« جوان بود که از شمال ایران به تهران آمد و کار خود را از کارگری در چاپخانه ابوالحسن عمیدینوری آغاز کرد و سپس به حرفه روزنامهنگاری پرداخت. در کنار کارگری در چاپخانه و کار در روزنامه داد آرامآرام به دنیای جدیدی دعوت شد که با بزرگان متنفذی حشر و نشر پیدا کرد و پس از مصاحبه با الهیار صالح، علی شایگان، مظفر فیروز و مظفر بقایی آرامآرام راهی به عالم سیاست یافت اما بعدها گفتوگوی طولانی با «سرریدر بولارد سفیر انگلیس» در ایران داشت. او یحیی مافی بود که بعدها سنگ بنای نظامی را در آموزش کشور بر جای گذاشت که نام او را در ردیف نامآورانی همچون عباس یمینیشریف، ایرج جهانشاهی، محمود بهزاد و توران میرهادی قرار داد.
تولد و تحصیلات
یحیی مافی فرزند یکی از سران کُرد تبعیدی بود که اجداد وی به خراسان، خرمآباد و روستاهای تاکستان تبعید شده بودند. او نیز در زمان کوچ اجباری در تاکستان زاده شد و از کودکی او را «یحییخان» نامیدند. در زمان حکومت رضاخان، این خاندان همچون گذشته مورد غضب قرار گرفت و این گونه عموی یحیی به یکی از روستاهای اطراف چالوس تبعید شد. در آن زمان، دسترسی به مدرسه برای تمامی کودکان و در همه نقاط ایران فراهم نبود به همین دلیل هم یحیی نمیتوانست در منطقه خودش به مدرسه برود. در این میان عموی تبعیدی او که فرزندی نداشت، نامهای به پدر یحیی نوشت و از او خواست که یحیی را برای تحصیل به چالوس بفرستد. بدین ترتیب یحییخان با رفتن به شمال کشور، سواد آموختن را دنبال کرد.
یحیی مافی هنگامی که علیاصغر حکمت، مدارس نوبنیاد را در ایران گسترش می داد و این مهم مبنای تغییر «ساختار کالبدی نظام آموزشی» محسوب می شد، در دبستان به تحصیل مشغول بود، پس از آن به سبب نبود دوره دوم دبیرستان به منظور کار و ادامه تحصیل در زمانه پرآشوب جنگ جهانی دوم راهی تهران شد و در همین شهر دیپلم گرفت و به دانش سرای مقدماتی رفت. پایهگذاران این آموزشگاهها از افرادی بودند یا هستند که در فرآیند نوسازی فرهنگی ایران از جامعه سنتی به مدرن نقش داشتند.
چاپخانه و ورود به عرصه روزنامهنگاری
مافی فعالیت خود را در چاپخانه آغاز کرد و این حضور سبب شد با گروهی از برجستهترین روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و سیاستمداران ایران در دهههای ۲۰ و ۳۰ خورشیدی آشنا شود. این آشناییها سبب شد که به کار دستیاری در انتشار روزنامههایی مانند «داد» با صاحب امتیازی عمیدینوری که در ابتدا از نزدیکترین یاران محمد مصدق بود، بپردازد. کار در روزنامه و تماس پیوسته با روزنامهنگاران و سیاستمداران برای او، مدرسه زندگی بود و سبب کسب تجربههای ارزشمندی شد که در مسیر زندگی آینده برایش بسیار مفید بود. در همین دوره یحیی مافی به تدریس در مدارس شبانه تهران پرداخت و این گونه برای با آموزش کودکان و نوجوانان پیوندی عمیق خورد.
تاسیس کودکستان و دبستان
وزارت فرهنگ یا آموزش و پرورش در دهه ۳۰ خورشیدی برای کارآمدی این نظام به افراد دارای صلاحیت که میتوانستند آغازگر فضایی جدید در نظام آموزش و پرورش ایران باشند، مجوز تاسیس آموزشگاه میداد. در همین زمان مافی که با معصومه (فرنگیس) سهراب نیز ازدواج کرده بود، با همکاری یکدیگر کار در گستره آموزش و پرورش را شروع کردند. این زوج در ماههای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، کودکستان مهر و سپس دبستان مهران را بنا نهادند. به این صورت که فعالیت فرهنگی خود را نخست با گشایش کودکستانی یک کلاسه به نام مهر در تابستان همان سال آغاز کردند و در ۱۳۳۴ خورشیدی دبستان مهران و سپس مجتمع آموزشی مهران را پایهگذاری کردند و تا ۱۳۵۸ خورشیدی راه درست آموزش و پرورش بومی ایران را ادامه دادند. مجتمع آموزشی مهران در حقیقت آزمایشگاهی برای تامل در زمینه آموزش و پرورش و جستوجوی راههای نوین بود.
قواعد و قانون مدرسه مهران
مجموعه آموزشی مهران، عضو انجمن ملی مدارس هماهنگ بود. تبادل تجربه مدیران مدرسهها در این انجمن و برنامهریزی بازدید از مدرسههای دیگر کشورها از طرف این نهاد در اداره مدرسه و بالا بردن سطح آموزشی دانش آموزان کارساز بود.
مدرسه مهران از پیشگامان تشویق و عادت دادن دانشآموزان به کتابخوانی بود. به این صورت که همه دانشآموزان هنگام نامنویسی در این مجتمع آموزشی، یک فهرست کتاب دریافت میکردند و باید یکی از کتابها را میخریدند تا بتوانند عضو کتابخانه شوند و کارت کتابخانه بگیرند. هنگام تغییر مدیریت مدرسه در ۱۳۵۷ خورشیدی، کتابخانه این مدرسه ۱۱ هزار جلد کتاب داشت در صورتی که وقتی این کتابخانه در ۱۳۳۶ خورشیدی باز شد، تنها ۱۴ کتاب برای کودکان داشت.
برای اداره کتابخانه این مدرسه از دانشآموزان کمک گرفته میشد. آن زمان، کتاب برای کودکان بسیار کم بود. در این مدرسه کتابهای خارجی به فارسی ترجمه و متن فارسی آنها تکثیر میشدند. در دورهای که نشریههای پیک از طرف آموزش و پرورش منتشر انتشار مییافت، همه دانشآموزان مدرسه و والدین آنها اشتراک نشریههای پیک را دارا بودند. پرسشهای امتحان از پیکها انتخاب میشد تا بدین شکل دانش آموزان، این مجلهها را به دقت بخوانند.
خلاصه کردن کتابهای غیر درسی در تعطیلات نوروز از جمله وظایف دیگر دانشآموزان بود. بچهها کتابها را از روی فهرست مدرسه، میخریدند، میخواندند و خلاصه میکردند. این کتابها دیگر به کتابخانه بازگرداننده نمیشدند، چون آنها را جمعآوری میکردند و به مدرسههای مناطق محروم میدادند.
یحیی مافی و معصومه سهراب در کنار برخورداری از منابع مطالعاتی گوناگون به سفرهای علمی باور داشتند و در دوره کار خود برای شناخت نظام آموزش و پرورش در کشورهای پیشرفته یا کشورهایی با الگوهای سوسیالیستی به آمریکا، اروپا و اتحاد جماهیر شوروی مسافرت کردند و این گونه تجربههایی گرانبها به ارمغان آوردند.
اکنون این مجموعه در اختیار آموزش و پرورش تهران است اما باید گفت که آنچه مجتمع آموزشی مهران را در ایران متفاوت کرد، فلسفه پرورشی متفاوتی بود که پایهگذاران این مجتمع به آن باور داشتند. فلسفه آموزش و پرورش کودکان برای پایهگذاران مجتمع مهران چیزی نبود جز تربیت انسانهایی آزاداندیش و خلاق که توانایی اندیشیدن و تفکر انتقادی را دارا و حس مشارکت و سازندگی داشته باشند.
این مجتمع آموزشی همراه با آموزشگاههایی مانند مدرسه فرهاد، گروه آموزشی هدف، کودکستان و دبستان روش نو و ... مراکزی برای انتقال مفهوم و کارکردهای آموزش و پرورش مدرن در ایران بودند. پایهگذاران این آموزشگاهها از افرادی بودند یا هستند که در فرآیند نوسازی فرهنگی ایران از جامعه سنتی به مدرن نقش داشتند.
مافی به همراه همسرش تجربه مدرسهداری خود را در کتابی با عنوان «تجربههای مدرسهداری مجتمع آموزشی مهران» نگاشت که امروزه میتوان از آن برای راهگشایی بسیاری از مسایل حوزه آموزشی کشور سود جست؛ کتابی که بنابر نوشته محمدهادی محمدی در پیشگفتاری بر این کتاب؛ برگ برگ این کتاب، تجربههای زندگی ۲ روشنگر برجسته را در راستای پیشرفت و رشد آموزش و پرورش ایران نشان میدهد. بازگویی تجربههای سی و چند ساله آنها میتواند معنای درست فلسفه تربیتی از ۲ معمار آموزش و پرورش ایران را به نمایش بگذارد تا اگر افرادی باشند که امروز بخواهند از آن بهره جویند، بتوانند آموزش و پرورش ایران را در اندازه توان خود دگرگون کنند و پیش ببرند. خواندن دوباره و چند باره این اثر میتواند راهگشای هر آموزگار یا کارگزار آموزش و پرورش و هر فرهیختهای باشد که خواهان گشایش در روند فروبسته آموزش و پرورش ایران است.
مدرسه مهران تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بهترین الگوهای آموزشی ایران را پایه نهاد که پر از تجربههای گرانبهاست. حضور حلقهای از این مدارس در تهران سبب شد که در ۱۳۴۸ خورشیدی انجمن ملی مدارس هماهنگ پایهریزی شود که هدف از راهاندازی آن هماندیشی برای بیان مشکلات و پیداکردن راهکارهای آموزشی و مدیریتی در سطح خرد و کلان بود. این هماندیشیها فرصتی بود که نخبگان آموزش و پرورش ایران در آن دوره زمانی، بهتر و بیشتر خود و تواناییهایشان را بشناسند.
شورای کتاب کودک ایران
مافی و همسرش همراه با توران میرهادی در دی ۱۳۴۱ خورشیدی به گروهی از کارشناسان ادبیات کودکان و آموزش و پرورش کودکان و هنرمندان که دغدغه رشد ادبیات کودکان ایران را داشتند، پیوستند و شورای کتاب کودک ایران را بنیاد نهادند. از آن زمان به بعد یحیی مافی فعالانه در شورای کتاب کودک ایران فعالیت داشت. مافی در تحول ادبیات کودک کشور، نقشی نهادی داشته است. او از بنیانگذاران و ستونهای شورای کتاب کودک در ایران بود که با کاری شورایی، ادبیات کودک در کشور را متحول کرد.
درگذشت
یحیی مافی که در کنار بزرگانی همچون نوشآفرین انصاری و تنی چند از جریانسازان ادبیات کودک ایران، در تحول آموزش و پرورش کشور و دگرگونی کیفی ادبیات کودک ایران نقشی بیهمتا داشت، سرانجام ۹ بهمن ۱۳۹۲ خورشیدی چشم از جهان فروبست و پیکر او در امامزاده طاهر در کرج به خاک سپرده شد. » ( 2 )
" یادش گرامی باد "
منابع :
( 1 ) از کتاب زیستن برای روشنگری، محمدهادی محمدی، انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
( 2 ) ایرنا
نظرات بینندگان
استاد بزرگوار، اندیشمند ارجمند جناب آقای پور سلیمان مدیریت محترم تار نمای وزین " گروه صدای معلم " و گروه تاریخ ، سپاس بیکران از محبت شما که با انتشار این مهم در اصلاح ساختار آموزش و پرورش این مرز و بوم تلاش می نمائید .
دست مریزاد.
با تقدیم شایسته ترین احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
جناب شهسوارزاده
سپاس از همراهی شما .
برای حل چالش های آموزش باید ابتدا تاریخ آن را شناخت .
پایدار باشید .
من مشغول انجام پروژه دانشکدهی درمورد خانم معصومه سهراب هستم متاسفانه هر چقدر جستحو کردم هیچ منبعی درمورد اقدامات اساسی ایشان و حتی آرامگاه ایشان نیافتم
اگر شما میدانید ایشان در کجا به خاک سپرده شده و تاریخ دقیق آن اطلاع دارید ممنون میشم مه ذکر کنید