صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

معلمان و ترینا پالاس به طعم باران

گزارش فریبا اقدامی از سومین نشست کتاب خوانی جهک برای معلمان و مدیران مدارس استان تهران 26 فروردین 1395

گروه کتاب / سومین نشست کتاب خوانی جهک برای معلمان و والدین و کتابداران و مدیران در 26 فروردین ماه 1395 برگزار شد . ( این جا ) فریبا اقدامی به عنوان مسئول برگزاری این نشست  گزارشی را منتشر نموده است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم

 

گزارش سومین نشست کتاب خوانی جهک برای معلمان و مدیران مدارس

برای سومین نشست کتاب خوانی معلمان و دست اندرکاران مدارس، زودتر و گسترده‌تر از همیشه تبلیغ می‌کنیم.

به نظر می‌رسد حالا در نشست سوم می‌توان راحت‌‌‌تر کار را به شیوۀ کارگاهی برگزار کرد. در دو نشست قبلی به هر شرکت‌کننده کتابی داده‌ایم و داستانی را کامل خوانده‌ایم و بعد گفت و گو. پروژکشن نگارستان شهر این بار در دست تعمیر است و به ناچار یکی اجاره می‌کنیم. چون کتاب این بار در بازار موجود نیست، پاورپوینتِ کتاب مصوری بسیار عزیز و نیک در جهک آماده شده تا روی صفحه بیاید و دل‌هامان را ببرد جای خوب.حالا این میانه اگر باران سخت ببارد، چنان که دلت بخواهد همۀ کتاب‌ها را ببندی و تنها به تماشای پنجره و آسمان و درختان بنشینی... و بعد دست بر قضا پروژکشن اجاره‌ای هم کار نکند و تو بلد نباشی، مشکل را برطرف کنی، نور علی نور می‌شود!

باران چنان تند است که فاصلۀ خیابان تا ساختمان نگارستان شهر را با کیف و کتاب و پروژکشن به دست می‌دوم و سرخوشانه می‌خندم. لاله‌های سرخ بوستان گفت و گو دیوانه‌ام می‌کنند و درختان انگار می‌رقصند و ترانه می‌خوانند. می‌توانستی یک دقیقه بایستی در مقابل ساختمان نگارستان و دوروبرت را نگاه کنی و با خودت بگویی: زیباتر از این نمی‌شود و زیر باران چرخ بزنی.

آقایی از طرف « سایت صدای معلم » آمده‌اند برای گرفتن گزارش. نیکا و صبا مشغول کار انداختن پروژکشن می‌شوند و من دارم به پرسش‌های آقای شهسوار زاده پاسخ می‌دهم.

در فاصلۀ 9:10 تا 9:30 دقیقه سه پاره ام. چشم و ذهنم پیش گزارشگر و پروژکشن و در ورودی می‌چرخد. اگر تعداد کم باشد، اجرای فعالیت امروز دشوار خواهد بود.نه پروژکشن سرپا می‌شود و نه تعداد به سی نفر می‌رسد، حتا بیست نفر هم نه. تنها باران است که می‌بارد. 12 نفری که آمده‌اند، همدلانه و صمیمی همراه صبا و نیکا صندلی‌ها را گرد می‌کنند دور میز. لپ تاپ را وسط می‌گذارند و آقای نیستانکی تصاویر را رد می‌کند و من می‌خوانم کتاب "در تکاپوی معنا" را از ترینا پالاس. زردی می‌شوم و کرم راه راه و بعد کرمِ کرک دارِ توی پیله و کرم‌های ستون که بالا می‌روند و بالا می‌روند؛ چون فکر می‌کنند زندگی نمی‌تواند فقط خوردن و خوابیدن باشد.

بالاخره باید یک جوری بالا رفت.ترینا پالاس کم کم آن وسط قد می‌کشد. نیمه‌های داستان هرجا لازم است، حرف می‌زنیم. حدس می‌زنند و با هم گفت و گو می‌کنند بر سر شباهت ماجرا با زندگی‌های ماترینا پالاس آن طرف‌تر راه می‌رود. کنار پنجره‌های رنگی می‌ایستد و به بیرون چشم می‌دوزد. داستان که تمام خوانده ‌می‌شود، فرض می‌کنیم این داستان را برای بچه‌های کلاسمان خوانده‌ایم. چه فعالیت‌هایی را می‌توانیم از پیش طراحی کنیم تا بچه‌ها در کلاس، و با صرف زمان کافی (حتا برای چند هفته) گروهی انجام دهند؟

اول فکر می‌کنند. ترینا پالاس از کنار پنجره سر می‌گرداند و لبخند می‌زند. این‌ها که اینجا می‌نویسم، بخشی از یافته‌های این 12 نفر بارانی ست:چند سؤال می‌پرسیم تا دربارۀ داستان گفت و گو کنند: چرا زردی با راه راه نرفت؟ راه راه چطور کرمی بود؟ کرم کرک دار چطور توانسته‌بود پیله ساختن را یاد بگیرد؟...در گروه‌ها بچه‌ها دربارۀ هر کدام از شخصیت‌ها یا یک صحنۀ مشخص از داستان نقاشی بکشند.ویژگی‌های هر کدام از کرم‌ها را روی یک نمودار ثبت کنند.برای این داستان یک کلیپ بسازند.یک انیمیشن خمیری ازش بسازند.داستان را بخوانند و در گروه هر شخصیت را یک نفر به عهده بگیرد و یکی هم راوی بشود و لحن ها را خوب تمرین کنند و صدای خودشان را هنگام خوانش ضبط کنند تا فایل صوتی تدارک ببینند.

داستان را بازآفرینی کنند؛ مثلاً همین داستان را با حیوان دیگری مثل قورباغه بنویسند و قطعاً می‌تواند پایان و حوادث داستان فرق داشته باشد.در حیاط با کمک معلم هنر یک مارپله بکشند. بچه‌ها در مورد داستان سؤال بسازند، هر سؤال امتیاز مشخص و دو تیم شوند و هر تیم از طرف مقابل یک سؤال می‌پرسد و اگر بتواند پاسخ درست دهد، به تعداد امتیاز از پله‌های نردبان بالا می‌رود و اگر اشتباه بگوید، می‌سوزد و از پله‌ها به تعداد امتیاز از دست داده پایین می‌رود.داستان را با یکی از شخصیت‌های معروف داستانی تلفیق کنند و بعد بازنویسی؛ مثلاً خیال کنیم که یک جای داستان شازده کوچولو با زردی روبرو می‌شود تا آخر داستان...برای این داستان یک ترانه و یک آهنگ بسازند و اجرا کنند.کلمه‌های مختلفی از داستان را روی کاغذهای کوچکی بنویسیم و در جامی بگذاریم و کلاس دو گروه می‌شود و یک کاغذ درمی‌آوریم و کلمه‌اش را یک نفر از یک گروه باید با پانتومیم برای گروه دیگر نشان دهد تا حدس بزنند.بخشی از داستان را هر گروه انتخاب کنند و نقش ها را تمرین و بازی کنند.

پایان داستان را تغییر دهند و اجرایش کنند.ترینا پالاس آمده و کنار حاضرین نشسته. لباس سرخ و سبز پوشیده. حتم که دلخور است که در روزی چنین زیبا فقط 12 نفر آمده‌اند به شنیدن داستانی که بیش از پنج سال از آخرین چاپش می‌گذرد.فکر کنم این جمع کوچک دلخواه می‌توانستند تا عصر فعالیت های بیشتر و بیشتری طراحی کنند و هر پیشنهاد، فعالیت تازه‌ای را به ذهن می‌رساند.دربارۀ برگزاری فعالیت‌های شاد و شیرین به بهانۀ پایان ماراتن امسال حرف می‌زنیم. می‌گویم: تریناجان غصه نخور. قرار بعدی حتماً تعداد بیشتری می‌آیند. دل ترینا پالاس و جهک می‌خواست امروز چهل نفر مخاطب داشته باشیم.

دلمان را خوش کنیم به چشم‌ها و صداهایی که امروز وقت رفتن می‌گفتند: جلسۀ بعدی را زود بگذارید. هفتۀ اول اردیبهشت هم باشد می‌آییم.باران می‌بارید. ما "در تکاپوی معنا" خواندیم و برای دانش آموزان و فرزندانمان فعالیت طراحی کردیم.

روزگار همگی به خیر.

جهک

جمعه, 27 فروردين 1395 11:24 خوانده شده: 2060 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور