فرهنگ عامیانه که از آن به فولکلور ( folklor ) یاد می کنیم . مجموعه ای از آداب و رسوم ، بازی ها و ادبیّات شفاهی اقوام مختلف است که نشانه های بومی در آنها دیده می شود . ادبیّات شفاهی ( ادبیات عامیانه ) از قرن ها پیش در قالب ، ترانه ، قصّه ، ضرب المثل و لالایی بین مردم رواج داشته است که به طور شفاهی نسل به نسل منتقل شده اند . چون این آثار از ذهن توده مردم برمی خاست ، به ادبیّات عامه شهرت دارند .
در هر سرزمین بنا به شرایط اقلیمی ، وضعیت معیشتی و باورهای مردم ، فرهنگ بومی ویژه ای شکل می گرفت . قصه هایی که سینه به سینه روایت می شد و ترانه هایی که مردم در شالیزارها ، کوچ عشایر ، کنار دارِ قالی و در آیین های خود زمزمه می کردند ، افکار و آرزوهای مردمی را نشان می دهد که احساسات خود را با زبانی ساده و بی پیرایه بیان کرده اند . این آثار بخشی از میراث فرهنگی ملّت هاست که خاستگاه و خالقان اصلی آنها ناشناخته هستند .
درکشور پهناور ایران به دلیل وجود اقوام گوناگون و تنوّع فرهنگ ها و گویش ها ، حوزه فرهنگ و ادبیّات بومی ، غنی است .
با تحلیل ادبیات شفاهی اقوام می توان درباره شاخصه های فرهنگی و اجتماعی آنها اطّلاعاتی کسب کرد .
معرفی فرهنگ بومی به نوجوانان و ایجاد فضایی مناسب جهت پژوهش در این زمینه ، هدفی ارزشمند است که می تواند از مدرسه آغاز شود . آموزش و پرورش ، دانشگاه ها ، میراث فرهنگی و گردشگری ، کتابخانه های عمومی و مراکز فرهنگی در شناسایی این آثار به جوانان می توانند نقش مؤثری داشته باشند .
کتاب های درسی رکن مهمی از نظام آموزشی را تشکیل می دهند . محتوای این کتاب ها در دانش افزایی و هدایت دانش آموزان به رشته تحصیلی تاثیرگذارست .
فرهنگ بومی در کتاب های ابتدایی
در کتاب های ( خوانداری ) و ( نوشتاری ) مقطع ابتدایی یک یا دو « درس آزاد » بدون متن وجود دارد که دانش آموزان با راهنمایی آموزگار خود مطالبی شامل یک متن و سؤالات درک مفهوم تهیه می کنند و در آن صفحات می نویسند . دروس آزاد در فصل های ( ایران عزیز ) ، ( هنر و ادب ) ، ( نام آوران ) ، ( آداب زندگی ) و ( فرهنگ بومی ) آمده است . دانش آموزان متنی متناسب با محتوای فصل تهیه و از آن متن ، سوالات درک مفهوم ، نگارشی و املایی استخراج می کنند . بدین ترتیب دانش آموزان با راهنمایی آموزگار خود در تالیف یک درس از کتاب ، مشارکت می کنند .
این بخش فرصت خوبی است تا دانش آموزان در زمینه آثار باستانی ، شخصیت های برجسته میهنی ، ادبیات بومی و تاریخ و جغرافیای زادگاه خود اطّلاعاتی کسب کنند . شیوه های متنوعی در تدریس « درس آزاد » وجود دارد . در سال های اول و دوم ابتدایی ، جمله سازی و پس از آن بند نویسی ، متناسب با محتوای فصل کتاب ، روش مناسبی است . جمله هایی که دانش آموزان ساخته اند ، آموزگار بر تابلو می نویسد و با مشارکت بچه ها از جمله های مرتبط تعدادی انتخاب می شوند و دانش آموزان با آن جمله ها برای هر موضوع یک بند می نویسند .
در سال های بالاتر دانش آموزان می توانند حکایت ها ، لالایی ها ، اشعار یا ضرب المثل های شفاهی را از بزرگان خانواده جمع آوری کنند و به نگارش در بیاورند و یا یک مکان تاریخی شهر خود را با راهنمایی آموزگار معرفی کنند . این کار به تقویت نگارش دانش آموزان نیز کمک می کند .
گاه آموزگار یک متن درس آزاد را آماده می کند و شیوه طرح پرسش های درک مفهوم را به شکل خلاصه به دانش آموزان آموزش می دهد تا آنها در انجام کار مهارتی کسب کنند . سپس از دانش آموزان می خواهد یک فعالیت مشابه آنچه در کلاس مشاهده کردند ، به طور انفرادی یا گروهی انجام دهند .
بدیهی است از دانش آموز مقطع ابتدایی انتظار کار پژوهشی در حد دبیرستان نداریم . دانش آموز در تهیه قصه ، شعر محلی ، آداب و رسوم یا معرفی یک شخصیت به همکاری والدین یا آموزگار نیاز دارد اما اگر خود نوجوان در جمع آوری اطلاعات از طریق جست و جوی اینترنتی ، مراجعه به کتاب و یا پرسش از دیگران نقشی داشته باشد ، یادگیری بهتر صورت می گیرد . دانش آموزی که با شنیدن یک قصه عامیانه یا آداب و رسوم از زبان مادربزرگ ، آن را به شکل مکتوب ، بازنویسی می کند ، یک تجربه عملی کسب می کند که تاثیرش از رونویسی های تکراری به مراتب ، بیشتر است .
اگر این بازنویسی ها ،کاستی هایی هم داشته باشد با راهنمایی آموزگار ، تصحیح می شوند . آنچه اهمیت دارد تلاش دانش آموز است که در یک فعالیت عملی مشارکت کند . « کوشش بیهوده به از خفتگی »
در بعضی مدارس این درس با شیوه سنتی جزوه نویسی اجرا می شود .بدین ترتیب که آموزگار یک متن آماده شده همراه تمرینات درک مفهومی و پاسخ های آن را در اختیار دانش آموزان قرار می دهند تا یک متن واحد و پرسش های آن را در صفحه درس آزاد به طور یکسان بنویسند .
در این شیوه دانش آموزان در جمع آوری اطّلاعات هیچ مشارکتی ندارند و تفکّر و خلاقیّت آنان به کار گرفته نمی شود . هدف از درس آزاد ، تنها ثبت یک متن یکسان و املا و سوالات درک مفهومی یکسان نیست . در بعضی کلاس ها دانش آموزان در حد توان خود ، اطّلاعاتی جمع آوری می کنند ولی در نهایت فقط متنی را که آموزگار آماده کرده است ، در کتاب های خود باید ثبت کنند و گاه حتی فرصت بررسی کار بچه ها هم در کلاس فراهم نمی شود .
در این مواقع ، دانش آموزانی که یک متن و سوالات آن را جمع آوری کرده و دل خوش کرده اند ، تا با تایید معلم آن را در صفحه کتاب خود ثبت کنند ، تلاش خود را بیهوده می پندارند و دلسرد می شوند .
اغلب آموزگاران و دانش آموزان به شیوه جزوه نویسی و یک دست نویسی عادت کرده اند . ظاهرا آموزگاران برای سهولت در تدریس ، ترجیح می دهند یک متن واحد با پرسش ها و پاسخ های یکسان به دانش آموزان ارائه دهند .
سال هاست به این شیوه عادت کرده ایم و از هر تغییری که وقت بیشتری را بگیرد ، استقبال نمی کنیم !
ده بار از این راه بدین خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید
تدریس امری پویا و تنوع پذیرست . با ابتکار عمل می توان شیوه های جدید را - لااقل در تدریس یک درس - تجربه کرد . گاه اجرای روش های جدید ، تجربه های سودمندی را به ما می دهد که به بهبود شرایط تدریس کمک می کند .
عواملی چون حجم زیاد کتاب های درسی ، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس ها و کمبود امکانات آموزشی در مدارس ، فرصت ابتکار را از معلم سلب کرده است . اغلب ما نگران تمام کردن کتاب و برگزاری آزمون ها هستیم .
از طرفی مدیریت کلاس ، زمانی که چندین موضوع برای درس آزاد ، ارائه شود ، دشوار تر از زمانی است که یک موضوع واحد ارائه می گردد . با همه اینها می شود « چشم ها را شست و جور دیگر دید » اگر در تدریس « درس آزاد » به جای یک متن واحد ، چند متن با تمرینات متنوع در کلاس مطرح شود ، دانش آموزان به جای این که در باره یک موضوع اطّلاعاتی کسب کنند ، با چند موضوع و سوالات درک مفهومی بیشتری آشنا می شوند . وقتی دانش آموزان در گروه های سه چهار نفره ، در باره یک موضوع تحقیق و مطالبی را آماده کنند ، نوعی همفکری و مشارکت ایجاد می شود و هر گروه می تواند اطّلاعاتی در باره موضوع گروه دیگر کسب کند .
بدیهی است انجام این تکالیف در یک جلسه ممکن نیست و این درس نسبت به سایر دروس ، زمان بیشتری را طلب می کند ، از این رو می توان برای انجام آن دو سه هفته فرصت داد و در این فاصله درس های دیگر را تدریس کرد . اجرای چنین برنامه هایی ، به ابتکار آموزگار و مدیریت زمان نیز بستگی دارد .
درس آزاد موقعیتی برای رشد خلاقیّت دانش آموزان فراهم کرده است تا در حد توان خود مطالبی را در باره موضوعات ملی و بومی تهیه کنند حال که برنامه درسی چنین فرصتی را در اختیار نوجوانان قرار داده است ، این فرصت را از آنان نگیریم .
فرهنگ بومی در کتاب های متوسطه اوّل
در دوره متوسطه اول درس آزاد در کتاب فارسی ، فصل ادبیّات بومی آمده است و تعلیقات آن شامل « خودارزیابی ، دانش زبانی ، فعالیت نوشتاری ، حکایت و روان خوانی » می باشد . با توجه به این که دانش آموزان این مقطع تجربه درس آزاد را از دوره ابتدایی کسب کرده اند ، برای فعالیت پژوهشی ، توانایی بیشتری دارند و به صورت انفرادی یا گروهی می توانند علاوه بر فرهنگ بومی ، در زمینه یک اثر تاریخی ، وضعیت جغرافیایی ، جاذبه گردشگری ، صنایع دستی و سوغات محلی نیز مطالبی را جمع آوری کنند . در این دوره با کمک دبیر ، ابتدا طرح اولیه ای برای انجام تحقیق ، به دانش آموزان ارائه می شود تا شیوه و مراحل اجرای کار تعیین گردد . ابتکار معلمان در راهنمایی دانش آموزان به استفاده صحیح از این فرصت ، نقش مهمی در ارائه درس آزاد و دانش افزایی نوجوانان دارد . هر چند که امکانات مدارس نیز در کیفیت اجرای این برنامه مؤثر است . در این مقطع گروه های دانش آموزی در باره یک موضوع با استفاده از کتاب های مرجع ، مصاحبه با صاحبان حرفه های سنتی و جمع آوری اشعار و قصه های بومی اطّلاعاتی جمع آوری می کنند و به صورت مکتوب یا به صورت فایل الکترونیکی ارائه می دهند . در بعضی مدارس ، دانش آموزان با الهام از محتوای این درس ، نمایشگاهی از صنایع دستی ، پوشاک و غذاهای محلی نیز برپا می کنند . این فعالیت علاوه بر تجربه کار جمعی ، به دانش افزایی آنها نیز کمک می کند .
کتاب های متوسطه دوم در حال حاضر ، درس آزاد ندارند باید دید سال آینده برای اولین دوره متوسطه دوم ، درس آزاد پیش بینی شده است یا خیر ؟
فرهنگ بومی در برنامه های پرورشی مدارس
معاونین پرورشی ، مجری برنامه های فرهنگی و هنری در مدارس هستند . برنامه هایی چون مسابقات قرآن و معارف و مسابقات فرهنگی ( اجرای سرود ، نشریه الکترونیک ، نمایش ، کتابخوانی و برنامه هایی به مناسبت اعیاد مذهبی ) بخشی از برنامه های مدارس هستند که بر اساس بخشنامه های معاونت پرورشی اجرا می شوند .
در میان این برنامه ها ، موضوعات مربوط به فرهنگ بومی جای چندانی ندارند . حوزه معاونت پرورشی ، با اختیاراتی که در اجرای برنامه های فرهنگی – هنری دارد ، می تواند برنامه هایی را با محوریت فرهنگ و جغرافیای بومی برگزار کند .
هر چند حجم برنامه های سفارشی این حوزه ، آن قدر زیاد است که فرصت اجرای برنامه های ابتکاری را از معاونین پرورشی گرفته است . گاه فرصت اجرای تمام بخشنامه های پرورشی هم برایشان مقدور نیست . در هر صورت به قصد تنوع در برنامه های فرهنگی مدارس ، می توان زمینه توجه به مسائل بومی را فراهم کرد .
برگزاری جلسات شعرخوانی ( محلی و فارسی ) ، اجرای سرودهای محلی ، مسابقاتی در قالب عکس و فیلم ، پژوهش در حوزه میراث فرهنگی ، تاریخ و جفرافیای بومی ، بازدید از موزه ها و اماکن تاریخی ، تشویق نوجوانان به معرفی جاذبه های گردشگری و صنایع دستی ، موجب ترغیب آنها به حوزه فرهنگ بومی می شود .
در انجام این فعالیت ها ، مشورت با دبیران تاریخ ، جغرافیا و ادبیات می تواند مفید باشد . همچنین مناسبت هایی چون هفته پژوهش ، هفته کتاب ، روز جهانی گردشگری و.... فرصت های مناسبی هستند که برنامه هایی با محوریت فرهنگ و جغرافیای بومی برگزار کنیم .
بسیاری از جوانان ما از تاریخ و پیشینه فرهنگی زادگاه خود اطّلاع چندانی ندارند ؛ شعر و موسیقی آن را نمی شناسند و با هنرهای بومی سرزمین خود بیگانه اند . این نقصان ، ریشه در کودکی و نوجوانی دارد که زمینه شناخت وآگاهی برای آنها فراهم نشده است .
برای آگاهی از تمدن و فرهنگ ایران زمین ، نیازمند آشنایی با میراث فرهنگی و ادبیّات بومی کشور خود هستیم . این آثار ، بخشی از تاریخ شفاهی مردم این دیار هستند که از آنها صدای لالایی ها ، شور وطن دوستی و آزادگی موج می زند . نغمه دل انگیز سازهای اقوام همراه با ترانه هایی که از دل برمی خاستند ، احساسات بی آلایش مردمی را نشان می دهند که اگر تلخکامی ها داشته و مرارت ها کشیده اند ، ناامید نگشتند و به وطن خود عشق می ورزیدند .
مردمی که آرش وار حریم میهن را پاسداری کردند و در ترانه ها و قصه های خود ، آرزوی نیک خواهی را به تصویر کشیده اند . حفظ این آثار ، ارج نهادن به تلاش مردمانی است که احساسات خود را نسبت به این سرزمین و آبادانی آن بیان کرده اند .
اگر چه بی پیرایه گفته اند اما چون سخن از دل برخاسته است ، لاجرم بر دل می نشیند .
نظرات بینندگان
از زحمات همکار محترم ، سرکار خانم أشرفی صمیمانه تقدیر و تشکر می کنیم. خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید.
کارش یکم راحت تربشه