گروه گزارش/
پس از مدت ها سکون و تعطیلی در برگزاری نشست های خبری ، سرانجام سخنگوی وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم با برخی رسانه ها ( رسانه های هم سو ) نشست خبری برگزار کرده و البته خبرنگاران را هم نصیحت کرده است . « صدای معلم » بارها در گزارش های متعدد خود از غلبه « فرهنگ امنیتی » بر « امنیت فرهنگی » انتقاد کرده بی آن که فرد و یا مقامی در مورد این وضعیت پاسخ گو باشد .
پرتال وزارت آموزش و پرورش در خبری با عنوان « نشست صمیمی سخنگوی آموزش و پرورش و خبرنگاران برگزار شد » چنین نوشت : ( این جا )
« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، علی فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در نشست صمیمی با خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش، با بیان اینکه معلم کارمند نیست، تصریح کرد: طبق این تعریف، خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش نیز با دیگر خبرنگاران متفاوت هستند ..
فرهادی تصریح کرد: در آموزش و پرورش هر کلام و خبری میتواند سبب رشد یا مشکلاتی در کشور شود. امنیت خاطر خانواده های ایرانی از اهمیت بالایی برخوردار است که به آموزش و پرورش گره خورده است.
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش، با تبیین اهمیت نظام تعلیم و تربیت، تصریح کرد: آموزش و پرورش محل پست و مقام گرفتن نیست، محل کار کردن است.
وی در ادامه افزود: تنظیمگری آموزش و پرورش وابسته به رسانه، بودجه، ساختار اداری، ساختار سیاسی، فضای فرهنگی و … است و این حساسیت آن را نشان میدهد. واقعا تفاوت میان خبرنگاران در آموزش و پرورش با سایر حوزه ها چیست جز آن که بر اساس تجارب و مشاهدات ، کم تر خبرنگار و یا روزنامه نگار حرفه ای ترجیح می دهد که در این حوزه کار نکند و سایر جاها را برای فعالیت خود انتخاب کند ؟
فرهادی با اشاره به ضرورت وجود ارتباط مناسب بین آموزش و پرورش و رسانه تصریح کرد: باید بین رسانه و آموزش و پرورش ارتباط منظم، هدف مند، مستقیم و صادقانه وجود داشته باشد.
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: تلاش ما بر این است که فضای تعاملی وجود داشته باشد. نقد موجب رشد است و خواسته من از اصحاب رسانه این است که سود خبر را بسنجند و ببینند که یک خبر چقدر سبب رشد آموزش و پرورش میشود و بعد به آن بپردازند.
فرهادی خواستار انتشار تجربه های زیستی موفق در آموزش و پرورش شد و افزود: مسائل در آموزش و پرورش اغلب کیفی هستند و ارائه این اطلاعات به صورت کمی بسیار سخت است، آموزش و پرورش فضای تعلیم و تربیت است .
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: باید از چند دسته شدن در هر موضوعی پرهیز کنیم. چند دستگی سبب چندقطبی شدن میشود. یکی از دلایل موفقیت ما در دفاع مقدس همین یکدست بودن بود. خبرنگاران نیز وظیفه تنظیمگری دارند و میتوانند در راستای از بین بردن چند دستگی کمک کنند.
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به افزایش تعداد دانش آموزان و کاهش تعداد معلمان گفت: در سالهای گذشته ۳.۵ میلیون دانشآموز اضافه شدهاند و تعداد قابل توجهی از معلمان ما نیز بازنشست شدهاند. همچنین موضوع اتباع نیز وجود دارد.
فرهادی با بیان اینکه ۴۴ درصد دولت در اختیار آموزش و پرورش است اما ۱۰ درصد بودجه دولت به آموزش و پرورش میرسد، تصریح کرد: کار در این وزارتخانه بسیار سخت است. حتی اگر یک روز حقوقها به تعویق بیفتد مشکلات زیادی به وجود می آید. لذا وزن آموزش پرورش بسیار سنگین و باید در حکمرانی نو نگاه جدیدی به آموزش و پرورش وجود داشته باشد.
( نشست صمیمی خوانده می شود در حالی که این دو هیچ گونه تماس چشمی ندارند ! )
فرهادی ادامه داد: آموزش و پرورش طیف گستردهای از مردم و فرهنگها از دورترین نقطه ایران تا مرکز پایتخت را پوشش میدهد و این نشان دهنده حساسیت بالای موضوع است.
وی با اشاره به اهمیت پاسخ گو بودن آموزش و پرورش گفت: پاسخگو بودن ما قطعا به نفع خودمان و مردم است. لذا تلاش ما این است که فاصله میان نشست با رسانه ها را کمتر کنیم » .
« صدای معلم » بر اساس اظهارات این سخنگو پرسش هایی را بر اساس وظایف حرفه ای خود مطرح می کند :
واقعا تفاوت میان خبرنگاران در آموزش و پرورش با سایر حوزه ها چیست جز آن که بر اساس تجارب و مشاهدات ، کم تر خبرنگار و یا روزنامه نگار حرفه ای ترجیح می دهد که در این حوزه کار نکند و سایر جاها را برای فعالیت خود انتخاب کند ؟
آیا آقای سخنگو این موضوع را می داند ؟
آیا آقای سخنگو می داند که یکی از دلایل مهم و استراتژیک در اولویت نبودن آموزش و پرورش در 4 دهه ی اخیر ، حرفه ای نبودن غالب رسانه ها و خبرنگاران و مهم تر از همه حضور افراد غیرمتخصص ، بی سواد و اکثرا سیاسی در روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش بوده است ؟
پرسش « صدای معلم » به عنوان رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران از آقای سخنگو و سایر مسئولان آن است که واقعا کدام پروتکل در حوزه ی رسانه توسط وزارت آموزش و پرورش تنظیم شده است ؟
جالب است با وجود تدوین و ابلاغ دستور العمل ممنوعیت شکایت از رسانه ها به همه مناطق و ادارات تابعه هنوز بسیاری از مدیران از این قوانین اطلاعی ندارند و یا آن را جدی نمی گیرند .
در حوزه ی رسانه و حوزه عمومی ، معنای « تنظیم گری » چیست ؟
مرز میان این مفهوم با سانسور و گزینش اخبار چیست ؟
آیا وظیفه رسانه جز انعکاس واقعیت و مطالبات افکار عمومی و تحلیل در مورد آن ها چه می تواند باشد ؟
معیار و میزان برای تشخیص « سود خبر » چیست و آیا ترویج این مفهوم با ظاهری زیبا و غلط انداز آیا در نهایت موجب اشاعه ی فرهنگ بده و بستان رایج در «فرهنگ ایرانی » نخواهد شد ؟
آیا با این وضعیت دیگر افکار عمومی به رسانه ها و روایت های آقای سخنگو اعتماد خواهند کرد ؟
نتیجه ی چهار دهه سیاست « یکدست سازی » و یا « یکسان سازی » در کشور آیا جز گسترش فضای بدبینی ، از خود بیگانگی و مهم تر از همه « بی تفاوتی » چیز دیگری بوده است ؟
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ادعا می کند آموزش و پرورش محل پست و مقام گرفتن نیست بلکه محل کار کردن است.
اگر چنین است ؛ برکناری 20 هزار مدیر آن هم در سطح مدرسه را چگونه باید دید و تحلیل کرد ؟
آقای فرهادی از کدام پاسخ گویی در آموزش و پرورش دولت سیزدهم می گوید ؟
« صدای معلم » بارها در گزارش های متعدد خود از غلبه « فرهنگ امنیتی » بر « امنیت فرهنگی » انتقاد کرده بی آن که فرد و یا مقامی در مورد این وضعیت پاسخ گو باشد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان