گروه گزارش/
به جرات می توان گفت ضعیف ترین ، ناکارآمدترین و سیاسی ترین روابط عمومی در وزارت آموزش و پرورش همان است که در یک سال اخیر بر مسند امور نشسته و هر از گاهی رئیس آن به جای آن که به پاسخ گویی و شفاف سازی در برابر عملکرد خود و سازمان و دوایر متبوع بپردازد حرف هایی می زند و مواضعی را اتخاذ می کند که به نظر می رسد دانش و سواد کافی نه در حوزه ی کاری خویش دارد و نه فهمی از تعلیم و تربیت .
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در نشست شورای راهبردی شهرستان های استان تهران گفت: اقناع افکار عمومی نیازمند همراهی تمام ارکان سازمانی است .
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، مصطفی بابایی در نشست شورای راهبردی اداره کل آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران با تاکید بر لزوم کار جهادی در تمامی بخشها، گفت: «جهاد تبیین» یعنی هر شخص اتفاقات مهم حوزه خود را بازنشر دهد و این کار تنها وظیفه اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی نیست، بلکه بخشی از آن در حوزههای دیگر اتفاق میافتد .
وی با اشاره به جامعه آماری مخاطبان آموزش و پرورش، افزود: نظام تعليم و تربيت بیشترین ذینفعان در بين دستگاههاي دولتي شامل: معلمان، بازنشستگان، شاغلین در مراکز غیردولتی، دانشآموزان و اولیا را داریم، لذا برای تبیین و اقناع افکار عمومی نیازمند همراهی تمام ارکان نظان تعلیم و تربیت هستیم.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی در پایان با اشاره به پویش متنوعي كه در همكاري با ساير حوزه برگزار ميشود، اظهار كرد: اثرات این پویشها بسیار موثر است، لذا روابط عموميهاي استانها و ساير حوزهها نيز بايد رویدادهای مهم مطابق ذائقه مردم مانند مسابقات ورزشی، جشنواره اقوام و مواردی از این دست را برای دانشآموزان و خانوادههایشان به صورت پويش برگزار كنند. با ذهنیتی این چنین که اگر «در عرصه رسانه یک قدم به عقب برویم دشمن صد قدم به جلو میآید » کدام اقناع و تقریب نگرش ها را می خواهید در مخاطبان خود که جمعیتی بیش از 40 میلیون نفر را تشکیل می دهند ایجاد کنید ؟
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی نشست همافزایی و توانمندسازی کارشناسان روابط عمومی شهرستانهای استان تهران كه در شهر دماوند برگزار شد، با تاکید بر نقش مهم رسانه گفت: روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش با در اختیار داشتن بزرگترین شبکه اطلاعرسانی کشور باید رویدادها و عملکردها را به درستي بازنمايي نمايد، زيرا اگر در عرصه رسانه یک قدم به عقب برویم دشمن صد قدم به جلو میآید.
بابايي تغییر رویکرد در تهیه خبر را لازمه جذب مخاطب دانست و گفت: باید در انتشار محتوای دانشآموزی به ویژه دانشآموزان شاخص و فعالین عرصه تعلیم و تربیت به تولید محتوای مناسب با ذائقه مخاطبان اقدام نماييم. »
امیرعباس تقیپور، مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات ( اردیبهشت 1401 ) می نویسد :
« حکمرانی خوب سرمایهای به نام «اعتماد» خلق میکند. برای مثال در چهار دههی اخیر و در نظام حاکمیتی موجود در مقاطعی که اعتماد بین حاکمیت و مردم در سطح مطلوبی قرار داشته، میزان مشارکت نیز در برنامههای مختلف سیاسی، دفاعی، اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار خوب و رافع بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی بوده و بالعکس. البته این را هم باید اذعان کرد که متأسفانه شیب نمودار مشارکت متزلزل و در مجموع به سمت پایین متمایل بوده است. آیا روابط عمومی وزارتخانه حداقل تعریفی از « حکمرانی خوب » ارائه کرده است و آیا واقعا برنامه ای در این حوزه دارد ؟
دستیابی به مشارکت کارآمد زمانی حاصل میشود که محصول حکمرانی خوب یعنی « اعتماد » پایدار شود.
راستی! در این دوره و زمانه باید به اختصار نوشت. حکمرانی خوب در کشور ما زیر سئوال است. نمودار مشارکت کارآمد، سینوسی است و در نتیجه فاقد اعتماد پایداریم !
نقش روابطعمومی؟ مهم و بسیار تعیین کننده است. روابطعمومیهای حرفهای در این دوران سخت، فارغ از مزایای شغلی و مواهبِ بله قربانگویی باید با مدیران ارشد خود صریح و شفاف نظرات مردم را در میان گذاشته و انتظارات ذینفعان خود را به مدیران ارشد منتقل کنند و البته از سوی دیگر به جای انفعال، روحیهی امید و تلاش را به جامعه منتقل کنند. کودکان، نوجوانان و جوانان ما حق زندگی دارند و دمیدن ناامیدی در میان آنها بدون تردید نه تنها شایسته نخواهد بود بلکه شرمساری همهی ما را در آیندهی ایران عزیزمان در پی خواهد داشت . »
پرسش « صدای معلم » از رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش آن است که در یک سال گذشته شکاف و یا به عبارتی گسل میان « اداره » و « مدرسه » به چه وضعیتی درآمده است ؟
آیا به واسطه عملکرد روابط عمومی ، اعتماد معلمان و دانش آموزان به وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش به چه صورتی درآمده است ؟
آیا روابط عمومی وزارتخانه حداقل تعریفی از « حکمرانی خوب » ارائه کرده است و آیا واقعا برنامه ای در این حوزه دارد ؟
آیا ایشان به عنوان مسئول در حوزه روابط عمومی به انتظارات ذی نفعان توجهی داشته که حرف از « اقناع » می زند ؟
آیا فضای غالب در محیط تعلیم و تربیت کنونی در دوره دولت سیزدهم به « فرهنگ امنیتی » متمایل است و یا آن که پرسشگری و مطالبه گری معلمان به رسمیت شناخته می شود و برای آن پاسخی از سوی مقامات ارائه می گردد ؟
آیا انتظارات و مطالبات منطقی این ذی نفعان انعکاسی در سیاست های وزارتخانه داشته است که رئیس روابط عمومی انتظار « همراهی » همه ی ارکان را دارد ؟
آیا مانند دوره های پیشین ،؛ استودیوی الفبایی برقرار است و از کارشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت که قرائت دیگری بعضا متفاوت با حاکمیت دارند برای گفت و شنود دعوت می شوند و یا آن که پشت تعابیر مبهم و چند لایه ای مانند « جهاد تبیین » چشم خود را به روی « واقعیات » و « قدرت واقعیات » بسته اید ؟
( محمدحسین کفراشی رئیس پیشین حراست وزارت آموزش و پرورش در حال گفت و شنود و پاسخ دادن به پرسش های گروه صدای معلم )
آیا فکر می کنید در حال حاضر ذائقه مردم را چیزهایی مانند مسابقات ورزشی، جشنواره اقوام و مواردی از این دست تشکیل می دهند ؟ و البته داعیه دارا بودن « بزرگترین شبکه اطلاعرسانی کشور » را هم دارید ؟
فرضا که چنین پتانسیلی را داشته باشید ؛ فایده این موهبت برای معلمان و دانش آموزان و اولیای دانش آموزان چه بوده است ؟
آیا جایگاه و اولویت داشتن آموزش در سیاست گذاری ها و تخصیص بودجه و تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها یک گام بهبود داشته است ؟
با ذهنیتی این چنین که اگر «در عرصه رسانه یک قدم به عقب برویم دشمن صد قدم به جلو میآید » کدام اقناع و تقریب نگرش ها را می خواهید در مخاطبان خود که جمعیتی بیش از 40 میلیون نفر را تشکیل می دهند ایجاد کنید ؟
آموزش ، آموزش است .
آموزش و پرورش پادگان نیست !
جای سیاسی کاری هم نیست !
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.