صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر قربان کیانی/ همکار گروه صدای معلم

چرا دانش آموزان خودشان را می کشند؟

خودکشی دانش ‏آموزان در حال تبدیل شدن به یکی از معضلات مهم آموزش و پرورش است/ ایران در سال 2007 بعد از چین و هند رتبۀ سوم را در آمار خودکشی زنان کسب کرده است/ با حاکمیت فردگرایی در جامعه، احساس تعلق فرد به افراد پیرامون خود کاهش می یابد، حمایت دیگران از فرد به هنگام مواجهه با دشواری ها کم شده و هر کسی درصدد بیرون کشیدن گلیم خود از آب است/ آنها با غرزنی مداوم خود علیه معلمان در محیط خانواده، دانش آموز را نسبت به آنها بدبین خواهند کرد و تعارض معلم- دانش آموز و درگیری بین آنها در مدرسه تشدید خواهد شد/ طبقه بندی مدارس به انواع مختلف، ارائه امکانات آموزشی بهتر به افراد متمکن و نبود عدالت آموزشی، باعث یأس و ناامیدی نسبت به آیندۀ تحصیلی و شغلی دانش ‏آموزانی خواهد شد که در مدارس عادی- دولتی محروم تحصیل می کنند/ ناکامی دولتی که با عنوان امید بر سرکار آمده است، اثر عمیقی برحالات روحی و روانی آحاد جامعه خواهد داشت. به شکلی که در دورۀ همین دولت، خودکشی در سطح جامعه افزایش یافته است. مدرسه نیز یک جامعۀ کوچک است و از شرایط حاکم برآن تأثیر می پذیرد/ بی دلیل نیست که برخی از افراد در موقعیت‏ های پرتردد دست به خودکشی می ‏زنند تا به جامعه بفهمانند که مشکل دارند / پیشگیری از خودکشی دانش ‏آموزان با ایجاد محیط شاد در مدارس، ورزش و ارتقاء سطح بهداشت روانی آنها صورت می گیرد

علل خودکشی دانش آموزان و راهکارهای تعدیل و کم کردن خودکشی در جامعه   خودکشی دانش ‏آموزان در حال تبدیل شدن به یکی از معضلات مهم آموزش و پرورش است. خودکشی را می‏ توان به عنوان اقدامی آگاهانه به منظور از بین بردن خود، با اهدافی نظیر تحت تأثیر قرار دادن دیگران، رهایی از فشار روانی و مشکلات تعریف نمود که سومین علت شایع مرگ و میر در آمریکا محسوب می شود و یکی ازهشت علت اصلی مرگ و میر در دنیا است.

یکی از علل خودکشی در کشورهای در حال توسعه، رویدادهای استرس آور اجتماعی است. میزان خودکشی در طی 50 سال اخیر سیر صعودی داشته و پیش بینی می شود به 5 / 1 میلیون نفر در سال 2020 برسد. نرخ خودکشی در کشورهای مختلف متفاوت بوده و این میزان از 1 در صدهزار نفر تا 45 در هر صدهزار نفر در نوسان بوده است.

میزان آن در ایران  6 در صدهزار نفر ‏است که  این آمار در سال های اخیر افزایش یافته است. میزان خودکشی در بین زنان بیشتر از مردان می باشد که ایران در سال 2007 بعد از چین و هند رتبۀ سوم را در آمار خودکشی زنان کسب کرده است. به زعم فمنیست ها، اعترض زنان به دنیای پر از نابرابری و تبعیض مردانه به شکل خودکشی متجلی می‏ شود.

علل خودکشی نوجوانان را به سخت بودن دروس، رقابت و فشار خانواده ها و مدارس بر دانش ‏آموزان برای کسب نمرات بالا، شکست تحصیلی، مشکلات خانوادگی، شکست عاطفی، مسائل اقتصادی و عدم مهارت حل مسأله، مشکلات اجتماعی و نا امیدی نسبت به آیندۀ تحصیلی– شغلی مرتبط می‏ دانند. مسئولیت بیش از اندازه، افسردگی، عزت نفس پایین و عدم حمایت همسالان  و عدم ارتباط مؤثر با دیگران از دیگر عوامل خودکشی این قشر به حساب می آید. 

خودکشی از دیدگاه های مختلف، به عوامل متعددی ارتباط داده شده است.یکی از علل آن مربوط به تغییر در فرهنگ و سبک زندگی افراد می ‏شود و در برخی موارد این پدیده به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته است.  دورکیم یک نوع آن را به گذر از جامعۀ سنتی به جامعۀ صنعتی که باعث کاهش همبستگی بین افراد می شود، مرتبط می داند. با حاکمیت فردگرایی در جامعه، احساس تعلق فرد به افراد پیرامون خود کاهش می یابد، حمایت دیگران از فرد به هنگام مواجهه با دشواری ها کم شده و هر کسی درصدد بیرون کشیدن گلیم خود از آب است.

در چنین شرایطی فرد هنگام مواجه شدن با مشکلات زندگی، توانایی خود را کمتر از آنچه که برای حل مشکل لازم است می یابد و با خلاص کردن خود از قید حیات، قصد دارد به آرامش برسد. این نوع خودکشی از دیدگاه دورکیم خودکشی خودخواهانه نام دارد که نتیجۀ سست شدن همبستگی اجتماعی است، به نظر وی هر قدر همبستگی اجتماعی سست شود و تعلق فرد به گروه و اطرافیان گسسته شود، او آمادگی بیشتری برای خودکشی خواهد داشت.

خودکشی دگرخواهانه نوع دیگری خودکشی از دیدگاه دورکیم است. در این نوع خودکشی فرد وظیفۀ اخلاقی عمیقی را درخود احساس می‏ کند و علاقه مند می‏ شود تا خود را فدای دیگران  کند. کسانی که به خاطر ارزش‏ های گروهی عملیات انتحاری انجام می دهند، از این دسته اند.  نوع سوم، خودکشی آنومیک است.  هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود، حالت "بی هنجاری" یا "نابه سامانی"در جامعه به وجود می ‏آید. بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می‏ شود و عموما با بحران‏ های بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است. وقتی که قواعد اخلاقی به عنوان هنجارهای معتبر برای ساخت دادن به کردار افراد از اعتبار می‏ افتند، امیالشان نامحدود شده و دیگر با منابعی که دارند ارضا نمی‏ شوند. نوجوانان اهداف بسیاری دارند از جمله دست یابی به شغل و یا ازدواج که برای دست یابی به آنها موانع بسیاری وجود دارد ؛ به طور مثال وقتی آنها می بینند برادر یا خواهر بزرگترشان که تحصیلات عالی دارد، بیکار است این مسأله باعث نا امیدی وی از راه تحصیل برای دست یابی به شغل می شود و فشار اجتماعی ناشی از آن او را به سمت خودکشی سوق می دهد.اگر تحصیل راه رسیدن به شغل نباشد، فشار روانی ایجاد می‏ کند و خودکشی راهی خواهدبود برای رهایی از این فشار.

خودکشی تقدیرگرایانه، نوعی عکس‌العمل به بازبینی،کنترل و تنظیم اجتماعی جامعه است. زمانی که حق گزینش از افراد سلب شده و فرد تحت شرایط اجباری، نمی‌تواند اهداف و راه‌های رسیدن به آن‌ها را فراهم کند، سرانجام به قضا و قدر تن می‌دهد و اقدام به خودکشی می کند. 

عوامل اقتصادی نظیر فقر، بیکاری، محرومیت، مشکلات مسکن، تورم، از دیگر عوامل خودکشی به حساب می‏ آیند. مشکلات اقتصادی نه تنها خانواده ها را دربرگرفته است بلکه مدارس نیز به خاطر کمبود بودجه با کاهش سرانه مواجه بوده و برای تأمین نیازهای خود دست به دامان اولیای دانش‏ آموزان شده اند.

بدیهی است در چنین شرایطی دانش ‏آموزانی که اولیای آنها در پرداخت مبالغ درخواستی مدرسه با مشکل مواجه هستند، احساس فشار روانی کرده، عزت نفس شان کاهش یافته و با این فشار روانی ناشی از فقر، گرایش به خودکشی خواهند داشت. از طرفی وقتی عوامل مدرسه برای تأمین سرانۀ مدرسه دست در جیب اولیا داشته باشند، آنها با غرزنی مداوم خود علیه معلمان در محیط خانواده، دانش آموز را نسبت به آنها بدبین خواهند کرد و تعارض معلم- دانش آموز و درگیری بین آنها در مدرسه تشدید خواهد شد.

ظهور این مشکلات بین فردی، میزان بهداشت روانی را در فضای مدرسه کاهش خواهد داد و احتمال گرایش به خودکشی را در بین دانش آموزان خواهد افزود. همچنین مدارسی که با مشکلات مالی مواجه باشند، حتی در تأمین ملزومات ضروری خود مشکل خواهند داشت چه برسد که بخواهند برای ایجاد روحیۀ نشاط در دانش‏آموزان برنامه هایی تدارک ببینند.

از سویی دیگر ، طبقه بندی مدارس به انواع مختلف، ارائه امکانات آموزشی بهتر به افراد متمکن و نبود عدالت آموزشی، باعث یأس و ناامیدی نسبت به آیندۀ تحصیلی و شغلی دانش ‏آموزانی خواهد شد که در مدارس عادی- دولتی محروم تحصیل می کنند.  

 نظریه‏ های روان شناختی بر نقش فرد در تصمیم به خودکشی تأکید دارند. فروید علت خودکشی را خشم درون فکنی شده می ‏داند. از نظر فروید انسان دو غریزه دارد، که یکی غریزۀ زندگی و دیگری غریزۀ مرگ است. غریزۀ مرگ منشأ پرخاشگری است که اگر جهت گیری بیرونی داشته باشد به جنایت منجر می شود و اگر جهت گیری آن درونی باشد به خودکشی می انجامد.

پس به زعم فروید خودکشی منشأ ذاتی دارد. اما در نظریه های یادگیری، علت خودکشی خاصیّت تقویت کنندگی آن است. عواملی چون انتقام، پیوستن به عزیز از دست رفته یا آسایش مطلق تقویت کننده هایی هستند که فرد را به انجام خودکشی تحریک می کنند. همچنین دیدگاه یادگیری اجتماعی علت خودکشی را تقلید از الگو می داند که این الگو می‏ تواند از آشنایان، دوستان و یا افراد مشهور باشد.

در سال های اخیر ما می بینیم که برخی از افراد با مشاهدۀ خودکشی دیگران به انجام این عمل گرایش بیشتری پیدا کرده اند و پدیدۀ خودکشی در جامعه شیوع بیشتری یافته است.

یکی از عوامل روانی که افراد را به خودکشی سوق می دهد، ناامیدی است. با توجه به اینکه دولت فعلی نام خود را دولت امید گذاشته بنابراین ناکارآمدی آن در تحقق شعارخود، می تواند یأس و نا امیدی آحاد جامعه را به دنبال داشته باشد. اغلب دولت‏ های قبلی خود را با شعارهای اقتصادی نظیر دولت سازندگی یا سیاسی نظیر دولت اصلاحات معرفی می کردند. در حالی که دولت فعلی نام خود را دولت امید گذاشته است. امید، بار روانی دارد. اگر یک دولت در تحقق شعارهای اقتصادی و یا سیاسی خود ناکام شود، اثر زیادی بر روح و روان مردم نخواهد داشت ولی ناکامی دولتی که با عنوان امید بر سرکار آمده است، اثر عمیقی برحالات روحی و روانی آحاد جامعه خواهد داشت. به شکلی که در دورۀ همین دولت، خودکشی در سطح جامعه افزایش یافته است. مدرسه نیز یک جامعۀ کوچک است و از شرایط حاکم برآن تأثیر می پذیرد. 

یکی از دلایل دیگر خودکشی، پایین بودن ظرفیت تحمل افراد در مقابل ناکامی است. به طور مثال دانش آموزی که نمرۀ کمی می گیرد، یا از رفتن به اردوی مدرسه جا می ماند، چرا اقدام به خود کشی می کند؟ چون توان تحمل ناکامی را ندارد. والدینی که از کودکی هرچه فرزندانشان خواسته اند، تأمین نموده اند، فرصت تحمل ناکامی را برای ایشان ایجاد نکرده‏اند و به همین خاطر است که وقتی در مدرسه با اندک ناکامی مواجه می شود، اقدام به خودکشی می‏کند. 

اشنیدمن خودکشی را اقدام و تلاشی برای ارتباط میان فردی می داند. به عقیدۀ او، افرادی که دست به خودکشی می‏ زنند، سعی دارند نیازهای روانی ناکام شدۀ خود را به آگاهی افراد مهم در زندگی شان برسانند. بی دلیل نیست که برخی از افراد در موقعیت‏ های پرتردد دست به خودکشی می ‏زنند، تا به جامعه بفهمانند که مشکل دارند.

برخی از افراد هم دچار بیماری‏های روانی هستند. افسردگی، اختلالات شخصیت، اسکیزوفرنی و ... بیماری هایی هستند که در آنها احتمال وقوع خودکشی وجود دارد. بهتر است بیماران روانی شناسایی و درمان شوند. بسیاری از دانش ‏آموزان مدارس نیز به خاطر شکست های تحصیلی و مسائل عاطفی با اختلالات روانی مواجه اند که شناسایی و درمان آنها می تواند میزان خودکشی را کاهش دهد.

بنابراین، خودکشی نیازمند پیشگیری و درمان است. پیشگیری از خودکشی دانش ‏آموزان با ایجاد محیط شاد در مدارس، ورزش و ارتقاء سطح بهداشت روانی آنها صورت می گیرد.

شناسایی دانش آموزان دچار اختلالات روانی نیز باید توسط مشاورین مدارس و سایر عوامل مدرسه انجام شود. درمان خودکشی از طریق دارو درمانی و روان درمانی انجام می شود. در موارد حاد بستری کردن فرد در بیمارستان و درمان وی نیز ضروری است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 28 خرداد 1395 14:30 خوانده شده: 4715 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 0 --
رسول 1395/03/28 - 15:22
مقاله تان واقعا عالی بود
پاسخ + +5 -2 --
ali 1395/03/28 - 16:48
سلام جناب دکتر قربان کیانی : به خدا تقصیر ما معلم ها نیست . باورکنید به دانش آموزان می گوییم که خودکشی گناه کبیره است ولی نمی دانم چرا اینکار را می کنند .
چرا وزارت یک گروه تحقیق را بوجود نمی اورد که در این باره بصورت صادقانه و بی طرفانه ( چون اکثر افرادجامعه این مشکلات را از کم کاری معلم می دانند ) تحققیق کند و این مشکل را بر طرف نماید .
ایا این مشکلات به خانه بر نمی گردد ؟
ایا صدا وسیما با توجه به برنامه های که پخش می کند تاثیر ندارد؟
ایا جامعه امروزی ( اینترنت ، موبایل ، ماهواره و ..... ) تاثیری ندارند؟
پاسخ + +4 -1 --
بازنشسته مهر93تبریز 1395/03/28 - 19:33
دکترعزیزوبزرگوارخیلی عالی بودوراه برون رفت ازاین بحران رانیزتوضیح دهید.سپاسگزارم.موفق وپیروزباشید.
پاسخ + 0 0 --
behnazbehdad 1395/03/28 - 22:40
راه برون رفت از این بحران به نظر من خداحافظی بین المللی باابزاذ وسایل دنیای مجازی .تعدیل دیدگاهی والدین درزمینه زادوولد(که اکثرا تک فرزند یادو فرزندی هستند انهم نامتجانس)وبه نوعی بازگشت فرهنگی به. دنیای ساده ی گذشته وتفریحات سالم گذشته است.....که البته عملی شدنش .....امکان....پذیر.......نیست.....زمان ...قابا بازگشت به عفب نیست...
پاسخ + 0 0 --
قربان کیانی 1395/03/29 - 08:02
یک آسیب اجتماعی با علت هایش قابل تبیین است. اگر علت های موجدۀ آن برطرف شوند آن مشکل نیز از بین می رود یا کاهش می یابد. در مقاله به عوامل مختلف اشاره شده و در پایان نیز به اجمال روش های پیشگیری و درمان مورد بحث واقع شده و نظر سایر همکاران نیز در این زمینه مطالب را تکمیل خواهد نمود
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/04/05 - 08:32
تا زمانی بیکاری و تورم در کشور باشد افسردگی و پیامد وخیم ان یعنی خودکشی وجود خواهد داشت و در ضمن خودکشی شامل بیماریی های همه گیر میشود مسولان هشیار باشید

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور