گروه گزارش/
هفتم اسفند 1393 ؛ « صدای معلم » در مطلبی با عنوان « ضرورت تاسیس یک " هویت جدید " برای نهاد انجمن اولیاء و مربیان » چنین نوشت : ( این جا )
« متاسفانه و طی سالیان متمادی ، کارکرد انجمن اولیا و مربیان به نهادی برای توجیه و اقناع خانواده ها برای پوشش قانونی دادن به اخذ وجه توسط مسئولان مدرسه تبدیل شده است و از آن جا که غالبا و بر طبق شواهد و قرائن این گونه کمک ها داوطلبانه و با رضایت خاطر صورت نمی گیرد ، نوعی فرار و نیز بی اعتمادی نسبت به کارکرد این انجمن شکل گرفته وبه تدریج نهادینه شده است .
مسئولان با سخنرانی ها و مصاحبه های متعدد سعی می کنند که این ذهنیت های غالبا منفی را اصلاح کنند اما تاکنون نتیجه لازم و کافی در این زمینه به دست نیامده است .
در دعوتی که مدیران مدارس از اولیاء برای حضور در نشست ها می کنند استقبال خوبی صورت نمی گیرد و هر سال این « دیوار بی اعتمادی » بلندتر و قطورتر می گردد .
به نظر می رسد مهم ترین اقدامی که می تواند در این زمینه صورت گیرد ، استقلال این نهاد و تبیین یک کارکرد مدنی و مردمی بدون وابستگی های دولتی است .
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در انجمن اولیا و مربیان در مهر ماه 1389 از تغییر اساسنامه گفته بود و این که سعی شده در اساسنامه جدید نقش همه جانبه و موثری را برای اولیا و مربیان در امور گوناگون تعریف شود .
با این حال از آن زمان تا کنون و با وجود تغییر اساسنامه ، تغییر چندانی در کارکرد و یا رویکرد این نهاد حاصل نشده است .
به عنوان مثال ، در اساسنامه این انجمن ، مدیریت این نهاد تحت عنوان « قائم مقام وزیر آموزش و پرورش » تعریف شده است که توسط وزیر تعیین می شود و شورای عالی این انجمن موضوع ماده 3 اساسنامه که متشکل از 12 نفر ( 11 نفر + یک نفر وزیر ) است باز هم توسط همان منصوب وزیر تعیین می شود .
همان گونه که ذکر شد ، انجمن اولیا و مربیان باید به عنوان نهادی مستقل با کارکردی « مدنی و مردم محور » تعریف شود تا بتواند ضمن تاسیس و توسعه فرآیند اعتماد سازی ، به عنوان بازوی مدرسه به وظایف خویش عمل کند .
چه اشکالی دارد که فرآیند انتخاب برای تشکیل نهاد انجمن اولیاء و مربیان در سطح بالا از سطوح پایین و از مدرسه شروع شود ؟
این استقلال لزوما به معنای مقابله نیست و راه برای تعامل و همکاری فراهم خواهد بود اما تعریف چنین کارکرد تازه ای ، می تواند هویت جدیدی را برای نقش اصلی « خانواده » در فرآیند تعلیم و تربیت بگشاید .
در سایه تعریف این هویت تازه می توان به شروع فرهنگ گفت و گو میان خانه و مدرسه امیدوار بود .
بسیاری از پیش داوری ها و بدبینی ها ، در سایه « ارتباط متقابل و موثر » مرتفع می شود .
پیامدهای چنین تاسیس هویتی می تواند انتقال گفت و گو ها از حوزه « مدرسه – خانواده » به « عرصه عمومی » باشد .
کوتاه سخن این که نهاد خانواده باید در برنامه ریزی ها و تدوین استراتژی به بازی گرفته شوند و تنها اتاق فکر متشکل از خانه و مدرسه است که می تواند در اصلاح زیر ساخت ها و تغییر نگرش موثر و مفید باشد .
با پیگیری چنین فرآیندی می توان امیدوار بود که آموزش و پرورش به یک « موضوع ملی » تبدیل شده و مسیر برای « توسعه پایدار » در جامعه فراهم شود .»
چهارم اردیبهشت 1397 ؛ مدیرکل انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش چنین می گوید : ( این جا )
« این تشکل باید غیردولتی باقی بماند .
عباس پور از نهایی شدن اصلاحیه اساسنامه این انجمن خبر داده و گفت: اداره هیئت امنایی انجمنهای اولیاء و مربیان در اساسنامه جدید قید شده و امیدواریم بتوانیم در طول امسال اساسنامه جدید را اجرایی و در تابستان کنگره هیئتامناء را با حضور منتخبان استانها در تهران برگزار کنیم.
مدیرکل انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد :
اداره هیئت امنایی انجمنهای اولیاء و مربیان در اساسنامه جدید قید شده است، بر این اساس منتخبان شورای انجمن مدرسه، شورای انجمن منطقه و شورای انجمن منطقه شورای استانی را انتخاب میکنند و در نهایت شورای انجمن استان در مجمعی اعضای هیئت امنای کشوری را در قالب انتخاباتی برمیگزینند. چه اشکالی دارد که فرآیند انتخاب برای تشکیل نهاد انجمن اولیاء و مربیان در سطح بالا از سطوح پایین و از مدرسه شروع شود ؟
انجمن اولیاء و مربیان باید مستقل از آموزش و پرورش باشد تا بتواند مطالبات اولیاء را تا سطح بالای ستادی پیگیری کند و مطمئنا اگر این استقلال به معنای واقعی محقق شود بسیاری از مشکلات کاهش مییابد ».
اساسنامه جدید انجمن اولیا و مربیان بعد از بررسی در کمیسیون اساسنامه ها و مقررات تحصیلی به شورای عالی آموزش و پرورش ارائه و در جلسه 986 به تصویب رسید .
در بند 2 این ماده واحده آمده است « وزارت آموزش و پرورش موظف است ظرف مدت 6 ماه نسبت به تدوین اساسنامه جدید انجمن اولیاء و مربیان متناسب با مفاد اسناد بالادستی به ویژه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اقدام و برای تصویب به شورای عالی آموزش و پرورش ارائه نماید » . ( این جا )
پس از گذشت یک سال و اندی هنوز خبری از اجرای این مصوبه نیست با این حال رضا مرادصحرایی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در گردهمایی روسای ادارات انجمن اولیا و مربیان که صبح سه شنبه اول اسفند ( امروز ) در اردوگاه فرهنگی تربیتی شهید باهنر برگزارشد چنین می گوید : ( این جا )
موضوع اساسنامه انجمن اولیا و مربیان ضرورتی به تاخیر افتاده است.
صحرایی هیج گونه اشاره به دلایل عدم اجرای قوانین و مصوبات نمی کند و فقط به کلی گویی و ابهام گویی بسنده می کند .
عاطفه سادات مدبرنژاد که حکم سرپرستی خود بر این تشکل غیردولتی را از دستان وزیر گرفته چنین بیان می کند : ( این جا )
« با حضور پیشکسوتان و صاحبنظران در این گردهمایی هم اندیشی هایی شکل خواهد گرفت که در آن بازنمایی اساسنامه انجمن اولیا و مربیان را خواهیم داشت » .
با وجود آن که اساس انجمن اولیا و مربیان در ثبت شرکتها به عنوان یک نهاد غیردولتی در 23 آبان 1346 ثبت شده است ؛ اما خبری و یا نشانه ای از این غیردولتی بودن نیست .
پرسشی که هنوز و پس از گذشت بیش از نیم قرن هنوز به قوت خود باقی است و علایم مطالبه ی جدی و مستمر در مورد اجرای دقیق آن مشاهده نمی شود .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان