گروه اخبار /
به دليل خلاء ناشي از عدم وجود احزاب و تشكلهاي فعال و فراگير و به دليل عدم وجود نهادهاي صنفي و اتحاديههاي مربوطه فعال و قدرتمند، فصل انتخابات كه فرا ميرسد اقشار و صنوف مختلف به بهانه انتخابات و با استفاده از فضاي نسبتا بازي كه ايجاد ميشود و با توجه به حساس شدن جامعه، مسوولان و رسانهها اقدام به طرح مطالبات و خواستههاي خود ميكنند.به ويژه پس از رويداد مهم و تاريخي دوم خرداد ٧٦ « مطالبه محوري » يكي از رويكردهاي مهم و اساسي بوده و هست چه در انتخابات رياست جمهوري و چه در انتخابات مجلس، تا حدي كه ميتوان در هر انتخابات و حول محور هر يك از كانديداها و جريانهاي سياسي چند مطالبه اصلي را به عنوان يك ميثاقنامه نانوشته هواداران آن كانديدا يا جريان تلقي كرد.
كمپينهاي مختلف انتخاباتي كه سال به سال با مرزهاي مشخص و نهادهاي معين تشكيل شده و گسترش و توسعه يافته است در واقع عطش جامعه را براي رقابتهاي جرياني و حزبي نشان ميدهد، عطشي كه نشان از پي بردن جامعه به ضرورت رقابتهاي غيرتودهاي و مدني است تا در نتيجه آن امكان انتخاب معنادار از يكسو و ارزيابي عملكرد افراد و احزاب و جريانها از سوي ديگر فراهم شود.
در انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ كمپين حاميان كانديداها آن قدر معنادار و جهتدار بود و طرفداران آنها به طور مشخص بر اولويت مطالبات خود تاكيد داشتند كه نتايج آخرين انتخابات تاكيد بر مطالباتي بود كه وقفهاي هشت ساله در آن ايجاد شده بود.در اين سير تحولات سياسي و اجتماعي و در ميان اقشار و اصنافي كه در فصل انتخابات مطالبات خود را فرياد ميزدند معلمان همواره پررنگ و موثر حضور داشته و مهمترين خواستههاي خود را از كانديداها مطالبه ميكردند و تلاش داشتند تا آموزش و پرورش را مورد توجه قرار دهند و از نامزدها بخواهند برنامه خود را براي حل مسائل اين حوزه ارايه دهند.تشكيل ستاد فرهنگيان در ايام تبليغات انتخاباتي در قالب ائتلافها يا شاخه فرهنگيان ستاد انتخاباتي كانديداها از جمله مصاديق حضور پررنگ معلمان در فصل انتخابات و تاثيرگذاري بر فضاي سياسي كشور است.علاوه بر حضور گسترده و فردي معلمان در اين عرصه، پس از دوم خرداد ٧٦ و به دنبال تشكيل چند تشكل معلمي بهويژه در عرصه اصلاحطلبي، تشكلها به صورت منسجم و سازمانيافته نيز نقشآفريني كردند و در دو زمينه يعني «طرح مطالبات» و «انتخاب كانديدا» فعال بودند.
اما دلايل مختلف از جمله تفاوت ديدگاه به ويژه تقابل فعاليتهاي صنفي و سياسي مانع از اين شده تاكنون بهرغم اينكه معلمان زيادي وارد مجلس ميشوند و فراكسيونهاي پرتعدادي از فرهنگيان هم تشكيل ميشود اما از تعهد به پيگيري ويژه مطالبات معلمان و توجه به مسائل آموزش و پرورش خبري و اثري نباشد.اكنون در آستانه يك انتخابات ديگر كنشگران صنفي و سياسي معلمان و تشكلهاي معلمي فعالتر شدهاند و به دنبال اين هستند تا مطالبات خود را در متن برنامههاي نامزدها قرار دهند و در پيوند با ائتلافها كساني را انتخاب كنند كه متعهد به پيگيري مطالبات معلمان و مسائل آموزش و پرورش باشند. به همين منظور ما در گروه صفحه مدرسه «اعتماد» به بررسي چند و چون اين تحركها پرداختيم تا ببينيم اينبار معلمان و تشكلهاي معلمي چه طرحها و برنامههايي دارند.
مشكلات و مطالبات معلمان و كاركرد دوباره مجلس
٭ علي پورسليمان/ سخن معلم/ برشي از يك يادداشت:
موضوع انتخابات به ويژه انتخابات مجلس كه هر ٤ سال يك بار در جامعه ما مطرح ميشود داراي ابعاد گوناگون و مهمي است. نقش فرهنگيان و معلمان در اين انتخابات از جهات مختلف مهم و راهبردي است ضمن آنكه آنان غالبا به عنوان عوامل اجرايي و نظارتي نقش اصلي را دارند و اين حضور در «سلامت انتخابات» مهم است از آن جهت كه معلمان در مقايسه با ساير گروهها و اقشار «گروه مرجع» هستند و سلامت نفس و صداقت آنان قابل چشم پوشي نيست.
«انتخابات» يك فرصت مهم و طلايي براي طرح مطالبات در سطوح مختلف ازسوي جامعه فرهنگيان و معلمان و نيز ارايه برنامه و راهكار به كانديداها براي توجه بيشتر و اساسيتر به مشكلات اين دستگاه بزرگ و مولد است. هنوز باورها و نگرشها نسبت به مقوله آموزش و پرورش دست نخورده و تابع همان معادلات قديمي و حتي سنتي است. در اين ميان نقش فعالان تشكلها و نخبگان بسيار مهم و استراتژيك است. نقش آنان در مرحله اول ميتواند در قالب «گفتمانسازي» و «فرهنگسازي» تعريف شود. البته تاكنون گامهايي براي اين مرحله طي شده اما كافي نبوده است. اينكه چرا به انتخابات به عنوان «فصل طرح مطالبات» و «فرآيند تكميل مطالبه محوري» نگريسته نميشود دلايلي دارد. مهمترين دليل براي اين مساله به ايفاي نامناسب، ناقص و جهتدار نقش اين گروه يعني فعالان تشكلها و نخبگان بازميگردد. عدم ايفاي كاركرد منطقي و كارساز نسبت به موضوع انتخابات موجب شده است تا فرهنگيان و معلمان بعضا اين موضوع را جدي نگيرند و به غير از تعدادي كه احتمالا خود كانديدا هستند با اين موضوع درگير نشوند.
بسياري ازمشكلات و حتي مطالبات بر زمين مانده فرهنگيان و معلمان به كاركرد مجلس در دو بعد «تقنين و نظارت» بازميگردد و معلمان نميتوانند و نبايد در مقابل اين واقعه مهم بيتفاوت يا منفعل باشند. ايده تشكيل «فراكسيون صنفي معلمان» در مجلس آينده بايد به يك گفتمان غالب تبديل شود.
«مطالبه محوري» و ارايه «سرفصلهاي مهم» در مطالبات همراه با راهكار و كار كارشناسي بايد در دستور كار تشكلها قرار گيرد. رويكرد حداقلي موجب انفعال و در حاشيه قرار گرفتن در صحنه و حذف از معادلات خواهد شد. رويكرد حداكثري نيز بدون توجه به بايستهها و پيش زمينهها و احتمالا سهم خواهي موجب افتراق و انشقاق بيشتر ميان تشكلها و بدنه معلمان خواهد شد. انتخابات را به عنوان يك فرصت بيبديل براي طرح آموزش به عنوان توسعه پايدار در حوزه عمومي بدانيم و عمل كنيم.
نقش كليدي و آگاهي بخش معلمان
يادداشتي از روزنامه پيام همدان:
در ميان مباحث مختلفي كه پيرامون انتخابات مطرح ميشود، دو موضوع مهم يعني حضور و مشاركت حداكثري و انتخاب درست و آگاهانه بيش از هر چيز مورد تاكيد قرار ميگيرد. به طوري كه مقام معظم رهبري نيز در بيانات خود اين دو نكته مهم و كليدي را كه لازمه يك انتخابات پرشور، حماسي و غرورآفرين است، مورد تاكيد قرار دادهاند.
تحقق هر يك از اين ضرورتها در گروي فراهم شدن شرايط و زمينههايي است كه اقشار مختلف در مهيا شدن آن نقش دارند. در اين ميان نخبگان و فرهيختگان جامعه به لحاظ سطح آگاهي بالا و اشراف به مسائل از توان و ظرفيت بالايي براي اين نقشآفريني و تاثيرگذاري در جامعه برخوردارند. فرهنگيان و معلمان از جمله اين اقشار هستند كه از دوران مبارزات انقلابي و دفاع مقدس تاكنون حضور و مشاركت پررنگي در صحنه داشتهاند و نقش خود را در عرصههاي مختلف فرهنگي، سياسي و اجتماعي به خوبي ايفا كردهاند. بدون ترديد مهمترين نقش اين قشر ارزشمند براي آگاهيبخشي به جامعه و شناسايي و تبيين اهداف و مسيرهاي پيشرفت جامعه به صورت پررنگي مشاهده شده است. از طرفي نقش كليدي و تقريبا منحصربهفرد معلمان در جامعهپذيري دانشآموزان و به طور كلي جوانان و نوجوانان بر كسي پوشيده نيست و از همين نكته ميتوان دريافت كه فرهنگيان جامعه در بحث مشاركتهاي سياسي و اجتماعي نيز نقشآفرين هستند.
به هر حال مشاركت معلمان در عرصههاي مختلف و روندهاي گوناگون جامعه به قدري اهميت دارد كه ميتوان گفت پيشرفت و توسعه كشور در ابعاد مختلف بستگي فراواني به حضور موثر فرهنگيان در صحنه دارد. اين حضور و مشاركت در عرصه انتخابات نيز بسيار پررنگ بوده و در دورههاي پيشين آثار و نتايج آن خود را هم در ايجاد شور و نشاط انتخاباتي و هم برگزاري موفق انتخابات نشان داده است. اين نقشآفريني در ابعاد مختلف قابل بحث است كه مهمترين آن همان زمينهسازي براي مشاركت حداكثري و پرشور مردم در انتخابات از يكسو و فراهم كردن شرايط انتخاب درست و آگاهانه ازسوي ديگر است. البته در كنار اين دو نكته مهم و كليدي، همكاري و نقشآفريني فرهنگيان در امر برگزاري انتخابات نيز از اهميت خاصي برخوردار است به طوري كه تجربه نشان ميدهد كه معلمان بيشترين نقش را در اين زمينه داشتهاند و به انجام بهتر امور مربوط به انتخابات و برگزاري موفق و آبرومندانه آن كمك شاياني كردهاند. در دو انتخابات پيش رو نيز كه از اهميت مضاعفي برخوردار است و مردم اعضاي دو مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري را برخواهند گزيد، انتظار براي حضور و مشاركت جدي و موثر فرهنگيان به عنوان يك قشر آگاه، فرهيخته و نخبه در عرصه انتخابات بسيار بالاست.
تفاوت ديدگاه در تشكلهاي معلمي
برشي از يك نظر/ شيرزاد عبدالهي:
ديدگاههاي مختلفي در مورد حضور تشكلهاي معلمان در انتخابات اسفندماه مجلس شوراي اسلامي وجود دارد. برخي تشكلها معتقد به مشاركت فعال در انتخابات هستند و حضور انتخاباتي خود را در چارچوب جريان اصلاحطلب تعريف ميكنند. به عنوان نمونه انجمن اسلامي معلمان و مجمع فرهنگيان ايران اسلامي از جمله احزاب و گروههاي تشكيلدهنده شوراي هماهنگي اصلاحطلبان هستند و تلاش ميكنند علاوه بر طرح مطالبات سياسي جامعه، برخي از مطالبات معلمان را در برنامه انتخاباتي جريان اصلي اصلاحطلب بگنجانند.
سازمان معلمان ايران نيز خود را جزيي از فرآيند اصلاحات ميداند و اعلام كرده كه از هر فهرستي كه مورد تاييد اصلاحطلبان و جريان اصلاحطلبي باشد حمايت ميكند. اين سه تشكل اصلاحطلب ضمن پارهاي انتقادات به دولت حسن روحاني، بهطور استراتژيك خود را حامي دولت اعتدال ميدانند. آنها معتقدند كه حل مشكلات معلمان از جمله مسائل معيشتي در گرو حل مسائل اساسي كشور و گشوده شدن گرههاي اقتصادي و ديپلماسي كشور و حل مشكلات ايران با جهان است. در ميان كانونهاي صنفي معلمان كه طبق اساسنامه تشكلهايي غيرسياسي هستند ديدگاههاي مختلفي نسبت به انتخابات وجود دارد. برخي از فعالان معتقدند كه كانونهاي صنفي به صورت تشكيلاتي نبايد نفيا و اثباتا وارد پروسه انتخابات شوند اما افراد عضو كانون يا اعضاي هياتمديره كانونها بر اساس گرايشهاي سياسي و شخصي خود ميتوانند در انتخابات به عنوان رايدهنده يا نامزد شركت كنند، اما تشكلهاي صنفي رسما نسبت به انتخابات موضعي نميگيرند و بيانيهاي صادر نميكنند. برخي از فعالان كانون معتقدند كه استفاده از اعتبار و نام كانونهاي صنفي براي مقاصد جناحي و انتخاباتي خطري است كه كانونهاي صنفي را بهشدت تهديد ميكند. به عقيده آنها، نه تنها كانونها حق حضور در انتخابات را ندارند، فعالان صنفي هم حق ندارند اعتباري كه در مسير فعاليتهاي صنفي كسب كردهاند را خرج و هزينه انتخابات كنند، يعني فعالان صنفي به صفت فردي و با شخصيت حقيقي هم نبايد در پروسه انتخابات وارد شوند.
جدا از انجمن اسلامي معلمان، مجمع فرهنگيان، سازمان معلمان و كانونهاي صنفي، يك جريان حاشيهاي تشكلهاي معلمي متشكل از برخي عناصر اداري، معتقد است كه تشكلهاي صنفي و صنفي – سياسي فرهنگيان بايد ائتلافي تشكيل دهند و تمام كانديداهاي فرهنگي را در سراسر كشور شناسايي كرده و وارد رايزني شوند و سرانجام ليستي از بين معلمان اطلاح طلبي كه سرانجام تاييد ميشوند را به جامعه فرهنگيان معرفي كنند.
گروه صفحه مدرسه «اعتماد»
نظرات بینندگان
اگر ما معلمان معیشت و منزلت مناسب میخواهیم
هم در مجلس هم در مدارس نیاز ب فراکسیون قوی صنفی معلمان و انجمن صنفی یا پارلمان حقیقی و سراسری فرهنگیان است