« " فرامرز پایور " در خانواده هنردوستی رشد کرد.
پدرش آموزگار و استاد زبان فرانسه بود و دست خوشی در نقاشی داشت.
او ۱۹ ساله بود که دبیرستان را به پایان رساند و به استخدام وزارت دارایی درآمد و ۲۵ سال به عنوان بازرس در آن وزارتخانه و وزارت آموزش و پرورش تا زمان بازنشستگی کار کرد.
از کودکی شیفته موسیقی بود و از پدربزرگش اندکی سنتور آموخته بود.
۱۷ ساله بود که آموزش سنتور را نزد ابوالحسن صبا آغاز کرد و شش سال شاگرد او بود تا اینکه از استاد تأییدیه گرفت و همکار و همنواز او شد. » ( 1 )
فعالیت حرفهای
فرامرز پایور از سال ۱۳۳۳، کار خود را در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان و از سال ۱۳۳۷ آموزش سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد. او اولین سنتورنوازی بود که روی سنتور، نواسازی میکرد و تنها در پی بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، نخستین آهنگسازی بود که ساز تخصصی او، سنتور بود.
او سپس هارمونی و کمپوزیسیون را در کلاس «امانوئل ملیک اصلانیان» آموخت. در سال ۱۳۴۱ برای ادامه تحصیلات کلاسیک خود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد. از دانشگاه کمبریج در زبان و ادبیات انگلیسی دانشنامه گرفت و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهی انگلستان انجام داد که برنامههای دلپذیری از آن سالها در آرشیو رادیو بیبیسی وجود دارد.
در این سالها، برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی، از طرف دانشگاه لندن و دانشگاه کمبریج از او خواسته شد تا کنفرانسهایی در این زمینه همراه با ساز خود ترتیب دهد. همه این کنفرانسها با موفقیت انجام شد و از سوی این دانشگاهها به دریافت جوایزی نائل گردید.
بازگشت پایور از انگلستان، همزمان با آغاز برگزاری جشنهای هنر شیراز بود. او همه ساله با گروه اساتید و گروه نوازندگان فرهنگ و هنر، نمونههای ارزندهای از آثار بزرگان موسیقی ملی و نیز آثار خود را در این جشنها اجرا مینمود.
پایور در سال ۱۳۴۷ از وزارت دارایی به وزارت آموزش و پرورش (سازمان مبارزه با بیسوادی) منتقل و در سال ۱۳۵۵ بازنشسته شد.
«محمدرضا شجریان» در سال ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیفهای آوازی را با او دنبال کرد. » ( 2 )
« استاد بر این باور بود که آنچه از موسیقی قدیم به ما رسیده است را باید هم با نواختن و هم با نوشتن حفظ کرد. وی گفته است: «همه چیزهایی که مربوط به گذشته است باید بهصورت مدوّن چاپ شود تا تحریفی در آن صورت نگیرد. به هرحال هر کسی نظری دارد و ذوقها متفاوت هستند و هرچه هم میگذرد تغییر مییابد؛ البته تغییرش مهم نیست، بلکه از بین رفتن اصل مهم است. اگر عین یک تصنیف را همه بخواهند بخوانند و بزنند، میشود کتاب؛ ولی بههرحال اصل باید بماند و از بین نرود و درضمن باید ذوق هم به کار برد». ( 3 )
فرامرز پایور، در سال ۱۳۷۸ دچار سکتهٔ مغزی شد و از آن زمان تا زمان مرگ نتوانست فعالیت هنری خود را ادامه دهد. با این حال، در این سالها، برخی آثار قدیمی وی با تنظیم مهرداد دلنوازی و خوانندگی سالار عقیلی و با تأیید او تهیه و اجرا شدند.
پایور سرانجام ۱۸ آذر ۱۳۸۸ در بیمارستان شهید باهنر منظریه تهران به علت ایست قلبی و مشکل تنفسی درگذشت.
یادش گرامی باد .
منابع :
( 1 ) دویچه وله فارسی
( 2 ) ویکی پدیا
( 3 ) «موسیقی را مردم باید بپسندند و اهل فن بپذیرند»؛ گفتوگو با فرامرز پایور؛ مجله ادبستان؛ شهریور ۱۳۶۹، شماره ۹، ص 44 .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.