گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ یکشنبه 13 مرداد 1398 سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در سلسله نشست های " بزم اندیشه " میزبان دکتر عادل پیغامی استاد دانشگاه امام جعفر صادق ( ع ) با موضوع " کالبد شکافی سند 2030 " بود .
این استاد دانشگاه با 15 دقیقه تاخیر در نشست حضور پیدا کرد و بابت تاخیر خویش از حاضران عذرخواهی نکرد .
کارشناس علمی نشست دکتر سوزنچی ایشان را چنین معرفی کرد :
" دکتر عادل پیغامی چند سالی است که در حوزه اقتصاد با این جا همکاری دارند .آقای دکتر پیغامی دکترای علوم اقتصادی دارند ، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق هستند ، عضو برخی انجمن های بین المللی از جمله انجمن بین المللی مدرسان اقتصاد گیت ، انجمن بین المللی اقتصاددانان هترودوکس ، ایشان مدتی معاون آموزشی دانشکده اقتصاد امام صادق بودند الان هم معاون پژوهش آن دانشگاه هستند ، در زمینه های بین المللی فعالیت های بین المللی دارند .گفتند : نگویید این ها را اما من می گویم تا دوستان بدانند که ممکن است بپرسند ایشان که رشته اقتصاد هستند چه ربطی به سند 2030 دارد .از جمله کارهای ایشان برگزاری یک دوره بین المللی چندجانبه با مشارکت بانک توسعه اسلامی ، دانشگاه دافتروی لندن ، موسسه علمی آموزشی مارک فیلد لندن و دانشگاه بین المللی اسلام آباد و دانشگاه امام صادق است و آثار متفاوتی هم در زمینه های اقتصاد اسلامی ، هم در زمینه های اقتصاد مقاومتی ، هم در زمینه های مرتبط از جمله اقتصاد سیاسی جهانی ترجمه کتاب اقتصاد رسانه دارند .در عرصه های فرهنگی هم حضور جدی و فعالی دارند و رشته اقتصاد را کاملا اقتصاد محض نمی بینند .
عادل پیغامی در این نشست 50 دقیقه سخنرانی کرد .
پس از سخنرانی معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق ( ع ) و در بخش پرسش و پاسخ ، آقای باقری از کارمندان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مانع از طرح پرسش توسط مدیر صدای معلم گردید .
با این حال هنگام طرح پرسش توسط مدیر صدای معلم علی رغم آن که محتوای سوالات از متن سخنرانی انتخاب شده بود ؛ دکتر عادل پیغامی به کرات سخنان علی پورسلیمان را قطع کرد .
این استاد دانشگاه در ابتدای سخنرانی خویش گفته بود :
" طبیعتا عرایض بنده خیلی اطلاعات نمی خواهد به شما منتقل کند ، بیشتر همان بخش اندیشه و سوالات است که دوست دارم بزرگواران ذهنشان درگیر سوال بشود .
پیغامی تاکید کرده بود : " در عرض 45 دقیقه باید آن را بگویم و بیشتر دوست دارم گفت و گو و سوال و جواب باشد و با همدیگر گفت و گو کنیم و با هم بیندیشیم."
بخش پایانی سخنان عادل پیغامی به صورت مشروح در صدای معلم منتشر می گردد .
این سند 2030 در پانزده ساله دوم هم اجرا شد و هشت بند اول هم اجرایی شد. در این اجرائیات هم دولت های ما گزارش دادند به مجامع بین المللی تقریبا همه آن چه را که در این هشت محور در همه دنیا ارائه می شد اجرا شد .
این ها گایدلاین هستند ، پیشنهاد است ظاهرا اجباری در آن نیست. اجبارهایش نرم است و از هر اجبار سختی به نظر من پرنفوذتر و نافذتر . حتی در بعضی از زمینه هایش که ما مشارکت داشتیم مثلا از آن هشت محور در ام دی جی یک محورش فقرزدایی بود. الآن هم در هفده محور یک محورش فقرزدایی است. فقر زدایی را به یونسکو دادند . یونسکو هم به کشورهای اسلامی آیسسکو داد . آیسسکو غیر علنی اش شد آقای دکتر عباس صدری در ایران. دکتر عباس صدری برای فقرزدایی کشورها بنده را فرستاد.
بنده دقیقا در این مسیر به عنوان نماینده بین المللی انتخاب شدم رفتم به بنگلادش برای یازده کشور. برنامه های فقرزدایی آنها را گرفتم گفتم چه اقداماتی کردید ، بیایید نشان بدهید. برنامه های فقرزدایی خودمان را برایشان عرضه کردیم. بعد توصیه ها را به ایشان کردیم ، کاملا علمی کاملا نرم و رفتند کشورهایشان که برنامه هایشان را تغییر بدهند.
دومین کشوری که من را فرستادند آذربایجان بود . دوباره همه کشورهای آسیای میانه و افغانستان و آن یازده کشور همه جمع شدند با خود آذربایجان و سه روز برنامه هایشان را دیدیم و خود بنده برنامه فقرزدایی ام دی جی در آیسسکو نفر ناظر بودم . کارشناس جهانی شان بودم که بروم و به آنها پیشنهاد بدهم. در ای دی جی هم دقیقا 17 محور کلید خورده است. در برخی محورها ماخیلی عقبیم و در خیلی محورها ما خیلی جلو هستیم.
یک نموداری است به نام نمودار عنکبوتی ؛ حالا اگر بعدها دوستان خواستند من به سازمان پیشنهاد داده ام که این جلسات ادامه پیدا بکند من می خواهم روایت را بشنوید نه این که روی پاورپوینت ببینید می رویم به سمت دیدن اینها . نمودار عنکبوتی دارند دقیقا برای کشورهای مختلف می کشند که در چه مرحله ای هستیم در بخشی مراحل کارمان جلو است ولی در برخی نه. این دستورالعمل هایی که آنجا نوشته می شود هفده محور به چند تا هدف میانی تقسیم می شود ، هر کدام از این هفت هشت تا محور اهداف عملیاتی و پرفشینال تبدیل می شود و پرفشینال و عملیاتی برایشان فهرستی از گایدلاین نوشته می شود ؛ این می شود سند . برای هر کدامشان گاهی اوقات با اسناد 200 تا 300 صفحه ای مواجه هستیم . این به عنوان پیشنهاد آمده است.
در کشور ما متاسفانه به دلیل بی سوادی و به دلیل بهت زدگی و غرب زدگی مقابل همسایه ، مقابل مدرنیته ، مقابل کشورهای پیشرفته که هر چه آنها می گویند احتمالا خیلی چیز خوبی است ؛ این اسناد را می گیریم ترجمه فارسی می کنیم در یک فرایند بسیار محدودی از بومی سازی یک تغییراتی در آن می دهیم ؛ اول و آخرش یک آیه می چسبانیم ، با سیاست های کلی مقام معظم رهبری را هم تناسب اش را نشان می دهیم چون ظاهر اینها همین طور است . بسیاری از متونی که می خوانیم خیلی حرف های خوبی است ، هر چقدر می رود پایین تر و به گایدلاین ها می رسد تفاوت های ارزشی و بومی و محلی و فرهنگی خودش را نشان می دهد و کشورها جیغ شان در می آید ولی در اهداف بسیار خوبند. با سیاست های کلی اینها را ممزوج می کنیم به عنوان سند ملی ابلاغ می کنیم.
دستگاه فکری که باید بنشیند سند بنویسد مثلا همین سند تحول بنیادین بنده در مسیر نگارش اش بودم . من پنج سال عضو کمیسیون تعلیم و تربیت شورای انقلاب فرهنگی بودم . آنجا خدمت دوستان بودم ، در سند تحول بنیادین حضور جدی داشتم. بالغ بر دویست و چهل نفر از کارشناسان ما نظر دادند موافق و مخالف . خیلی نشست داشتند . آقای مهندس نوید یادم می آید که می گفت ویرایش سیزدهم ویرایش چهاردهم ... واقعا خیلی گفت و گوهای زیادی شده بود. ولی وقتی سند بین المللی می آید کافی است ترجمه کنید ، چهار کارشناس هم دور هم ظاهرش را بومی سازی کنند. کار خیلی راحت است و ما الآن با این مواجه هستیم که فهرستی از این گاین لاین ها در قالب نه سیاست کلی که این ها کار مجمع است ، در قالب انواع دستورالعمل ها و بخشنامه های دولتی به کشور می آید و سریان پیدا می کند. این هفده بند دارد در کشور کنتور می اندازد.
مسئولین ما هم از دو دولت قبلی تا دولت فعلی فرق نمی کند دقیقا در کنوانسیون ها رفت و آمد می کنند ، شرکت می کنند و گزارش می دهند و گزارش می گیرند ، کاملا مسیر دارد اتفاق می افتد.
