صدای معلم :
با عرض سلام و تشکر من به جهت برگزاری این نشست . اگر بخواهیم به عنوان یک واقعیت و با زبان طنز تلخ بگوییم می توان بر اساس بحران کرونا مدیران آموزش و پرورش را به دو دسته تقسیم کنیم :
مدیران پاسخگو و مدیران غیر پاسخگو.
آنهایی که در این مدت نشست رسانه ای برگزار کردند با پاسخ گویی در ذهن و افکار عمومی مسئولیت پذیری خودشان را نشان دادند و آنهایی که هم تعطیل کردند در کارنامه مدیریتی شان ثبت گردید .
جناب امانی
می خواهم یک تذکری داشته باشم ، این ارتباطی به پرسش بنده ندارد. در مورد انفعال شورای عالی آموزش و پرورش در غیاب وزیر در جریان رتبه بندی معلمان.
بر اساس آن چه پیش تر در این شورای عالی آموزش و پرورش تایید و تصویب شده است قرار نبوده بحث رتبه بندی معلمان با مشکلات معیشتی معلمان گره بخورد.
آقای عابدینی در این مورد می گوید :
هنوز بعد از گذشت چندین سال ، نوع نگاه ما به رتبهبندی صحیح نیست . یکی از مشکلات اساسی این است که رتبهبندی را معادل افزایش حقوق میدانیم به هیچ وجه در بحثهای کارشناسی نمیخواهیم رتبه بندی را با معیشت معلمان گره بزنیم .
اگر بُعد کارمندی را در نظر بگیریم مثل همه کارمندان دولت باید بحث معیشت فرهنگیان مورد توجه قرار بگیرد. اگر رتبهبندی را با افزایش حقوق گره بزنیم و معادل این بدانیم هر فردی در هر رتبهای قرار گرفت باید حقوقش افزایش یابد که البته باید این اتفاق بیفتد، خطای راهبردی است و رتبه بندی را از مسیر اصلی خود دور میکند .
ما نباید یک کار ارزشمند را با بحث معمولی گره بزنیم . تلاش برای افزایش حقوق راهکارهای متعددی دارد از جمله همسانسازی و حق معلمان است که حقوقشان افزایش پیدا کند و در طول تاریخ بنا به دلایلی به معلمان توجه نشده است. ما میگوییم چرا تحت عنوان رتبهبندی این اتفاق میافتد، رتبهبندی یک اتفاق خوب است که قرار است تحولی را رقم بزند و در کنار تمام مسائل مربوط به افزایش حقوق و کمیگرایی که در آموزش و پرورش وجود دارد رتبهبندی موضوعی است برای ایجاد تحول .
هدف در رتبه بندی ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت است و نیم نگاهی هم به مسائل کمی داریم؛ چرا این را مطالبه نمیکنیم که مگر معلمان کارمند نیستند ؟ چرا برای وزارت نفت، جهاد کشاورزی و... برای افزایش حقوق رتبهبندی اعمال نمیکنیم هرآنچه برای کارمندان دیگر انجام دادید برای معلمان هم باید انجام بدهید هرچند معتقدیم معلمی کارمندی نیست و راهبری آموزشی است . »
به نظر می رسد در حال حاضر فلسفه اجرای نظام رتبه بندی معلمان مانند بقیه موضوعات " لوث " شده و به دعوا و مشاجره بر سر نرخ افزایش حقوق ناشی از اجرای رتبه بندی احتمالی تنزل یافته است .
نظر من این است که شورای عالی آموزش و پرورش حافظ منافع خوبی برای مصالح و منافع آموزش و تعلیم و تربیت نبوده است .
و اما پرسش ؛
1- به نظر می رسد شان و جایگاه شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان مرجع سیاست گذاری و تعیین خط مشی در این حوزه به آیین نامه نویسی تنزل پیدا کرده است .
بعد نظارتی شورای عالی آموزش و پرورش به محاق رفته است و این شورا نقش حاشیه ای در آموزش و پرورش پیدا کرده و نقش نهادهای موازی و غیرپاسخ گو پر رنگ شده است .
چرا باید این گونه باشد ؟
2- آیا واقعا حضور 22 نفر در این شورا لازم و یا ضروری است ؟
3- زمانی اگر می خواستند از اتاق فکر آموزش و پرورش نام ببرند دو جا را نام می بردند :
شورای عالی آموزش و پرورش
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
آقای امانی
شما فکر می کنید در حال حاضر ، این شورا واقعا چنین نقشی در آموزش ایران ایفا می کند ؟
4- در نشست رسانه ای پیشین از سازمان نظام معلمی پرسش کردم .
شما گفتید که این اولویت شورای عالی آموزش و پرورش نیست .
باز تکرار می کنم مرجع ارزیاب در تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان و فرآیند رتبه بندی باید بر عهده کدام نهاد باشد ؟
آیا اساسا رتبه بندی معلمان بدون حضور چنین نهاد حرفه ای محقق خواهد شد ؟
5- شما پیش تر در 16 مهر 1400 گفته بودید :
« اصل موضوع یعنی اینکه معلمان باید گواهینامه صلاحیت حرفهای داشته باشند در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب شده و قطعیت دارد . »
رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش در 8 مرداد 1399 گفته بود :
« در پایان سال 1400، تمام معلمان مدارس غیردولتی که در کلاس حضور پیدا می کنند باید موفق به دریافت گواهینامه صلاحیت حرفهای شده باشند . »
بند 10 از ماده 6 اساسنامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تصریح می کند :
« تدوین چارچوب شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای نیروی انسانی، تعیین سازوکار احراز و صدور گواهینامه حرفه ای »
کی قرار است نظام تعلیم و تربیت ما به یک عقلانیت حرفه ای در حوزه آموزش دست یازد ؟
***
بخش اول ( این جا )
ادامه :
صدای معلم:
جلسات شما با چه تعدادی تشکیل می شوند؟
امانی:
تقریبا جلسات ما با غایبین اندکی تشکیل می شوند. یکی از بهترین رکوردها در سال گذشته شکل گرفته است که ما در جلساتمان تعداد غائبین آن فوق العاده اندک است. یعنی همه اعضا، شورای عالی را جدی می گیرند و جالب است که من به عنوان دبیر کل که الآن یک سال و اندی است که این جلسات را اداره می کنم و چون در جلسات مشابهی در جاهای دیگر هم می روم افرادی که روی صندلی شورای عالی می نشینند روی دستور صحبت می کنند ، به حاشیه ها ، به حوالی آن و به حرف های غیر کارشناسی نمی پردازند .
شاید بشود گفت که اگر یک روزی تحلیل محتوایی مذاکرات جلسات شورای عالی انجام بگیرد و مقایسه بشود با پاره ای شوراهای دیگر شما نوع ورود و خروج به مسئله ها را می توانید پیگیری کنید و ببینید که روندها چگونه طی شده است.
من شخصا از این جو حاکم بر شورای عالی در این مدتی که من حضور داشتم و از نزدیک شاهد هستم بسیار بسیار ابراز رضایت می کنم.
پاره ای از افرادی که از نهادهای دیگر می آیند وقتی که راجع به موضوعات شورای عالی سخن می گویند آن چنان با پختگی است که بعضی از اعضای درونی ما تعجب می کنند . یک دلیلش این است که پاره ای از این افراد که می آیند سابقه حضور در جلساتشان خیلی قوی ، پربار و مرتبط است. یعنی شورای عالی خیلی از آن شوراهایی نبوده که مرتب افراد داخل آن عوض بشوند نمایندگان دستگاه ها هم دیدگاه پیدا کردند و این بر بار آن افزوده است.
اما راجع به این دو مورد خاص که شما اشاره فرمودید یکی بحث رتبه بندی و دیگری بحث سازمان نظام معلمی است. عرض کنم که اولا رتبه بندی در همه جا سه تا چیز را به هم وصل می کند. یک: مسئله استانداردها ، دو: سنجش استانداردها ، سه: ارزش گذاری این استانداردها.
صدای معلم:
این بازخورد ندارد؟
امانی:
در تمام اینها وقتی شما وارد می شوید یک فرآیند داد و ستدی دارید اما اصل موضوع وقتی وارد عرصه ارزش گذاری می شوید باید مادی و معنوی را کنار همدیگر ببینید . به هر حال افراد انگیزه های جدی دارند . این موضوع امروز در کشور ما به اوضاع معیشتی جامعه گره خورده است. نمی گویم حتی اوضاع معیشتی معلمان لذا بخشی از آن که از دید بیرونی پررنگ است بخش معیشتی شده است. خیلی هم در اختیار ما نیست شاید در بخش های دیگر هم همین اتفاق می افتد . در جاهایی در کشور مثلا در صنعت در خدمات در معیشت عمومی اینها هست. « به نظر می رسد شان و جایگاه شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان مرجع سیاست گذاری و تعیین خط مشی در این حوزه به آیین نامه نویسی تنزل پیدا کرده است »
عجالتا این بخش پررنگ تر است. اما وقتی به فلسفه این کار برمی گردیم می بینیم که بحث استانداردها و سنجش استانداردها هست و حتی در مسئله مزایای مترتب بر این ها فقط مادی نباید دیده بشود و مادی هم دیده نشده است .
این که نام گذاری هایی می شود و هر یک از این نام ها چه نام هایی که پیشنهاد بعضی نمایندگان مجلس بوده و چه آنچه که در لایحه بوده و چه در طرح بوده که این لایحه در میانه کار تغییراتی هم کرد . هر کدام که بیاید یک بار ارزشی را نسبت به کار معلمینی که از درجات عالی تری در کیفیت کار برخوردار خواهند بود کار خواهد کرد.
ما معتقدیم که تقلیل رتبه بندی به افزایش حقوق از بین بردن فلسفه حاکم بر این کار است اما جدا کردن این موضوع هم از معیشت امری است که نه امکان پذیر است و نه مطلوبیت دارد. باید بین این دو تا جمع کرد و شاید یکی از مهمترین بخش ها و دشوارترینش همین است که بین این دو موضوع را طوری جمع کرد که آن بخش معیشتی هم برانگیزانندگی کافی را داشته باشد و هم این که این بخش به گونه ای نشود که بین کف و سقفش آن قدر فاصله کم بشود که وقتی وارد این دوره شدیم و وارد این رتبه شدیم اینها که دیگر بالاتر رفتند دیگر نمی ارزد که این کار را بکنیم. من یادم است از گروه کارشناسی که در این موردکار کرده بودند پرسیدم که شما چه حدود تفاوت را اینجا بین این کف و سقف قائل شدید. پیشنهاد آنها این بود که باید حدود چهل درصد دریافتی تفاوت باشد تا این برانگیزانندگی به وجود بیاید.
ما نمی دانیم که عدد و رقم ها بر این اساس بودجه چگونه خواهد بود اما معتقدیم که آن روزی رتبه بندی در کشور شکل خواهد گرفت که استانداردهای معلمین مان را بتوانیم به خوبی عرضه کنیم . کارهای خیلی خوبی در این زمینه انجام شده و بخشی از آن هم چاپ شده است. در زیر نظام منابع انسانی و تربیت معلم ها به آن استانداردها اشاره شده است. نظام سنجش هم به وجود بیآید و آن نظام ارزش گذاری روی این کار هم ایجاد شود. یک دوره گذاری را این طی خواهد کرد . من نمی دانم این دوره گزاره ها با توجه به تنوع معلمی که در این سیستم است چقدر طول خواهد کشید اما هر چه که باشد آغازش به جامعه معلمین یک پیام روشن خواهد داد و آن این است که معلمینی که در جهت ارتقای سطح خود بکوشند این سعی و تلاش آنها مشمول مورد توجه خواهد بود.
یک نکته هم راجع به سازمان نظام معلمی است .
صدای معلم:
نزدیک ده سال است که این رتبه بندی در جریان است . الآن هم بعد از مدتی رفته به مجلس. منظور اصلی لوث شدن رتبه بندی معلمان است . بعدها طوری نشود که کسی توجهی نکند و دوباره بگویند این هم مانند قبلی ها است .
امانی:
تا جایی که من دارم کار را دنبال می کنم و رئوس اخبار این بخش را همه دوستان ما دارند دنبال می کنند تصورم بر این است که این نوع کارها پله های متعددی را باید بپیماید تا هم کار پخته شود. و هم اجرا . ما نباید این پله را آنقدر بلند کنیم که هیچ کس از پس پیمودن آن برنیاید . مهم این است که در این زمینه ها اقدام اولیه شروع شود ولو این که بگوییم ده درصد معلمان را داریم برایشان کار انجام می دهیم.
من با استراتژی های اجرایی تدریجی در کشور بسیار بسیار موافق ترم تا این که کار بسیار تعجیلی باشد . این قدمی که مجلس دارد برمی دارد برای تسریع این کار و برای تامین منابع. واقعیتش این است که جنس کار مجلس از اینی که برای نظام تکلیف ایجاد کند که منابع کافی برای این اجرا را فراهم کنند. این را اقدام مثبتی در این امر می بینم . این کاری که در حدود شش سال پیشینه دارد امروز دارد وارد عرصه عملیاتی می شود.
این تصمیم، تصمیم بزرگی است هم به لحاظ بار اجرایی هم به لحاظ بار مالی و این اقدام ، اقدام ستوده ای است.
اجازه دهید سازمان نظام معلمی را بعدا توضیح می دهم .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
تاسیس سازمان نظام معلمی بازوی اجرایی نظارتی رتبه بندی عادلانه خواهد بود