پیش از آن که ویروس کوچک کرونا زندگی همه در ابعاد و شئون مختلف را تحت تاثیر و حتا تهدید قرار دهد و در حوزه آموزش ، مدارس را مدیریت کند کم تر کسی فکر می کرد روزی برسد که قبح و ممنوعیت ورود موبایل و یا تبلت به مدارس شکسته شود .
هنوز یادمان نرفته است که در بسیاری از مدارس پیش از کرونا ، اگر در کیف دانش آموزی موبایل یافت می شد با آن دانش آموز مانند " مجرمان و خطاکاران حرفه ای " برخورد می کردند و چه بسا ممکن بود عواقب زیان باری برای دانش آموز حامل موبایل به همراه داشته باشد .
اما در کنار مشکلات ، چالش ها و بحران های ریز و درشتی که این ویروس برای نظام آموزشی ما به ارمغان آورد و مهم ترین عارضه آن ، تعطیلی مدارس و لوث شدن آموزش خاصه در نظام آموزشی ایران بود اما همان گونه که ذکر شد ، موبایل از خط قرمز خودخوانده بسیاری از عوامل اجرایی مدارس رها شد .
( طبق گزاره های آماری و پژوهشی و آن چیزی که توسط یونسکو منتشر شده، بیانگر آن است که در بازه زمانی پاندمی جهانی کرونا ویروس؛ فقط ۷.۳٪ از جمعیت آماری؛ گزینه تعطیلی بلند مدت آموزش حضوری مدارس را ، اولین گزینه ی انتخابی خود در برابر والدین و دانش آموزان قرار داده اند و در این میان یکی از بیشترین آمار روز های تعطیلی آموزش حضوری متعلق به کشور ما می باشد . این جا )
در روزهای گذشته ، قیچی کردن موی دانش آموزان در حیاط یک مدرسه توسط ناظم ( معاون ) آن مورد توجه بسیاری قرار گرفت .
هر چند این گونه رفتارها ممکن است به کرات در سایر مدارس و محیط های آموزشی تکرار شوند اما این بار به مدد تکنولوژی عصر ارتباطات از تاریک خانه مدرسه و کلاس به بیرون درز کرد و بخشی از واقعیت های نظام آموزشی ما را نمایان ساخت .
شاید برای نخستین بار یک تشکل صنفی ( کانون صنفی معلمان تهران ) که اکثرا به داشتن مواضع پوپولیستی متصف است اما این بار در برابر عملکرد فرد خاطی موضع گرفت . کاش به جای تولید مدرسه پادگانی که ساخته ی دست خود ما معلمان است و البته ساختار آن را تشدید می کند کمی « تفکر انتقادی » را اول خود می آموختیم و تمرین می کردیم و با رفتار خود الگوی دیگران می شدیم .
این تشکل صنفی در پایان بیانیه ی خود چنین می نویسد :
« کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) ضمن محکومیت مجدد رفتارهای غیر فرهنگی با دانش آموزان و به ویژه رفتار غیر انسانی اخیر ، خواستار برخورد جدی با فرد خاطی شده و یادآوری می کند که مشکل اصلی بروز چنین حوادثی در ساختار معیوب آموزشی ایران است و بدون تحول در چنین ساختاری، متاسفانه در آینده همچنان شاهد تکرار موارد مشابه خواهیم بود . »
هر چه فکر کردم متوجه ارتباط منطقی میان ساختار نظام آموزشی با عملکرد سلیقه ای یک ناظم مدرسه نشدم . هر چند قاطبه ایرانی ها عادت کرده اند در این موارد بدون قبول مسئولیت های فردی و تکالیف شهروندی سریعا بار همه خطاها و اشتباهات را به « ساختار » پاسکاری کنند بدون آن به این نکته اساسی تامل و تفکر کنند که ساختار محصول و نتیجه نوع و جنس ارتباطات ، کنش ها و تعاملات میان افراد یک جامعه است که در مناسبت های گوناگون یکدیگر را هم پوشانی کرده و خود را بازتولید می کنند .
نرم ها ، هنجارها و باید و نبایدها توسط افراد جامعه تحت پوشش « فرهنگ » ساخته و پرداخته می شوند و اگر قرار باشد تغییری در ساختار حاصل آید ، پیش از همه باید این فرهنگ و مواد تشکیل دهنده و قوام بخش آن مورد بازخوانی دقیق و جدی قرار گیرد .
سال هاست که موضوع « تنبیه » در مدارس در اشکال مختلف آن مورد توجه و بحث بوده است .
این که یک فرد فرهنگی در انظار عمومی ، موی دانش آموزان را با قیچی می برد و آن را حواله سطل زباله می کند قرار است چه پیامی برای آن دانش آموز و تغییر رفتار و نگرش او و سایرین داشته باشد جز این که این کنش که مرادف با تحقیر شخصیت آن دانش آموز است به صورت یک « عقده » در روان آن فرد و تا پایان عمر ذخیره شده و به انحا مختلف و در جاهای دیگر ، « عقده گشایی » خواهد شد .
بسیاری اوقات که در محیط مدارس دقت کرده ام و در رفتارهای دانش آموزان که فکر کرده ام به یقین رسیده ام که بسیاری از این دانش آموزان با مهارت های زندگی آشنا نیستند و قواعد و حقوق شهروندی را نمی دانند چه بسا خانواده های این دانش آموزان هم وضعیت بهتری نسبت به « تولیدات » و « آورده های » خود نداشته باشند .
- بسیاری اوقات حیاط مدرسه مملو از زباله است و با آن که سطل زباله در نقاط مختلف آن تعبیه شده است اما دانش آموز نمی داند و یاد نگرفته است که جای زباله در درون سطل زباله است نه داخل باغچه ، آبخوری ، دستشویی و...
- بسیاری از دانش آموزان سلام کردن ، عذرخواهی و تشکر کردن را بلد نیستند .
- بسیاری از آن ها هنوز روش و طریقه راه رفتن را نمی دانند . این که در پیاده رو باید از سمت راست حرکت کنند نه هر جهت که می خواهند . در خیابان و در امتداد آن نباید راه بروند . به عنوان عابر پیاده مانند سایرین باید به قوانین ترافیکی و مقررات راهنمایی و رانندگی احترام بگذارند . حتمن پشت چراغ قرمز توقف کنند . حتمن از محل های خط کشی شده حرکت کنند .
- هنوز نمی دانند که در معابر عمومی نباید ترشحات بینی و دهان خود را رها کنند .
- هنوز نمی دانند که با طبیعت چگونه باید برخورد کنند . نباید هر جا که برسند آتش بر پا کنند . آلودگی صوتی ایجاد کنند و مزاحم روان و آرامش دیگران شوند . بسیاری از این دانش آموزان با مهارت های زندگی آشنا نیستند و قواعد و حقوق شهروندی را نمی دانند چه بسا خانواده های این دانش آموزان هم وضعیت بهتری نسبت به « تولیدات » و « آورده های » خود نداشته باشند .
- هنوز یاد نگرفته اند که در صف چگونه بایستند و نوبت را رعایت کنند و زرنگ بازی درنیاورند .
- هنوز نمی دانند و یاد نگرفته اند که سبقت گرفتن برای گرفتن نمره به هر قیمتی صحیح و اخلاقی نیست و هدف وسیله را توجیه نمی کند .
این را می شود به وضوح در نوع رانندگی ایرانیان هم مشاهده کرد .
- هنوز « مفهوم گروه » و کارکردهای آن را نمی دانند و این که موفقیت های گروهی بهتر و پایدارتر از درخشش های شخصی است . چون همیشه منافع فردی بر مصالح جمعی غالب است ، به تبع آن مفهوم « منافع ملی » را درک نمی کنند و هر فردی سعی می کند به هر قیمتی به اصطلاح گلیم خود را از آب بیرون بکشد و نتیجه اش همین جنگلی می شود که شاهدش هستیم .
- هنوز مفهوم « حریم شخصی » را نمی دانند و یاد نگرفته اند که نباید در موضوعات شخصی دیگران سرک بکشند و فضولی کنند . در عوض در مورد مشکلات دیگران و وضعیت خود و مدرسه حساس باشند و خود را به بی تفاوتی و ندیدن و نشنیدن نزنند .
و هنوز نمی دانند و یاد نگرفته اند و نمی فهمند که باید به عقاید و نظرات دیگران احترام گذاشت و با شیوه « نقد » و « گفت و گو » با مخالفان و منتقدان برخورد کرد نه با حذف و ترور و تحقیر و تهدید .
و در یک کلام ؛
کاش به جای تولید مدرسه پادگانی که ساخته ی دست خود ما معلمان است و البته ساختار آن را تشدید می کند کمی « تفکر انتقادی » را اول خود می آموختیم و تمرین می کردیم و با رفتار خود الگوی دیگران می شدیم .
***
( احترام به قانون، حتی در زمان جنگ!
صبر، خونسردی و قانون مداری این شهروند اوکراینی در کییف خلوت و جنگزده برای سبز شدن چراغ عابر پیاده... )
نظرات بینندگان
مدیرکل اصفهان گفتند به دلیل بحران نیروی انسانی،مجبوریم کیفیت را نادیده بگیریم.
در مدرسه معلم و دانش اموز هر دو نیاز به احترام و توجه دارند به خصوص حفظ منزلت و کرامت معلم
بسیارند کلیپهایبی احترامی به معلمان در فضای مجازی و...
دانش اموز باید قوانین مدرسه را رعایت کند که یکیش کوتاه بودن موها در پسران و داشتن پوشش مناسب در پسر و دختران است
معلمان کم نراحت نیستند از کم توجهی در تصویب رتبه بندی ناقص چر اشکتل و سخت گیرانه و نبود بیمه تکمیلی طلایی و نبود تخصص ها در درمان گاههای فرهنگیان و نپرداختن مطالبات و حق التدریس بهمن و اسفند ....!!!
درود
بدون تردید نظام گزینش و جذب معلمان در آموزش و پرورش و نیز سایر جاها مشکلات اساسی هم در بعد محتوا و هم در بعد ساختار دارد .
در ایران معلم شدن خیلی سخت نیست درست بر عکس کشورهای توسعه یافته که باید هفت خوان رستم را طی کنند در ضمن در آن کشورها اگر معلمی نتواند به صورت دوره ای معیارهای لازم را جذب کند او را در سیستم نگه نمی دارند و با کسی رو در بایستی ندارند .
و اما در پاسخ به دوست دیگر ؛
این که به معلمان ظلم و اهانت می شود دلیلی بر سکوت در مورد این واقعه نمی شود و عمل آن ناظم مدرسه نباید قبح زدایی شود .
ما عادت کرده ایم که ته همه چیز را به هم بدوزیم !
هر چیزی باید در جای خود تحلیل و بررسی شود .
پایدار باشید .
در مدرسه معلم و دانش اموز هر دو نیاز به احترام و توجه دارند به خصوص حفظ منزلت و کرامت و شان معلم
بسیارند کلیپهایبی احترامی به معلمان در مدارس و در فضای مجازی و...
دانش اموز باید قوانین مدرسه را رعایت کند که یکیش کوتاه بودن موها در پسران و داشتن پوشش مناسب در پسران و دختران است
معلمان کم ناراحت نیستند از کم توجهی در تصویب رتبه بندی ناقص پر اشکال و سخت گیرانه و نبود بیمه تکمیلی طلایی و نبود تخصص ها در درمان گاههای فرهنگیان و نپرداختن مطالبات و حق التدریس بهمن و اسفند گذشته و ....!!!
درود
بدون تردید در هر تشکلی باید نظم تشکیلاتی و سلسله مراتب حاکم باشد اما مهم تر این که خروجی این نهادها کمک چندانی به رشد مدنیت و دموکراسی در جامعه ایران نمی کند .
این پرسشی است که باید در مورد دلایل آن تفکر کرد .
پایدار باشید .
بیایید ریشه فساد اخلاقی و رانت در کارمندان ادارات ا .پ را از بین ببرید
آقای داوود
سخنان شما متین و منطقی است .
البته اگر قانون را هم بدانیم ، به علت جو قانون گریزی و قانون ستیزی در جامعه ، معمولا جو گیر می شویم و نمی توانیم استقلال شخصیتی و عملکردی خود را حفظ و معتدل نگاه داریم .
پایدار باشید .
درود
قرار نیست کسی را به زور به بهشت ببرند !
اگر دانش آموزی مر قانون ، تخلف کند باید مطابق قانون رفتار شود و البته تعلیم و تربیت هنری است که بسیاری از آن بی اطلاع هستند اما وانمود می کنند که همه چیز را می دانند .
تحقیقات نشان می دهند بین خشونت و مطالعه نسبت معکوس وجود دارد .
چند درصد از معلمان ما سالی یک کتاب می خوانند ؟
همین طور روزنامه و مجلات و...
پایدار باشید .
اگر دانش آموز :
موی خودش را کوتاه نکند،
غیبت زیاد داشته باشد ،
گوشی همراه با خودش به مدرسه بیاره ،
با داش اموزان دیگر درگیرشود و ...
چگونه باید رفتار کرد؟ منظور قانون چی میگه ؟