یکی از اینها مسیری را طی کرد که کمی تیز بود. خیلی هم قرص بود. معاون اول رئیس جمهور آمدند و بخشنامه ملی کردند . آن تکه ای که بند هفدهم مربوط به آموزش و پرورش بود به شکل تیزی در کشور ابلاغ شد. مقدماتی طی شده بود و آن مقدمات تحقق پیدا نکرد و نتیجه اش این شد که بالاترین مقام سیاسی کشور رهبری، رهبر معظم انقلاب صدایشان در آمد والا بقیه آن هفده تا هم همان مسیر را طی کردند. به دو سه دلیل این جیغ درآورد و تبدیل به یک مسئله سیاسی در کشور درآمد. یکی این که ما سند تحول بنیادین داشتیم. کارشناسان زیادی در کشور در این سند حضور داشتند ، عرقی به آن پیدا کرده بودند خوب یا بد. من خودم جزء منتقدان سند بودم که قوت های خوب یا بد دارد. ولی بالاخره همان سند خوب ابلاغ نشد ، خوب اجرایی نشد ، بودجه ای که به آن داده بودند مدام پس می گرفتند . اینها هستند ، من دور از شما نیستم. بارها با آقای نعیمی صحبت کردیم در مورد این که مشکلات اجرایی سند تحول چیست و چرا در اجرا حمایت نمی شود. برعکس این سند آمد حسابی اجرایی بشود ، بدنه کارشناسی جیغ اش در آمد به دستگاه های مختلف ارجاع شد. مقام معظم رهبری هم انتقاد کرد .این شد سند 2030 کشور. ولی 2030 فقط این نیست این یک هفدهم 2030 است . خوب یا بد ! دقت کنید من قضاوتم را باید وارد مورد بشوم.کیس به کیس قضاوت کنید .عرض کردم 70 تا 80 درصد این حرف ها عالی است. مثلا یکی از این هفده مورد موضع عدالت جنسیتی است. ما مشکلات فراوانی در کشور داریم که واقعا عدالت جنسیتی در کشور ما رعایت نمی شود. فهرست بلند بالایی دارم از زنان مخصوصا زنان خانه دارد ،ختران. واقعا رعایت نمی شود . ما مشکلات زیادی داریم. و حتما باید جریانی راه بیفتد و عدالت جنسیتی را برایش کاری بکنیم. من در این زمینه مفصل حرف دارم. ولی وقتی سند 2030 می گوید یک مورد فقط یک هفدهم عدالت جنسیتی است بعد می نشیند اهداف می نویسد و گاید لاین هایش را می نویسد. آن گایدلاین ها بررسی می شود همین خرداد ماه شاخص های عدالت جنسیتی ابلاغ شد. دولت ابلاغ کرد. از کجا درآمد ؟ چرا درآمد ؟ کدام بدنه کارشناسی کشور در این عرصه حضور داشت ؟
بنده حداقل در دانشگاه الزهرا دو رساله دکترا مشاوره و راهنمایی کردم در مورد مقوله عدالت جنسیتی حوزه اقتصادی زنان خانه دار. برای تشخص پیدا کردن بیمه ای و حقوقی کار خانگی زنان. برای بازنشستگی زنان خانه دار نه زنانی که اشتغال دارند چون آنها بازنشستگی دارند. زنان خانه دار بیچاره هستند. خوب بنده و آن رساله دکتری و آن تیم علمی در دانشگاه الزهرا کجا مورد مشورت قرار گرفته ؟ هیچی. یعنی بعد درون زای علمی نداشت.
بنده کاملا موافقم و خیلی جاها به ما می گویند شما همیشه از اسناد بین المللی انتقاد دارید ... بله مقام معظم رهبری فرمودند ، عقل اقتضا می کند ، شاگردی می کنیم ، حرف خوب داشته باشند یاد می گیریم. خیلی چیزها باید یاد بگیریم. ولی این که چشم بسته برویم و اسناد آنها را بگیریم و ترجمه کنیم ؛ نه خیر با غیرت آدم نمی خواند ، با عقل آدم هم نمی خواند و در اجرا هم ما را دچار مشکل می کند. این کشور بالاخره ارزش هایی دارد. این کشور جامعه شناسی دارد ، تاریخ دارد. روان شناسی اجتماعی دارد. فرهنگ دارد ، ارزش هایی دارد. به هم می ریزد کشور.
خوب ابلاغ شد. یک هفدهم این سند در مورد استفاده از آبزیان است و استفاده از آبزیان را توصیه می کند به شرکت های در مقیاس بزرگ صنعتی به دلایل اقتصادی. خوب دوره گذارش را تعریف نمی کند باید کشور عقل داشته باشد تا تعریف کند. می گویم مگر مشکل از غرب و خارجی ها نیست آن گایدلاین هایشان خودشان می فهمند که شما باید در حدی دوره گذار را خودت تعریف کنید. درست است که یک جاهایی ارزش و اصول هایی می گذارد و شما را به لحاظ علمی محکوم می کند، به لحاظ نقد ولی اجازه هم می دهد که دوره گذار تعریف کنید. مثلا در مورد شیلات چند وقت پیش بحثش بود که چند شرکت چینی آمده اند و دارند ماهی خلیج فارس را می روبند ، در واقع جارو می کنند. این اجرای سند 2030 است منتها این بدترین شیوه آن است. مسئول مملکتی ما رفته و دارد آخرین خانه را اجرا می کند. آخرین خانه ای که خیلی باید مقدمات نهادی را طی بکند.حوزه شیلات ما در جنوب ایران و اقتصاد مردم جنوب ایران مبتنی بر ماهیگیری است. خانواده صبح به دریا می رود ، صد کیلو ماهی می گیرد می رود به بندر عمان و می فروشد . بنده با آنها زندگی کرده ام ولی سوار قایشان نشده ام .می خواستم از نزدیک آنها را ببینم. زندگی شان را می کنند و حالا به آنها می گویند تو خانواده اجازه نداری ماهیگیری کنید باید با مجوز فلان شرکت و فلان پیمانکار بروید و نمی توانید بروید چون استانداردهای لازم را از نظر شیلات برای کشتی ندارید پس کشور خارجی می آید و به آن مناقصه می دهید. مزایده می دهید. دقیقا سند 2030 در اینجا اتفاق افتاده است. منتها به نحو بسیار احمقانه ای اجرا شد. سند 2030 هفده محور دارد. فقط محور آموزش و پرورش نیست. متاسفانه وقتی در کشور می گویند 2030 فقط شامل آموزش و پرورش می شود. این یک اشتباه است.
نکته دوم، شما به عنوان سازمان پژوهش با همه این 17 محور سر و کار دارید ، باید داشته باشید. اگر نخواندید ، اگر در کتاب های درسی تان نسبن به این برنامه های هفده گانه ، تفاوت ها را اجرا نکردید از دنیا عقبید. محیط بین الملل ، محیط جهانی دارد عوض می شود ما اینجا تغییر نکرده باشیم. خوب می آیند و مانند سیل از روی ما رد می شود.
سوم، این هفده محور در بدنه های دولتی ما متاسفانه یا خوشبختانه البته بیشتر متاسفانه است دارد تبدیل می شود به برنامه های کشوری ،باز ما در این سازمان پژوهش بی خبر هستیم که چه تفاوت هایی باید در کتاب های درسی مان اتفاق بیفتد. و سومی که حرکت جهادی و انقلابی است و شماها را می طلبد که شما عاشقانه بیایید برای آینده این کشور ، آینده این نظام فکر بکنید آنجایی است که چگونه باید به فرزندانمان سواد تعاملات جهانی بدهیم . الآن سواد تعاملات جهانی در کدام بند از کتاب های درسی ما وجود دارد ؟
این بدبختی هایی که من می گویم که فلان مسئول بی توجهی می کند و احمقانه دارد اجرا می کند این مسئول زمانی دانش آموز بوده است . در کتاب های درسی سواد تعاملات جهانی به او نگفته اند . اینها هنوز به سواد تعامل جهانی نرسیده اند. روایت تغییرات جهانی نکرده اند و متوجه نیستند که کشورشان در این کشتی ، در این اقیانوس پرتلاطم جهانی چگونه باید حفظ بکند ، موفق بکند و تازه ارزش هایش را در خودش حفظ بکند.
بعد ما نسبت به این سندها که ابلاغ می شود باید موضع داشته باشیم . شما پیشرو هستید یا پس رو.
به نظر من جنس معلم ، جنس فرهنگی باید پیشرو باشد. شما باید بگویید کجای سند 2030 درست است یا نادرست ؟
حتی در کتاب های درسی تان باید اینها را به بچه ها ابلاغ بکنید. فرهنگ سازی کنید. اگر الآن مسئول اجرایی با امضای سیاسی و امضای اجرای اش، اجرایی می کند شاید بیست سال دیگر که بچه های ما بزرگ شدند دیگر این اجرایی نشود ؛ آنی اجرایی بشود که به نفع کشور باشد. آن اجرایی بشود که با ارزش های با نظام دینی ما سازگار است ، با نظام انقلابی ما سازگار است. این را شما باید خطش را بکشید.
