صدای معلم:
در حال حاضر که ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی در سیستم دانشگاه اجرا می شود با این فرایندی که شفافیت آن مشخص است ، سنجه ها مشخص است ، شاخص ها مشخص است ، نهادهای ارزیابی مشخص هستند، نهادی که اگر کسی بخواهد اعتراضی بکند آن هم مشخص است.
آیا شما فکر می کنید با توجه به وضعیتی که الآن دانشگاه های ما دارند در ارتباط با حل مسئله یا حل بحران هایی که کشور ما را دچار خودش کرده آیا این جوابگو است ؟ اگر این فرایندی که شما به آن می گویید کاملا دقیق و کاملا حساب شده و ارزیابی شده و این رتبه بندی ها بر اساس فرایند علمی دارد طی می شود اگر این گونه صورت می گیرد آیا توانسته است حداقل منجر به کیفیت بخشی در نظام آموزش عالی شود یا این که بتواند کمک کند به حل مسئله در ارتباط با مسائلی که کشور ما را دچار مشکل کرده است؟
نهاد قدرت و سیاست آن طور که باید و شاید نهاد علم را به رسمیت نشناخته است و مرجعیت نهاد علم را نپذیرفته است.
حکیم زاده:
من به سوال شما نقد دارم. شما یک مفروضه ای دارید و یک ارتباطی خطی برقرار کردید که اگر ارزیابی عملکرد دقیق باشد باید منجر به نقش آفرینی دانشگاه در حل بحران های جامعه باشد. این قابل نقد است .این که اصلا دانشگاه به بازی گرفته بشود در حل مسائل کشور هیچ ربطی به این ندارد که آیا دانشگاه کارش را دارد خوب انجام می دهد یا نه.
بسیاری از مشکلاتی که ما داریم این است که تخصص به رسمیت شناخته نمی شود. در همین مقوله تعلیم و تربیت ما هنوز education را به عنوان یک علم تخصصی به رسمیت نشناخته ایم .
ما از نهاد علم در سیاست گذاری های کلان مان استفاده نمی کنیم .بگذارید یک نمونه عینی برای شما مثال بزنم .
اخیرا در وزارت آموزش و پرورش می خواستند برای دوره ابتدایی معلم استخدام کنند و برخی از نیروهای جدید اصرار داشتند که برای استخدام معلم ابتدایی می توان از همه رشته ها نیرو جذب کرد. چون تعلیم و تربیت را تخصصی نمی بینند و علیرغم شعارها اهمیت دوره بنیادین ابتدایی را نیز واقف نیستند. با من تماس گرفتند و اظهار داشتند که ما البته تصمیم خودمان را گرفته ایم ولی می خواهیم نظر شما را هم داشته باشیم.
من هم به چندین دلیل علمی و بر اساس تجارب مدیریتی ام با این نظر مخالفت کردم که البته همان طور که گفتند هیچ ترتیبی ندادند و کار خودشان را کردند. من هم برای این که وجدانم راحت باشد تمام جوانب را توضیح دادم. گفتم کار معلم فقط آموزش ریاضی و علوم نیست کار تربیت است و این موضوع یک امر تخصصی است . ولی وقتی شما نهاد علم را بی خاصیت می کنید و به نظر تخصصی مراجعه نمی کنید و اهمیت نمی دهید این تصمیمات غلط اتخاذ می شود و پیامدهایش نیز بلند مدت است. تصمیماتی مثل جداسازی دانش آموزان / گسترش آموزش خصوصی / مدارس پته ای به اسم مردمی سازی و موارد متعدد دیگر .
صدای معلم:
( منظور از جداسازی تفکیک جنسیتی است؟ )
حکیم زاده:
خیر . منظورم جداسازی بر اساس غربال گری هوش، تیزهوشان و تنوع مدارس بر اساس طبقات اجتماعی اقتصادی و غیره است.
این نشان می دهد که دانشگاه کار خودش را کرده است ، یافته هایش را هم ارائه داده اما توجه نشده است. مثال دیگر که خود شما هم کاملا در جریان هستید موضوع توسعه پیس دبستانی است. آن زمان با « صدای معلم » مصاحبه کردم و اعلام کردم واگذاری پیش دبستانی به بخش خصوصی منجر به فاجعه ملی در عدالت آموزشی می شود . این حرفی است که دارد علم می زند، تیمز می زند و سایر آزمون های داخلی و بین المللی که اگر برای بچه ها فرصت پیش دبستانی فراهم کنید شکاف یادگیری طبقاتی را کاهش می دهید. به بچه های خانواده های محروم کمک می کنید که در شرایط یادگیری بهتری باشند ولی وقتی که حرف علمی خریدار ندارد چه باید کرد؟ همان زمان من به خاطر این مصاحبه در شورای نظارت بر مدارس غیر دولتی مورد هجمه وسیع قرار گرفتم و طومار نوشتند که حکیم زاده با سیاست های دولت وقت در مورد توسعه خصوصی سازی مخالف است .
من به عنوان یک دانشگاهی که مسئولیت داشتم باید کار علمی می کردم ؛ دیدگاه علمی را بیان می کردم ؛ باید یافته پژوهشی را اعلام می کردم و همه را انجام دادم اما وقتی در سیاست گذاری مورد توجه قرار نمی گیرد آیا تقصیر دانشگاه است؟ تا شما روی توسعه کمی و کیفی آموزش عمومی سرمایه گذاری نداشته باشید نمی توانید فقط با آموزش عالی و با افزایش کمی صندلی های دانشگاه به توسعه پایدار برسید.
دانشگاه در مورد لزوم توجه به الزامات محیط زیستی در پروژه های اقتصادی و توسعه عمرانی نظر داده اما وقتی توجه نمی شود می رویم در میانکاله پتروشیمی می زنیم. فریادهای پروفسور کردوانی در مورد هشدار نسبت به پیامدهای فاجعه بار بهره برداری بی رویه از سفره های آب زیر زمینی را یادتان هست؟ چه کسی توجه کرد؟ احداث سدها بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی چه بر سر خوزستان آورده است ؟
من می توانم از این دست ده ها نمونه برای شما ذکر کنم . بنابراین من به سوال شما نقد جدی دارم. این که دانشگاه توانست یا نتوانسته به سیاست های کلان برمی گردد. به نظر من ، هر موقع که از دانشگاه خواسته شده حتما توانسته این کار را انجام بدهد. هر جایی که از دانشگاه خواسته نشده و بی اعتنایی شده و کلا به علم بی اعتنایی شده مشخص است که نتیجه نگرفته ایم.
اما آیا این که این فرایند ارتقاء و ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی به پویایی خود سازمان علمی دانشگاه کمک کرده یا نه و به بیان دیگر آیا منجر به کیفیت بخشی درونی شده است یا خیر؟ من می خواهم بگویم بله حتما. چون جریان زنده علمی در گرو همین ارزیابی ها است. اگر یک چنین چیزی نباشد مثلا فرض کنید چه مشوقی وجود دارد برای کار پژوهشی و تلاش برای تدریس بهتر ؟ قطعا انگیزه و علایق و ترجیحات درونی مهم است و اصلا باعث انتخاب مسیر کار علمی و تدریس می شود اما واقعیت این است که تداوم انگیزه اولیه و حفظ آن اشتیاق حتما نیاز به یک سیستم ارزیابی دارد و اگر نه باعث رکود می شود. البته در همین سیستم هم برخی ممکن است مشمول رکود شوند.
صدای معلم:
اگر رکود علمی باشد چه اتفاقی می افتد؟
حکیم زاده:
اگر رکود علمی باشد به فرد فرصتی داده می شود. بستگی دارد که در چه شرایطی باشند . اگر در مرحله قراداد جذب اولیه باشد و فرد عملکرد آموزشی و پژوهشی قابل قبولی نداشته باشد با آنها قطع ارتباط می شود. در مراحل بعدی هم ارتقاء مرتبه پیدا نمی کنند و مواردی از این قبیل. منجر به بازنشستگی زود هنگام می شود. پایان خدماتشان اعلام می شود..
فکر می کنم در غیاب یک چنین نظامی دانشگاه کاملا یک دستگاه راکد علمی خواهد بود.
صدای معلم:
شما این سیستم رتبه بندی در نظام آموزش عالی ایران را چقدر مشابه با سایر نظام های آموزشی موفق در کشورهای دیگر می بینید؟ چقدر با هم دیگر فرق دارند؟
حکیم زاده:
تقریبا می خواهم بگویم هشتاد درصد شباهت دارد.
بر اساس پژوهشی که انجام دادیم حتی اصلاحات و عناوین و مراحل و معیارها خیلی مشابهت دارند. در اکثر دانشگاه های برتر جهان ، ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی سه قسمت عملکرد آموزشی ، عملکرد پژوهشی و خدمات اجرایی اجتماعی دارد. این قسمت آخر یعنی مشارکت فعال و سودرسانی عضو هیات علمی و مسئولیت اجتماعی در دانشگاه های برتر خیلی مهم است . قبلا در نظام دانشگاهی ما کمتر مورد توجه قرار می گرفت و اخیرا این بخش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در کشورهای با توسعه انسانی بالا سهم اعتبارات آموزش عمومی خصوصا اوان کودکی و ابتدایی از جی دی پی ( GDP ) به مرتب بالاتر از سهم آموز ش عالی ازجی دی پی است .
شاید تفاوت اصلی در نظام ارتقای اعضای هیات علمی بخش فرهنگی است. هرچند برخی از آیتم های فرهنگی را آن ها در قسمت خدمات تعریف کرده اند مانند مشارکت در ارائه خدمات و فعالیت های داوطلبانه و خیریه .اما مواردی که به اعتقاد و التزام به ارزش ها و مواردی از این قبیل بر می گردد در نظام ارتقا دانشگاه های برتر متفاوت است.
صدای معلم:
منظور شما این است که وجه ایدئولوژیک ماجرا پررنگ تر است ؟
حکیم زاده:
من با کلمه ای که شما می گویید خیلی موافق نیستم که بگویم وجه ایدئولوژیک خصوصا در دانشگاه که یک نهاد علمی است ؛ خیلی این واژه منطبق نیست. البته در برخی آیتم ها مثل شرکت در کارگاه های دانش افزایی اشتراک وجود دارد اما موضوع دانش افزایی به تخصص و صلاحیت های حرفه ای مرتبط است و نه مباحث اعتقادی و دینی . از این نظر موضوعاتی که اینجا ممکن است مورد توجه قرار بگیرد لزوما با دانشگاه های دیگر همخوان نیست. البته این را هم بگویم همه دانشگاه های دنیا یک چارچوب تعریف شده و ارزش های مشترکی دارند.
من دبیر برنامه سوم استراتژیک دانشگاه تهران بودم و خاطرم هست در زمان تدوین برنامه مطالعات تطبیقی گسترده ای روی دانشگاه های برتر انجام دادیم . در اکثر دانشگاه ها کدهای اخلاقی تعریف شده برای رفتار اعضای هیات علمی وجود داردن که بسیار جدی و سخت گیرانه است و داشتن التزام به ارزش های دانشگاه یک اصل مهم است. اما تفاوتی که وجود دارد در استقلال دانشگاه ها هست. میزان استقلالی که دانشگاه های آنجا دارند خیلی بیشتر است.
صدای معلم:
منظور ، آزادی آکادمیک است ؟
حکیم زاده:
بلی . آزادی آکادمیک است و اختیارات اجرایی اداری وسیع .به عنوان مثال برای جذب هیات علمی دانشگاه اختیار کامل دارد و برای پذیرش دانشجو هم همین طور. در اکثر دانشگاه های معتبر دنیا چه دولتی و چه خصوصی معمولا این دانشگاه هست که کار را انجام می دهد. اگر کسی بخواهد در یک دانشگاه معتبر دنیا مثل استنفورد و یا برکلی عضو هیات علمی شود قرار نیست برود در پرتال وزارتخانه ای ثبت نام کند.الآن وزارت علوم به شکل متمرکز این کار را می کند. تصدی گری می کند و خیلی از امور را تصدی گری می کند . اما این دانشگاه ها چارچوب های دقیق و البته شفافی برای جذب استاد و دانشجو دارند که باید رعایت شود. حتما نظام و چهارچوب ارزشی وجود دارد که تحت عنوان ارزش های ما به آن اشاره می شود . شخصی که جذب می شود باید متناسب آن باشد و باید اینها را رعایت کند. بحث اخلاق علمی به شدت مورد تاکید است. برخی از موارد آن کدهای اخلاقی خیلی خیلی مهم است و عدم رعایت آن موجب قطع ارتباط می شود و سخت گیری های فوق العاده زیادی از نظر مسائل اخلاقی وارزشی در همه دانشگاه های دنیا وجود دارد.
صدای معلم:
شما در صحبت هایتان اشاره کردید در پاسخ به سوال من که هشتاد درصد این حق پوشانی وجود دارد بین رتبه بندی در نظام آموزشی ایران و سایر کشورهای موفق. چرا در رنکینگ دانشگاه های جهان، ایران به عنوان دارنده دانشگاه های موفق و صاحب رتبه خیلی مطرح نیست.
فرضا وقتی کسی حتا از دانشگاه های برتر ایران برای ادامه تحصیل به خارج می رود یا مسائل دیگر دوباره این مسائل از اول تکرار می شود و یا راستی آزمایی می شود و... اگر این اعتبار که شما می فرمایید وجود دارد.
حکیم زاده:
این واقعا بحث مفصلی است و زمان زیادی می طلبد اما به شکل مختصر می توان گفت شما وقتی روند توسعه انسانی در دنیا و توسعه آموزش عالی را با هم مقایسه می کنید کاملا بر هم منطبق هستند. اخیرا در دانشگاه تهران سخنرانی داشتم با عنوان روندهای توسعه آموزش عالی و چالش و فرصت های دانشگاه در ایران. آن جا با نمودارها و آمار و ارقام این تطابق را کامل تبیین کردم. در آن جلسه هم گفتم تا شما روی توسعه کمی و کیفی آموزش عمومی سرمایه گذاری نداشته باشید نمی توانید فقط با آموزش عالی و با افزایش کمی صندلی های دانشگاه به توسعه پایدار برسید.
رصد روند توسعه انسانی که یکی از شاخص های مهم آن سطح سواد عمومی جامعه است نشان می دهد که کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا از ۱۸۵۰ به نسبت کشورهای دیگر جلوتر بوده اند. شما نمی توانید که سابقه تاریخی را نادیده بگیرید. دانشگاه هاروارد در سال ۱۶۳۸ ایجاد شده و قدیمی ترین دانشگاه ما هنوز یک صد ساله نشده است.
به نظر من این تراکم تجربه علمی و سابقه علمی فوق العاده مهم است و اصلا قابل نادیده گرفتن نیست . بحث بعدی هم به مقایسه اعتبارات آموزش عمومی و آموزش عالی با هم بر می گردد .
در کشورهای با توسعه انسانی بالا سهم اعتبارات آموزش عمومی خصوصا اوان کودکی و ابتدایی از جی دی پی ( GDP ) به مرتب بالاتر از سهم آموز ش عالی ازجی دی پی است .
اما موضوع دیگر در مقایسه دانشگاه ها حجم اعتبارات دانشگاه هاست . من اصلا نمی خواهم بودجه دانشگاه تهران را با دانشگاه های برتر دولتی دنیا مقایسه کنم اما حتی در منطقه هم ارقام کاملا متفاوت هستند. نمی توان دستاوردها را بدون داشتن درون دادها دید اما بدون اغراق و بدون سوگیری سازمانی می خواهم بگویم دستاوردهایی که دانشگاه تهران داشته در مقایسه با اعتباراتی که به آن اختصاص داده شده فوق العاده است.
چون شما نمی توانید درون داده ها را نادیده بگیرید و یکی از مهمترین درون داده ها این است که شما چه اندازه اعتبار دارید ؟ چه اندازه برای پژوهش امکانات دارید ؟ چه اندازه آزمایشگاه هایتان مجهز است. برخی از این ارقام که در دانشگاه های منطقه می بینید قابل مقایسه با دانشگاه تهران نیست علیرغم این شما می بینید که دانشگاه تهران در مجموع یک اعتبار علمی خوبی دارد .ما اساتیدی در دانشگاه تهران داریم که جزء صد نفر برتر علم در جهان هستند و مرجعیت علمی دارند و مقالاتشان بسیار پراستناد است. اینها با کمترین امکانات کار کردند. توسعه آموزش عمومی در کشور ما داستانش خیلی قدیمی نیست. شما بهتر می دانید چه مخالفت هایی بوده و آموزش عالی هم به همین شکل . همین الآن هم به آموزش عالی به عنوان یک بازیگر فعال در تصمیم گیری های کلان کشور به خصوص در آموزش و پرورش بها داده نمی شود . زیرا نهاد قدرت و سیاست آن طور که باید و شاید نهاد علم را به رسمیت نشناخته است و مرجعیت نهاد علم را نپذیرفته است.
ادامه دارد
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از یک طرف کمبود معلم ابتدایی را جبران می کند و از طرف دیگر در صورت نیاز بنابر نوع رشته از این معلمان در سایر مقاطع هم استفاده می کند.
قبلا تا حدی تخصص گرایی اهمیت داشت ولی در سالیان اخیر ، هدف فقط تامین معلم برای کلاس است: دبیر شیمی در کلاس تاریخ و دبیر تاریخ در کلاس ورزش!
بعد دم از رتبه بندی و شایستگی تخصصی و حرفه ای می زنند!
سرپرست وزارت آموزش و پرورش با بازبینی و مشمول شدن قانون رتبهبندی معلمان برای فرهنگیان و کارکنان اداری وزارت آموزش و پرورش موافقت کرد.
صحرایی که به دنبال قهرمان بازی است با جلب رضایت رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و جامعه فرهنگیان و انتظار وزیر شدن ، سفت و محکم چسبیده به طرح
رتبه بندی.
ایشان نیک می دانند که معلمان فقط یک انتظار از این طرح دارند یعنی افزایش حقوق. پس خود را به زحمت اضافی نمی اندازند و روی همین امر مانور می دهند.
نیروهای ستادی را هم راضی کردند.
همه استاد و استادیاریم.