گروه گزارش/
خرد افسر شهریاران بود خرد زیور نامداران بود
خرد زنده ی جاودانی شناس خرد مایه زندگانی شناس
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی و زومردمیست ازویت فزونی و زویت کمیست
( حکیم ابوالقاسم فردوسی )
سال 1402 هم به پایان رسید تا منتظر آغاز سال دیگری باشیم .
در مطلبی که درست یک سال پرسش و در « صدای معلم » با عنوان :
« باید به حال و آینده امیدوار بود اما خلق موقعیت " امیدوارانه " بدون تعریف و پذیرش حس مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری توهمی بیش نیست » ؛ " سال خوب " با تقدیر گرایی و تقلیل گرایی به دست نمی آید ! مسیر تحول از آگاهی ، پرسش گری و مطالبه گری مدنی و مستمر می گذرد » منتشر شد ؛ به برخی رویدادها در سال 1401 پرداختیم .
نوشتیم : ( این جا )
« چرا نمی گوییم :
« سال خوبی داشته باشیم » ؟
چرا خود را در تدوین و تولید " وضعیت خوب " نقش اول نمی دانیم و همواره نقش ها را غیرمسئولانه و با بی خیالی فرافکنی می کنیم ؟
باید به حال و آینده امیدوار بود اما خلق موقعیت " امیدوارانه " بدون تعریف و پذیرش حس مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری توهمی بیش نیست »
از وقایع قابل توجه در سالی که بر آموزش و پرورش گذشت می توان به اجرای قانون رتبه بندی معلمان پس از یک دهه انتظار ، اعتراضات فراگیر و مدت دار پس از مرگ « مهسا امینی » در بازداشتگاه پلیس گشت ارشاد که البته حکومت از پذیرفتن مسئولیت آن طفره رفت ( این جا ) و تاثیر آن بر فضای آموزش و پرورش کشور که عمدتا اعتراضات دانش آموزی در مدارس را رقم زد ؛ تعطیلی بی سابقه و طولانی مدت مدارس در خلال این اعتراضات به بهانه هایی مانند آلودگی هوا ، بارندگی و یخ بندان و... ، فروش مدارس به بهانه ی مولدسازی دارایی های دولت و سرانجام مسمومیت های سریالی دانش آموزان که سرانجام مشخص نشد کار چه کسی بوده است .
نارضایتی را تقریبا میان همه مشاهده می کنید .
اما سال به سال از وضعیت مطلوب پیشین فاصله می گیریم و وقتی آدرس اصلاح و تحول می پرسی خیلی ها عنوان می کنند :
« خدا خودش به داد همه برسد » .
برخی هم نسل زد و همان دانش آموزان کلاس را که یواشکی آشغال های خود را پنهان می کنند را به عنوان « نسل منجی » معرفی می کنند .
شاید تا زمانی که برای واژه « تحول » مفهوم سازی نکنیم ، تاریخ کشورمان به ویژه تاریخ معاصر را دقیق نخوانیم و روی اندیشه ، گفتار و کردارمان ، دقیق نشویم تفکر نکنیم ؛ همچنان محکوم به تکرار این چرخه ی منحوس و البته خلسه آور خواهیم بود » .
رویدادهای مهم و قابل توجه در سال 1402 را به صورت خلاصه می توان چنین برشمرد :
1- بحران کمبود معلم که تا ماه ها پس از آغاز سال تحصیلی ادامه داشت هر چند مسئولان وزارت آموزش و پرورش سعی می کردند همه چیز را « عادی » نشان دهند و این که بر اوضاع سوار هستند .
به نظر می رسد این بحران در سال بعد و حتی سال های بعد ادامه داشته باشد هر چند باید از معلم فله ای و یا مبصر کلاس عبور کرد و با تعریف « معلم حرفه ای » و نیز تاسیس تشکیلات حرفه ای مانند « سازمان نظام معلمی » ، آموزش در ایران را از بحران بی کیفیت بودن و ناکارآمدی رهایی بخشید .
2- انتشار میانگین معدل دانشآموزان هر چهار پایه، از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۲ در جامعه واکنش های بسیاری را برانگیخت .
بر اساس گزارش منتشره در کل کشور، میانگین نمرات دروس در رشته ریاضی 10.79، رشته تجربی 11.23، رشته انسانی 8.75 و رشته معارف 10.56 در خرداد سال 1402 بوده است که این میانگین حدود 2 نمره کمتر از میانگین سالهای قبل بوده است.
همچنین میانگین معدل تمامی رشتهها به تفکیک استانها نیز منتشر شد که در تعدادی از استانها میانگین کمتر از 10 بوده است . ( این جا )
این وضعیت نشان داد که مدرسه ایرانی علاوه بر آن که در آموزش مهارت های زندگی لنگ می زند و حرفی برای گفتن ندارد در نمره محوری که اساس همه فعالیت های آموزشی بر اساس آن بنا شده ناکام مانده است .
3- انتشار نتایج آزمون پرلز 2021 در سال 1402 موجب بحث های بسیاری شد . ( این جا )
«در آزمون پرلز ۲۰۲۱، ۴۰۰ هزار دانشآموز، ۲۰ هزار معلم، ۳۸۰ هزار والدین و ۱۳ هزار مدرسه از ۵۷ کشور و ۸ ایالت شرکت داشتند. آزمون پرلز مربوط به سنجش کیفیت خواندن و درک مطلب دانشآموزان پایۀ چهارم ابتدایی است .
از ایران حدود ۲۱۸ مدرسه با ۵۹۶۲ دانشآموز به عنوان نمونه در این آزمون حضور داشتهاند .
در بین ۵۷ کشور شرکتکننده، دانشآموزان ایرانی در رتبۀ ۵۳ قرار گرفتهاند و تنها اردن، مصر، مراکش، و آفریقای جنوبی بعد از ایران قرار دارند. کشورهای منطقه نظیر عربستان، عمان، قطر، و بحرین که در دورۀ قبل آزمون در وضعیت نزدیک به ایران یا پایینتر قرار داشتند، در این دوره پیشرفت قابل توجهی کردهاند » .
علی زرافشان در اظهار نظری که در این مورد با جمع بندی گذشته داشت عنوان کرد که شرکت ایران در این آزمون های معتبر بین المللی دیگر معنایی ندارد . ( این جا )
بی سوادی دانش آموزان ایرانی در آیتم های مختلف « سواد » مطابق تقسیم بندی یونسکو یک واقعیت است اما برنامه مشخصی برای حل مساله مشاهده نمی شود . باید به حال و آینده امیدوار بود اما خلق موقعیت " امیدوارانه " بدون تعریف و پذیرش حس مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری توهمی بیش نیست .
4- تعطیلی مدارس در ایران به ویژه در شهرهای بزرگ و حتی کوچک تر با اسم رمز « آموزش غیرحضوری » در سال 1402 پر رنگ تر بود .
جمهوری اسلامی به بهانه های مختلف زیر بار اجرای درست و کامل « قانون هوای پاک » نمی رود اما مقامات در سطوح مختلف تصور می کنند با دستکاری و یا تغییر « تقویم آموزشی » می توانند از این چاله بزرگ رهایی پیدا کنند .
وضعیت آلودگی هوا سال به سال بغرنج و پیچیده تر می شود و تنها سیاست مسئولان در این مدت ، « تعطیلی بی حساب و کتاب مدارس » بوده است .
5- ورود گسترده روحانیون به مدارس :
در این میان حمید نیکزاد مشاور وزیر آموزش و پرورش و دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش سخن از تاسیس دانشگاه تربیت معلم حوزه به میان آورد .
« صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
« سال هاست که « حوزه علمیه » پای خود را در کفش « آموزش و پرورش » کرده و به طرق مختلف در امور این وزارتخانه دخالت می کند .
انبوه خروجی های این نهاد دینی موجب شده است تا حوزه علمیه به بهانه های مختلف به دنبال بازار کار برای روحانیون باشد و البته آموزش و پرورش جامعه ی هدف بزرگی برای آنان شده است تا جلوی بحران بیکاری روحانیون در آینده گرفته شود .
این که یک فارغ التحصیل از حوزه علمیه بتواند در کنار سایر داوطلبان ورود به حرفه آموزگاری و در شرایط « برابر » رقابت کند منطقی و قابل پذیرش است اما قائل شدن « رانت » و یا شرایط ویژه برای این قشر که سال هاست به یک رویه ی عادی در این کشور تبدیل شده است ؛ به هیچ وجه قابل قبول نبوده و با مفهوم عدالت سازگار نیست .
واقعا این پرسش مطرح است ؛
تاسیس دانشگاهی موازی با دانشگاه فرهنگیان به بهانه رفع « کمبود معلم » بر اساس چه منطقی صورت می گیرد در حالی که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران حوزه آموزش و تربیت بر این باورند که اساسا کار وزارت آموزش و پرورش مانند سایر نظام های آموزشی نباید تربیت معلم باشد و امر تربیت و به روزر آوری معلمان منحصرا باید توسط نهاد « دانشگاه » صورت پذیرد .
اگر برنامه ریزان و سیاست گذاران در جمهوری اسلامی فکر می کنند که نهادهایی مانند « امور تربیتی » و یا معلمان دینی قادر به آموزش دین و یا باورمند ساختن دانش آموزان نبوده و این فقط « نهاد حوزه » است که می تواند این کم کاری و خلاء را جبران کند ؛ باید بدانند که این تحلیل از بن و ریشه غلط بوده و ورود و دخالت حوزه علمیه در نهاد آموزش کمکی به وضعیت نحیف « تربیت دینی » نخواهد کرد و این مساله باید مورد تحلیل دقیق و آسیب شناسی علمی قرار گیرد ».
در 18 اسفند 1399 ؛ « صدای معلم » بیانیه ی جمعی از کنش گران آموزشی را منتشر کرد که نسبت به دخالت های حوزه علمیه در نهاد تعلیم و تربیت عمومی و خدشه دار شدن استقلال حرفه ای مدرسه واکنش نشان داده بودند . ( این جا )
تاسیس مدارس مسجد محور هم از دیگر موضوعات مناقشه آمیز در حوزه عمومی آموزش ایران بود . ( این جا )
6- از دیگر موضوعات چالش برانگیز ؛ مستثنی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی از رسیدگی و نقض در دیوان عدالت اداری بود .
« صدای معلم » به عنوان نخستین رسانه به آن واکنش نشان داد . ( این جا )
نوشتیم :
« حال پرسش این است :
مستثنی کردن نهادی به نام « شورای عالی انقلاب فرهنگی » که حتی فاقد جایگاه حقوقی در قانون اساسی است بر چه مبنا و منطقی صورت گرفته است ؟
« صدای معلم » بارها و به کرات این پرسش را مطرح کرده است که اگر مقامات و مسئولان در نظام جمهوری اسلامی به « قانون » پای بند نباشند چگونه می توان از مردم خواست و یا انتظار داشت که به قانون و مفاد آن پای بند بوده و آن را اجرا کنند ؟
با این وضعیت ؛ دیگر سنگ روی سنگ بند خواهد شد ؟
بارها نوشته و گفته ایم :
تنها نهاد واجد صلاحیت و قانونی برای تقنین و نظارت در حوزه تعلیم و تربیت همانا « شورای عالی آموزش و پرورش » است .
برخی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه آموزش و پرورش می باشد .
شواهد و تجربیات در مورد پیشینه و عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان می دهد که مصوبات این نهاد که مهم ترین آن « سند تحول بنیادین » است تاکنون کمکی به بهبود حال و وضعیت آموزش و پرورش نکرده و حتی وضعیت را پیچیده تر و غامض تر نموده است . ( گزارش های متعددی در صدای معلم در این مورد تاکنون منتشر شده است )
پیش بینی می شود :
اجرای مفاد این نامه موجب خواهد شد تا راه و روزنه ای بر هر گونه اصلاحات و تحولات آموزشی با توجه به پیشینه ی و مصوبات این شورا بسته شود و تعلیم و تربیت از ماموریت و اهداف اصلی خود در رقابت با سایر نظام های آموزشی تهی شود .
این بدعتی خطرناک است و انتظار می رود تا بر مدار قانون و منطق هر چه سریع تر در مورد آن تجدید نظر شود » .
واکنش شورای عالی آموزش و پرورش به این نامه فقط سکوت بود .
در واپسین روزهای سال 1402 « رضامراد صحرایی » وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم به همراه معاونین خود جمعه ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۲ در برنامه پرسشگر (شبکه آموزش ) حاضر شدند و از عملکرد خود و مجموعه شان در سال ۱۴۰۲ دفاع کردند .
صحرایی در این برنامه گفت :
« سالی که گذشت سال بسیار پر خیر و برکت و پر از دستاوردهای خوب و البته فراز و فرودهای فراوان بود اما بهتر از سال پیش بودیم و از این بابت خدا را شاکریم، البته کاستیهای بسیاری را باید برطرف کنیم » .
وی با بیان اینکه ۱۴۰۲، سالی بسیار ویژه بود افزود: هرچند آغاز سال تلخ بود ولی پایان شیرین و با تحولات چشم گیری دارد » .
« صدای معلم » در گزارش خود نوشت » ( این جا )
« مشخص نیست وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم از کدام دست آوردها سخن می گوید اما منطق ایجاب می کرد که ایشان و همکاران شان در « نشست های رسانه ای » و البته با حضور رسانه های مستقل و منتقد که مدت هاست به لطف مدیریت جدید و غیر پاسخ گوی روابط عمومی تعطیل شده است حضور می یافت و به پرسش ها و مطالبات معلمان پاسخ می داد .
شرکت در یک برنامه تلویزیونی یک طرفه آن هم با حضور یک مجری تکراری و حرف های کلیشه ای که آرزو می کند فرد فعلی 20 سال وزیر آموزش و پرورش باشد بدون آن که پرسش شود ایشان چگونه مراتب و درجات « وزیر بودن » را طی کرده و آیا بر اساس صلاحیت های حرفه ای و مدیریتی به این مقام دست یازیده و مهم تر آن که معاونین شان چگونه به این سطح جهش یافته اند ؛ هنر زیادی نمی خواهد » .
در سال 1402 و از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم ؛ « صدای معلم » به عنوان یک رسانه ی رسمی از حضور در نشست های رسانه ای وزارت آموزش و پرورش بدون دلیل منع شد .
با این حال ؛
مطالبه گری و کنش گری مسئولانه و آگاهانه به عنوان « نقشه راه » همچنان مشعل مسیر دشوار و سنگلاخ ما در این مسیر خواهد بود .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
من مورچه گاهی در میان نوشته های شما پرسه می زنم؛ تحسین و درود بر شما که در جامعه، حداقل فردی بی تفاوت نیستید.
لطفا صدای معلم پیگیری کنید و واقعیت را آشکار سازید . ممنون
و رحمت خدا بر آنکس که غاصب نیست.
لعن خدا بر قانون نویس و مجری و قضاوت کننده ای که غصب را بوجود آورد و بر آنکس که بوجود آورنده اش را تایید کرد و راضی شد و جبران نکرد، به حق 14 معصوم و هرچه صالح مظلوم و شبهای قدر و روزهای زجر.
و ملعون و بی ثمر باد بیت المالی که به غاصب حقوق داد به اندازه اثر غصبی که کرد و چاله ای که چاه سوزان شد.
آموزش و پرورش بی عرضه تر از این حرفهاست، سال 89 آزمون استخدامی برگزار کردند و قرار بود 26 تیر همان سال کارنامه های آزمون را بدهند، اکنون سال 1403 است و هنوزه کارنامه های آزمون را ندادند، آنگاه از ما می خواهند در انتخابات شرکت کنیم و مسیر ستمگری را تایید کنیم، چگونه عدم تایید ستمگران حرام است؟ اینکه شاگردانم از بی سوادی گرفته تا دکتری پس از تدریس آزادم، معلمانشان را لعن و نفرین کنند، حلال است؟ چه تلخ است مسافرکشی و کارتولیدی با جریمه سرعت 600 هزار تومانی؟ این حلال است؟ این بر اساس داوری خدا (قرآن و سنّت) در آیه 10 سورۀ شوری است؟ حکومت عثمان برای علی و ابوذر و ... هم اشتغال داشت!!!!
سلام و درود بر حضرت امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: از حق قدیم چیزی باطل نمی شود!
و سلام و درود بر آنکس که بر خدا توکل نمود و ناچاراً از سر مظلومیت ستمکاران و یارانشان را به خدا واگذار نمود و خدا چه زیبا از جایی که فکرش را نمی کردند آبرویشان را برد.
و سلام و درود بر آنکس که دیدار صاحب الزمان(عج) برایش قوّت قلب شد.
قطعاً که از نعمتهای خدا در آن دنیا می پرسند!
و رحمت خدا بر آنکس که غاصب نیست.
لعن خدا بر قانون نویس و مجری و قضاوت کننده ای که غصب را بوجود آورد و بر آنکس که بوجود آورنده اش را تایید کرد و راضی شد و جبران نکرد، به حق 14 معصوم و هرچه صالح مظلوم و شبهای قدر و روزهای زجر.
و ملعون و بی ثمر باد بیت المالی که به غاصب حقوق داد به اندازه اثر غصبی که کرد و چاله ای که چاه سوزان شد.
و همچنین بفرموده رهبری لعن و نفرین بر عاملان حمله تروریستی کنسولگری ایران
و لعن خداوند بر مکاران غاصب شغل و ستمگران و راضی شوندگان به اینان
کدامیک معضل اجتماعی بود و کدامیک دریدگی(فجر و فجور) اجتماعی؟
چه فجوری انعکاس فجور دیگر است؟ وچه فرجی کُشندۀ فجور؟
صدای معلم و تمام کسانی که این متن را می خوانید ،بیش از ۴۳ هزار بازنشسته نیمه دوم سال ۱۴۰۰ که از مزایای رتبه بندی کنار گذاشته شدن اعتراض خودشون را کجا بگن.
https://www.karzar.net/110264
با به اشتراک گذاری این لینک و ارسال آن برای دیگران، این کارزار را اطلاعرسانی کنید و از آنها برای جمعآوری امضا کمک بگیرید.
#منفعل_نباشیم
سلام
برخلاف آنچه وزیر آ. پ و سایر مسئولان اظهار می نمایند که پرونده صدور احکام رتبه بندی معلمان به اتمام رسیده، متاسفانه بعد ار گذشت سه سال هنوز احکام بسیاری از فرهنگیان شاغل و بازنشسته صادر نشده و طبیعتا معوقات حقوق آنها را نیز پرداخت نشده است.
خواهشمند است با توجه درخواست مندرج در متن کارزار، موضوع را در کانال وزینتان منعکس نمائید.
با سپاس فراوان؛
علی رضایی