صدای معلم:
بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خردادماه سال 1403 قرار است که امتحانات نهایی به پایه های دهم و یازدهم تعمیم داده شود که قبلا فقط برای پایه دوازدهم برگزار می شد.
نظر شما در مورد این مصوبه چیست؟
عابدینی:
نمی دانم آیا این داستان طنز را می شود نوشت یا نه . همشهری ما به یک اداره ای رفته بود. کسی که در بایگانی است پرونده ها را روی میزش جمع کرده است. گفته بود چرا این همه پرونده را نگه داشته اید ؟ از هر کدام یک کپی بگیر و بقیه اش را دور بریز.
در حال حاضر شورای عالی انقلاب فرهنگی که می خواهد اثرات کنکور را از بین ببرد چند برابر تنش را به دوره دبیرستان و مدرسه منتقل کرده است.
در واقع کنکور به جای این که نگرانی ها را برطرف کند در مورد این که بچه ها به مسائل تربیتی کمتر توجه می کردند و صرفا روی مسائل آموزشی متمرکز می شدند آن را تشدید کرد یعنی به جای یک کنکور در پایان دوره متوسطه دو سه کنکور در دوره آموزشی برگزار خواهد شد !
به نظر من آسیب این مصوبه از آن وضعیت قبلی کنکور بدتر است.
از این به بعد موسسات آموزشی فعال تر می شوند . بچه ها به بقیه دروس مانند دروس پرورشی ، فعالیت های جمعی و فوق برنامه ها که تاثیر بیشتری از آموزش روی رفتارشان داشت اصلا توجه نمی کنند به ویژه دروسی که تاثیر چندانی در آزمون های نهایی شان ندارد. ضمن این که یک کار مالایطاقی را به آموزش و پرورش تحمیل کردند که هزینه های بسیار سنگینی دارد و تنش های بسیار فراوانی در بدنه کارشناسی آموزش و پروش ایجاد می کند. برای امنیت سوال ها کار فوق العاده ای باید انجام بگیرد که به نظر می رسد با این وضعیتی که آموزش و پرورش دارد و از پرداخت حداقل های هزینه های حق الزحمه برگزارکنندگان آزمون ها ناتوان است ؛ این مشکلات رفته رفته بزرگ تر می شوند و بیشتر می شوند و آموزش و پرورش را در کل درگیر مسائلی می کند که خیلی متن آموزش نیست و حواشی آموزش است و در نهایت به یادگیری منجر نمی شود. نتیجه آن را در سند تحول بنیادین مشاهده کردیم . در این مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی چندین بار ورود پیدا کرد ، گزارش خواست ، مداخله کرد و مسائلی را تغییر داد .
صدای معلم:
شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد بیرون از آموزش و پرورش است البته کمیته ای دارد به نام کمیته آموزش و پرورش.
آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی تا چه حد از چالش ها، بحران ها و مسائل آموزش و پرورش ایران اطلاع دارد و به آنها اشراف دارد که چنین مصوباتی را بیرون می دهد ؟
عابدینی:
من بارها گفته ام نه مجلس با وجود این که جایگاه قانون گذاری دارد و در آن تردیدی نیست و نه شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیچ سازمان دیگری آن اشراف کامل و تخصص لازم را برای پرداختن به مسائل آموزش و پرورش ندارد و نباید واقعا ورود کنند.
ما یک موضع و جایگاه تخصصی داریم به نام شورای عالی آموزش و پرورش .
اگر در عملکرد خودش نقصی هم مشاهده می شود واگر در انتصاباتش هم مشکلاتی وجود دارد باید این تقویت و اصلاح شود.
درست است که ضعف های بسیار اساسی در مدیریت آموزش و پرورش در سطح وزارتخانه ، وزیر کارشناسان در حوزه های مختلف از جمله شورای عالی آموزش و پرورش وجود دارند ولی این دلیل نمی شود ما بیاییم وظایف اصلی و ماموریت اصلی نهادی را تکه پاره کرده و در بخش های مختلف توزیع کنیم و از طرفی چون اشراف لازم هم وجود ندارد این آسیبش به مراتب بیشتر از ضعف برنامه های موجود است.
تقریبا کارها به این شکلی که دست های آموزش و پرورش را بسته اند و دارند فشار می آورند که در یک مسابقه دو شرکت کنند و برنده هم بشوند. وقتی شما وظیفه ذاتی و ماموریت اصلی یک سازمان را از او می گیرید به حساب این که در حال حاضر نمی تواند این کار را انجام دهد و ضعف دارد در آینده آسیب و تهدیدی می شود مبنی بر این که خود آموزش و پرورش هم حتی در صورت توانایی احساس مسئولیت نکند و توجیهش این باشد که حوزه های دیگری هم هست که این کار را انجام دهند.
این یک خطای راهبردی است.
متاسفانه ما وظایف را تکه پاره کرده ایم .
مداخله های بیش از حد سازمان های بیرون از آموزش و پرورش مانند نماینده ها ، مسئولان بخش های مختلف از نیروهای نظامی ، انتظامی ، سیاسی ، فرهنگی گرفته تا افراد مختلف به خودشان حق می دهند در امور آموزش و پرورش مداخله کنند ، توصیه کنند ، سفارش کنند و حتی از انجام برنامه های تحولی اش جلوگیری کنند.
این یک مصیبت بزرگی برای حوزه تعلیم و تربیت است.
آموزش و پرورش به منزله یک بچه یتیمی می ماند که هیچ صاحبی ندارد .
هر کسی از همسایه و فامیل و آشنا به خود اجازه می دهند در امور او مداخله کنند ، برایش کاری را انجام دهند ضمن این که آن شناخت کافی را از روحیات و خواسته ها و نیازهای آن بچه هم ندارند .
واقعا آموزش و پرورش مانند یتیمی می ماند که هم سرپرست ندارد و یا صدها بد سرپرست دارد. مثل یک خانواده ای که پدرش معتاد است ، مشکل پیدا کرده و هزاران مسئله و مشکل متوجه این قضیه می شود.
به هیچ وجه مداخله سازمان های بیرونی چه در تصویب مصوبات و چه در فعالیت های اجرایی آموزش و پرورش قابل قبول نیست .
نتیجه آن را در سند تحول بنیادین مشاهده کردیم . در این مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی چندین بار ورود پیدا کرد ، گزارش خواست ، مداخله کرد و مسائلی را تغییر داد .
به عنوان مثال ؛ تغییراتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی در سند تحول بنیادین داده است .
شما اگر از تدوین کنندگان سند بپرسید می بینید چه مصیبتی را سر این سند آورده اند و چه نتیجه ای داشته است !
صدای معلم:
منظور شما این است که عامل اصلی یا نهاد اصلی انحراف سند تحول از ماموریت خود مداخلات شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است ؟
( ادامه دارد )
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.