چرا حقوق ما معلمان غیر دولتی و رسمی یکسان نیست ؟ چرا حقوق ما 300 هزار تومان ولی حقوق معلمان رسمی 2300000 تومان / چرا همه مسئولان چشم و گوششان را به روی مشکلاتی که در مدارس خرید خدمات آموزشی است ، بسته اند/ بغضم شکسته ...خسته ام / ضمانت و امنیت شغلی نداریم و بلافاصله نیروهای جایگزین پشت در مدرسه ایستاده اند/ چرا این همه فاصله بین معلم رسمی و غیر دولتی خریدخدمات آموزشی وجود دارد / حتی از داشتن کارت پرسنلی هم محروميم / من یک معلمم اما...
گروه اخبار/
سال تحصیلی ۹۵-۹۶ در حالی به پایان رسید که هنوز بخشی از مطالبات معلمان پرداخت نشده است.
مطالبات مربوط به ساعات حقالتدریس معلمان شاغل، حق الزحمه امتحانات نهایی سال گذشته و حقوق معلمان طرح خرید خدمات آموزشی از جمله دیون دولت به فرهنگیان است.
اگر چه آموزش و پرورش در فروردین امسال و به هنگام واریز مطالبات حقالتدریس نیروهای غیررسمی وعده داد که مطالبات مربوط به نیروهای رسمی نیز در اردیبهشت پرداخت خواهد شد اما با پایان یافتن سال تحصیلی هنوز این مطالبه پرداخت نشده است.
حقالزحمه امتحانات نهایی سال ۹۵ نیز از جمله مطالبات آموزش و پرورش به معلمان بود اما آن گونه که علی الهیار ترکمن رئیس امور آموزش و پرورش در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور میگوید: در خرداد ماه با تخصیصهای صورت گرفته حق الزحمه امتحانات نهایی پرداخت شد.
اما در شهر تهران، حقالزحمه امتحانات نهایی شهریور و دی ماه ۹۵ پرداخت شده اما هنوز حقالزحمه امتحانات خرداد واریز نشده است همچنین شهرستانهای استان تهران نیز موفق به پرداخت این بخش از مطالبات نشده است.
مطالبات مربوط به ساعات حقالتدریس معلمان شاغل نیز تا این لحظه پرداخت نشده است در حالی که پیش از این وعده پرداخت آن تا پایان اردیبهشت داده شده بود هر چند رئیس امور آموزش و پرورش در سازمان مدیریت معتقد است که در تلاش هستیم تا هر چه زودتر این معوقات را پرداخت کنیم و نمیگذاریم پرداخت آن دیر شود و در دستور کار قرار دارد. خزانه هم باید آمادگی داشته باشد زیرا کار سازمان برنامه و بودجه منفرد نیست و باید خزانه هم کمک کند.
آن گونه که معلمان میگویند: از مهر سال ۹۵ تا اردیبهشت سال ۹۶ فقط مطالبات حقالتدریس سه ماه به آنها واریز شده است و برای ۵ ماه باقی مانده هنوز به آنها پرداختی انجام نشده است.
به اذعان معلمان حدود ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای پرداخت مطالبات مربوط به ساعات حقالتدریس معلمان شاغل نیاز است اما این اعتبار هنوز از سوی سازمان مدیریت تامین نشده است.
البته سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور سه هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار را بابت پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۹۵ تأمین کرد که براین اساس تمام پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۹۵ به صورت یک جا پرداخت شد همچنین به گفته مسئولان سازمان مدیریت، ۷ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای پرداخت بخشی از مطالبات فرهنگیان تامین و پرداخت شده است.
هر چند مسئولان امور بودجه در وزارت آموزش و پرورش، بودجه ریزی نامناسب برای آموزش و پرورش باعث کسری بودجه این وزارتخانه و بدهی آنها به فرهنگیان میشود، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میگوید: دو هزار میلیارد تومان بابت بازنشستگی فرهنگیان و دو هزار میلیارد تومان بابت بدهیهای دیگر پرداخت کردهایم اما همچنان ۱۲۰ میلیارد تومان دیگر بابت حقالزحمه برگزاری امتحانات نهایی میخواهند.
در بودجه سال ۹۶، برای پرداخت حقوق و مزایای قطعی کارمندان آموزش و پرورش در استانهای کل کشور، رقم ۲۹ هزار و ۸۴۱ میلیارد و ۳۴۴میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده و این در حالی است که برای همین پرداخت حقوق و مزایای کارمندان آموزش و پرورش در سال جاری، بیش از ۳۰ هزار و هفتصد میلیارد تومان بودجه نیاز است. به بیان دیگر آموزش و پرورش در سال جاری برای پرداخت حقوق کارکنانش، بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان کسری خواهد داشت.
در هفتههای اخیر، موضوع مطالبات پرداخت نشده فرهنگیان، موجب واکنش رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و به کارگیری اصطلاح گروگان گیری شد در چنین شرایطی این سوال برای معلمان مطرح است که با وجود چنین نگرشی، مطالبات مربوط به ۵٫۵ ماه حقالتدریس معلمان و حق الزحمه امتحانات نهایی از سال گذشته چه زمانی پرداخت خواهد شد؟
تسنیم
یک بار هنگام تولد رستم است که به دلیل درشت اندامی رستم ، زایمان عادی امکان پذیر نیست و پس از آتش زدن پر سیمرغ و با توصیه او ، زایمان مادر رستم به شیوه سزارین صورت می گیرد/ یک بار هم در جنگ رستم و اسفندیار است که سیمرغ به کمک می آید و پس از مداوای زخم های رستم ، توصیه های لازم را می کند که آن نبرد به پیروزی رستم ختم می شود . در هر صورت پرهای سیمرغ ، مظهر گره گشایی است/ در شرایط کنونی که ما در حل مسائل آموزش و پرورش درمانده گشته ایم ، آرزو می کنیم سیمرغی پیدا شود تا بتواند بخشی از مسائل این حوزه را حل کند/ آیا مشکلاتی چون کلاس های پر جمعیت ، ضمن خدمت های تکراری و ناکارآمد ، عدم استخدام نیروی تازه نفس و پرداخت نشدن مطالبات فرهنگیان با پرهای سیمرغ حل می شود یا خیر/ آیا این تعارض ، به دست جناب سیمرغ حل می شود / ما سر درگم شده ایم که چند پر از پرهای سیمرغ را باید در آتش بسوزانیم تا این مسائل حل شوند/ مانی که سیمرغ از حجم محفوظات کتاب های درسی آگاه شد و فهمید در مدارس خاص بچه ها آن قدر درس می خوانند و آن قدر آزمون می دهند و آن قدر برای نمره استرس می گیرند که فرصتی برای آموزش اخلاق و روابط اجتماعی ندارند ، پرهایش شروع به ریختن کرد/ در برابر مشکلات آموزش و پرورش شما ، اگر تمام پرهایم را بسوزانم ، نمی توانم این حجم از مشکلات را برطرف کنم/ اعتراف می کنم در برابر مشکلاتی مثل لو رفتن سؤالات امتحان نهایی ، ناتوان هستم/ من اگر خودم را درسته در آتش بیندازم ، باز هم نمی توانم حریف تلگرام شوم که با سرعت نور ، سوالات را قبل از شروع امتحان در شهرها به دست نوجوانان عزیز می رساند
تهیه کننده برنامه های تلویزیونی : ما در برنامه «پرسشگر» فقط سوال می کنیم و می خواهیم روحیه پرسشگری را در دانش آموزان جا بیندازیم و بگوییم حتما می شود سوال کرد/ با این که بیش از شش ماه از آغاز به کار رسمی این برنامه پس از توقف تقریبا یک ساله آن می گذرد اما به نظر می رسد که بخش قابل توجهی از جامعه فرهنگیان و حتی جامعه از وجود این برنامه بی خبرند/ با وجود شعارهایی که طراحان این برنامه در مورد رویکرد و جهت گیری این برنامه سر داده اند اما متناسب با آن موج و یا استقبالی در جامعه و در میان معلمان ایجاد نشده است/ ایشان در این برنامه فقط به چند پیامک محدود اشاره می کند و این نشان از ضریب نفوذ این برنامه در جامعه بزرگ آموزش و پرورش کشور دارد/ آیا در این برنامه از کارشناسان مستقل و نیز غیردولتی هم استفاده شده است/ مسئولان رسمی و دولتی تربیون های مختلفی دارند و البته کما بیش جامعه و فرهنگیان از نظرات آنان مطلع هستند/ بسیاری از این مسئولان وزارت آموزش و پرورش که خود طراح و مجری سیاست های جاری هستند برخی اوقات در نقش " منتقد " و حتی " اپوزیسیون " ظاهر می شوند و این در حالی است که آنان باید از عملکرد خود در حوزه مسئولیت شان دفاع کنند و دیگران که همان کارشناسان مستقل و متخصص هستند برنامه های جاری و وضعیت موجود را به چالش بکشند/ « تفکر نقادی » و « روحیه پرسشگری » آن گونه که مورد ادعای طراحان این برنامه است زمانی معنا پیدا می کند که از کلیشه های رسمی ، ظاهری و تشریفاتی خارج شده و اندیشه ها و دیدگاه های مختلف و حتی کاملا متضاد به محاجه و استدلال بپردازند/ مدیر اجرایی نباید فقط پشت تریبون شعار بدهد. بلکه مدیر اجرایی باید در مورد عملکردش توضیح بدهد/ نکته جالب این جاست که پرسشگر برنامه پرسشگر از مسئولان می خواهد که پاسخ گو باشند/ آن چیزی که ملکه ذهن بسیاری از مسئولان رسمی و دولتی است پاسخ دادن در یک فرآیند قابل پیش بینی و با جواب های قابل پیش بینی و رسمی است/ بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش عادت به پاسخ گویی ندارند و البته عمل بیش از گفتار موید واقعیت ها است/« صدای معلم » تاکنون در مورد عملکرد دانشگاه فرهنگیان و سرپرست آن پرسش های مختلفی را مطرح کرده و اخبار ، گزارش ها و یادداشت های انتقادی فراوانی را منتشر کرده است / جالب است که حداقل در این 4 سال دانشگاه فرهنگیان حتی یک " جوابیه " برای این رسانه پرمخاطب ارسال نکرده است / « صدای معلم » به اذعان مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی یک رسانه و گروه مرجع به حساب می آید/ سرپرست دانشگاه فرهنگیان جناب دکتر مهرمحمدی هم در برنامه پرسش گر دعوت می شود و قرار است پاسخ گوی پرسش های برنامه پرسشگر و دغدغه های مخاطبان باشد/ بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش و حتی خارج از آن عاشق تریبون های یک طرفه صدا و سیما هستند و البته آن را پنهان هم نمی کنند/ این گونه تربیون ها که غالبا در یک فضای رودربایستی و با فضای اداری و غیرچالشی انجام می شود بهترین فرصت و البته کم هزینه ترین جا برای تبلیغات است/ وقتی صحبت از " نقادی " ، " پرسشگری " و " گفت و گو " می شود باید به الزامات و شرایط آن پای بند بود/ جامعه آگاه ما دیگر تفاوت بین " شعار " و " عمل " را فهمیده است و فرق بین " دلسوزان " ، " فرصت طلبان " و " پوپولیست ها " را تمیز می دهد ....
به حاشيه راندن يك طرح
هر چند، تعابیر و تفاسیری که در رابطه با آن سند، بر زبان ها جاری شد، هیچ قرابتی با محتوای آن نداشت، اما حساسیت ها را نسبت به امر «آموزش و پرورش» برانگیخت و هر چند که واژه ها و جمله هایی که به آن سند منتسب شد نه خود و نه مشابه شان در آن یافت نشد، اما همان موارد، خوراکی شد برای نطقها و شب نامه های بسیاری در سراسر کشور براي جلب نظر مردم از زن و مرد و کودک و پیر و جوان تا کارمند و صنعتگر و کارگر و چوپان به سمت «آموزش و پرورش!».
هر چند عدهای چنین پنداشتند که هدف از آن همه واژه سازی خلاف واقع، تخطئه و تخریب دولت و اغوای ملت و کسب رأی اکثریت بود! اما این،«آموزش و پرورش» بود که جایگاه حساس و اهمیتش در سطح وسیعی مطرح شد.
روزهای تبلیغات انتخاباتی سپری شد. مردم در ۲۹ اردیبهشت با حضور حداکثری خود در پای صندوق های رأی ريیس جمهور مورد نظر خود را انتخاب کردند. اول خرداد ۹۶، نشست خبری ريیس جمهور برگزار شد. خبرنگاران زیادی از داخل و خارج سوالات متعددی از حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، سیاست خارجی و داخلی، اوضاع منطقه و پدیده شوم تروریسم، تولید و اشتغال، آموزش و پرورش و ... پرسیدند که آقای رییس جمهور با کمال آرامش و گشادهرویی و با حضور ذهن تحسین بر انگیز، پاسخهای بسیار سنجیده و قاطع و روشن به همه سوالات خبرنگاران دادند. اما در خصوص سند آموزش ۲۰۳۰ سخنی گفتند که شاید هیچوقت از یادها نرود.
روحاني گفت: «... هر کس به من تهمت زده، غیبت کرده، توهین کرده ... از همه گذشتم. اما از این توطئه ۲۰۳۰ من نمی گذرم...»!
ولی بحث و تفسیر و تولید محتوا در رابطه با آن سند، از سوی طیفی از تریبون داران، باز هم ادامه یافت و «آموزشو پرورش» همچنان در صدر مسائل باقی ماند تا اینکه ريیس جمهور منتخب مردم، روز ۲۳ خرداد ۹۶ و تنها سه هفته بعد از آن نشست خبری، سند ۲۰۳۰ را از دستور کار خارج، و تمام رسانه ها، لغو سند ۲۰۳۰ را تیتر خبری خود و خبر مربوطه را با این عنوان منتشر کردند:«جلسه ۷۹۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست حسن روحانی برگزار شد. در این جلسه سند ۲۰۳۰ لغو و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنای تمام فعالیتها عنوان شد».
توجه به كار تخصصی
اما به راستی چه ویژگی هایی در این سند وجود دارد که تا این حد مساله ساز و مناقشه بر انگیز شد و مدافع و معارض پیدا کرد و در نهایت از دستور کار خارج شد؟
واضح است که ذهن های پویا، پاسخ این سئوالات را به راحتی می توانند با مطالعه آن سند که از تولیدات فکری دیگران و دگر اندیشان است و مقایسه آن با اسناد آموزشی و تربیتی کشورمان از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بیابند. نسخه فارسی آن سند و این سند همه جا در دسترس است.
در اينجا ذكر چند نكته در باب لزوم توجه دوباره به سند 2030 ضروري است.
اول آنكه طیف وسیعی از مردم به لحاظ شغلی قاعدتا هیچ ارتباطی با مقوله آموزش ندارند و اصولا نباید انتظار داشت که در مورد سند آموزش ۲۰۳۰ ، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش - که یک سند داخلی است - و یا هر آیین نامه و قانون آموزشی دیگری چیزی بدانند. حتی با وجود اینکه شعور سیاسی و بلوغ اجتماعیِ مردم - در پرتو رهنمودهای مقام معظم رهبری و سایر بزرگان آنها را جهت تعیین سرنوشت خویش به پای صندوقهای رأی آورد، باز نمی توان توقع داشت که بعد از سیاسی و رسانه ای شدن آن سند و بروز مناقشه بر سر آن، خود را ملزم به مطالعه آن بدانند و جهت کسب اطلاعات درست، مراجعه مستقیم به متن سند داشته باشند. لذا به رد یا قبول همان شنیده ها بسنده میکنند و چه بسا موضوع، همچنان برایشان مبهم میماند.
فهميدن اصل ماجرا
عده ای که قاعدتا به لحاظ شغلی با نهاد تعلیم و تربیت و امر آموزش و پرورش سر و کار دارند و یا به خاطر مسئولیت های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیاز به آگاهی از حقایق و تجهیز خود به اطلاعات روز دارند، به مطالعه سند ۲۰۳۰ پرداختند و با محتوای آن آشنا شدند که این حسن بزرگ این مناقشات و کارکرد مثبت تبلیغات انتخاباتی بود. یعنی حداقل، اقلیتی بر آن شدند که یک سند آموزشی و مضمون و فحوای نهفته در آن را مطالعه کنند. لذا اکنون به جرات می توان گفت کسانی که متن فارسی سند ۲۰۳۰ یونسکو را خوانده اند بسیار بیشتر از کسانی هستند که متن سند تحول بنیادین خودمان را خوانده اند.
اما همه کسانی که بعد از احساس نیاز به خواندن سند ۲۰۳۰ ، به مطالعه جزيی یا کامل آن اقدامکرده اند، اظهار نظر جالبی داشته اند؛ «هیچ یک از چیزهایی که تریبون داران و شبنامه نویسان، در مورد سند ۲۰۳۰ گفتند و نوشتند و انتشار دادند، در سندی که ما خواندیم نبود! نکند سند ۲۰۳۰ ، نسخه دیگری داشته باشد که ما ندیده ایم!»
مطالباتي كه بايد دنبال شود
بحث بر سر سند2030، در گرما گرم انتخابات و سیاسی شدن آن غنیمتی بود و دستاوردی شد برای مردم. چرا که در ابتدای بحث کسی حتی نمی دانست که منظور از ۲۰۳۰ چیست! حتی اکثر مردم خیال میکردند خبری از اخبار ۲۰:۳۰ مورد بحث است!
اما تدریجا زمینه آشنایی قاطبه مردم با یکی از کارهای مهم یونسکو که توجه به آموزش و بهبود زندگی است فراهم شد و به آشنایی عموم با یک سند مدون آموزشی تحت عنوان سند آموزش ۲۰۳۰ منجر شد.در نهايت اينكه شاید یکی از مهمترین شاخصه های حقوق شهروندی، آشنایی شهروندان با مطالبات خویش است.
شایسته است هموطنان عزیز هم نسخه فارسی سند آموزش ۲۰۳۰ و هم متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کشورمان را مطالعه و باهم مقایسه كنند. مطالعه این دو، علاوه بر اینکه به برطرف شدن بسیاری از ابهامات کمک ميكند بلکه مردم را با مطالبات خود در زمینه زیربناییترین شئون زندگیشان - که همانا آموزش و پرورش است - آشناتر میسازد.