خبر بسیار تلخ و غم انگیز است تلخ تر از روزگار پر از زهر آن هم در بزرگداشت هفته مقام معلم . هفته ای که میگذرد تا هر لحظه اش پر از شادی و شادکامی باشد اما به یک باره کاخ آرزوهایت را زلزله ای ویران می کند و تودر خود می شکنی و با خویش می گویی آیا این منم ؛
همان که در وصفش آمده است :
« انما بعثت و معلما »
آیا نتیجه زحمات و من و همکارانم و پاداش تلاش هایم خودکشی دانش آموزم است ؟
آیا برانگیخته شده ام زندگی ببخشم یا ....
با خود می گویم کجا را بیراهه رفته ام ؟ چه کرده ام که دانش آموزم در پی تذکری از مدرسه فرار میکند و با خوردن سم به زندگی خویش پایان میدهد.
استانه کرمان سرزمین شاه نعمت الله ولی با آسمان بی ابر و بی مه و پر ستاره اش دیار، هوشنگ مرادی کرمانی باقصه های مجیدش و دیار خواجو دیار روح ا...خالقی خالق آهنگ ای ایران ای مرز
و شهرستان عنبرافشان عنبرآباد با نخل های سبز و سر به فلک کشیده اش خاکش دردانه ای را در آغوش می گیرد که تا دیروز بهترین دانش آموز مدرسه ی نمونه بود اما انگار مرگ را به زندگی ترجیح داد و مرا در بهت و حیرت فرو برد .
آقایان مسئول !
بی شک تعریف خودکشی را می دانید .
خودكشی به عنوان یك رفتار، مرگی است كه به دست خود شخص انجام می گیرد. به گفته اشنایدمن : « خودكشی عمل آگاهانه آسیب رساندن به خود است كه می توان آن را یك ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست كه برای مسئله تعیین شده او این عمل بهترین راه حل تصور می شود » .
بر مبنای تعریف مركز مطالعات انستیتو ملی بهداشت روانی آمریكا، خودكشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش می باشد كه ممكن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شكل احساسی در فرد بماند ؛ این تعریف سه شكل مختلف این پدیده را مطرح می كند : آموزش و پرورش سیاست زده و نظام آموزشی پادگانی پیامدش همین تلخ کامی هاست .
1) خودكشی به اتمام رسیده: به معنی عملی موفق كه منجر به مرگ شود.
2) اقدام به خودكشی: به عملی ناقص گفته می شود كه به مرگ منتهی نگردیده است.
3) افكار و تمایلات خودكشی: فكر و یا تمایل به خودكشی است كه در ذهن فرد وجود دارد ولی به مرحله عمل در نیامده است.
آمارهای سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد كه سالیانه حدود چهارصد هزار نفر به دلیل خودكشی موفق جان خود را از دست می دهند. خودكشی در ردیف دهمین علت مرگ و میر برای تمام سنین در بیشتر كشورهای جهان است در حالی كه آمار مرگ میر بیماران خودكشی كرده در بین مردان سه برابر بیشتر از زنان است، ولی زنها چهار برابر بیشتر از مردها اقدام به خودكشی می كنند.
علل خودكشی
در زمینه علل خودكشی طبقه بندی های متعددی وجود دارند ؛ در اینجا به یكی از این طبقهبندیها اشاره میشود :
1) علل آسیب شناختی- روانی شامل بیماریهای جسمی، بیماری های روانی همچون افسردگی.
2) علل اقتصادی شامل بیكاری، مشكلات اقتصادی، اخراج شدن از كار ورشكست شدن و از دست رفتن پایگاه های اجتماعی.
3) علل عاطفی شامل شكست در عشق، از دست رفتن شخص مورد علاقه، مرگ یا بیماری خطرناک یكی از نزدیكان، درگیری ها و اختلالات خانوادگی.
عوامل پیش گیری كننده خودكشی
بر اساس نتایج بررسی های مختلف می توان به برخی از عوامل پیش گویی كننده خودكشی اشاره كرد. بین خصوصیات همراه با خطر بالای خودكشی می توان از سن بالای ۴۵ سال، جنس مذكر، الكلیسم، خشونت و تحریك پذیری، از دست دادن سلامت جسمی، افسردگی و بستری شدن قبلی در بیمارستان روانی نام برد.
با همه ی این احوال این سوال در ذهن مطرح میشود :
آیا همان اندازه از خودکشی، مقاله و...خوانده و یا نوشته اید ؟
آیا هیچ تعریفی از عشق و هنر در زندگی ارائه کرده اید ؟
آیا حس زیباشناسی و زیبابینی دانش آموز را باور دارید ؟
آیا او را به سوی هنر سوق میدهید یا....
چه پیش آمد که به یک باره هنر و عشق به بوته فراموشی سپرده شد ؟
زیبایی از مدارس و از باورهای دانش آموزانمان رخت بر بست و جای خود را به تنش ها و خشونت های پنهان در میان دانش آموزان و افراد جامعه داد ؟ بیشک این آن نظام آموزشی نبود که انتظارش را داشتیم آن هم نظام آموزشی پادگانی !
نظام آموزشی که به نوعی خود را نخبه پرور میداند آن هم با تاسیس مدارس نمونه و شاهد و تیز هوشان و اخیرا غیرانتفاعی ها افسوس که آن قدر از واقعیت ها کناره گرفته ایم و سیاست زده شده ایم و راه را به بیراهه رفته ایم که دیگر سرنوشت دانش آموزانمان برایمان مهم نیست .
جای بسی تاسف است ؛
خوب یاد گرفته ایم روی آسیب ها و بحران ها سرپوش بگذاریم و صورت مساله را پاک کنیم .
آموزش و پرورش سیاست زده و نظام آموزشی پادگانی پیامدش همین تلخ کامی هاست .
امید است روزی مدیران مدبر و هنرمند مشاوران دلسوز سکان دار کشتی تعلیم و تربیت باشند .
امیدوارم این زنگ خطری باشد تا به درس هنر اهمیت ویژه داده شود تا زین پس دانش آموزان کشورم راه و رسم زندگی را بیاموزند تا شما پی به این نکته ببرید جامعه ای پیشرفت میکند که دانش آموزانش در با عشق و هنر و زیباشناسی استعداد های آنان کشف و شکوفا شود نه با نام نظام آموزشی پادگانی .
بی شک اگر بخواهیم می توانیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حالا بفرماییدربطش به درس هنر چیه ؟!!!
میزان خودکشی نشان دهنده آنومی جامعه است یعنی آستانه تحمل اجتماع پایین آمده
واقعا رنج اور است که کسی و یا کسانی به خاطر منافع خود، به دیگران ظلم کنند و صدایی هم نشود.
مدارسی که همه اش غم و مرگ و عزا باشد و جامعه هم همینطور دیگر بیش از این نباید توقع داشت
همچنین با وجود معلمانی با سطح دانش و فکر پایین بیشتر از این نباید توقع داشت.
ببخشید سطح دانش و فکری جامعه شما یا من، در چه حدی است؟!
بیسوادی معلم چه ربط منطقی
می تواند با خودکشی یک نوجوان داشته باشد؟
علت را هم کمی در شخص خودتان ببینید، بد نیست. در مدارس عزا و ماتم است قبول، شما در کلاس درسی خود برای خنثی کردن اثر منفی آن و یا ایجاد روحیه مثبت و شاد در دانش آموزان، چه اقدامات شایان توجه و تقدیری، انجام می دهید؟
متهم کردن صِرف جامعه و عناصر و عوامل خارج از خود، توانایی یا دانش و
مهارت یک معلم را، نشان نمی دهد.
کلاس درس و نحوه رفتار و تدریس، هنر شما معلم است. لابد باز به وضع نابسامان اقتصادی خواهید کرد، پس خودکشی ساده ترین راه برای خلاص شدن را بیازمائیم!
طبق آمار جهانی هنرمندان 18 برابر بیشتر از جمعیت عمومی در معرض خودکشی قرار دارند و مردان هنرمند بیشتر دست به این اقدام می زنند. شرایط مالی نامطلوب و استرس ناشی از رد محصولات هنری این هنرمندان از سوی مردم و به حاشیه رفتن از علل اصلی ارتکاب به خودکشی آنها ذکر شده است.
سالانه نزدیک به 800000 نفر دست به خودکشی می زنند. خودکشی پنجمین علت مرگ در بین افراد 30 تا 49 ساله در سطح جهان و دومین علت مرگ در گروه سنی 15 تا 29 است.انجمن بین المللی پیشگیری از خودکشی (IASP) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) که متعهد به پیشگیری از خودکشی هستند تاکید دارند که خودکشی پیچیده است زیرا دلیل واحدی ندارد. خودکشی اغلب به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف مانند اختلالات روانپزشکی، فشار اجتماعی، آسیب های روانی، عوامل بیولوژیکی، عوامل ژنتیکی و اختلالات جسمی ایجاد می شود.
طبق تحقیقات انجمن بین المللی پیشگیری از خودکشی ،هنرمندان بیشتر از سایر گروههای جمعیتی مستعد خودکشی هستند. معماران، نقاشان، مجسمه سازان، نویسندگان، شاعران و نمایشنامه نویسان بیشتر از دیگر هنرمندان مرتکب خودکشی در جهان شده اند.
این انجمن نیز شرایط مالی نامطلوب و استرس ناشی از رد محصولات هنری این هنرمندان از سوی مردم و به حاشیه رفتن را از علل اصلی ارتکاب به خودکشی آنها ذکر کرده اند.
هرچه فهم هنرمندان بالاتر میرود احتمال خودکشی بیشتر است»
شاید مشهورترین خودکشی هنری در ایران متعلق به «صادق هدایت» نویسنده شناختهشده ایرانی باشد. هرچند سالها قبل از او «رضا کمال» نمایشنامهنویس پیشرو در سال ۱۳۱۶ با سیانور به زندگیاش خاتمه داد و نام خود را به عنوان یکی از اولین هنرمندان خودکشی کننده در دوران مدرن هنر ایران به ثبت رساند.
پژوهشی بینا بود
عملکرد مشاوران چیست ؟
یک مدیر مدرسه چقدر مدبر است ؟
آیا مدیر فرد است یا مدیریت بر دلها دارد ؟
و سوالات دیگر.....
ارجمند، بلی هنر به ظرافت و لطایف روح و روان فرد و جامعه منجر
می شود. اما ایراد بحث شما این است که علت را فقط در مدرسه و کارکنان آن جستجو می کنید. بِستر خانواده ، جامعه، مسیر پرماجرای خانه و مدرسه، ارتباط با تعداد نقش هایی که بر او تاثیر
مخرب یا فرساینده گذاشته است. یا تاثیر گروه دوستان و فضای مجازی و....
جامعه بی هنر، مرده ای بیش نیست. وقتی اقتصاد و سیاست و حتی نظامی گری، سرلوحه تمام مسایل جامعه
می گردد، روح و به همراه آن هنر نیز می میرد.
گفته نشد همه هنرمندان، خودکشی
می کنند، بِسترها خیلی مهم و موثر هستند.
لابد خبر ندارید در ایران بیش از یک دهه هست که سن خودکشی کاهش یافته و به زیر ۱۸ سال، رسیده است. یک جستجوی ساده پیرامون زندگی و محل
کار و فضای مجازی، به چراهای بسیاری
پاسخ می دهد.
خودکشی پدیده ای نیست که فقط از زاویه تخصص خودتان، بدان بنگرید. یک جامعه شناس یا روانشناس هم، هرگز نمی تواند فقط برخاسته از رشته خود
سخن بگوید.
- یکی از بدترین احتمالات این که مورد آزار و اذیت یک بیمار پدوفیلیایی قرار می گرفته است. یک فرد خارج از مدرسه یا از خویشاوندان نزدیک و حتی شاید توسط یکی از معلمان همان مدرسه. جسارت بنده را ببخشید، ولی مگر کم در این خصوص و در همین سایت خبر خوانده ایم؟ این فقط یک فرضیه است که می تواند با بررسی و پژوهش، تایید یا رد گردد.
دیگر فرضیه ها:
- اختلاف والدین و احتمال طلاق آنها
- وضعیت نابسامان اقتصادی خانواده
- زندانی شدن پدر
- سرزنش و سرکوفت بیش از حد در خانواده یا مدرسه که در سن نوجوانی، تاثیرات بسیار سویی دارد.
- شکست عشقی( سن بلوغ کاهش یافته است).
- ناکامی در دروس
- افسردگی ارثی یا برخاسته از شرایط زندگی.
و.........