فضای کشور آکنده از اخبار آزار دهنده است . اخبار گوناگونی که ریشه اغلب آنها به اقتصاد ، محیط زیست و نهایتا به مدیریت های ناکارآمد برمی گردد.
سرعت وقوع اخبار ناگوار در یکی دو ماه اخیر ، به حدی است که مجالی برای اندیشیدن به یک مشکل دست نمی دهد .
هنوز جزئیات یک خبر را بررسی نکرده ایم که خبر ناگوار دیگری می رسد.
هنوز از خبر واژگونی اتوبوس خبرنگاران فارغ نشده ایم که خبر واژگونی اتوبوس سرباز معلمان ، ملت را سوگوار کرد.
در پیگیری این اخبار ، به اتوبوس های غیر استاندارد و از رده خارج رسیدیم که همچنان مجوز تردد دارند و جان می گیرند .
سالهاست چنین حوادثی که ناشی از سو مدیریت هاست ، در جاده ها رخ می دهند.
هنوز از سوگواری خبرنگاران و سرباز معلمان فارغ نشدیم که بی برقی های گسترده در تهران و شهرستان ها ، تیتر اخبار می شوند . تا این خبر را پیگیری می کردیم ، اخبار اسفناک سیستان و بلوچستان رسید . شیوع گسترده کرونا و بی آبی روستاهای آن منطقه خبر اول رسانه ها شد.
فیلم هایی که روایتگر بی آبی شهرها و روستاهای این استان بودند ، مرزها را در نوردید.
هنوز تانکرهای آب رسان ارتش ، در مسیر سیستان و بلوچستان بودند که خبر رسید دامداری در کشورمان در آستانه ورشکستگی و نابودی است. فیلم های متعددی در فضای مجازی مشاهده کردیم که دامداران ورشکسته به دلیل کمیابی و گرانی علوفه دام وافزایش هزینه های جنبی ناچار به ذبح دامها یا فروش آنها شده اند.
بر اساس مستنداتی که اندکی از آنها در رسانه ملی هم منعکس شد ، منشا این مشکل هم به دلال ها و واسطه هایی رسید که مانع ترخیص خوراک دام از گمرک هستند. خوراک دام هم مثل کالاهایی چون دارو ، لاستیک خودرو ، سیمان ، پارچه و.... به این سرنوشت گرفتار شده است . باز همان داستان تکراری ارز دولتی و ارز آزاد و سودجویی عده ای که با اشکال گوناگون ارز دولتی دریافت می کنند و هیچ کس حتی دولت توان مقابله با آنها را ندارد.
در تمام این مسائل مقصران اصلی معرفی نمی شوند . هیچ نهادی مسؤلیت نمی پذیرد و هیچ مدیری برکنار یا بازخواست نمی شود .
اخبار ورشکستگی دامداران و اوضاع اسفناک سیستان و بلوچستان را دنبال می کردیم که خبر بی آبی استان خوزستان ،رسانه ها را تسخیر کرد . در وضعیت خوزستان ، علاوه بر مشکل کم بارشی ، عوامل متعددی مؤثر بوده اند.
سدسازی های غیرکارشناسی شده و بی توجه به شرایط زیست محیطی که فقط برای عده ای سودآور بود ، عواقبی به بار آورده است که یکی از آنها بحران آب در خوزستان است.
اسنادی که پس از یک دهه اکنون بر ملا می شوند ، مخالفت سازمان محیط زیست را برای طرح های ناکارآمد در حوزه مدیریت آب نشان می دهد .
خشک کردن هورالعظیم بدون اجازه سازمان حفاظت محیط زیست و با مجوز شوراهای بالادستی در سال 89 انجام شده است . این طرح که به منظور اجرای پروژه های نفتی انجام شد ، موجب ورشکستگی کشاورزان و دامداران آن مناطق گردید. بررسی بحران آب در خوزستان نشان می دهد که بی تدبیری در ساخت سدها ، انتقال آب و خشکاندن تالاب ها عواملی بودند که غیرکارشناسانه صورت گرفتند و این شرایط را ایجاد کرده اند.
این حوادث پی در پی مربوط به امسال نیست بلکه ریشه در مدیریت های ناکارآمد سالهای متوالی دارد . به هر حوزه ای که سرک بکشیم آسمان همین رنگ است. اگر انتخاب مدیران در پست های حساس ، بر اساس سواد و تخصص باشد با چنین شرایطی روبه رو نبودیم.
ناتوانی در مدیریت کشور ، به بحران های بی آبی ، بی برقی ، محیط زیستی ، گرانی و بیکاری منجر شده است.
هنوز از شوک خشکی هورالعظیم و کارون سر بلند نکرده ایم که خبر صیانت از فضای مجازی هم رسید ! در حالی که بخشی از روستاهای کشور در حسرت یک تانکر آب هستند ، در حالی که کرونا همچنان قربانی می گیرد و در واکسیناسیون از بسیاری کشورها عقب هستیم ، در حالی که گرانی گلوی مردم را می فشارد ، در چنین آشفته بازاری ، نمایندگان مجلس به سراغ صیانت از کاربران فضای مجازی آمده اند !
در یک جامعه ، اولویت گذاری ها هم به مدیریت های شایسته نیاز دارد. ظاهرا نمایندگان در تشخیص اولویت ها هم بی تجربه اند. این نمایندگان از حقوق کدام کاربران سخن می گویند ؟
کاربران فضای مجازی همان مردمی هستند که مشکل معیشت ، بیکاری ، مسکن و دارو دارند.
این کاربران ناگزیرند در صف واکسن و تخت بیمارستانی ساعتها انتظار بکشند ، این مردم همان روستائیان خوزستان هستند که تشنه اند و کشاورزی و دامداری خود را ورشکسته می بینند . مردم همان جوانان کولبری هستند که در کوره راه های پرپیچ و خم و برفی جان سپردند . مردم همان جوانان نخبه ای هستند که فرصت های شغلی را از آنها گرفته اید و گاه ناچار به مهاجرت می شوند. این مردم همان هایی هستند که برای سیر کردن شکم فرزندانشان ، به زباله گردی روی آورده اند. مردم همان کسانی هستند که از کسب و کار در فضای مجازی ، اجاره خانه و اقساط خود را پرداخت می کنند.
آب ، برق و معیشت نیازهای برحق همین مردم هستند ؛ چرا به فکر صیانت از این حقوق بر حق مردم نیستید ؟!
کاش شتابی را که در اجرای این طرح دارید ، در ورود واکسن نشان می دادید و به عنوان وکیل مردم مطالبه می کردید !
کاش یک بار به ممنوعیت ورود واکسن اعتراض می کردید و صادقانه می گفتید اگر ورود واکسن ممنوع نبود ، روزانه شاهد فوت سیصد هموطن نبودیم . در یک جامعه ، اولویت گذاری ها هم به مدیریت های شایسته نیاز دارد.
کاش در این روزهای تلخ ، صیانت از سلامت مردم برایتان اولویت داشت نه صیانت از فضای مجازی !
سالها پیش با ویدیو و ماهواره و موسیقی هم مخالفت ها کردید و خشونت ها به کار گرفتید . هر چه حلقه انحصار طلبی ها را تنگ تر کردید ، تمرد و سرکشی های نسل جوان بیشتر شد .
متاسفانه سالهاست زمان و بودجه های کلان برای طرح های غیرکارشناسانه و ناکارآمد صرف می شود .
جامعه ما بیش از این ظرفیت سانسور و فیلتر و انحصارطلبی ندارد . این طرح که بیشتر با اهداف امنیتی و اقتصادی برایش برنامه ریزی کرده اید ، به جایی نمی رسد . جوانان خلاق امروز با جوانان دهه 60 تفاوت های زیادی دارند آگاهی این نسل از مفاهیمی چون حقوق بشر ، آزادی و اعتراضات مدنی بیشتر از نسل های گذشته است .
این نسل انسدادها و فیلتر کردن ها را برنمی تابند و برای حقوق شهروندی خود راه های برون رفت را پیدا می کنند .
این سرزمین متعلق به همه ایرانیان است و نمی توان آن را مطابق سلیقه عده ای خاص اداره کرد.
مسؤلینی که مدیریت ها را رها نمی کنید ! اگر نمی توانید باری از روی دوش این مردم رنجدیده بردارید لااقل مشکلات آنها را افزون نکنید و بیش از این به التهاب جامعه دامن نزنید.
تاریخ معلم خوبی است اگر از آن درس بگیریم.
نظرات بینندگان
تنها راه تغییر بنیادی هست این نظام آدم های فاقد تخصص و سواد را به عمد بیشتر می پسندد و این گونه افراد چون ظرفیت و تعهد اون سمت را ندارند سریع فاسد می شوند.