گروه گزارش/
اصغر باقرزاده عصر چهارشنبه 4 آبان در ششمین دوره توانمندسازی مدیران مراکز دارالقرآن در اردوگاه شهید بهشتی اصفهان چنین می گوید : ( این جا )
« مدارس کشور به بیش از ۱۰۸ هزار مربی پرورشی نیاز دارند در حالی که اکنون ۴۸ هزار مربی در این بخش فعالیت میکنند.
از ۴۸ هزار مربی پرورشی، ۲۵ هزار مربی معادل نزدیک به ۵۰ درصد بالای ۲۰ سال سابقه کار دارند و هفت هزار نفر از آنان امسال بازنشسته میشوند.
وی با اشاره به بحران نیروی انسانی در این وزارتخانه گفت: مقرر است که یک تا سه ساعت در هفته روحانیان در مدارس به معاونان پرورشی کمک کنند ولی این وقت بیشتر به برگزاری نمازهای جماعت اختصاص مییابد و تأثیر چندانی روی جبران کمبود فعلی مربیان پرورشی ندارد.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه امسال تنها ۵۰۰ نیروی پرورشی اضافه شد که بسیار کم است، خاطرنشان کرد: مخاطب امروز ما از ما دور است و برخی با هدف به دنبال آن هستند که ارتباط ما را با نسل جدید کم کنند و به همین دلیل ما باید روش خود را نسبت به شرایط فعلی تغییر دهیم.
باقرزاده تصریح کرد: در روشی که دشمن پیش گرفته روند رفتاری دختران و پسران متفاوت شده است، شرایط اخیر با درصد زیادی دختران از پسران جلوتر بودند و به نظر میرسد دغدغه دختران کمتر دیده شده است. آقای آقای باقرزاده تصور می کند که فقط و صرفا با » حرف زدن » می تواند تعارض بین نسلی را حل کند بدون آن که تغییری در پارادایم ها و جنس گفتمان ها با تاکید بر رویکرد « اقناع گری » ظهور و پدید یابد ؟
وی ادامه داد: باید برای ۹ ماه سال تحصیلی حداقل بین ۲ تا سه ماه روی مخاطب کار شود زیرا این مخاطب کم حوصله و خشن و غالب آنها از طبقه مرفه هستند هر چند تعداد این عده خیلی کم است شاید یکدهم درصد باشد، اما همین تعداد هم مشکلزا هستند و تنها راه حرفزدن با این عده است که باید در دستور کار باشد » .
تاکنون گزارش ها و یادداشت های تحلیلی قابل توجه و در عین حال تاملی در نقد رویکرد و عملکرد « نهاد پرورشی » در « صدای معلم » منتشر گردیده اما تاکنون نه نقد مستدل و مستندی بر آن ها نگارش شده و نه مسئولانی که ادعای فربه تر کردن آن را دارند پاسخی ارائه کرده اند .
علیرضا کاظمی، معاون پیشین پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش در مراسم رونمایی از طرح یاریگران زندگی که با محوریت توانمندسازی سفیران پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در آذر ماه 1398 درکرمانشاه برگزار شد می گوید : ( این جا )
«در غربالگریهای سلامت انجامشده در وزارت آموزش و پرورش مشخص شده است که ۳۰ درصد دانشآموزان تمامی مقاطع تحصیلی در حوزه سلامت روان از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و یک درصد دانشآموزان نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیبهای روانی دارند.» آماری که البته در جلسه شورای آموزش و پرورش استان کرمانشاه، آن را مختص دانشآموزان دبیرستانی اعلام کرده است.
او در این جلسه گفت: «در پژوهشی که در جامعه آماری سه میلیون نفری از دانشآموزان مقطع متوسطه اول در سطح کشور انجام شد، مشخص شده 30 درصد دانشآموزان به توانمندسازی در حوزه سلامت روان نیاز دارند و 20 درصد هم در معرض خطر هستند، ضمن اینکه همین پژوهشها نشان میدهد یک درصد دانشآموزان آسیب دیده و نیاز به درمان دارند.»
البته این آمار دولتی است و ممکن است آمارهای واقعی بیش از این باشد ضمن آن که هنوز ارزیابی دقیقی از تاثیرات و عواقب کرونا و نیز تعطیلی 25 ماهه ی مدارس بر روی دانش آموزان توسط وزارت آموزش و پرورش و یا سایر نهادها به عمل نیامده است .
حال پرسش « صدای معلم » از معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم آن است که با توجه به واقعیات نظام آموزشی ایران در حال حاضر مدارس ما نیاز به روان شناس و یا متخصص در این زمینه دارند و یا مربی پرورشی ؟
کدام یک می تواند به بهبود حال و روز آموزش و پرورش ایران کمک کند ؟
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سایر افراد حامی این نظریه از خود پرسش کرده اند که میزان کارآمدی نهاد پرورشی در مدارس چقدر است و اساسا حضور این مربیان چه تاثیری بر روند و فرآیند آموزش دارد اگر بپذیریم و قبول داشته باشیم که مدت هاست در نظام های آموزشی توسعه یافته دیگر آموزش از تربیت جدا نبوده ( Edcation) و فرآیندی واحد و یکپارچه است ؟
نهادی در برهه ای از زمان بنا بر مقضیاتی شکل گرفته و اکنون باید در مورد وضعیت استمرار و یا تغییر رویکرد آن بدون تعارف و تساهل تصمیم گیری شود .
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش به استناد به کدامین پژوهش و مستندات حکم می دهد که غالب مخاطبان کم حوصله و خشن از طبقه مرفه هستند ؟ آیا سایر طبقات از وضعیت موجود و عملکرد مسئولان در این بخش رضایت دارند ؟
آقای آقای باقرزاده تصور می کند که فقط و صرفا با » حرف زدن » می تواند تعارض بین نسلی را حل کند بدون آن که تغییری در پارادایم ها و جنس گفتمان ها با تاکید بر رویکرد « اقناع گری » ظهور و پدید یابد ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
اما اولا هیچ طلبه ای بدون آزمون استخدامی وارد اموزش پرورش نشده.
دوما نظام آموزش و ساختار این نوع آموزش و پرورشی کهنه و فرسوده است که اگه ادم خوش ذوقی همباشه تو بخشنامه ها و کارهای فشل و بی محتوای صرفا گزارش کاری ذوبمیشه.
ایشان هم قران مدرک دارد هم حدیث هم مهندس است هم ریاضی هم خطاط هم مسئول نمونه کانون فرهنگی هم سخنران قویتر از روحانی مسجد هم روانشناس هم خیرخواه هم فرزندانمان برای درد دل پیش ایشان می رفتند هم مسئول حلقه صالحین هم از معتمدین محله و دارای تایید صلاحیت انتخابات هم تولید کننده و هم کمک به مردم
واقعا جای تعجب داشت که برای چندمین بار دیدم کارنامه قبولی در آزمون استخدامی مربی پرورشی دارد ولی گفت جذبم نکردند
تعجب می کنم افراد نخبه ای که رتبه یک آزمون درند یا توانسته اند غیر مسلمانی را به دین اسلام علاقمند و مسلمان کنند به چه دلیل ضعیف دیده می شوند؟
هنگامی که فرزندم سوال سختی می پرسد که نمی توانم جواب دهم سراغ ایشان می فرستم
مشکل آخوند و روانشناس و مربی پرورشی نیست مشکل ندیدن سطح مطالعات این افراد و تجربه آنها و رفتار عملی آنان است