صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« عمیقا باورمند بودم که فرهنگ را باید جست‌ و جو کنیم »

چهره های ماندگار : " جلال ستاری " ؛ معلم تئاتر و اسطوره شناس

گروه تاریخ/

جلال ستاری (زاده ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ در رشت – درگذشته ۹ مرداد ۱۴۰۰ در تهران) نویسنده، پژوهشگر، اسطوره‌شناس، مترجم، و اندیشمند ایرانی بود. ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال نوشته یا ترجمه کرده‌است. این کتاب‌ها بعضاً از کتاب‌های مرجع و شاخص در زمینه‌های تخصصی خود هستند.او نشان هنر و ادب درجه شوالیه را از دولت فرانسه دریافت کرده‌است.

متین‌دفتری در شرح زمینه تاسیس سازمان پرورش افکار می‌گوید:

«ابتدا فکر تشکیل سازمان پرورش افکار را در دماغ شاه تولید نمودم و این مقدمه‌ای بود برای تشکیل یک حزب سیاسی مانند حزب خلق ترکیه. به این ملاحظه‌ بود که زمینه را بسیار وسیع گرفتم، رادیو را که شاه در ابتدا با آن مخالف بود تاسیس کردیم، وسایل فنی برای اصلاح مطبوعات فراهم و حتی یک مدرسه برای روزنامه‌نگاری دائر نمودیم، از تئاتر و نمایش که مکتب بزرگی برای تربیت یک ملت است غفلت نداشتیم و یک مدرسه هم برای آموزش هنرپیشگان به وجود آوردیم و چون عقیده‌ام این است که تربیت اجتماعی در کشور باید از فرهنگ سرچشمه بگیرد، معلمین و سایر فرهنگیان را به این منظور تجهیز کردیم ولی عده‌ای از متملقین گزافه‌گویی‌هایی کردند.»

 

چهره های ماندگار تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش جلال ستاری

جلال ستاری از معدود چهره‌های ادبی و پژوهشگران معاصر است که به دلیل علاقه و اقدامات علمی و دانشگاهی در حوزه «اسطوره شناسی» نامی آشنا در ادبیات ایران و جهان محسوب می‌شود. او همچنین موفق به دریافت نشان «هنر و ادب درجه شوالیه» از دولت فرانسه به دلیل فعالیت فرهنگی و علمی شد.

جلال ستاری محقق،  اسطوره‌شناس و اندیشمند از معدود چهره‌هایی است که سال‌ها در حوزه‌ اسطوره و اسطوره‌پژوهی تلاش های پیگیری انجام داده و علاوه بر ترجمه‌ آثار متعدد، در این زمینه کتاب‌هایی را نیز نوشته است. وی  متولد ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ خورشیدی در رشت است.

ستاری درباره علاقه به کارهای فرهنگی از دوران کودکی و نوجوانی گفته است: من در دبیرستان دارالفنون درس خواندم و جزو محصلین اعزامی به فرانسه بودم؛ یعنی نخستین دوره‌ بعد از رضاخان بود. در ۱۳۲۸خورشیدی  ۱۹ سالم بود، امتحان سختی برای اعزام محصل بود. من هم قبول شدم. در ابتدا هیچ تصوری در این‌باره نداشتم. به آن‌جا رفتم و صحنه‌ وسیعی از فرهنگ و ادب پیش‌ رویم گشوده شد. به سوییس رفتم. جزو محصلین اعزامی بودم که برای رشته‌ تعلیم و تربیت اعزام می‌شدند و جمعی را هم برای فراگیری طب اعزام کردند؛ از آن‌جایی که دیپلم ادبی داشتم، برای گرایش تعلیم و تربیت اعزام شدم. این مقوله، مرا با دنیایی از فرهنگ آشنا کرد. این پهنه‌ وسیع به خاطرم خطور هم نمی‌کرد. نمی‌دانم در آن سال‌های بعد از جنگ هر جناحی می‌خواست کارش را عرضه کند و مخاطب را صید کند و در این فرایند بود که کارهای خوبی در عرصه‌ هنر و فرهنگ تولید و عرضه می‌شد، چه بین‌ چپ‌ها و چه راست‌ها. آن دوره ۱۰ ـ ۱۲ سالی طول کشید، بعد هم پایان گرفت و دیگر تکرار نشد. خُب کم کم با آن فرهنگ عظیم آشنا شدم، با جریان‌های هنری ـ ادبی، سینما، تئاتر و ادبیات آشنایی بیش‌تری پیدا کردم. تا مدت‌ها مسرور بودم و برای یاد گرفتن هیجان داشتم.

ستاری در سوئیس تحصیل کرد و دکتری گرفت. یکی از استادان معروف او ژان پیاژه بود. او درباره مدت زمان حضور در سوییس و تاثیر آن برخود گفته است: از ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۳ میلادی آن‌جا بودم. ۱۳ سال طول کشید. دوره‌ ملی شدن صنعت نفت این‌جا نبودم و هنگامی که برگشتم، عمیقا باورمند بودم که فرهنگ را باید جست‌ و جو کنیم.

تا فکر مردم را عوض نکنی راه به جایی نمی‌بری . او به مانند کارل گوستاو یونگ سوئیسی در رشته روانشناسی تحصیل کرد و مانند او دغدغه‌ای فراتر از روانشناسی فردی داشت و تمرکز خود را بر روانشناسی جمعی و شناخت تأثیر مثبت یا منفی کهن الگوها و اسطوره‌ها و افسانه‌ها در ناخودآگاه جمعی معطوف کرد.

ستاری درباره گرایش به اسطوره ها و علاقه به این بخش از فرهنگ ایرانی چنین گفته است: من به اسطوره عمیقا علاقه‌مندم. باید بگویم علاقه‌مندی‌ام به اسطوره‌ از دوران دانشجویی شروع شد. خب خیلی چیزها در باب تاریخ، فرهنگ و قصه‌ها خوانده بودم. پی بردم به این‌که اسطوره نخستین جوانه‌ تمدنی بشر است. اسطوره‌ها غالبا مربوط به خلقت بشر هستند. نخستین اسطوره‌ها به خلقت می‌پردازند؛ اما هرچقدر سخیف و نازل، اولین بذر تفکر بشری هستند. نخستین‌بار در اسطوره‌ها بشر فکر کرده چرا جهان پدید آمد است. بنابراین اگر بخواهیم به این نکته پی ببریم که چگونه جهان پدید آمده است، فکر کردم باید از اسطوره‌ها آغاز کرد. چرا این به ذهنم آمد؛ برای این‌که یکی از استادانم که روان‌شناس بزرگی بود، سر کلاس می‌گفت نمی‌خواستم روان‌شناس شوم، می‌خواستم در باب تکوین معرفت فکر کنم؛ اپیستومولوژی. اگر بخواهم این کار را بکنم، باید از پوزیتیویسم شروع کنم و بگویم که چطور شیء درست شد و پدید آمد. مفهوم زمان و مکان چیست. از کودکی شروع کردم در باب زمان و کودک تا برسم به این‌که چطور این علمی شده است. (۱)

« جبار رحمانی انسان‌شناس و از اعضای موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ که در سال‌های اخیر و به واسطه پروژه تاریخ فرهنگی ایران مدرن ارتباطی صمیمی با جلال ستاری داشت، در سوگ درگذشت این استاد نامدار اسطوره‌شناسی نوشت: استاد جلال ستاری یکی از محققان بزرگ دوره معاصر ایران زمین درگذشت، خبری سخت و جانکاه بود که امروز شنیدیم. من افتخار شاگردی این استاد را نداشتم، اما همیشه در محضر کتابهایش تلمذ کرده ام و گاه که فرصت دیداری در منزلش داشتم، مجذوب شکوه دانش او و شخصیت بزرگ او بودم.

وی افزود: نزدیک به یکصد اثر تالیفی و ترجمه ای این استاد بزرگ، بخشی از میراث علمی و فرهنگی او برای ایران است، فرهنگی که او دلباخته اش بود و عمر خودش را در راه اعتلای آن فرهنگ صرف کرد.

شخصیت استاد ستاری، کمتر از آثارش شناخته شده است. مردی که پس از آشفتگی های بعد از ۱۳۵۷، ماندن در وطن را با آنکه خطر جانی برایش داشت، به مهاجرت ترجیح داد. او ماند و تحمل کرد ولی تسلیم تلخی های روزگارش نشد. بلکه با کارهایش بخشی از جلال و شکوه این فرهنگ را نشان داد و به نمایش گذاشت، او مرهمی بود بر زخم های این فرهنگ در نیم قرن اخیر.  کارهای او در حیطه اسطوره شناسی بیشتر شناخته شده اند اما هدف اصلی او نه دفاع از اسطوره اندیشی، بلکه دفاع از حریم عقل در برابر تعدی های منطق اساطیری در تاریخ معاصر ایران بود.

رحمانی در ادامه پیام خود نوشت: جلال ستاری در تمام نوشته هایش تلاش کرد نحوه عملکرد نظام ذهنی اسطوره اندیش را نشان دهد تا بتواند زمینه ها و نشانه های تعدی این نظام به حریم عقل و پیامدهای آن برای جامعه را آشکار کند.

ستاری علاوه بر پژوهش در قلمرو اسطوره ها، نقشی کلیدی در اعتلای علم اسطوره شناسی ایران (فارغ از جریان های دانشگاهی که شیفته اسطوره دانی بودند) داشت. شاید به درستی بتوان گفت که جلال ستاری از معدود اسطوره شناسان به معنای دقیق کلمه بود اما در کنار اسطوره شناسی، هم در میانه سنت و تاریخ گذشته و هم در دوره مدرن و از لابه لای جریان های نوسازی و مدرنیسم ایرانی تلاش بسیاری برای بازشناسی انتقادی فرهنگ ایران زمین کرد. او شخصیتی فرهنگی بود که هم فرهنگ شناس بود و هم منتقد جدی فرهنگ. هرچند نظام دانشگاهی ایران در کلیت خودش، نه قدردان او بوده و نه تلاشی برای بازشناسی آثار بسیار بزرگ او کرده است.

این انسان شناس افزود: استاد ستاری در کنار استادان بزرگی مانند ایرج افشار و دیگران بیش از آنکه در نظام دانشگاهی قدردانشان باشند، جامعه و گروه های فعال فرهنگی قدردانشان بودند. این استادان بزرگ، هرچند نه قدرشان دانسته شد و نه به موقع هم جامعه دانشگاهی ارزش آثارشان را شناخت اما ذهن آنها در قلمرو شخصی‌شان، ستار العیوب بود و بی توجه به این کوتاهی ها، عمرشان را برای فرهنگی که بدان عشق ورزیدند، صرف کردند.

در این چند دهه اخیر، هرچند عمدتا از دانشمندان و استادان ایرانی که در کشورهای غربی هستند بسیار سخن گفته شده است اما از استادانی که با رنج جانکاه در این کشور ماندند و کار کردند و چراغ فکر و فرهنگ را روشن و باشکوه نگه داشتند، کمتر سخنی به میان رفته است.

مطالعه فرهنگ ایران زمین بدون رجوع به کارهای بزرگانی مانند ستاری ناممکن است، از این رو می‌توان گفت نه تنها آثار این استادان نمودی از فرهنگ ایران زمین است، بلکه خودشان به مثابه یک الگو و شخصیت فرهنگی، بخشی از این سنت فرهنگی و میراث معنوی فرهنگ ایران زمین هستند.

رحمانی در پایان نوشت: هرچند جای چنین الگوهایی در فرهنگ دانشگاهی ما خالی است اما فرهنگ عمومی و گروه های مدنی نشان داده اند که در حد توان، قدر دان این استادان بزرگ بوده اند. استادانی که مستقیم یا غیر مستقیم حق استادی بر هر محقق دلباخته فرهنگ ایران زمین دارند. » ( 2 )

« در سال های دهه پنجاه که وی برای نخستین بار آثار اندیشمندانی چون گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، ولادیمیر پراپ و بسیاری دیگر را به فارسی ترجمه می کرد، این نام ها که حتی امروز هنوز چندان شناخته شده نیستند، کاملا ناشناس بودند. ستاری در همان سال‌ها، تاثیر مهمی در سازمان دادن به برنامه‌ریزی‌های فرهنگی نهادینه در کشور داشت و پس از آن نیز فعالیت‌های انتشاراتی‌اش، دو چندان شد. جلال ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال، تألیف و ترجمه کرده است. وی در سال ۱۳۸۴  نشان فرهنگ و هنر را از وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرد.

ستاری در مقام نویسنده و مترجم تخصصی نزدیک به ۹۰ جلد کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی،  ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طول بیش از ۶۰ سال به رشتهٔ تحریر درآورده‌است. این کتاب‌ها بیشتر از کتاب‌های مرجع و شاخص در زمینه‌های تخصصی خود هستند. جان‌های آشنا، آخرین مصاحبه با سارتر (ترجمه)، جهان نگری (ترجمه)، تراژدی و انسان، بازتاب اسطوره در بوف کور، فرهنگ و تئاتر و طاعون (ترجمه)، اسطوره در جهان امروز پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش (ترجمه)، سیمای زن در فرهنگ ایران، در قلمرو فرهنگ، شرق در ادبیات فرانسه (ترجمه)، افسون شهرزاد، نمایش در شرق، اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده، درد عشق زلیخا، در بی دولتی فرهنگ، آیین و اسطوره در تئاتر، پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر، جهان اسطوره‌شناسی (ترجمه) بخش اندکی از آثار اوست. » ( 3 )

« جلال ستاری تیرماه 1395 در گفت و گو با روزنامه ایران می گوید :

« آخرین کارم، گفت‌وگو با دکتر ناصر فکوهی است که زندگی بنده از دبیرستان تا فرنگستان بررسی شده است، همچنین کتابی که خیلی به آن دلبسته‌ ومی‌خواهم منتشرکنم، سازمان پرورش افکار دوره رضا شاه است، دوره رضا شاه یک سازمانی به نام پرورش افکار به‌وجود آمد، در دو سال آخر سلطنت او، کسانی گفته بودند تا فکر مردم را عوض نکنی راه به جایی نمی‌بری . او این کار را شروع کرد که کار بسیار عظیمی بود، صدها نفر را به کار گرفت آد‌م‌های بزرگی را وارد مصدر کارکرد، تعدادی کتاب، مقاله و کارهای فرهنگی منتشر شد ولی روحیه و ذهنیت عوض نشد و همان مسأله به این امر آسیب زده بود.  فکر کردم این کاررا که آموزنده هم هست روشن کنم، به همین سادگی نمی‌شود ذهن مردم را بالا و پایین کرد، این کارهم تمام شده و در حال ویراستاری است، اگر عمری باشد برای چاپ به ناشر خواهم داد، هنوز نامی برای آن انتخاب نکرده‌ام. این کتاب هم حدود 500 تا 600 صفحه است و تمام آن را آن طوری که می‌اندیشم، نوشته ام. » ( 4 )

چهره های ماندگار تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش جلال ستاری

« متین‌دفتری در شرح زمینه تاسیس سازمان پرورش افکار می‌گوید: «در طی شرفیابی‌هایی که (به عنوان وزیر دادگستری) برای عرض گزارش راجع به تحقیقات از مجید آهی (وزیر راه) نصیب من شد، تبادل نظرهایی صورت گرفت و از این مشاوره‌ها، فکر تشکیل سازمان پرورش افکار در دماغ شاه تولید شد.»

جایی دیگر یادآور می‌شود که: «ابتدا فکر تشکیل سازمان پرورش افکار را در دماغ شاه تولید نمودم و این مقدمه‌ای بود برای تشکیل یک حزب سیاسی مانند حزب خلق ترکیه. به این ملاحظه‌ بود که زمینه را بسیار وسیع گرفتم، رادیو را که شاه در ابتدا با آن مخالف بود تاسیس کردیم، وسایل فنی برای اصلاح مطبوعات فراهم و حتی یک مدرسه برای روزنامه‌نگاری دائر نمودیم، از تئاتر و نمایش که مکتب بزرگی برای تربیت یک ملت است غفلت نداشتیم و یک مدرسه هم برای آموزش هنرپیشگان به وجود آوردیم و چون عقیده‌ام این است که تربیت اجتماعی در کشور باید از فرهنگ سرچشمه بگیرد، معلمین و سایر فرهنگیان را به این منظور تجهیز کردیم ولی عده‌ای از متملقین گزافه‌گویی‌هایی کردند.» ( 5 )

 

جلال ستاری در روز شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ در منزل شخصی‌اش درگذشت.

« صدای معلم » درگذشت این معلم مسئول و کنش گر را تسلیت می گوید .

منابع :

( 1 ) دیدار ایسنا با جلال ستاری؛ از اسطوره‌ها تا خاطرات جمال‌زاده ۵ تیر ۱۳۹۱

( 2 ) ایرنا

( 3 ) ایرنا

( 4 ) ایران

( 5 ) تاریخ ایرانی


چهره های ماندگار تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش جلال ستاری

دوشنبه, 11 مرداد 1400 21:10 خوانده شده: 1013 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور