صدای معلم:
آقای عابدینی
رتبه بندی معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم اجرا شده است .
شما قبلا سخنانی را در مورد رتبه بندی معلمان گفته بودید .
نکاتی از آنها را خدمت شما می گوییم .
فرموده بودید که قبل از نظام رتبه بندی، نظام سنجش صلاحیت معلمان طراحی شود تا مشخص شود با چه ملاک، شاخص و معیاری و همچنین با چه فرآیند، افراد و سازمانی باید اجرا و به مطالبات قاطبه معلمان پاسخ مناسب داده شود و مراتب دقیقا مشخص و قابل دفاع باشد.
شما فکر می کنید که وزارت آموزش و پرورش در این دولت که وزیر آن آقای یوسف نوری است این نظام را که تدوین کرده و این رتبه بندی را اجرا کرده است ؛ آیا مراحل منطقی آن طی شده است؟
عابدینی:
متاسفانه هیچ کدام !
نه مرکز سنجش ، نه نظام سنجش طراحی شده و نه دوستان درکی از بحث رتبه بندی دارند.
صدای معلم:
درکی از رتبه بندی ندارند ؟
عابدینی:
نه، متاسفانه درکی از رتبه بندی ندارند.
چیزی که طراحی شده بود اینها را به هم ریختند و یک سری مسائل دیگری را آوردند .
واقعیت این است که من اصلا نمی توانم اسم رتبه بندی روی اینها بگذارم.
ممکن است بخواهند و به نوعی در قالب رتبه بندی مبالغی را بین معلمان توزیع کنند و متاسفانه این مبلغ هم حداقلی است و رضایت معلمان را جلب نمی کند .
با این اوصاف اسمش را گذاشته اند رتبه بندی !
این سومین بار است که وزارت آموزش و پرورش این خطا را انجام می دهد و به اسم رتبه بندی یک مبلغی را می گیرد توزیع می کند و دوباره این قضیه از اول دارد شروع می شود ...
( کارگروه تخصصی « سازمان نظام معلمی » در شورای عالی آموزش و پرورش - وزارت دانش آشتیانی )
صدای معلم:
شما گفته بودید تمام تلاش ما به عنوان یک کارشناس که هم در فرآیند تدوین سند تحول بنیادین و هم در تدوین زیرنظامهای آن حضور و از آن شناخت داشتیم، این بود که نظام سنجش صلاحیت و رتبهبندی معلمان باید توامان مد نظر باشد و به صورت کامل اجرا و نهادینه شود؛ چون اگر ناقص اجرا شود، تمام آرزوهای ما راجع به تحول بر باد خواهد رفت.
یعنی با مقدماتی که شما فرمودید باید عملا بگوییم که تحول بر باد رفته است. آیا این درست است؟
عابدینی:
واقعیت این است که چند بار در صحبت هایم گفته ام هم در مصاحبه ها تاکید کرده ام . دقیقا همین طور است.
ما بالاخره بخشی از این موضوعات را باور داریم و هم به آن رسیدیم. باید درست اجرا کنیم بر مبنای اصولی که با تعلیم و تربیت سازگار است. ممکن است بخواهند و به نوعی در قالب رتبه بندی مبالغی را بین معلمان توزیع کنند و متاسفانه این مبلغ هم حداقلی است و رضایت معلمان را جلب نمی کند .
با این روند خیلی امیدی به بحث تحول نمی شود داشت.
دوستان نه از تجربیات استفاده می کنند نه خودشان در فرایند قضیه بودند. بعضی از مواقع شاید مثلا ارزیابی های اولیه را با سنجش صلاحیت اشتباه می گیرند. این که فرمی طراحی شود ، تیک زده شود ، چه گواهی نامه هایی گرفتند و چه دوره هایی دیدند و... اینها هیچ کدام سنجش نیستند .
سنجش باید بر اساس ملاک مشخص و یا معیار مشخصی باشد .
افراد با خودشان یعنی با توانمندی خودشان و مستقل از توانمندی و ظرفیت دیگران سنجیده شود. اما هیچ حقی ندارد، رتبه ای نیست !
رتبه بندی دقیقا معیارش مبتنی بر توانمندی خود افراد است. ممکن است در رتبه بندی ما بخواهیم افراد را سنجش کنیم و همه حائز رتبه شوند ممکن است اگر هم بر اساس آن معیارها واجد شرایط نباشند- البته امکان پذیر نیست - ولی اگر این گونه فرض کنیم ممکن است اصلا کسی امتیاز نیاورد و نتواند آن رتبه را دریافت کند.
حقیقتا من اسم این را را دارند اجرا می کنند به هیچ وجه رتبه بندی نمی گذارم .
به هیچ وجه !
این یک ارزیابی است که دوستان را رده بندی ( Sort ) می کند و به هر کس مبلغی را می دهند که به نوعی بخواهند رضایت طرف را جلب بکنند و آن هم امکان پذیر نیست.
صدای معلم:
در جریان این مکانیسم من درآوردی وزارت آموزش و پرورش که درباره رتبه بندی دارند اجرا می کنند وزارت آموزش و پرورش تعداد قابل توجهی از همکاران را فاقد رتبه اعلام کرده است .
آیا شما در آن مکانیسمی که ابتدا طراحی کرده بودید ؛ اساسا چنین چیزی تعریف شده بود که معلمی بعد از بیست یا بیست و پنج سال تا سی سال یا حتی بیشتر یا کمتر و با آن مستندات و مدارکی که ارائه کرده فاقد رتبه تشخیص داده شود.
فاقد رتبه در نظام ارزیابی یعنی چه؟
عابدینی:
فاقد رتبه بی معنا است ! اما اگر کسی آن رتبه را نیاورد .ما طراحی کرده بودیم و رتبه هایی که تعریف شده بود از پنج شروع می شد و بالاترین رتبه را « یک » قرار داده بودیم . ما گفتیم کسی که رتبه یک را بیاورد واقعا از همه معلمان سرتر است. اما الان بر عکس شده است .
ممکن است کسی بگوید من شرایط احراز رتبه دو را دارم ؛ شما آن را با معیارها دقیق می سنجید و این که اعمال نظر در آن کمتر وجود دارد افراد بر اساس شاخص های مشخصی ارزیابی می شوند ممکن است کسی حائز آن رتبه نشود و رتبه نیاورد. این سومین بار است که وزرات آموزش و پرورش این خطا را انجام می دهد و به اسم رتبه بندی یک مبلغی را می گیرد توزیع می کند و دوباره این قضیه از اول دارد شروع می شود ...
صدای معلم:
معلمی که سی سال کار کرده ، ضمن خدمت داشته و آن چیزهایی که خود وزارتخانه در آیتم های مختلف تعریف کرده است را ارائه کرده است اما وقتی فاقد رتبه اعلام می شود این معلم در سیستم بلا تکلیف است ؟
یعنی جایگاهی برای او در نظر گرفته نشده است ؟
عابدینی:
چرا بلاتکلیف است ؟
معلمی که در شرایط عادی دارد کارش را انجام می دهد . مانند مسابقه دوی استقامت است. یکی ممکن است برود ده سال تلاش کند رتبه نیاورد اما چون درک درستی از رتبه نیست فکر می کند همه باید حائز رتبه باشند یا همه باید امتیاز بیاورند و بالاترین رتبه را باید بیاورند ... نه. ولی آنجا تعریف شده بود که به فرد یک یا دو ماه فرصت داده می شود ؛ تاکید می کنم آن فرض اولیه و اساسی این بود که باید حتما شاخص ها طراحی شده باشند و ارزیاب ها آموزش دیده باشند . حتی اگر شاخص ها طراحی شده باشند اما آدم هایی که دارند معلمان را ارزیابی می کنند خودشان وقتی فاقد صلاحیت باشند نمی توانند سنجش کنند. خود سنجش کننده ها خیلی موضوعیت دارند.
اگر فرایند رتبه بندی درست طراحی شود ، ارزیاب ها درست آموزش دیده باشند و درست سنجش شود ممکن است کسی حائز رتبه مشخصی که درخواست می کند نباشد.
صدای معلم:
ولی بر اساس این سنجه هایی که تعریف کرده و بر اساس چیزی که بیرون آمده است آن فاقد رتبه عملا فاقد موضوعیت است و از موضوعیت می افتد ؟
عابدینی:
نه، ایشان دارد کار معلمی اش را انجام می دهد اما نمی تواند درجه دریافت کند. حالا یک فرصت دوباره به او داده می شود که شما بروید تلاش کنید از صفر یا یک یا هر چه که هست و شما از این سطح می خواهید بالاتر بروید ؛ اگر شما تلاش کردید می توانید یک رتبه از چیزی که الان هستید بالاتر قرار بگیرید، یک پله بالاتر قرار بگیرید.
ادامه دارد
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ا- ظلم اول، اینکه چه کسی را باید استخدام کنند و چه کسی را استخدام نکنند؟
2- ظلم دوم، استخدام شده ها را اگر می خواهند رتبه بندی کنند، درست رتبه بندی نکنند
3- ظلم سوم، برترین رتبه یا رتبه ها، نزد کسانی باشد که در اثر ظلم اول، استخدام نشده اند.
لعن و نفرین بر ظالمان و متوهّمان و غاصبان، بی برکت باد زندگیشان، نابود باد قانونشان، و بلا باد زندگیشان و سیاه باید روزگارشان و بدبختی باد عاقبتشان و جهنّم باد سرنوشتشان به همراه حامیانشان و تاییدکنندگانشان.
به حق مولا صاحب الزمان(عج) و امیرمومنان(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و پیامبراکرم(ص) و بقیه معصومین و مظلومین و مومنین و صالحین و صادقین و شهداء
اصلا اساس موضوع از ریشه درست است که انتظار فرجی دارید؟
قانون یا تفکر غلط فقط در جامعه ما
به اجرا می رسد و بجز دست و پایی
بی اثر، اتفاق خاصی جهت حذف آن صورت نمی گیرد.
نتیجه الکی دلخوش بودن همین نارضایتی است. صورت مساله وقتی غلط است، انتظار دریافت پاسخ درست یا مورد انتظار از آن، چه نامیده می شود؟
امثال حاجی بابایی در مجلس در مقابل مشکلات معلمان و ظلم رتبه بندی فعلی روزه سکوت گرفته اند گویا