گروه تشکل ها/
نخستین نشست نقد عملکرد سازمان معلمان ایران با حضور دبیر کل این تشکل و سایر اعضای آن با دعوت از منوچهر خدایی مسئول پیشین هیات اجرایی سازمان معلمان ایران و علی پورسلیمان مدیر صدای معلم ، عضو پیشین شورای مرکزی و مسئول تشکیلات و برنامه این تشکل جمعه از ساعت 11 تا 13 برگزار شد .
در ابتدای این نشست ؛ « طاهره نقی ئی » دبیر کل تشکل سازمان معلمان ایران ضمن خوش آمد و سپاسگزاری از حس مسئولیت پذیری دوستان ، هدف از برگزاری این نشست ها را نقد عملکرد سازمان معلمان ایران پس از بیش از دو دهه فعالیت به منظور گرفتن بازخورد و ارتقای این تشکل بیان کرد و در ادامه حاضران به بیان دیدگاه های خود پرداختند .
« منوچهر خدایی » نقاط قوت و ضعف سازمان معلمان ایران را چنین برشمرد :
« نقاط قوت :
۱ _ استمرار و تداوم فعالیت با وجود مشکلات و موانع عدیده
۲ _ گسترش حوزه فعالیت تشکل از تهران به کشوری ( هم اینک در بیست استان کشور مشغول فعالیت هستند )
۳ _ همکاری با سایر تشکل های فرهنگیان از جمله انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی
۴ _ داشتن سایت فعال و اطلاع رسانی و تحلیل و تبیین مسائل و موضوعات مختلف آموزش و پرورش
۵ _ پیگیری و دفاع از خواسته ها و مطالبات معلمان به ویژه نظام رتبهبندی معلمان ، صندوق ذخیره فرهنگیان و همسان سازی حقوق بازنشستگان
۶ _ تعامل با آموزش و پرورش و مشارکت در کارگروه های تخصصی وزارتخانه
نقاط ضعف :
۱ _ عدم موفقیت در عضو گیری از معلمان جدید الورود
۲ _ بیشتر اعضای شورای مرکزی از بازنشستگان هستند ( در جذب شاغلین و سازمان دهی با مشکل مواجه است )
۳ _ در سالهای اخیر نتوانسته جریان سازی کند . عدم ابتکار و نوع آوری در فعالیت
۴ _ در برقراری ارتباط با بدنه معلمان موفق نبوده است.
سپس « علی پورسلیمان » به بیان دیدگاه های خود پرداخته و گفت :
« من بسیار شادمان هستم که دوستان پس از مدت طولانی چنین نشستی را برگزار کردند تا ضمن تجدید دیدار شاید این نشست کمکی به بهبود عملکرد و ارتقای اثربخشی و کارایی آن نماید .
نخستین و مهم ترین ایرادی که می توان بر سازمان معلمان وارد کرد این است که این تشکل با وجود داشتن سرمایه اجتماعی و اندوخته پیشین در دوره های اولیه فعالیت خود به شدت دچار « محافظه کاری » شده است درست بر خلاف کانون های صنفی که از آن سوی پشت بام افتاده اند .
تشکل به عنوان رکن جامعه مدنی و دموکراسی باید سخن و موضعی را که درست و عقلانی می داند بیان کند چه دیگران خوششان بیاید و چه نیاید .
این وضعیت موجب شده است تا « سازمان معلمان ایران » که زمانی به عنوان نخستین تشکل معلمی اولین استارت اعتراضات هدف مند و مدنی را در 25 دی ماه 1380 زد و این در نوع خودش در تاریخ فعالیت های صنفی معلمان پس از انقلاب اسلامی بی سابقه بود اما اکنون به نقطه ای رسیده است که در مدارس و در زنگ های تفریح معلمان نه نامی از این تشکل برده می شود و کم تر معلمی آن را می شناسد .
البته شرایط سیاسی و اجتماعی از آن زمان تغییر کرده است اما دوستان باید بدانند که میان حضور اسمی و تاثیرگذار بودن و جریان سازی تفاوت بسیار است .
زمانی که من در این تشکل فعالیت می کردم تئوری من ، جریان سازی در عرصه ی معادلات و پرهیز و دوری گزیدن از « روزمرگی » بود .
انتقاد من در آن دوره این بود که سازمان نباید منتظر بنشیند که رئیس جمهور و وزیر و فلان مسئول و... چه گفت و بعد بنشینیم و موضع گیری کنیم و واکنش نشان دهیم.
زنده بودن یک تشکل به جریان سازی در جامعه ی هدف و مخاطب بستگی دارد اما به نظر می رسد که پس از 20 سال ؛ این تشکل از همان وضعیت هم به شدت عقب نشینی کرده و دچار پسرفت شده است .
وضعیت به گونه ای شده است که سازمان معلمان ایران حتی در مورد اظهار نظر در مورد وقایع و جریان های روز آموزش و پرورش در بسیاری موارد عقب است و این در مجموع موجب می شود که نه مسئولان و نه معلمان این تشکل ها را جدی نگیرند .
مثالی می زنم .
در دوران کرونا که مدارس در ایران بر خلاف جریان غالب در نظام های آموزشی جهان بیش از دو سال ( 26 ماه ) تعطیل شدند ؛ موضع سازمان معلمان ایران در اکثر موارد « سکوت » و حتی تایید تلویحی بود .
کانون های صنفی به شدت از تعطیلی مدارس حمایت می کردند و حتی بازگشایی موقت و مقطعی را هم نمی پذیرفتند و موضع می گرفتند و بر این باور بودند که تا محو کامل کرونا و به منظور سلامتی و حفظ جان « همه » مدارس باید کماکان تعطیل باشند .
حتی وقتی من در « صدای معلم » گزارش های مستند و خلاف باب طبع عمومی این افراد را منتشر می کردم و نیز زمانی که با یکی از سایت ها در این مورد و در موضوع دعوت کانون های صنفی از معلمان برای اعتصاب و نرفتن به مدرسه که مسئولان وقت مدارس را به صورت بسیار محدود بازگشایی کردند مصاحبه کردم و از آنان و مواضع شان انتقاد کردم ؛ این کانون ها موضع تندی گرفتند و حتی در وادی بی اخلاقی های رسانه ای غلتیدند و به هیچ وجه سخن مخالف و منتقد را بر نتابیدند ...
این گونه مواضع کاملا پوپولیستی ، غیرعلمی و غیر قابل دفاع بود اما چون جریان غالب عمومی در آن دوره در محیط درون و بیرون از آموزش و پرورش در راستای تعطیل کردن مدارس بود ؛ این تشکل دچار این تصور غلط و توهم بودند و البته هستند که می توانند برای خود جایگاه و طرفدار جلب کنند و نفوذشان را گسترش دهند .
به نظر من ؛ ضریب نفوذ تشکل ها در مجموع در آموزش و پرورش کم تر از 5 درصد است و این نشان می دهدکه حتی این گونه مواضع پوپولیستی و عوام فریبانه هم کارساز و موثر نبوده است .
به نظرم ؛ سازمان معلمان ایران بر اساس هدف گذاری و برنامه اداره نمی شود . در جایی که باید حرف بزند و موضع بگیرد ، سکوت می کند و رد می شود .
این برای تشکلی چون سازمان معلمان ایران به هیچ وجه مناسب نبوده و سم است .
البته ممکن است هزینه هایی داشته باشد که طبیعی است اما باید پذیرفت کسی که در ایران وارد کار تشکیلاتی می شود و می خواهد « جامعه مدنی » را بسازد ؛ باید از قبل و با محاسبه وارد فعالیت های جمعی شود .
در حال حاضر ؛ سازمان معلمان ایران از اندوخته و سرمایه اجتماعی پیشین خود استفاده می کند و چیز جدیدی به آن اضافه نکرده است .
نیازی نیست که سازمان برای اتخاذ موضعی حتما نظر اکثریت را مورد نظر قرار دهد .
در شورای مرکزی و ارکان باید دو اصل مد نظر و ر اهنمای عمل باشد :
1- عقل و خرد ورزی
2- توجه به منافع ملی
ممکن است لزوما برآیند نظر شورای مرکزی حول این دو محور نباشد و در پی توجیه محافظه کاری ، پوپولیسم افراطی و تنبلی تشکیلاتی خود باشد اما هنر دبیر کل این است که با هوشمندی و بهره گیری فنون اقناع ، خروجی این تشکل را قابل دفاع و جریان ساز کند .
مهم ترین عارضه ی ایران امروز ؛ تنبلی مزمن است که به رفتارهای ایرانی ها سرایت کرده و نهادینه شده است .
به نظر من ، سازمان معلمان ایران و سایر تشکل هم از این وضعیت و بیماری در امان نمانده اند .
سازمان معلمان ایران در ویترین افکار عمومی ، حرفی برای گفتن ندارد .
این تشکل باید بداند که با « پوپولیست ها » به هیچ وجه نمی توان متحد شد . هم به لحاظ تاریخی و هم عقلی این اتحاد امکان پذیر نیست چون آن ها شما را در « بزنگاه ها » تنها می گذارند .
البته برای سازمان معلمان ایران می توان دو ویژگی مثبت قائل شد . یکی صداقت که هنوز رگه هایی از آن باقی است و دیگری تعامل این تشکل با سایر تشکل ها و گفتمان اصلاح طلبی است اما نباید به گونه ای پیش رود که مواضع عریان سیاسی وارد جریان جاری سازمان شود .
سازمان معلمان می تواند و باید که وارد نقد جدی آموزش ایدئولوژیک و مصادیق و نمادهای آن شود و به نظرم در این مسیر کار خاصی نکرده است.
زمانی که مسئول تشکیلات و برنامه سازمان معلمان ایران بودم با احصاء وضعیت این تشکل و آسیب شناسی آن ؛ سایت « سخن معلم » را فعال کردم و بر این باور بودم که رمز موفقیت یک تشکل پس از داشتن برنامه و غنی سازی تشکیلات در سطوح مختلف ، ارتباط موثر ، به روز و دارای بازخورد با بدنه و افکار عمومی است » .
در ادامه ؛ « علیرضا هاشمی » دبیر کل پیشین سازمان معلمان ایران گفت :
« کنش های جمعی ، کنشگری های سازمانی و تشکیلاتی محتاج آن است که علاوه بر نقد درونی از نگاه بیرونی هم نقد شود.
سازمان معلمان نیز از این امر مستثنی نبوده ، دبیر کل سازمان این مهم را در دستور کارخود قرار داده و این امر را با دعوت از فعالین این حوزه تحقق می بخشد.
دعوت از جناب پورسلیمان به عنوان یکی از کنشگران فعال این حوزه و از اعضای موثر در دهه اول عمر سازمان در این راستا صورت گرفت و ایشان در محیطی دوستانه ،کنار دوستان دیگر به نقد سازمان از نگاه بیرونی پرداختند.
اگر نقد را همچون هدیه بدانیم ، برماست که از نکات مطرح شده درجهت اصلاح امور سه گانه انسجام گفتمانی ، تشکیلاتی وراهبردی استفاده کرده و آینده بهتری را رقم بزنیم.
گفت وگوهای انتقادی، امروزه از سنین کم ودر تمام مراکز آموزشی کشورهای توسعه یافته آموزش داده می شود و فضای تحقق این نوع گفت وگو در مدارس ایجاد می شود .
ما به عنوان معلم باید پرچم دار این مسیر باشیم و گوشمان را برای شنیدن دیگری متفاوت آماده کرده و بعد از فهم به پذیرش یارد عقلانی آن بپردازیم.
من به عنوان عضوی از سازمان و مشاور دبیر کل محترم از بودن درچنین جمعی خوشحالم ودر حد توان یاری رسان دوستان خواهم بود » .
هاشمی در جایی و زمانی که بحث از کنش گری موثر در جامعه و فرهنگ حاکم بر جامعه شد به ذکر خاطره ای از مصاحبت با « کفاش » معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش زمانی که برای بازدید آموزشی به آلمان رفته بود پرداخت و عنوان کرد که در نظام آموزشی آلمان ؛ دانش آموزان در سطوح مختلف پرسش گر هستند و هر سخنی را از معلم و سایر ارکان مدرسه نمی پذیرند و حتما از آن ها دلیل و استدلال می خواهند .
کسی نمی تواند بگوید چون من معلم هستم پس درست می گویم . باید دلیل و سند ارائه کند .
« محمد مرد » از اعضای این تشکل ؛ سازمان معلمان ایران را تشکلی پیشران و تحول خواه دانست اما بر این باور است که این تشکل در مقاطعی در عرصه « تعارف » با مسئولان افتاد و مصداق آن را هم آغاز خصوصی سازی و برون سپاری در دولت های پیشین برشمرد که سازمان در برابر آن سکوت کرد .
در ادامه ؛ « صابری » از اعضای این تشکل ضمن ارائه گزارشی از فعالیت های سازمان معلمان ایران و نیز مناطق از تدوین « برنامه استراتژیک ده ساله » برای این تشکل خبر داد .
ایشان تصریح کرد که باید روی برنامه های تاسیسی سازمان تمرکز کرد .
همچنین « محمد داوری » از اعضای این تشکل اصلاح طلب ؛ استمرار سازمان معلمان ایران را مهم دانست که در این مدت در همه کشور گسترش پیدا کرده است .
داوری مهم ترین مشکل سازمان معلمان ایران را « ضعف در اطلاع رسانی » دانست و این که رسانه ی آن یعنی« سخن معلم » خوب دیده نمی شود .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
و توئیت های بدون بازدهی سیاسی در شرایطی که کلی موضوع مغفول مانده د رحوزه آموزش و پرورش داریم!!
این سازمان بدلیل اینکه در این دهه اخیر عملکردی سیاسی و جناحی و سلیقه ای داشته محبوبیت و اعتبار خود را در نزد فرهنگیان از دست داده است. دیگر آنکه افراد پرنفوذ در شورای مرکزی برخلاف صحبتها و ژست هایی که می گیرند در انتصابات داخل سازمان و آموزش و پرورش فقط دوستان و اطرافیان هم حزبی خود را می بینند و ومنافع حزبی و شخصی خود را بر شایسته سالاری ترجیح می دهند. این همکاران و دوستان عزیز حتی در سطح مدیریت یک مدرسه درجه دو و سه هم نگاهی تنگ نظرانه دارند و فقط هم حزبی های خود را می بینند و این در حالی است که این عزیزان در صحبتها و مناظره هاشان کاملا چنین رفتارهایی را تقبیح می کنند.
در این چند سال اخیر عموم فرهنگیان این رفتارها را رصد کرده و تحلیل می کنند.
امیدواریم که مسئولین شورای مرکزی گفتارها و کردارهایشان را یکی کنند و از چنین رفتارهای دوگانه و سیاسی و تنگ نظرانه دست بردارند.
در پایان از زحمات و پیگیرهای این سازمان در امور مختلف فرهنگی کمال سپاس را داریم.