گروه گزارش/
به نظر می رسد شعار دادن و حرف های بی پشتوانه زدن در میان مدیران و مقامات آموزش و پرورش در دولت سیزدهم به یک روند و فرهنگ رایج و غالب تبدیل شده و گوشی برای شنیدن واقعیات و به تبع آن تغییر بنیادین در سیاست ها و برنامه ریزی ها مشاهده نمی شود .
در این رابطه ، پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« با معلمان كارآمد؛ دانش آموزانی در تراز انقلاب اسلامی تربيت خواهد شد .
رئیس سازمان مدارس و مراکز غیر دولتی در بازدید از مدارس غیردولتی جزیره کیش بر ويژگی های علمی، اخلاقی و عقیدتی معلم كارآمد تاكيد كرد.
احمد محمود زاده در دیدار دانش آموزان و معلمان در جزیره کیش با اشاره به توان و ظرفیت معلمان، بیان كرد: امروز همه ما باید با نگاه به اجرای سند تحول بنیادین و تعلیم و تربیت تمام ساحتی در جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان تلاش کنیم و به دنبال آن باشیم که انسانی در تراز انقلاب اسلامی و حیات طیبه تربیت کنیم و قطعا این هدف با زمينه سازي از توان و بهره گیری از دانش معلمان خوب و دارای برجستگیهای علمی، اخلاقی و عقیدتی ميسر خواهد شد و این بسترسازی تربیتی در تمام مدارس کشور باید با بهره گیری از ظرفیتهای ذینفعان آموزش و پرورش صورت پذیرد .
وي تصريح كرد: اعتقاد داریم همه مردم باید در آموزش و پرورش نقش آفرینی کنند تا با استفاده از ایدههای مختلف و متنوع مردم، حیات طیبه را محقق کنیم .
نخستین پرسش « صدای معلم » از رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی آن است که فرآیند و مکانیسم تولید و تربیت « معلم کارآمد » در نظام آموزشی ایران چگونه است ؟
آیا این مسئولان تصور می کنند « معلم کارآمد » از همین فرآیند معیوب و ناکارآمد « رتبه بندی معلمان » بیرون می آید ؟
آیا ایشان و سایر همکاران وی به بحران « نارضایتی فراگیر معلمان » اعتقادی دارند ؟
كارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در بیانیه ای اعلام کرد : ( این جا )
« نظام آموزش و پرورش ايران با نزديك به یک میلیون معلم و 14 میلیون دانشآموز، جمعيت بخش عمدهاي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند.عنصر اصلی نظام آموزش و پرورش « معلم » است و هیچ عاملی بهاندازه معلمان با انگيزه، متعهد و توانمند در تحقق غايتهاي تربيتي مؤثر نيست. آیا وزارت آموزش و پرورش اعتقاد و یا باوری به استقلال نهاد « انجمن اولیا و مربیان » به عنوان یک نهاد غیردولتی دارد ؟
بنابراين، رضايت شغلي معلمان بسيار مهم است و اين مهم نبايد از طرف سياسگذاران و مديران ارشد نظام آموزشي مورد غفلت واقع شود. زيرا، معلم ناراضی و بیانگیزه هرگز نمیتواند کیفیت آموزش را تضمین کند. با وجود اين، در سالهای اخیر فضاي نارضایتی بر جامعه معلمان کشور حاكم شده است و نشانههاي اين نارضايتي فراگير در تجمعات اعتراضي آنها در سال تحصيلي گذشته آشكار شده است و بيم آن ميرود كه اين نارضايتي به اختلال عمده در كاركرد نظام آموزش و پرورش منجر شود. صرف نظر از موجه بودن اعتراضها و تجمعات اخير معلمان، اين تحركات تا مويرگهاي بدنه آموزش و پرورش نفوذ كرده است. »
در پایان این نامه ی هشدار آمیز چنین آورده شده است :
« طرح اين مسأله را نبايد در حد اظهار ناراحتي از وضع معاش معلمان تلقي كرد بلكه طرح مسأله به مثابه هشدار جدي و فرياد نالهاي است براي آينده نظام آموزش و پرورش ايران.
مسأله اصلي اين است كه آيا نظام آموزشي با معلمان ناراضي ميتواند به مأموريت خود ادامه داده و رسالت خود را انجام دهد؟ »
رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی به صورت دقیق و مستند توضیح دهد که مردم چگونه باید در آموزش و پرورش نقش آفرینی کنند ؟
وقتی نظام آموزشی با کارکردها و رویکردهای معیوب ، غیرعلمی و ایدئولوژیک خود حداقل در چهار دهه گذشته ، « بنیان خانواده » را تخریب کرده و در همه شئون آن دخالت می کند و قائل به هیچ دیالوگی و پذیرفتن قرائت « دیگری » میان « تعلیم و تربیت رسمی » و « تعلیم و تربیت غیررسمی » نیست ؛ فرآیند مشارکت واقعی و اثربخش چگونه حاصل خواهد شد ؟
آیا شعار دادن دیگر بس نیست ؟
به عنوان نمونه ؛
آیا وزارت آموزش و پرورش اعتقاد و یا باوری به استقلال نهاد « انجمن اولیا و مربیان » به عنوان یک نهاد غیردولتی دارد ؟ ( این جا )
اگر واقعا این مقامات به خیر و منفعت عمومی ایرانیان پای بندی سیستماتیک دارند و دروغ نمی گویند ؛ اجازه دهند تا نهادهای مدنی و فرهنگی فارغ از دخالت دیگران و افراد غیرمتخصص و نابلد ، مسیر بلوغ و تکامل خود را در جهت « خیر عمومی » طی کنند . ( این جا )
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان