روند تحولات در دنياي امروز اصلاحات آموزشي را اجتنابناپذير ساخته و آن را به ضرورتي جهاني تبديل كرده است.
جهاني فكر كردن و منطقهاي عمل كردن ( كلان فكر كردن و جزيي عمل كردن ) شعاري است كه اغلب ميشنويم لذا به اطلاعات جامعتري از جهان تغييرات و مهارتهاي تجزيه و تحليل و انديشهورزي در حوزه مسووليتي و تخصصي خودمان نياز داريم. جهت افزايش دانش عملكردي و مديريت دانش و كاربست دانشمان بيگمان به پژوهش (research) نياز داريم. توسعهيافتگي جهاني و پيشرفت بدون پژوهش ميسر و ممكن نيست.
در انديشه و عمل تربيتي نوين، مهارت درك تعامل فعال عيني و جزيي و ارتباط آنها با كل مفهومي و نظري نياز اساسي معلمان و مديران و برنامهريزان درسي است. رصد كردن تحولات نظام آموزشوپرورش و تربيت معلم و تحولات علمي در حوزه علوم تربيتي در سطح منطقه و جهان اسلام و بينالملل و بوميسازي تجربيات و يافته هاي مفيد آنها و بهرهمندي از آنها در چارچوب نظام معيار اسلامي نيازمند توسعه پژوهش است. در زمينه فردي و گروهي توسعه زمينههاي پژوهشگري و افزايش توانمنديهاي معلمان و ايجاد فرصتهاي بازآموزي علمي مستمر نيازمند اقدام پژوهي يا پژوهش در عمل
(research action) و درس پژوهش (lesson study) است.
توسعه زمينه پژوهشگري و افزايش توانمنديهاي حرفهاي به شكل فردي و گروهي ميان معلمان و تبادل تجارب و دستاوردهاي سطوح ملي و محلي و ايجاد فرصتهاي بازآموزي مستمر علمي و تحقيقاتي و مطالعات براي معلمان و ارتقاي توانمنديهاي آنان نيازي ويژه است كه بدون توجه و تمركز در آنها، آموزش و پرورش عقبماندهاي خواهيم داشت كه همچون ٨٠ سال گذشته تاكيد بر روشهاي سنتي حافظه محوري و سخنراني، ايستايي، تكراري و يكنواختي موجب فرسايش ذهني و عدم انبساط مغزي دانشآموزان را در پي خواهد داشت.
بيشترين توجه برنامههاي اصلاحات آموزشي به توانمندسازي معلم و غنيسازي فرآيند آموزش (ياددهي- يادگيري) بايد معطوف باشد كه ماموريت اصلي اغلب برنامههاي اصلاحات آموزش كشورهاي مختلف جهان است. تكاپوي جهاني در دست يابي به برنامههاي راهبردي و اثربخش براي نوسازي و تحول نظامهاي آموزشي تاسيس مدارسي است كه از طريق ترويج و غنيسازي فرآيند ياددهي- يادگيري (نه صرفا آموزش) به آدمي كمك ميكنند تا ياد بگيرد و بخشي از فرآيند حياتبخش هستي باشد.
از سوي ديگر برنامه درسي ملي به عنوان ميثاق عمومي در هفت ساحت، تعليم و تربيت اعتقادي- عبادي و اخلاقي، اجتماعي و سياسي، زيستي و بدني، زيباشناختي و هنري، اقتصادي و حرفهاي، علمي و فناورانه به منظور رسيدن به هدف گذاري پنجگانه عقل و ايمان و علم و عمل و اخلاق در منشور علمي و ديني تعليم و تربيت كشور اسلامي است.
از ديگر سو گسترش و توسعهشتابان فناوريهاي نوين و سرعت تحولات اين بخش و كاربست فناوريهاي نوين در فرآيند ياددهي- يادگيري و هوشمندسازي مدارس و كلاسهاي درس را ضرورتي انكارناپذير ساخته است (مجموع همه پيشفرضهاي قبلي يا به زبان رياضي زيگماي همه آنها در مدارس پژوهنده و يادگيرنده متجلي خواهد شد.)
از مفاهيم و عناوين مورد تاكيد سند تحول بنيادين، توجه به پژوهش محوري و پژوهندگي است كه اخيرا زير نظام پژوهش نيز در اين راستا تدوين و آماده شده است.
لذا جهتگيري در مدارس آينده (ويكتورياي استراليا) بيترديد مدارسي است كه پژوهش را پيشاني و نماد مدرسه در محتواي برنامههايش قرار داده باشند. تكامل و پويايي مدرسه زماني است كه همه مولفهها و عناصر موثر در مدرسه پژوهندگي را ترويج داده و پژوهش محور بودن را به يك نگرش باورپذير و بديهي جلوهگر كند.
مدرسه پژوهنده مدرسهاي است كه مدير آن و همه برنامههاي مديريت، پژوهش محور باشد. معلم آن پژوهنده باشد و پژوهش در تكاليف دانشآموزي در آزمونهايي كه به عمل آورد توجه جدي به چرايي و چگونگي پديدهها و موضوعات برنامه درسياش پرسشگري و زمينهسازي براي جستوجوگري دانشآموزان و... سرلوحه كار و فعاليتهايش قرار گيرد.
مدرسه پژوهنده يادگيرنده مدرسهاي است كه در آن درسپژوهي يا (مطالعه درس) به عنوان الگويي موثر براي ترويج و غنيسازي يادگيري و توليد دانش حرفهاي در مدرسه باشد. درسپژوهي، پژوهشي مدرسهمحور است و بر چرخه يادگيري گروهي، كيفي، مشاركتي و مداوم كارگزاران آموزش شامل تبيين مساله و طراحي، عمل بازانديشي و بازبيني يافتهها استوار است. ابتدا معلم مساله آموزشي را بررسي و سوالات پژوهش در كلاس درس را تبيين ميكند و بالاخره طرحي براي انجام پژوهش در آموزش پيشنهاد ميكند. درسپژوهي به گسترش فرهنگ يادگيري و مطالعه در مدارس ياري ميرساند و لذا الگوي سازمانهاي يادگيرنده در مدارس جهت تبادل دانش و كاربست صحيح برنامه هاي آموزشي موجب انتقال تجارب آموزشي و اثربخشي فرآيند ياددهي- يادگيري خواهد شد.
پژوهش در مدرسه موجب ميشود كه معلمان مسووليت بيشتري را در اداره مدرسه احساس كنند و الگوهاي درسپژوهي و اقدامپژوهي را عاملي براي فراهم آوردن يادگيري از خود از طريق مشاهده، بازانديشي در عمل انجام شده و خودارزيابي ميدانند.
مدير مدرسه پژوهنده- يادگيرنده بايد شيوه مديريت خود را از مسووليت و اختيار فردي به روش مشاركتي و مسووليتپذيري جمعي با بهرهوري زياد تغيير دهد. معلمان و دانشآموزان چنين مدارسي به بازانديشي يادگيري خود برانگيخته ميشوند.
گسترش فرهنگ يادگيري و رهبري آموزشي اثربخش از طريق توسعه مشاركت، همكاري و بازانديشي گروهي مساله اصلي دانش مديران و دانش حرفهاي آنان است؛ تبديل مدرسه به محيط موثري كه در آن معلمان از يكديگر بياموزند.
مدرسه پژوهنده- يادگيرنده چرخه يادگيري سازماني مستمر را افزايش و بهبود ميبخشد و زبان و درك مشتركي براي گفتوگو به دست ميدهد. بازار انديشهورزي و خردورزي را توسعه ميدهد و اشتياق به يادگيري معلمان را بهبود ميبخشد.
در اين راستا اداره كل شهرستانهاي استان تهران همزمان با شروع هفته پژوهش ٢٠ مدرسه در سطح استان، هر منطقه يك آموزشگاه را با تدوين شيوهنامهاي و طراحي ساختاري به عنوان مدرسه پژوهنده- يادگيرنده معرفي و اولين مدرسه پژوهنده با برگزاري مراسمي افتتاح خواهد شد. اميد آنكه زمينهساز حركتي بديع و تكاملي و تحولي تازه و روح تازهاي در كالبد جسم كم روح مدرسه باشد.
روزنامه اعتماد
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.