« مهدی بیانی در ۱۲۸۵ در همدان متولّد شد. پدرش، میرزا محمدخان مستوفی فراهانی، از خاندان دبیران و مستوفیان فراهان و نیای مادریش میرزا سلیمان بیان السلطنه فراهانی، رئیس بیوتات سلطنتی و صاحبِ رساله قواعد دفاتر و حساب بود. در دو سالگی او پدرش درگذشت و مادرش با او و دیگر فرزندان به تهران آمد. او در مدارس ابتدایی اقدسیّه و اشرف به تحصیلات مقدماتی و فراگیری خوشنویسی پرداخت و پس از اتمام دوره متوسطه در دارالفنون، دوره لیسانس علوم ادبی و فلسفی را در دانش سرای عالی (دارالمعلمین عالی سابق) به پایان برد و در ۱۳۲۴ ش به اخذ دکتری در زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران نایل گشت.
بیانی پس از گذراندن دوره تعلیمات دانشکده افسری و خدمت وظیفه، در ۱۳۱۲ ش همزمان با کار در کتابخانه دانشسرای عالی، تدریس زبان و ادبیات فارسی را آغاز کرد و در ۱۳۱۳ ش به مدیریت کتابخانه عمومی معارف منصوب گردید او در این مقام به گردآوری کتابها از کتابخانه سلطنتی و کتابخانه معارف برای بنیانگذاری «کتابخانه ملی ایران» پرداخت و پس از تأسیس این کتابخانه در ۱۳۱۶، ریاست آنجا را به عهده گرفت.
در ۱۳۱۹ش، به مدت یک سال از طرف وزارت آموزش و پرورش (وزارت فرهنگ سابق) به ریاست فرهنگ اصفهان اعزام شد و پس از بازگشت و انجام دادن مأموریت آموزشی یکساله در وزارت پیشه و هنر وقت، بار دیگر به ریاست کتابخانه ملی منصوب شد. در ۱۳۳۵ش، ریاست کتابخانه سلطنتی را عهدهدار شد و این سمت را همراه با استادی دانشگاه تهران و تدریس «تاریخ تکامل خطوط اسلامی» و «کتابشناسی نسخههای خطی» تا پایان عمر به عهده داشت[۷]
او همچنین انجمنی برای حمایت و معرفی خوشنویسان و هنر خوشنویسی با نام «انجمن حمایت خط و خطاطان» تأسیس کرد. وی به سبب تبحّر در شناخت خطوط و نسخهها به عنوان کارشناس نسخههای خطی و چاپی، با کتابخانههای ملی، مجلس شورای ملی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران همکاری میکرد.
او خود خطی خوش داشت و به ویژه در نستعلیق قوی و ماهر بود. او را از شاگردان میرزا حسینخان مستوفی معروف به کاتبالخاقان ذکر کردهاند. کتاب «احوال و آثار خوشنویسان» که او در ۴ جلد منتشر کرد از آثار پژوهشی ارزشمند در زمینه زندگینامه و معرفی خوشنویسان ایران است که تاکنون ارزش خود را حفظ کردهاست. » ( 1 )
« بیانی در خانوادۀ مستوفیان پرورش یافته بود، بعضی از نزدیكان و نیاكانش را میتوان جزو خوشنویسان به شمار آورد. او با فروتنی میگفت كه از نعمت خط بهرهای به سزا ندارد، در حالیكه شكسته و نیز نستعلیق را خوش مینوشت.
علاقۀ او به خط و خوشنویسی انگیزهای بود كه به پایهگذاری «انجمن حمایت خط و خطاطان» انجامید. او در شناساندن این طبقۀ هنرمند سخت كوشید .
بیانی خط شناس بود، و در احوال خوشنویسان و شناختن خطوط آنان آگاه، و در تشخیص ریزهكاریهای فنون خط و تذهیب دانا و خبره بود و قلمهای مختلف را نیك میشناخت. خود مینویسد: «با ممارست و مداومت» در بررسی آثار خوشنویسان «تا اندازهای قوۀ تشخیص حسن خط، برایشحاصل» شده، و شاید در عصر حاضر آن اندازه كه او از خطوط خوش دیده، و آنها را بررسی كرده، كمتر كسی امكانش را داشته است .
بیانی بهعنوان یك كارشناس برجستۀ شناخت خطوط اسلامی و نسخهشناسی در مجامع ادبی و مراكز ایران شناسیِ جهان شناخته شده است و در این مجامع برای نوشتههایش دربارۀ نسخههای خطی همواره اعتبار ویژه قائلاند .
تا زمان بیانی تذكرهای جامع و كامل دربارۀ خوشنویسان و آثار آنها تدوین نشده بود، اما در تذكرههای مختصری دربارۀ خوشنویسان تألیف شده در ۴ سدۀ اخیر، و نیز در تاریخها و شرح حالها جسته و گریخته از بعضی خوشنویسان نام برده شده بود؛ از اینرو، بیانی بیش از ربع سده از عمر خود را به مطالعه و ثبت و ضبط احوال و آثار خوشنویسان اختصاص داد و با بررسی دقیق مآخذ بسیار و مطالعۀ هزاران اثر از خوشنویسان ماهر در كتابخانهها، موزهها، مجموعههای عمومی و خصوصی، و مراكز علمی و هنری ایران و دیگر سرزمینها توفیق یافت كه شرح حال و فهرست آثار هزاران خطاط و خوشنویس را فراهم آورد و به تألیف اثر ماندگارش، احوال و آثارخوشنویسان، نایل آید.
مورخان غربی سهم پژوهشهای بیانی را در هنر اسلامی همانند اینال در تركیه دانستهاند .
بیانی كتابخانهای داشت كه نزدیك به ده یك آن نسخههای خطی بود. مجموعۀ نسخههای خطی او بیشتر نسخههای برگزیده، و اندكی از آنها نایاب یا كمیاب بود. در میان كتابهای او چند نسخه به خط مبرزترین خوشنویسان و چندتایی نیز به خط مؤلفان آنها بود. وی مجموعهای از خطوط خوش را نیز گرد آورده بود كه نمونۀ خطوط بیش از ۵۰۰ خوشنویس در میان آنها قرار داشت .
پس از وی بخش اعظم نسخههای خطی مجموعهاش برای كتابخانۀ مجلس، و عمدۀ مجموعۀ قطعات خط او را وزارت فرهنگ و هنر وقت برای موزۀ هنرهای تزیینی خریداری كردند .
بیانی سالها عضو هیئت مدیرۀ انجمن فرهنگی ایران و شوروی، و دارندۀ امتیاز مجلۀ پیام نوین بود؛بارها به شوروی دعوت شد و از كتابخانهها و گنجینههای تاریخی آنجا بازدید كرد. جز این، وی برای تكمیل اثر بزرگ خود، احوال و آثار خوشنویسان سفرهایی فرهنگی به هند، پاكستان، افغانستان، تركیه، لهستان، اتریش، آلمان، دانمارك، هلند، بلژیك، فرانسه، سویس، ایتالیا، انگلستان و آمریكا كرد .
بیانی در ۱۷ بهمن ۱۳۴۶ در اثر ابتلا به سرطان لوزالمعده، پس از عمل جراحی در بیمارستان دانشگاه آخن آلمان درگذشت. پیكرش را به تهران منتقل كردند و در گورستان ابن بابویه به خاك سپردند.
استاد او جلالالدین همایی در سوگش یك دوبیتی شامل ماده تاریخ درگذشتش سرود:
اختری از چرخ كمال و هنر گشت به ناگاه نهان زیر میغ
سال به شمسی ز سَنا خواستم گفت كه «مهدی بیانی دریغ» ( 2 )
منابع :
( 1 ) ویکی پدیا
( 2 ) مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.