اگر احساس کنید شما در بند شیلات و استفاده از آبزیان و منابع دریایی و منابع زمینی در آن هفده بند شما هیچ کاره هستید و شما صرفا مسئول حوزه تعلیم و تربیتش هستید این اشتباه است !
اینجاست که بنده عرض می کنم باید گروه های درسی نسبت به تک تک این هفده محور خودشان را سازمان دهی کنند ، هفده محور را بخوانند ،نقدش بکنند ، با سیاست های کلی کشور مقایسه بکنند ، گپ ها را پیدا بکنند و بعد آن چه که مطلوب است با یک نظام فکری ؛ چون سازمان پژوهش به تنهایی نمی تواند ، پژوهشگاه دارد پژوهشگاه باید در این زمینه بیاید.
آقا فرموده اند سازمان پژوهش قلب سیستم است، پژوهشگاه مغز سیستم است. بنده کسی بودم که جرات کردم در تلویزیون آمدم مخالفت کردم ، بعضی ها یادشان است. آقای حاجی بابایی هم خیلی ناراحت شد. گفتند اگر پیغامی آمد به سازمان صدا و سیما راهش ندهید !
چرا ؟ چون من روی خط آمده بودم چون حضوری قبول نکردند. گفته بودند اگر پیغامی به برنامه حضوری بیاید می گویم ، نیاید. من آمدم روی خط ، رفقایی در صدا و سیما داشتیم من را آوردند روی خط گفتند آقا پژوهشگاه را نباید با سازمان ادغام کرد. قلب را که با مغز ادغام نمی کنند.
بله من خبردارم نه این که بی خبرم. بلاخره من دارم راه را می گویم. مغز باید اینجا کار بکند. ارتباط خوبی با دانشگاه ها بگیرد ، با نهادهای ارزشی و انقلابی در فکر بگیرد چون حوزه های سکولار فراوانند ولی چیزی تحویل شما نمی دهند. ترجمه می کنند تحویل تان می دهند. گول می زنند. با حوزه های انقلابی باید ارتباط بگیرید و شما باید تعریف بکنید که نظام جهانی کجا می رود ؟ انقلاب اسلامی چه می خواهد ؟ این باید در برنامه های درسی و گروه های درسی منعکس بشود و بچه هایمان را برای آینده بسازیم.
آخرین جمله از حضرت علی (ع) که فرمودند: عدل اولادکم به غیر آداب زمانه .و ما بچه هایمان را باید برای دنیای بیست سال بعد بسازیم. بیست سال بعد تکنولوژی کجاست. فن آوری های اجتماعی کجاست. نظام حکمرانی جهانی کجاست. از الآن برای آن موقع باید فکر کنید. اگر کتاب ها بچه ها را برای 30 سال بعد آماده بکند بیست سال بعد کلاهمان پس معرکه است و این نیازمند یک حرکت عاشقانه است از سوی شما و اندیشمندانه از سوی شما .
به این سوالات بیاندیشید . حکمرانی افقی جهانی دارد می آید . سند 2030 هم به این شکل می آید . سند می آید می گذرد. یک بخش از آن می آید و می گذرد. این سند هم می آید و می گذرد .
15 سال بعدی ، 2045 . همین الآن کنوانسیون هایش دارد برگزار می شود. مجموعه های مختلف و دستگاه های اجرایی ما در مالیاتش ، در محیط زیستش ، در مسائل و مد لباسش دارند شرکت می کنند. لابی هایی که باید بکنید . دیپلماسی که باید داشته باشید فعالیت در این زمینه. اصلا تاکید است. بعد سند نوشته می شود ؛غیر مستقیم ابلاغ می شود آن موقع ما فریاد در می آوریم که وا اسلاما. از الآن باید به فکرش باشیم. آن موقع که آقای x ( این جا اسم نبریم ) از سفر برگشت و گفت بله نشستیم در کمیسیون مربوطه نسبت به مسائل جنسیتی در آموزش و پرورش صحبت های خوبی در این قسمت کردیم ؛ آن موقع نمی دانستید چه اتفاقی می افتد ؟ الآن معترض است. آن موقع که سند 2030 سر و صدا شد بنده گفتم اگر مقصری در این زمینه باشد اصول گرایان هستند چون در دوران آنها داشت لابی می شد ، و گفت و گو می شد و هیچ کسی مقصرتر از آن یکی نیست. عین همیم. همه به هم می آییم. منتها یک بدنه عاقله ای در این میان می تواند این جریان را متفاوت بکند.
این روایت من از 2030 بود و اتفاقی که دارد می افتد و دستورالعمل کاری است که سازمان پژوهش باید در پیش بگیرد.
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان