صدای معلم:
سلام. لطفا خودتان را معرفی کنید؟
نوری:
من علی نوری هستم. بزرگ شده همین شهر شبسترم. اصالتا اهل سلماس هستم ولی در شبستر بزرگ شده ام. این حمام تاریخی دانشوری است. طبق شنیده های من اینجا 420 سال قدمت دارد. الان نزدیک بیست و پنج سال است که مخروبه و غیر قابل استفاده شده است. حتی یک چشمه هم داشت. به داخل حمام می رفت و مردم استفاده می کردند.
صدای معلم:
چشمه از کجا می آمد؟
نوری:
چشمه از بالا می آمد. حمام یک مخزن گرمایشی داشت که آب را گرم می کرد و بعد به حوضچه حمام می ریخت.
صدای معلم:
این مخزن از اول بوده است؟
نوری:
بله از اول بود. فلزی بود. با گازوئیل یا نفت یا چوب گرم می شد. اینجا را میراث فرهنگی از آقای دانشوری گرفته است.
صدای معلم:
شهرداری برداشته است؟
نوری:
شهرداری و میراث فرهنگی با هم دیگر برداشته اند. شهرداری برداشته تحت نظر میراث فرهنگی. همین طوری رها کرده اند و همه جا پر از آشغال شده است.
صدای معلم:
هیچ حصاری ندارد؟
نوری:
هیچ حصاری ندارد. دیوارش را برداشتند. قرار بود رسیدگی کنند اما نکردند. داخل حمام حدود بیست سگ زندگی می کنند. به جای این که به اینجا برسند و موزه کنند. کنار حمام ، ساختمان ساخته اند که از سقف حمام هم بالاتر رفته است.
سوال این است که چرا شهرداری به این ساختمان های مجاور بنای تاریخی اجازه احداث آپارتمان های چند طبقه داده است ؟
قانون نباید اجازه می داد که سقف ساختمان از گنبد حمام بالاتر برود. الآن آن دیواره حدود دو سه متر بالاتر از سقف گنبدی حمام است.
من خودم آمدم کف اینجا را تمیز کردم . به اندازه سه نیسان آشغال از اینجا بیرون ریختم. می خواستم تمیز کاری کنم. از اطلاعات آمدند . از میراث فرهنگی آمدند که اینجا کار نکنید ما هم گفتیم چشم. چون دنبال دردسر نیستم. اینجا را رها کرده اند به امان خدا.
صدای معلم:
الان اینجا هیچ متولی ندارد؟
نوری:
اینجا هیچ متولی ندارد. نه می آیند نه می روند. اینجا شده محل زباله دانی و بعضی خراب کاری هایی که عرف نیستند. معتادان می آیند. من کلی با معتادان درگیر شدم.
صدای معلم:
قسمت های زیادی تخریب شده است؟
نوری:
به مرور زمان تخریب شده است. اینجا قبلا مسقف بوده است.
صدای معلم:
این آجرها برای اینجاست؟
نوری:
آجرها برای این قسمت است. قبلا اینجا دیوار داشت. ار آن طرف معلوم است. آمدند که به دیوار رسیدگی کنند و دیگر نیامدند. ده پانزده سال قبل آمدند یک کارهایی کردند. سقف را ایزوگام کردند که پایین نریزد. به داخل آن هم کمی رسیدگی کردند ولی باز رها کردند.
صدای معلم:
آیا اهالی اینجا نامه نگاری کرده اند؟
نوری:
غیر از خودم اطلاع دیگری ندارم. من میراث فرهنگی رفتم اجازه خواستم که اگر بازسازی هم نکنیم لااقل یک رسیدگی می کردیم که حیف و زشت است. این پله هار اساختیم. چون داخل محدوده نبود ایرادی نداشت. من با دست های خودم ساختم.
صدای معلم:
اسم این خیابان چیست؟
نوری:
اسم این خیابان گلشن راز است. پایین تر از خیابان شیخ محمود شبستری روبه روی بانک ملی. طوری که من شنیده ام چهارصد سال قبل این زمین خالی کاروانسرا بوده است. اینجا تا بیست سال پیش حمام بوده است. حتی یک ورودی در راسته بازار دارد که با آجر بسته اند.
صدای معلم:
خیلی ممنون هستم از شما آقای نوری که این اطلاعات را در اختیار رسانه قرار دادید. موفق و پایدار باشید.
و حالا نگاهی بیندازیم به برخی حمام های تاریخی کشور همسایه مان ؛ ترکیه :
1- حمام ایاصوفیه؛ خرم سلطان | Hurrem Sultan Hammam
2- حمام گالاتاساری، بی اوغلو | Galatasaray Hamam
3- حمام سوفولار | Sofular Hamamı
4- حمام ترکی خرم سلطان استانبول
5- حمام تاریخی Vezneciler استانبول
6- حمام سلیمانیه استانبول
7- حمام آقا استانبول
پایان گزارش/
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خبرگزاری های دولتی و غیردولتی و تلویزیون فقط شده خبرهای سلام خوبی من خوبم تو خوبی همه خوبن و همه چی آرومه
بدبختی این است که میلیاردها میلیارد این نهادها پول مصرف می کنند
آن وقت این سایت بدون حمایت مالی خاصی باید این مطلب را منتشر کند
صدای معلم مواظب باشد به خاطر تشویش اذهان عمومی (البته اسم اصلی اش تشویش اذهان مدیران مفت خور است) دردسر نیفتد!
چون در ایران هیچ گونه مشکلی وجود ندارد
و اگر کسی بگوید مشکلی هست یا جاسوس موساد است یا ضد انقلاب
عجب دوره زمونه ای شده
هیچ وقت در ایران اینطور نطق مردم نبریده و آزادی بیان را ذبح نکرده بودند
و این که این اثر بیش از 400 سال قدمت دارد و باهاش چه کرده اند خود یک فاجعه بزرگ است
احتمالا مافیاهای شبستر رویش چشم دارند تا زمینش کرده و بین خود تقسیم کنند مفت