روان شناسی موفقیت - موفقیت با ذهنیت مثبت
نویسنده: دکتر ناپالئون هیل- دکتر کلمنت استون
مترجم: مهدی قراچه داغی
کتاب در 349 صفحه توسط انتشارات آسیم به چاپ رسیده است و دارای چهار بخش است. در پیش گفتار کتاب مذکور با اشاره به این سخن سورن کی یرکگارد فیلسوف و متفکر بزرگ دانمارکی که می گوید: "کتاب خوب شما را می خواند." چنین می خوانیم:
« شما در حال حاضر چنین کتابی به دست دارید که نه تنها در زمینه خود یاری کتابی بدیع و کم نظیر است بلکه ضمن تماس با مسائل شما در مقام همدردری ظاهر می شود و چونان دوستی مدبر شما را در یافتن راه حل راهنمایی می کند. با همه این اوصاف توجه به نکته ای ضرورت دارد. کتاب روان شناسی موفقیت، موفقیت با ذهنیت مثبت به خودی خود به تنهایی کاری صورت نمی دهد. اگر به راستی طالب موفقیت هستید باید برای رسیدن به آن وقت بگذارید و به قدر کافی بیندیشید. در این صورت بدانید که جواهری بس گرانبها به دست گرفته اید. نقشه راهنمایی دارید که شما را به آینده بهتر رهنمون می سازد. پیش طرح گران بهایی در اختیار دارید که به کمک آن می توانید زندگی آینده خود را بازسازی کنید. کتاب موفقیت با ذهنیت مثبت به شما می آموزد که چگونه ذهن نیمه هوشیار را برای موفقیت خود در خدمت بگیرید. لحظه ای بیندیشید. آیا تا به حال کسی به شما آموخته که چگونه به شکل سازنده از عواطف غرایز تمایلات احساسات روحیات و اندیشه خود استفاده کنید؟ آیا هرگز به شما گفته اند که چگونه بدون توجه به موانع موجود به هدف های خود برسید؟ »
در فصل اول با تیتری تحت عنوان دیدار با مهمترین شخصیت زنده مهمترین را ملاقات کنید مواجه می شویم. جایی در این کتاب او را ملاقات می کنید. ملاقاتی بی مقدمه و ناگهانی است که زندگی شما را متحول می سازد. او را که می بینید پی به اسرارش می برید. می بینید که با خود طلسمی حمل می کند که در یک سمت آن ذهنیت مثبت و در سمت دیگرش ذهنیت منفی را نوشته اند. این طلسم نامرئی از دو قدرت حیرت انگیز برخوردار است. از یک سو اسباب ثروت موفقیت شادی و سلامتی را فراهم سازد. نخستین قدرت، ذهنیت مثبت است که اشخاص را به صعود و ماندگار شدن در اوج سوق می دهد. قدرت دوم ذهنیت منفی است که اشخاص را در همان جایی که هستند باقی نگه می دارد. ذهنیت منفی می تواند کسانی را که به اوج رسیده اند از سریر قدرت به زیر بکشد.
عظمت نصیب کسانی می شود که در اشتیاق رسیدن به هدف های عالی می سوزند. کسانی به موفقیت می رسند و آن را حفظ می کنند که با ذهنیت مثبت به استقبال مسائل می روند. برای موفقیت در فعالیت های انسانی به تمرین... و تمرین... و باز هم تمرین نیاز دارید. با در نظر گرفتن هدف های مطلوب و مشخص کار و فعالیت برایتان اسباب رضایت می شود. در ازاء هر ناراحتی و هر گرفتاری امتیازی برای شما وجود دارد مشروط بر آن که با ذهنیت مثبت به استقبال مسائل بروید.
بزرگترین نیروی انسانی ناشی از نیایش و عبودیت پروردگار است. می توانید دنیای خود را تغییر دهید. برای دستیابی به چیزهای ارزشمند باید هدف های عالی در نظر بگیرید و بخواهید که به آنها برسید. آیا تا به حال به هدف های بزرگ و متعالی خود در زندگی فکر کرده اید؟ آیا دنیا را سرزنش می کنید؟ اگر جوابتان مثبت است این گفته را به ذهن بسپارید: اگر انسان درست و منطقی باشد دنیای او درست است و منطقی خواهد بود. آیا دنیای شما درست و منطقی است؟ شما برای موفقیت و قهرمانی متولد شده اید. شما از انبوه تجارب گذشتگان توانایی رسیدن به هدف هایتان را به ارث برده اید. آیا حاضرید بر توانایی های خود بیفزایید و بهایش را بپردازید؟
فصل سوم کتاب با این عنوان شروع می شود. تارهای عنکبوتی را از اندیشه خود پاک کنید. شما همانی هستید که فکر می کنید. اما چه فکری می کنید؟ فکر شما از چه نظمی برخوردار است؟ تا چه اندازه مستقیم می اندیشید؟ و سرانجام تا چه اندازه فکر شما صاف و روشن است؟
اندیشه همه و حتی درخشان ترین افراد را تارهای عنکبوتی احاطه کرده است. احساسات، عواطف، عادات، باورها و تعصبات و افکار در میان این تارها محبوسند. گاه می خواهیم عادات نامطلوب خود را اصلاح کنیم و مواقعی دیگر شدیدا به انجام کار اشتباه اغوا می شویم. در این شرایط مانند حشره ای که به دام تار عنکبوت افتاده است برای رهایی خود تلاش می کنیم. اراده هوشیار ما با تصورات و اراده ذهن نیمه هوشیار ما در تضاد می شوند. هر چه بیشتر تلاش می کنیم گرفتارتر می شویم و در گرفتاری مستقر باقی می مانیم. در این میان جمعی تسلیم می شوند و شرایط دردناکی را تجربه می کنند. اما جمعی دیگر راه زندگی و مبارزه را می آموزند و از نیروی نیمه هوشیار به کمک ذهن هوشیار خود استفاده می کنند. اینها موید و پیروز هستند. موفقیت با ذهنیت مثبت راه استفاده از این نیروها را به شما می آموزد.
نویسندگان کتاب در فصل 9 تحت عنوان چگونه به خود انگیزه بدهیم می نیسند: انگیزه چیست؟ انگیزه آن چیزی است که عمل را تشویق یا انتخاب را مشخص می سازد. انگیزه گرایشی درونی است که شخص را به عملی تشویق می کند. انگیزه دست مایه امید یا نیرویی است که شخص را برای انجام عمل به منظور دستیابی به نتایج مشخص آماده می سازد. وقتی با اصولی که به شما انگیزه می دهد آشنا شدید می توانید از اصولی که به دیگران انگیزه می بخشد مطلع گردید. هر کس به تنهایی می تواند عادت واکنش احساسی خود را تغییر دهد. شما هر چه متمدن تر، پالایش شده تر و فرهنگی تر باشید به همان اندازه با سهولت بیشتری می توانید احساسات و عواطف خود را تغییر دهید. می توانید ترس های ناخواسته و مضر را خنثی کنید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اما از نظر من دو کتاب فعلی معرفی شده در سطح پایینی قرار دارند. این کتاب ها آرامش برای انسان نمی آورند بلکه مایه اضطراب و .. هستند.
کتاب هایی عوام فریب که حتی از نظر علمی هم دچار مشکل هستند.
این کتاب انسان ها را ماشین های موفقیت ساز میخواهند و در پی آرامش نیستند.
این کتاب ها افراد عوام و ساده را در پی آرزوها می کشانند و امید می دهند که تو اگر بخواهی میرسی و فرد گرایی جامعه سرمایه داری را نهادینه میکند و همینطور انسان های طبقات پایین جامعه را با روانشناسی و این تبلیغات موجوداتی بار می آورد که برای طبقات بالای جامعه کار کنند به امید موفقیت اما این یک فریب هست