گروه رسانه/
« دانشگاه فرهنگیان » شکوائیه ای را بر علیه « امیر اسماعیلی » معلم بازنشسته و فعال در حوزه « رسانه » اقامه کرده است .
این احضاریه توسط « شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان نورآباد ( دلفان ) » صادر شده و عنوان اتهام بر علیه این کنش گر آموزشی ، « افتراء و نشر اکاذیب » می باشد .
امیر اسماعیلی مدیر کانال تلگرامی « انعکاس » می باشد .
وی در گفت و گو با « صدای معلم » می گوید :
« طرف دعوا دانشگاه فرهنگیان بوده عمدتا «انعکاس » را متهم به افترا و نشر اکاذیب دانستند. در صورتی که فعالیت کانال مورد اشاره در راستای مسائل مربوط به آموزش وپرورش ، عمدتا انتقادی با هدف روشنگری وشفاف سازی در دستگاه تعلیم وتربیت با رعایت چارچوب های اخلاقی ، حرفه ای و حفظ حقوق شهروندی بدون وجود کمترین سوء نیت مجرمانه ای با هدف اصلاح و پرهیز از انجام اقدامات خلاف قانون به مدت نزدیک به دو سال است که فعالیت می نماید » .
( حسین خنیفر - رئیس پیشین دانشگاه فرهنگیان )
از این فعال رسانه ای در سال های گذشته مطالب و گزارش های متعددی در « صدای معلم » منتشر شده است .
« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 25 مرداد 1402 با عنوان « شکایت مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج علیه " رضا قاسم پور " خبرنگار صدای معلم » خطاب به وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: ( این جا )
بخشنامه وزارتی ممنوعیت شکایت از رسانه ها قبلا صادر شده است ... مشکل این است که کسی به " قانون " توجهی نمی کند !
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران نوشت :
« پیشنهاد « ممنوعیت شکایت از رسانه ها » برای نخستین بار در سال 1398 توسط « صدای معلم » مطرح شده و مورد توجه و تایید « جواد حسینی » سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت و در این موضوع بخشنامه وزارتی به همه ادارات آموزش و پرورش صادر گردید. ( این جا)
مشکل و یا به عبارتی بحران در کمبود و قوانین و یا دستور العمل ها و... نیست . بدون تردید ، واکنش مناسب وزارت آموزش و پرورش در این موارد در اعتمادسازی و پر کردن شکاف عظیم « اداره و مدرسه » تاثیر خواهد داشت و اقتدار وزارت آموزش و پرورش هم نزد اصحاب رسانه تقویت خواهد شد .
مشکل آن جاست که مجری قانون خودش به اجرای بی کم و کاست آن قانون توجهی ندارد و مقامات با تکیه بر « حافظه ی ضعیف تاریخی جامعه توسعه نایافته ی ایران » و « فقدان پرسش گری و مطالبه گری موثر و مستمر » در لایه های مختلف آن همواره بر طبل پوپولیسم می نوازند و سعی در خرید مقبولیت دارند .
تجارب ما نشان داده اگر روابط عمومی یک دستگاه به صورت حرفه ای و جامع به وظایف و کارکردهای خود عمل کرده و نگاه و موضع « مسئولانه » نسبت به مشکلات و نیز جایگاه رسانه ها داشته باشد در بسیاری از موارد دیگر نیازی به اموری مانند شکایت از رسانه ها نخواهد بود » .
در بخشنامه ی وزارتی که در زمان سرپرستی جواد حسینی صادر شده چنین آمده است : ( این جا )
( جواد حسینی ؛ سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش در برابر اصحاب رسانه )
« در راستای حمایت و تقویت فضای نقد آزاد در سطح کشور و کمک به ارتقای فرهنگ پرسش گری در حوزه رسانه ، به عنوان یکی از رویکردهای جدی مد نظر دولت محترم در برنامه های عملیاتی ، حقوق شهروندی و قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات ، شایسته است هر گونه اختلاف با اصحاب رسانه در کمیته ای با حضور افراد ذیل مورد بررسی و مسائل فیمابین با توافق حل و فصل گردیده و از ارجاع آن به نهادهای قضایی جلوگیری به عمل آید » .
بر اساس این دستور العمل وزارت آموزش و پرورش شکایت دانشگاه فرهنگیان بر علیه یک فعال رسانه فاقد وجاهت قانونی است و انتظار می رود وزیر آموزش و پرورش از حریم « قانون » و اجرای شایسته ی آن دفاع مجدانه و مسئولانه ای داشته باشد .
( منشور مدیریت در سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان نصب شده بر روی دیوار و در معرض دید عموم : ... 8 - انتقادپذیری و تکیه بر خرد جمعی در اتخاذ تصمیمات )
بدون تردید ، واکنش مناسب وزارت آموزش و پرورش در این موارد در اعتمادسازی و پر کردن شکاف عظیم « اداره و مدرسه » تاثیر خواهد داشت و اقتدار وزارت آموزش و پرورش هم نزد اصحاب رسانه تقویت خواهد شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط این اتهام هایشان جالب است
و بعدها در مورد این اتهام ها به عنوان دوره دیوانه وار خواهند گفت
اول اینکه این روش سرکوب مشخص است یکی از روش های سرکوب در حکومت هایی که بویی از آزادی بیان نبرده اند
دوم اینکه نبود این آزادی بیان تنها به نفع عده خاصی در اجتماع است که بتوانند هر کار دوست دارند بکنند
سوم اینکه چرا وقتی مسئولی اینقدر دروغ می گوید و یا رسانه های حکومتی هم همچنین چرا کسی به آنها اتهام نشر اکاذیب نمی زند مگر قانون نیست چرا فقط حکومت علیه مردم استفاده می کند
چهارم از دانشگاه فرهنگیان (البته باید گفت .....) مثلا به عنوان مکان آدم های فرهیخته توقع بیشتری بود تا به جای آزار یک دلسوز و منتقد، با او سر بحث و جوابگویی باز کند
پنجم این نتبجه سیستمی است که پاسخگویی و نقد و بحث و آزادی بیان را یاد نگرفته البته با این نوع حکومت تقصیر هم ندارند اینطوری بزرگ شده اند اما باز هم عاری از قشر خاکستری که نیستند و هنوز قدری اراده دارند
ششم بیشتر....
دوست عزیز شاکی
شما هم تصور کردید با ننوشتن و نقد نکردن در سایت صدای معلم و گوش کردن به نصایح عاقلان ، می توانید دل « ناظران » را به دست آورید و خرتان را از پل رد کنید!
متاسفانه جمهوری اسلامی با وجود همه نهادهای نظارتی خودش در مسیر برگشت ناپذیر « خود تخریبی - SELF DESTRUCTION ) افتاده است و کار خاصی هم نمی توان کرد تا زمانی که عقلانیت و خردروزی در جامعه ایرانی و در همه سطوح شروع به وزیدن و عرض اندام کند .
در حال حاضر نه مردم به حکومت اعتمادی ندارند و نه به هم اعتماد می کنند .
با رفتن شما و دوستانی مانند شما هم به مجلس هم بعید است تحول و گشایش خاصی در وضعیت ایجاد شود .
مهم این است که اراده ای برای « تغییر و خردورزی » مشاهده نمی شود .
پایدار باشید .