پارکی که یک بنای چهارصد ساله را رو به ویرانی برد
علیرضا جعفری زند، باستان شناس و کارشناس دادگستری در رشته ابنیه و آثار تاریخی شرایط عمارت هشت بهشت را هم از این جهت که بدون حفاظ در پارک قرار گرفته و هم اینکه آبیاری موجب نفوذ آب به زیر پیها شده است نامطلوب دانست و به ایرنا گفت: در دهه شصت عجولانه دیوارها برداشته و این مکان تبدیل به پارکی شد که یک اثر تاریخی چهارصد ساله را رو به ویرانی برده است.
وی نفوذ آب به زیر پیهای هشت بهشت را بزرگترین آسیب پارک به این بنای تاریخی خواند و علاوه بر این افزود: بارها دیده ام افرادی که برای تفریح نشسته اند و سماور کنار دیوار کاخ هشت بهشت گذاشته اند یا اینکه ته سیگار پرت می کنند توی ایوانها و این برای هشت بهشت خطر ایجاد می کند. این اوضاع نابه سامان روز به روز شدیدتر هم می شود و بنابراین وضعیت هشت بهشت نیاز به یک تجدید نظر دارد.
جعفری زند گریزی به برداشتن دیوارهای باغ در دهه شصت زد؛ زمانی که خانههای ساخته شده بر روی زمینهای باغ بلبل از سوی شهرداری برای ساختن پارک تملک شد و گفت: عرصه باغ بلبل در زمان ظل السلطان فروخته و تبدیل به منازل مسکونی شد. بعد از انقلاب اما این خانه ها تملک و تبدیل به پارک شد. سردر قاجاری این باغ اما در سال ۶۳ شبانه تخریب شد و اواخر دهه شصت هم به این فکر افتادند که دیوارهایش را بردارند و زمین خانه هایی که تملک شده بود را به باغ هشت بهشت بیافزایند.
جعفری زند اشاره ای هم به کاوش هیات ایتالیایی در ضلع شرقی باغ کرد که ضمن آن بخش زیادی از فندانسیون ( پیها) بناهای وابسته به کاخ هشت بهشت به دست آمد و اما همین مکان کاوش شده عاقبت گودبرداری و تبدیل به توقفگاه شد.
وی معتقد است هشت بهشت امروز در معرض خطر تخریب شدید است و گفت: کاخ هشت بهشت بسیار شکننده است.فضای اطراف هشت بهشت تا فاصله ای باید محصور شود و این موضوع باید در اولویت قرار گیرد.
جعفری زند یادآور شد: بنای هشت بهشت باید به طور کامل و به لحاظ آسیبهای فنی که در طول زمان به آن وارد شده است معاینه شود؛ ضمن اینکه باید گفت کاشی های لرزان پشت بغل ها هم در حال فرو ریختن است.
هشت بهشت هنوز جای کار دارد
بهشاد حسینی ناظر طرح های مرمت تزئینات اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان درباره وضعیت کاخ هشت بهشت در پارک رجایی به ایرنا گفت: آسیب هایی که به این بنا وارد می شود از چند جنبه قابل بررسی است؛ اما اینکه در اطراف این بنا والیبال بازی می کنند و بارها در این کاخ و طبقات بالای آن توپ پیدا می شود؛ این به فرهنگ مردم بر می گردد.
وی معتقد است که هر چیزی را نمی توان در قفس کرد و باید فرهنگ سازی درستی در خصوص پاسداشت میراث فرهنگی انجام شود.
حسینی در ادامه افزود: آسیب دیگر قرارگیری کاخ در فضای سبزی است که چمنکاری و آبیاری می شود. چمن پوشش گیاهی متناسبی با ذات بناهای تاریخی نیست. به طور عموم در بناهای تاریخی باغچههایی که چمن کاری می شوند و نیاز به آبیاری زیاد دارند باید با درختچههای سازگار با اقلیم که نیاز به آبیاری زیاد هم ندارند جایگزین کرد.
از نگاه حسینی ذات بنای هشت بهشت با معماری و ساختمان باز موجب می شود ذرات معلق آلودگی هوا به راحتی بر روی تزئینات بنا انباشته شود و با اجزای رنگها و تزئینات واکنش شیمایی دهد. با این وجود اما وی این اتفاق را با توجه به معماری باز بنای هشت بهشت و آلودگی فضای شهری اجتناب ناپذیر دانست.
ناظر طرح های مرمت تزئینات اداره کل میراث فرهنگی اصفهان با اشاره به مرمت تزئینات بنای هشت بهشت در تابستان سال گذشته گفت: سعی شده است که روند سرعت آسیب ها کم و محدود شود ولی هنوز هم جای کار زیاد دارد.
وی معتقد است که باید برای نظر دادن در خصوص وضعیت کاخ هشت بهشت، آزمون و مطالعه کرد چرا که بدون این مطالعات شاید نظر دادن با واقعیت فاصله داشته باشد. به هر روی نظر وی این است که خطر فضای سبز پارکی که لازمه اش آبیاری دایمی است برای بنای هشت بهشت جدی است. پیشنهاد این کارشناس دراینباره عوض کردن پوشش گیاهی این محدوده و محصور کردن به نحوی است که آسیب منظری برای هشت بهشت نداشته باشد.
هشت بهشت یکی از زیباترین کاخ های صفوی در اصفهان است. این عمارت در میان باغ بلبل، یکی از باغهای چهارباغ قرار داشته که اکنون تنها عنصر به جا مانده از این باغ ایرانی، کوشک هشت بهشت است. عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی شامل زمین، آب، گیاه و بنا است و برخلاف باغ های غربی که بر مبنای حرکت و گذر افراد طراحی می شوند، باغ ایرانی برای سکون و استراحت طراحی شده و از این رو بنا از عناصر بارز باغ ایرانی به شمار می آید. اکنون این بنای با ابهت در میان پارکی به نام پارک شهید رجایی قرار گرفته است که به گفته کارشناسان آن را در معرض آسیب های جدی قرار داده است.
استان اصفهان به عنوان قطب گردشگری کشور دارای ۱۰۷ شهر و یک هزار و ۹۳۴ روستاست؛ بیش از ۲۲ هزار بنا و اثر تاریخی در این استان شناسایی شده و یک هزار و ۸۵۰ مورد آن به ثبت ملی و چهار اثر آن به نامهای میدان امام (نقش جهان)، کاخ چهلستون، باغ فین کاشان و مسجد جامع به ثبت جهانی رسیده است.
در شب چهارشنبه سوری پایان سال 1399 چند نوجوان اهل اصفهان با پرتاپ ترقه یکی به ساختمان کاخ هشت بهشت و دیگری به بدن بی جان سی و سه پل جوش و خروش درونی خود را تخلیه کردند. هرچند در پس اعتراض کنشگران اجتماعی به حراست و بخش حفاظت میراث فرهنگی در همان ساعات اولیه دو نفر از این نوجوانان دستگیر شدند و بقیه هم متواری هستند ولی در نظر عامه مردم که با وجود ترس از صحبت کردن در این رابطه با حفظ نامشان در مصاحبه شرکت کردند ، در نظر زن میانسالی که به گفته ی خودش هر دو هفته یکبار به یکی از آثار تاریخی اطراف محل زندگی اش سر می زند این جوگیر شدن توجیه مناسبی ندارد، خواستار مجازات برای این افراد شدند. او می گوید دلیل این خواسته از اتفاقات چند سال اخیر گروه های تندرو در استان اصفهان نشأت می گیرد که به بهانه های مختلف ابنیه تاریخی و تابلوهای شهر را بنا بر سلیقه های سیاسی تخریب و از بین برده اند.
متأسفانه از سوی مراجع ذی صلاح نیز اقدام مؤثری صورت نگرفته است. ایشان جو گیر شدن را اصلا قبول نداشتند و این رفتار را حاصل برنامه ریزی خانواده در تربیت نامناسب و هم چنین دوستان این نوجوانان توصیف کردند. خودم و خانواده و فرزندانم هر ساله ایام نوروز تمام آثار تاریخی اصفهان را می بینیم و بعد اگر لازم شد مسافرت می رویم. اگر خطایی از کسی در باب آسیب زدن به آثار شهرم ببینم حتما تذکرمی دهم. این کار را فرزندانم هم یاد گرفته اند.
همراه ایشان نیز ادامه دادند که در سنوات گذشته افرادی بالغ تر از لحاظ سنی و سرکش و سرخود بر حسب افکار و عقاید حزبی و سیاسی دست به این کارها زده اند. این بار از سنین پایین تر این حرکت صورت گرفت تا به پای بچه بودنشان بنویسند و مردم کمتر خشمگین باشند. البته به هدفشان در هر صورت رسیده اند. پسر من عمران خوانده است . برای ادامه تحصیلات به کشور ایتالیا رفت. آنجا خانه ای را که نیاز به بازسازی داشت را به وی و دو نفر دیگر که معماری و سازه خوانده بودند سپردند که هم در آن در طول تحصیل زندگی کنند و هم به عنوان یک پروژه آن را به بهترین نحو بازسازی کنند. عکس های آن خانه را قبل و بعد بازسازی دیده ام. این بها دادن به جوانان است یا کاری که ما انجام می دهیم؟
معلمی بازنشسته را دیدم که ضمن ابراز نگرانی برای آموزش و پرورش و آینده ی تعلیم و تربیت گفت: آموزش صحیح در زمینه ی آثار تاریخی و حفظ میراث فرهنگی و رعایت حقوقی که هر کدام از شهروندان برای سلامت جامعه باید بدانند از ضروری ترین مسائل آموزشی ست. زمانی به این فکر نمی شد که یادگیری تکنولوژی و آموزش فضای مجازی و سواد رسانه ای لازم باشد ولی الان بسیار اهمیت دارد. هر دانش آموز یک گوشی دارد. از این ظرفیت باید بهینه استفاده کرد.
پرسیدم شما که خود دبیر بوده اید و با قشر نوجوان هم سرو کار داشتید نسبت به این مسئله واکنشی انجام داده اید؟
دخترم برای این کار همه ی دستگاه ها باید به آموزش و پرورش علاوه بر تذکر و ارسال بخشنامه های متفاوت و بی فایده کمک رسانی کنند. شهرداری خود با دادن مجوز ساخت و سازهای بی رویه حتی در حدود آثار تاریخی که چشم باز کنی می بینی و در همین خیابان چهارباغ مشهود است ، به آثار تاریخی آسیب می زند. جایی برای فرهنگ سازی نمی گذارد. میراث فرهنگی که به جای اشاعه ی ذوق و هنر در میان نوجوانان و جوانان بودجه هایش خرج مصارف و فعالیت های بیهوده می شود. اگر با مدیریت درست صنعت توریسم و گردشگری را توسعه می دادند، از همین نوجوانان و جوانان مستعد قبل از ورود به دانشگاه و بازار کار می توانستند کمک بگیرند. تنها کاری که کرده اند بستن و زنجیر کردن و چفت و قفل زدن به بناهای تاریخی ست.
وقتی نهادهای دیگر به جای رونق دید و بازدید و معرفی فرهنگ و سنت های صحیح دیرینه ما از پلی مانند سی و سه پل برای ورود مردم به بهشت و جهنم اجباری استفاده کرده اند و این مکان تاریخی و تفریحی را به دفتر امر به معروف و نهی از منکر تبدیل کرده اند، خاطره ی خوشی برای نوجوانان نمی ماند. با این همه مشکل چگونه می توان اعتماد سازی کرد و به جای محافظ آثار ، مهاجم تحویل جامعه نداد. همه مفاخر ایران و جهان از اصفهان به نیکی یاد کرده اند ولی تأسف بار است که اکنون در اخبار روز دنیا این خبرهای از حفظ آثار تاریخی و تخریب آن توسط نوجوانان و نسل جدید به گوش و چشم همگان برسد.
خودتان برای تغییر این روند در آموزش و پرورش چه کردید؟
در زمانی که من سر کلاس بودم روی گفت و گوی تاریخ و جغرافیای ایران با دانش آموزان زیاد صحبت می کردم. هرچند مخالفت های زیادی با من می شد ولی دوست داشتم بچه ها با فرهنگ و تمدن آشنا باشند. علاقه هم نشان می دادند. ولی افسوس می خورم که نوجوانان امروز احساسی در قبال این تمدن دیرینه ندارند. این شکست در آموزش و فرهنگ دامن همه را خواهد گرفت . رقص و پایکوبی کردن برای این اتفاق عاقبت نیکی ندارد.
دختر جوان دانشجو که اهل این شهر نیست می گوید: پل های اصفهان در سال های اخیر بسیار آسیب دیده اند. سی و سه پل یکی از این پل هاست .آنقدر بر تنش درد نوشتند که دردمند شد. اگر شناسنامه اش در دفتر اسناد یونسکو به ثبت نمی رسید زودتر از این حرف ها صافش می کردند تا خیال خیلی از منزجران هنر و معماری و تاریخ و هویت ایران راحت شود. « حوصله حرص و جوش خوردن برای چهارتا تیر و تخته و سنگ را ندارم! »
کارمندی می گوید در خبرها خواندم در حال حاضر تنها حرکتی که انجام شد ، پاک کردن جای کبودی ها از بدنه ی ساختمان کاخ و پل بوده است. همواره بحث دیوار کشیدن و جدا کردن مردم از فرهنگ و تمدنشان مورد توجه بوده است و در پس این اتفاق ، اصرار بر این کار جدی تر شده است. دیوار کشیدن دور اماکن تاریخی باعث می شود ، اشیاء و وسایل گرانبهایش خرده خرده به تاراج بروند و بدتر از این فرو بریزد .
مردی میانسال با لهجه ی اصفهانی می گوید: نام مکان ها را راحت بدون توجه به زحمت سازنده اش تغییر نام داده اند اگر اسم این پل ها و همین کاخ هم تغییر کرده بود ، شاید بیشتر از آنان حفاظت می شد.
خانم جوانی که دو فرزندش نیز همراهش بودند که از وجود فضای مجازی و در جریان قرار گرفتن اتفاقات احساس خرسندی می کرد گفت: مردم اصفهان آثار شهرشان را دوست دارند ولی مشکلات اقتصادی، بیماری، فقر فرهنگی و اجتماعی باعث شده نتوانند در این موارد حضور پر رنگی از خود نشان دهند. با وضعی که داریم سکوت هم بیش تر خواهد شد دلیلش را شما که خبرنگار هستید از مسئولین بپرسید حتما به شما می گویند.
از این مادر پرسیدم به نظر شما آیا فضای مجازی و منزوی شدن بچه ها بعد از تعطیلی مدارس می تواند موجب شده باشد که این نوجوانان خواسته باشند به این طریق بیشتر شناخته شوند؟
گفتند: بچه های من هم در خانه بودند و مجازی درس خواندند ولی عقده ای بار نیامدند و به چنین کاری هم دست نمی زنند. در ضمن شما فکر می کنید خانواده ها می توانند نوجوانان را در خانه نگه دارند؟ خودتان در همین پارک ببینید . آن ها مدرسه نمی روند ولی در خانه هم نمی مانند. البته خانواده ها در تربیت فرزندان خود نقش زیادی دارند . خانواده ای که در خانه ی خود به ساختمان محل زندگی اش توجه ندارد و آن را کثیف و خدشه دار می کند نمی توانیم انتظار داشته باشیم که فرزندانشان در بیرون از خانه به محیط عمومی و وسایلی که عمومی هستند آسیبی نزنند.
خانمی بازنشسته که در حال خواندن کتاب بود در پاسخ این سؤال گفت: دخترم تحقیق کن متوجه می شوی که این بچه ها سرخود این کار را نکردند. هر چند نادانند ولی تا کسی از آنان این کار را نخواسته باشد انجام نمی دادند. دیوار برای ترقه زدن زیاد بود.
با مردم در اطراف کاخ بیشتر صحبت کردم. دلیل سکوتشان را در برابر این قبیل اتفاقات جویا شدم.
زن میانسالی که حداقل دو دوره از تاریخ را دیده است می گوید: خانواده های این شهر نسبت به عظیم ترین آثار تاریخی که ریشه در گذشته و هویت ملی ما دارد، بی توجه اند و تنها حفاظت و نظارت را به مسئولین سپرده اند. هر چند در فضای مجازی و بالاخص در اینستاگرام در پس انتشار فیلمی که خود این نوجوانان در زمان انجام این حرکت ناپسند گرفته بودند ، واکنش نشان داده اند، لیکن در برابر خاطیان اقدام ارزشمندی که منجر به ترک رفتار شود انجام نمی دهند. دوستشان نمونه هایی از دقت و توجه مأموران میراث فرهنگی در برخی استان ها مانند تبریز آورده و از نحوه ی نگهداری مکانی چون خانه ی پروین اعتصامی صحبت کردند ولی باز جای سؤال برای آن ها و من باقی ماند که چرا در استان اصفهان ، شهروندان اصفهانی همتی اجتماعی برای حفظ بیشترین آثار تاریخی کشور در خود احساس نمی کنند؟ چرا باید این نوجوانان دو اثر ملی و ثبت شده در آثار بین المللی را مورد هدف بازی احمقانه خود قرار دهند؟
از مردی جوان پرسیدم چرا در برابر این اتفاق حتی خود شما سکوت کرده اید؟
گفت: سکوت نکردم. در فضای مجازی این حرکت را سرکوب کردم. برای همه خانواده و دوستان مطلب را ارسال کردم تا مطلع شوند و آنان هم نشر دهند . اگر جمع شویم و در خیابان ها سر و صدا کنیم ، اراذل و اوباش را بیشتر برای از بین بردن آثار تاریخی تحریک می کنیم. تجمعات بیشتر به نفع افراد سودجو است. مثل این نوجوانان می زنند و متواری می شوند . بعد هم مانند همیشه گم می شوند . فقط خسارت هایش به تن شهر زار می زند.
کمی دورتر از کاخ از دختر دانش آموزی در مقطع متوسطه به نام مریم از علاقه به هنر و ارزش به آثار هنری پرسیدم.
گفت: وقتی خیلی ها به هنر و هنرآفرینان علاقه ندارند و حالا که مجازی هم هستیم عملا این درس حذف شده است و به جای آن فقط دروس اصلی و حفظی را می خوانیم ، به مرور زمان بی تفاوتی هم آموزش داده می شود.
پرسیدم مگر شما در طول سال تحصیلی درس هنر را نداشتید؟
گفت: تا قبل از آموزش مجازی چرا ولی از پارسال تا الان نه. برای رفع تکلیف می گویند یک نقاشی بکشید. هدفمند نیست. من خودم از کودکی کلاس نقاشی با آبرنگ می روم و حتی خواستم به دوستانم آموزش دهم ولی زمان آموزش برای درس های دیگر هم کم است. معلم ها قبول نمی کنند.
پرسیدم به نظرت خود شما چه کاری برای حفظ آثار تاریخی می توانی انجام دهی ؟ یا بهتر بپرسم چه کرده ای؟
مریم: به نظرم وقتی در دوران مدرسه حداقل برای ما که دانش آموزان این شهر هستیم، دوره های بازدید از آثار تاریخی بیشتر شود و در درس هایی مثل هنر، نقاشی هایی در فضای باز و جلوی همین آثار تاریخی را از بچه ها بخواهیم نسبت به آنچه که می بینند بکشند، بیشتر برایشان جذاب است تا اینکه بگویند در خانه با کمک بزرگتر های خود نقاشی یک اثر تاریخی را بکشید. مادرم مرا کنار برخی آثار تاریخی می بُرد و ساعت ها می نشست تا من با هر چیزی دوست دارم تصویرش را نقاشی بکشم و همین در علاقه مندی من به هنر تأثیر داشت. البته خودم هم علاقه مند بودم و پدر و مادرم استعدادم را تقویت کردند.
هم سن و سال های شما چقدر می توانند به حفظ آثار تاریخی کمک کنند؟
همین که ظرافت این هنر را بشناسند و بدانند که چقدر ساختش زحمت دارد شاید در خراب نکردنش حرکت ناشایستی نکنند.
چقدر کتاب های تاریخی می خوانی؟
مریم: من کتاب زیاد می خوانم. تاریخ هم جزوشان هست.
از دختر جوانی که فارغ التحصیل شیمی بود پرسیدم به نظر شما سکوت کردن در برابر این اتفاق چه عواقبی می تواند داشته باشد؟
گفت: برای این امر مهم همه باید دفاع کنند. ولی من نمی توانم و راستش نمی دانم چکار کنم. ایده ای برای شکستن سکوت ندارم. من امیدی به آینده ندارم. فکر می کنم خیلی ها هم ندارند. برای همین سکوت می کنند.
چقدر کتاب های تاریخی می خوانی؟
کتاب نمی خوانم بیشتر در سایت ها مطالعه می کنم. ولی تاریخ را دوست دارم.
با نوجوانان در کنار کاخ هشت بهشت و سی و سه پل نیز صحبت کردم. در حالی که بیشترشان ماسک هم به صورت نداشتند، رفتار نوجوانان خاطی را نهی کردند و کنترل داشتن در برابر هیجان ها را لازم دانستند ولی به این نکته هم اشاره کردند که اگر خودشان هم در جایگاه آنان قرار گیرند و جو گیر شوند همین کار را ممکن است انجام دهند. از ایشان پرسیدم چقدر پابرجا ماندن این بناها برایتان اهمیت دارد؟ ناراحت کننده است که می گفتند وقتی آینده ای برای ما نیست، بود و نبود این آثار چه فایده ای دارد!
بهنام : حوصله حرص و جوش خوردن برای چهارتا تیر و تخته و سنگ را ندارم!
علیرضا : هر چند دلم نمی خواهد این بناها تخریب شوند ولی اگر من حداقل روی آن چیزی ننویسم، یکی دیگر می نویسد. برای خیلی ها مهم نیست.
پرسیدم چرا تلاش نمی کنید تا مانند بسیاری از نوجوانان هم سن و سالتان در دنیا کاری بزرگ برای شهر خودتان انجام دهید؟
همه خندیدند !
ادامه دارد
گزارشگر : نرگس کارگری
نظرات بینندگان
کوه صفه اصفهان این روزها میزبان بسیاری از گردشگران است تا از طبیعت آن لذت ببرند. اما عده ای بدون رعایت پروتکل های بهداشتی یا با آتش زدن مراتع و فضاهای سبز آن جان خود و طبیعت صفه را به خطر می اندازند.
سلام و عرض ادب
تلاشی که در فرهنگ سازی در اصفهان صورت گرفته است در حد ابتدایی هم نیست. هرچند کمیته ی شهروندی سعی داشت در ابتدای شروع کارش ریزه کاری های خوبی را داشته باشد ولی کم کم خلاقیت ها به کف نشست و بیشتر بر مدار دستورات چرخید تا واقعیات!
امان از سرنخ ها