نام کتاب: اقتدار گرایی ایرانی در عهد قاجار
نویسنده: دکتر محمود سریع القلم
ناشر: انتشارات فرزان روز
تقدیم به ایرانیان زیر ده سال، که در آینده برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزدیک نخواهند شد! برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد . ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد . از فرهنگ واکنش های سریع به خویشتن داری، ارتقاء فرهنگی پیدا خواهند کرد . از فرهنگ شفاهی و غیر دقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود . از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد. تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود . به رشد فردی و استقلال فکری از طریق مطالعه حداقل دو ساعت در روز روی خواهند آورد . برای ایرانیان دیگر از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد . از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت . غرور بیجا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد . دروغگوئی و وارونه جلوه دادن واقعیتها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود . برای کسب قدرت، به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت و پس از رسیدن به قدرت، فقط دوره محدودی، صرفاً برای تحقق کارهای بزرگ، در قدرت خواهند ماند.
«دکتر محمود سریع القلم» کتابی نوشتهاند تحت عنوان «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار». گرچه این کتاب بهطور خاص راجع به بررسی اوضاع دوره قاجار است، اما بخش بزرگی از آن به مرور کلی اوضاع و احوال اجتماعی ایران معاصر میپردازد. برای مثال آماری در این کتاب وجود دارد که آینه تمامنمایی است برای این که وضعیت خودمان را در آن بشناسیم:
«ایران و ژاپن همزمان تغییر را حدود ۱۴۰ سال پیش آغاز کردند. طی ۱۰۳ سال گذشته، درآمد نفت ایران حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار بوده است در حالی که فقط طی ده سال گذشته مردم ژاپن به طور میانگین سالانه ۵۰۰۰ میلیارد دلار تولید کردهاند.» (صفحه ۱۰ کتاب)
میبینید که بهرغم رجزخوانیهایی که معمولا ما ایرانیها داریم وقتی عملکردمان را بر آینه آمار و ارقام رسم میکنیم، باعث شرمساری میشود. مثلا گرچه ایران و ترکیه جمعیت تقریبا برابری دارند ولی آمار زندانیان ایران ۲.۲ برابر ترکیه است و در حالیکه جمعیت هندوستان ۱۲ برابر ایران است تعداد پروندههای قضایی که سالانه در ایران تشکیل میشود ۲ برابر پروندههای قضایی هندوستان است!
گویی ایرانیان با خودشان تعارف دارند و در مورد خودشان با تملّق و تعریف سخن میگویند و خود تملقات خود را باور میکنند:
«خود گویم و خود خندم
من مرد هنرمندم!»
شاید آن هنری که «نزد ایرانیان است و بس» همین هنر باشد! علاوه بر این که ما در سطح ملی دچار خصلت تملق از خود هستیم، در سطح بین فردی نیز عیب و ایرادهای یکدیگر را باز نمیتابانیم و در حضور یکدیگر تملق و تعریف میگوییم و از آنسو وقتی آن فرد حضور ندارد عیوب او را روی دایره میریزیم و با مرور عیوب او با دیگران «دلمان را سبک می کنیم»، در همان حال دیگری نیز در جایی دیگر مشغول فهرست کردن عیوب ماست!
دکتر سریع القلم در صفحه ۴۸ همان کتاب در چند جمله عارضهی این رفتار غیر اخلاقی ما را توضیح میدهند: «خصلت تملق باعث شده است تا بسیاری از ایرانیان… در ارزیابی نکات مثبت و منفی خود واقع بینانه نیاندیشند.» کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» را انتشارات فرزان روز منتشر کرده است.
این یادداشت را با جملاتی دیگر از همین کتاب به پایان میبرم: «مشهور است که ایرانیان میدانند که چه نمیخواهند ولی به عنوان یک جامعه اجماع ندارند که چه میخواهند و افزون بر آن میتوان گفت که با روشهای دستیابی به این اجماع نظر نیز آشنایی ندارند».
نظرات بینندگان
یک طرفه می نویسید جناب سریع القلم.