گروه گزارش/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین خبری بسیار کوتاه را در مورد سخنان مدیر کل در مورد « گروه های آموزشی » منتشر کرده است . ( این جا )
این پرتال می نویسد :
« گروه های آموزشی یکی از مهمترین ارکان آموزش و پرورش است / کسی باید در گروه های آموزشی حضور داشته باشد که دارای قدرت مرجعیت باشد
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی؛ جلسه کیفیت بخشی گروه های آموزشی و بررسی محتوا با حضور مدیرکل آموزش و پرورش ، رئیس دانشگاه فرهنگیان ، نماینده مدیران مدارس ، نماینده مجمع خیرین مدرسه ساز و تعدادی از کارشناسان و سرگروه های آموزشی در سالن جلسات اداره کل آموزش و پرورش برگزار شد.
طی این جلسه هر کدام از حاضرین نظرات و پیشنهادهای خود را در خصوص کیفیت بخشی گروه های آموزشی و بررسی محتوا ارائه می نمایند.
ضرورت تعامل بیشتر گروه های آموزشی و دانشگاه فرهنگیان، بهره گیری از ظرفیت سرگروه های آموزشی در برنامه ریزی ها و تولید محتواهای آموزشی، فعال سازی پژوهش سراهای دانش آموزی، تجلیل از فرهنگیان فعال در عرصه تحقیق و پژوهش، توجه به هنرستان ها و رشته های فنی و حرفه ای از جمله نکات مطرح شده در این جلسه بود. »
« صدای معلم » در ارتباط با گروه های آموزشی و کارکرد این مجموعه در آموزش و پرورش گزارش های متعددی را منتشر کرده اما به نظر می رسد مسئولان و مدیران آموزش و پرورش پاسخی بر این نقدها ندارند .
نخستین پرسش « صدای معلم » از مدیر کل آموزش و پرورش استان قزوین و سایر مدیران آن است که تا چه میزان در جهت تحقق و پیاده سازی مفاد « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » موفق بوده اند ؟ ( این جا )
چرا محتوای این آیین نامه به نحو مناسب و کامل به اطلاع معلمان نمی رسد ؟ مطابق آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی یکی از وظایف مهم این گروه های تخصصی راهبری حرفه ای معلمان و نظارت بر عملکرد آنان، با تاکید بر نظارت بالینی است .
آیا مکانیسم انتخاب " سر گروه ها " بر اساس آیین نامه مربوطه است و یا آن که مدیر اداره هر کسی را خود مصلحت بداند به این سمت منصوب می کند ؟
پرسش این است که گروه های آموزشی تا چه حد در ارتقای کیفیت آموزش و پرورش و توسعه مستمر شایستگی های حرفه ای معلمان اثربخش بوده و کارایی داشته اند ؟
واقعا تا چه میزان گروه های آموزشی در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری ها به بازی گرفته می شوند ؟
چندی پیش " مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش "دستور العملی را با موضوع برنامه سنجش صلاحیت و توسعه شایستگی های حرفهای منابع انسانی صادر کرد .
« صدای معلم » در ارتباط با این مساله در گزارشی با عنوان « آیا در مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش چیزی به نام " برنامه " پیش بینی شده است ؟! » نوشت :( این جا )
« به نظر می رسد هدف این دستورالعمل سنجش صلاحیت و توسعه شایستگی های حرفهای منابع انسانی در جهت اجرای نظام رتبه بندی معلمان باشد .
« صدای معلم » چند پرسش را از این مرکز مطرح می کند :
نخست پرسش این رسانه آن است زمانی که گروه های آموزشی در هر منطقه و استان حضور دارند ، شناسایی " نیروهای ارزیاب " و صرف این همه نیرو و زمان با چه اهدافی صورت می گیرد ؟
آیا وزارت آموزش و پرورش به گروه های آموزشی خود که در حال حاضر بر خلاف آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی ( این جا ) ، سرگروه های آموزشی توسط روسای ادارات منصوب می شوند اعتمادی ندارد ؟
این موازی کاری ها و دوباره کاری ها که سرانجامی جز اتلاف منابع و دلسردی منابع انسانی ندارد تا کجا و چه زمانی باید ادامه پیدا کند ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا با گرفتن یک آزمون که روایی و اعتبار آن مورد پرسش و ابهام است می توان به این مهم دست یازید ؟
آزمونی که تاکنون هیچ مرکز و مرجع پژوهشی و علمی آن را تایید نکرده و قرینه ای نیز در نظام های آموزشی موفق و توسعه یافته ندارد .
بارها در این رسانه گفته و متذکر شده ایم که عملکرد یک معلم در حوزه صلاحیت های حرفه ای باید در کلاس درس و توسط متخصصان مربوط مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد .
از آزمون های فست فودی و بخشنامه های دستوری ، معلم حرفه ای بیرون نمی آید .
آیا مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات تاکنون در مورد سیاست های خود در زمینه جذب و تربیت نیرو اندیشیده است ؟ »
این در حالی است که مطابق آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی یکی از وظایف مهم این گروه های تخصصی راهبری حرفه ای معلمان و نظارت بر عملکرد آنان، با تاکید بر نظارت بالینی است .
چرا معلمانی که خود مسئولیت گروه های آموزشی را بر عهده دارند در برابر این " وضعیت " سکوت "کرده اند ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان