا بحران پاسخ گویی در آموزش و پرورش حل می شود ؟
اگر ضعفی در نهادهای تعریف شده مانند روابط عمومی وجود دارد راهش افزودن نهادهای موازی با وظایف مشابه نیست .
یا مدیر با سواد و مقبولی را در آن بگمارید و یا وظایف و کارکردها بازتعریف شوند .
وقتی نارضایتی کاهش یابد و یا معلمان به معنای واقعی به بازی گرفته شوند خودشان روایت گر واقعی امور می شوند » .
در حال حاضر و با افزودن پست مشاور وزیر در امور پی گیری های ویژه تکلیف جایگاه هایی مانند بازرسی چه می شود ؟
چرا و با وجود تعریف و تمجید مقامات این افراد به « مدرسه » فرستاده نمی شوند تا معلمان و صف از تجارب و دانش آنان بهره مند شوند ؟
آیا مدرسه برای ستاد یک تبعیدگاه محسوب می شود ؟
مصداق این عبارت جملاتی است که از سوی « زهرا مظفر » مدیر کل پیشین ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در آن نشست رسانه ای بیان شد و البته با واکنش و اعتراض تنها رسانه ی حاضر یعنی « صدای معلم » رو به رو شد . ( این جا )و ( این جا )
« ....ابوئی ( خبرنگار صدا و سیما ) گفت چرا در مورد این همه مدارس غیرانتفاعی که شهریه اضافه گرفته اند ، تخلف کردند و برخورد هم کردید و پول را هم پس گرفتید چرا نباید اسامی آن ها اعلام شوند ؟
چقدر باید حاشیه امن برای فرد وجود داشته باشد که تخلف 600 میلیونی کند و اسم او را نگوییم و بگوییم آبرویش می رود ؟!
مظفر در پاسخ گفت که مدرسه جایگاه حقوقی دارد و حرمت آن مثل امام زاده است و باید حفظ شود .
اگر کسی مثل بنده آن جا مدیر هست و خطایی می کند ، اگر اسم من منتشر شود این را نه عرف و نه دین و شرع می پسندد .
اگر هم آن جایگاه حقوقی یعنی آن مدرسه دچار خدشه شود این هم پسندیده نیست .
ابوئی گفت مدیری که تخلف کرده و محرز شده است اسمش نباید اعلام شود که شانش حفظ شود ؟
این هم جمله آخر ایشان :
مظفر گفت ایشان از مدیریت عزل شد و به مدرسه رفت و " معلم " شد . پول ها از او گرفته شد » .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مقاله خوبی است
قرائتی خیلی جالبه. اصلا معلوم نیست زنده هست یا مرده اینجا چه کار می کنی
وقتی انتصابی می شود حتما ردیف بودجه ای در حکمشان وارد می شود و مشخص نیست چقدر می گیرند ؟!
واقعا خجالت دارند با این وضع حقوق معلم ها این ها را انتصاب های مسخره می دهند
بعضی از این ها اصلا معلوم نیست چه کاره اند
حالا سوال دیگر این است که با این همه مشاور چرا اینقدر وضع این آموزش و پرورش به هم ریخته و مسخره هست
به قولی کارکنان اداری و وزارتی این وزارت را جمع کنی احتمالا به ده ها هزار نفر برسد که مفت می خورند
یکی می خواهد کل این وزارت مفت خور ها را از بالا شخم بزند
بیهوده نیست که اینقدر بودجه کم می آید
سهم بچه های مردم و معلم های بدبخت را می ریزند در شکم این ها
حالا کی هستند اکثرا سهمیه ای هایی اند که با سهمیه درس خوانده و جا گرفته اند