گروه گزارش/
هنوز هیچ مرجع و مقام مسئولی در مورد گزارش های صدای معلم در مورد باشگاه فرهنگیان تهران پاسخی نداده است . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) .
روز جمعه 13 دی 1398 ساعت 30 / 7 صبح .
انگار تنش و اصطکاک در این مجموعه تمامی ندارد .
چندی پیش معلمان به افزایش 100 درصدی بهای بلیت در این مجموعه فرهنگی اعتراض کردند اما نه تنها وضعیت تغییر چندانی نکرد بلکه فقط اجازه داده شد که سانس به همان وضعیت قبلی ابقا شود !
امام وردی معاون پرورشی و فرهنگی اداره آموزش و پرورش منطقه 5 تهران به « صدای معلم » می گوید که در منطقه 5 مجموعه استخر و سونا با قیمت 4000 تومان به فرهنگیان ارائه می شود و این رقم جایگاه قانونی ندارد .
نگهبان باشگاه فرهنگیان تهران در را به روی اتومبیل های معلمان بسته و خود در داخل اتاقک با خیالی راحت نشسته و تلویزیون تماشا می کند .
از او دلیل این وضعیت را می پرسی .
ایشان هم با با حالتی طلبکارانه و غیرفرهنگی می گوید که مراسم هست .
از او ساعت برگزاری مراسم را سوال می کنی .
با بی میلی پاسخ می دهد ساعت 11 .
به او می گویی چرا از الان در را بسته ای ؟
پاسخ روشنی نمی دهد اما تاکید می کند که برخی از معلمان از این جا به عنوان پارکینگ اتومبیل خود استفاده می کنند و محوطه را اشغال می کنند .
از او می پرسیم این موضوع چه ارتباطی با سایرین دارد و چرا باید به همه تعمیم داده شود ضمن آن که شما می توانید در اطلاعیه ای این وضعیت را در همان ورودی به استفاده کنندگان از مجموعه اطلاع رسانی کنید .
اگر کسی توجهی ندارد بعد برخورد کنید .
پاسخی ندارد .
به ناچار اتومبیل را بیرون پارک می کنیم و بر می گردیم .
در کمال تعجب می بینیم که در باز است !
از نگهبان علت این تصمیم ناگهانی را می پرسیم می گوید که دستور مدیریت مجموعه باشگاه فرهنگیان بوده است . هر چند این نخستین بار نیست که چنین مسائلی تکرار می شود .
جر و بحث بالا می گیرد و آن نگهبان پاسخ می دهد که اصلا نمی خو اهم تو را به مجموعه راه دهم . برو و هر کاری می خواهی بکن !
بارها در خانه های معلم و مراکز اسکان فرهنگیان این گونه برخوردهای " تحقیر آمیز " مشاهده شده است اما به نظر می رسد که اراده ای برای تصحیح رفتارها و سالم سازی فرهنگ سازمانی از سوی مسئولان دیده نمی شود .
در راستای سیاست " برون سپاری " بارها اتفاق افتاده است که این مراکز رفاهی و یا امکانات آن را از معلمان دریغ کرده اند در حالی که فلسفه وجودی این گونه مکان ها باید در راستای " رفاه معلم " باشد اما کم تر گوش شنوایی در مسئولان برای شنیدن و تصحیح خطاها یافت می شود .
برخی از معلمان هم در این میان فقط نقش " تماشاچی " را ایفا می کنند .
برخی دیگر بدون آن که اساسا در جریان ماوقع ماجرا باشند و در مورد پرسش ها و وضعیت اتفاق افتاده کمی " تفکر " و " تامل " کنند ؛ سعی می کنند آن را با صلواتی پایان دهند .
عده ی دیگری نیز سعی می کنند با استناد به همان حکایت قدیمی ملا نصرالدین که سعی می کند همه را راضی نگه دارد منش کدخدامنشی را پیشه خود کنند .
حال پرسش این است زمانی که در داخل چنین مجموعه هایی که فلسفه تاسیس و راه اندازی آن ها برای " رفاه معلم " بوده است جایگاه معلم به حاشیه می رود و نادیده گرفته می شود و حتی یک نگهبان و یا دربان برای خود " قانون " صادر کرده و اجرا می کند و سایر همکاران چنین برخوردهایی را در پیش می گیرند ؛ چه انتظاری باید خارج از این مجموعه و از " جامعه " داشت ؟
آیا این توقعی منطقی و عقلانی است ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
را به نگهبان یا آبدارچی یک سازمان و یا واحد اداری می دهد.
در ساختمان گروه های آموزشی ، کاغذ و یا حتی
اطلاعاتی لازم داشتیم آبدارچی که چندین مدیر
رد کرده بود ، جواب می داد. و می گفت :
اونها تازه کارند نمی دانند از من بپرسید. کار را هم
انجام می داد.
مدیران نالایق به آبدارچی و نگهبان لایق محتاجند. که زیرک و باهوش باشد اما مدیر نباشد.
پاسخی دقیق و مستدل و البته و صد البته مطابق با اخرین متدهای مدیریت در مملکت که صدر تا ذیل نظام به ان دچار هستند.ایرادی ندارد.مدیریت کوتوله ای یعنی همین.فدای احساس ریاستش بشویم که دستاورد چهل ساله نظام و ابروی انرا یکجا میشوید و میبرد!