صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

برگزاری نشست شورای عالی آموزش و پرورش و صدای معلم

در جهت تاسیس و تثیبت فرهنگ گفت و گو و تفکر نقادی به عنوان دکترین صدای معلم ، هفته آینده نشست گروه صدای معلم با دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش برگزار می گردد .

با توجه به اهمیت شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان اتاق فکر این وزارتخانه ، از همه فرهنگیان و معلمان در سراسر کشور دعوت می کنیم تا انتقادات ، پرسش ها و پیشنهادات خود را برای صدای معلم ارسال فرمایند .

آدرس زیر برای ارسال مطالب و مکاتبات است :

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پایان پیام /

منتشرشده در گفت و شنود

چندی پیش  یادداشتی با عنوان « شورای معلمان و نماینده معلمان ؛ ابتذال و روزمرگی ؟! » به قلم علی پورسلیمان در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

آقای « یوسف لاکانی » ابتدا مطلبی با عنوان " جوابیه به آقای پورسلیمان؛ عضو شورای صدای معلم‎ » را ارسال نمود .

مدیر صدای معلم طی یک ای میل از ایشان سوال کرد که این جوابیه در مورد کدام مطلب بوده است .

ایشان جوابیه دوم را ارسال کرد .

ضمن تشکر از آقای لاکانی ، مطلب ایشان بدون هر گونه دخل و تصرف منتشر می گردد .

منتشرشده در یادداشت

مدیر عزیزم ! مگر مسئولان آموزش و پرورش نمی‌گویند آموزش و پرورش رایگان است و پرداخت شهریه در مدارس هیئت امنایی برای کلاس های فوق برنامه است؟ پس چرا همان روز ثبت نام فرمودید باید شهریه را واریز کنید/ معلمان، فقط به جای گچ و ماژیک از قلم نوری استفاده کردند. آیا روش و محتوای تدریس عوض شد/ با افتخار پز دادید که مدرسه من هوشمند است/ با ما آن قدر مهربان نبودید تا ما آن قدر جسارت داشته باشیم که به این امر اعتراض کنیم / چرا شما آن قدر عبوث و خشک بودید که من نتوانستم با شما ارتباط برقرار کنم و از تدریس شما لذت ببرم/ چرا ما را حواله به کلاس بیرون از مدرسه‌تان دادید/ چرا شما درس به این شیرینی را این گونه کسالت بار تدریس می‌کنید ....

منتشرشده در دانش آموز
سه شنبه, 29 شهریور 1395 18:13

نقد پذیر نیستیم!

رویکرد اجرایی به اراده سیاسی یا مدیریتی مربوط می شود که گره گشایی از مسئله را در روندی عمومی از کنش می بیند و بیش از هر چیز در کوتاه مدت می اندیشد/ به نوعی گفتمان آموزشی و تربیتی رفته ایم که شکل بروز بیرونی آن یک اخلاق گرایی صوری و بسیار مبالغه آمیز است که در سرتا سر نظام های رسانه ای، گفتمانی و گفتاری در جامعه، به ویژه در روابط هژمونیک، آمرانه و  بالا به پایین  مشاهده می شود و در تضادی آشکار با واقعیت های در دسترس و محسوس همگان قرار دارد/ تاکید بر رویکرد آموزشی در قالب نصیحت و توصیه کردن های دائم و به اصطلاح مدرن آن «آموزش فرهنگ» به حدی  گسترش یافته است که همه کنشگران در هر کجا که هستند خود را در نقش معلم اخلاق در نظر می گیرند/ به این نکته بدیهی توجه نمی کنند که آنچه حتی در آموزش اساسی است، هم گرایی و انطباق سخنان آموزش داده شده با کردار آموزش دهندگان است و اگر تضادی در این میان باشد، آموزش به نوعی ضد آموزش بدل خواهد شد/ به محض آنکه فشار قانونی – تنبیهی کنار رفته است، رفتار آسیب زا بار دیگر  شروع به  نشان دادن  ضربه زدن کرده است....

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار/ درس « تفکر و سواد رسانه ای » از سال تحصیلی جاری در مدارس و در پایه دهم تدریس خواهد شد .

با توجه به اهمیت این موضوع ؛ « صدای معلم » اخیرا انتقاداتی را متوجه نوع نگرش مدیران آموزش و پرورش و معلمان نسبت به این درس نموده است . ( این جا ) و ( این جا )

سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه ها است که هدف آنها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند/ ر حال حاضر ، نه مدیران وزارت آموزش و پرورش و به تبع آن معلمان شناخت چندان و یا درستی از " رسانه " ندارند/ گاه غالب مدیران وزارت آموزش و پرورش در همه سطوح به رسانه به مثابه " روابط عمومی " است/ انتظار نهایی او از صدای معلم ، پاک کردن صورت مساله بود/ هر چه به سطوح بالای آموزش و پرورش می رویم ، وضعیت پیچیده تر و چندبعدی می شود/ این مدیران حتی جرات و یا شهامت مکتوب کردن نظرات شفاهی خود را نیز ندارند / این نوع نگاه مدیران به رسانه به طور طبیعی تاثیر خود را بر روی برنامه ها و سیاست گذاری ها نیز می گذارد/ از زمانی که بحث سواد رسانه ای مطرح شده است ؛ چه میزان از آموزش های ضمن خدمت معلمان به این موضوع اختصاص داشته است / وزارت آموزش و پرورش برای ارتقای سواد رسانه ای معلمان چه تدابیری اندیشیده است / مسئولان وزارت آموزش و پرورش در محتوای آموزش های ضمن خدمت تا چه حد به " تفکر انتقادی " و " فرهنگ گفت و گو " پرداخته اند / تا چه زمانی باید محتوای آموزش های ضمن خدمت معلمان باید عناوین تکراری ، غیرمرتبط و بعضا ایدئولوژیک باشد/ رفتار و کنش  برخی از معلمان در نظرات آیینه تمام نمایی از عملکرد و کارنامه مسئولان است/ معلمی که با ادبیات غیرفرهنگی توام با خشونت و بعضا برخاسته از فرهنگ لمپنیسم و فحاشی و... اقدام به ارائه نظر خود می کند ، مسئولان را باید به تفکر وادارد که چرا چنین است/ مسئول و یا مدیری که خود فهم درست ، به روز و جهانی از سواد رسانه ای ، ماهیت رسانه و سایر کارکردهای آن  ندارد چگونه می تواند به معلمان روش تعامل با رسانه را آموزش دهد/ مدیری که از رسانه گریزان است و ترجیح می دهد در یک جاده صاف و قابل پیش بینی راه برود و کسی به او نگوید بالای چشمش ابروست .... ؛ چگونه می تواند مفاهیم دنیای جدید را در عصر رسانه به معلمان نشان دهد / این همان فضای نظارتی یک رسانه است که انسان متوجه خطای خود می شود/ مشکل از ماست ؛ چون که ما تعاملی با رسانه ها نداریم و دچار ترس از رسانه هستیم/ گر معلمان به قدرت و کارکرد رسانه آگاهی یابند و بتوانند از ظرفیت های رسانه  به صورت منطقی و مستمر در جهت بهینه سازی سیستم و تصحیح عملکرد استفاده کنند شاید دیگر آن مدیرانی که بر اساس شایسته سالاری ( meritrocracy ) در آن جایگاه قرار نگرفته اند با چالش های جدی مواجه شده و خود را ناگزیر به پاسخ گویی در حوزه مسئولیت ها و اختیارات بدانند و یا ناچار باشند که جای خود را به افراد کاردان و مسئولیت پذیر بسپارند

منتشرشده در آموزش نوین
شنبه, 12 شهریور 1395 19:06

7 پرسش از مرتضی نظری

چندی پیش ،  یاداشتی از مرتضی نظری مطلبی با عنوان « 6 پرسش از معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش » در صدای معلم منتشر شد . ( این جا )

در راستای تاسیس و تثبیت " فرهنگ گفت و گو » و « تفکر نقادی » مطلب زیر که توسط محمد احمدی برای صدای معلم ارسال گردیده است منتشر می گردد .

به عنوان یکی از نزدیکان و تاثیرگذاران بر آقای مهر محمدی چند بار ایشان را به بخشیدن عطای مدیریت به لقایش به خاطر تقویت و اصلاح امور این دانشگاه شده اید و پاسخ ایشان به این حصور متزلزل و اثرات منفی آن چه بوده است/ چرا پست های خالی ادازی را از طریق سایت در معرص دید عموم قرار نمی دهید و از طریق فراخوان و اعلام شرایط علمی و تخصصی به جذب نیرو اقدام نمی کنید تا پیشرو نوسازی در تقسیم مناصب و پست ها باشید و با تسهیل ورود شایستگان زمیننه کسادی بازار دلالان پست و متصب چون خود باشید/ ایجاد فضای نقد یکی از دستاوردهای خوب دولت دکتر روحانی است/ یک باداشت انتقادی از خود درباره عملکرد دولت احمدی نژادی و نظام آموزشی و وضعیت توسعه در کشور پیش از چهار ماه پایانی احمدی نژاد باز نشر نمایید/ آن روزها به عنوان یک کارشناس چند یاداشت چند مقاله و کدام پرسش های مشفقانه را در اعتراص به شیوه ها ی مدیریتی و عملکردی و حیف و میل بیت المال نوشتید و منتشر نمودید/ سهم معلمان پژوهش گر را در سهیم شدن در خوان پروژه های علمی و تحقیقاتی را چگونه ارزیابی می کنید/ گاهی نقد خود بیشتر از نقد دیگران بستر ساز فرهنگ گفت و گو می گردد و سریع تر و بهتر به فصل چیدن میوه ی شیرین اصلاح ما را می رساند

منتشرشده در یادداشت

چرا رویّه کشدار بوروکراسی اداری همچنان دامن گیر بخش اداری آموزش و پرورش است/ چرا در بدنه کارشناسی معاونت استراتژیک توسعه مدیریت شاهد کمترین تغییر تحول گرایانه به خصوص در جذب نیروهای جدید هستیم/ چرا شاهد سکوت سازمانی کارشناسان دلسوز هستیم/ چرا در توزیع پول و مهندسی هزینه به ویژه در مبحث خریدهای اداری و تجهیزات، اولویت با بخش های ستادی و اداری است نه مدارس/ با کدام منطق بودجه ریزی می توانیم دلیلی اقامه کنیم که دفتر معلمان مدرسه نباید از دفاتر مدیران ستادی مجهزتر و آبرومندتر باشد/ آیا در جریان برخی روابط مفسده انگیز غیررسمی و خارج از ضوابط با پیمانکاران هستید/ چرا ظرفیت سالن ها و اماکن اقامتی آموزش و پرورش را برای نشست ها و اجلاسیه ها رها کرده و سالن های دستگاه های دیگر را با بهای بالا اجاره می کنیم/ آیا اردوگاه شهید باهنر را که در خوش آب و هوا ترین و گران ترین نقطه کشور قرار دارد نمی توان با اندکی صرفه جویی در سایر هزینه ها به مجهزترین مکان چندمنظوره اقامتی، رفاهی و آموزشی تبدیل کنیم تا مجبور به پرداخت هزینه های بالا برای اجاره سالن نباشیم

منتشرشده در یادداشت
تفکر نقادانه میلی است شدید به جست و جوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط و آهستگی در اظهارنظر و ادعا، آمادگی همیشگی برای تامل کردن و مواجه شدن با اندیشه های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظم ساختگی برقرار کردن میان پدیده ها و دوری جستن از هرگونه فریب خود یا دیگران در اندیشیدن/ امروزه میزان گسترش مهارت تفکر نقادانه میان شهروندان، از معیارهای توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود و در کشورهای توسعه یافته این مهارت به طور سیستماتیک در نظام آموزشی تدریس و تمرین می شود/ تواضع یا فروتنی فکری یعنی اینکه از محدودیت های دانش و شناخت خودمان آگاه باشیم/ بسیارند اندیشه هایی که ما آنها را خطرناک با پوچ می دانیم و از مواجهه با آنها می ترسیم اما به لحاظ عقلانی موجه اند/ یکی از اهداف مهم تفکر نقادانه این است که افراد یاد بگیرند خودشان جای خودشان بیندیشند و زمام فرایندهای فکری شان را در دست بگیرند/ تفکر نقادانه هویتی برای ما می سازد که می توانیم بدان افتخار کنیم. تفکر نقادانه را به خاطر خودمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم به کار گیریم و گسترش دهیم
 
تفکر نقادانه
«تفکر نقادانه میلی است شدید به جست و جوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط و آهستگی در اظهارنظر و ادعا، آمادگی همیشگی برای تامل کردن و مواجه شدن با اندیشه های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظم ساختگی برقرار کردن میان پدیده ها و دوری جستن از هرگونه فریب خود یا دیگران در اندیشیدن.»
عبارت بالا منتسب به فرانسیس بیکن (1625-1561) است؛ دانشمند و فیلسوف قرن هفدهم میلادی که او را یکی از بنیان گذاران علم مدرن می دانند. واقعیت این است که متن پیش رو نه درباره فلسفه است و نه قرار است مهارت تفکر نقدانه (Critical Thinking) را آموزش دهد. هدف معرفی جنبه ای کاربردی و عملی از فلسفه است که در اینجا منظور تفکر نقادانه است. اگرچه مهارت داشتن در تفکر نقادانه یکی از مهم ترین ویژگی ها و پیش نیازها در روش علمی است اما کاربرد آن بسیار وسیع تر از علم است. ما به این مهارت نه فقط در علم، در سرتاسر زندگی مان نیاز داریم.

یک رفع اتهام ضروری و تعریفی مقدماتی
شاید در وهله نخست وقتی با عبارت تفکر نقادانه مواجه می شویم معنای واژه نقد و انتقاد کردن به ذهن مان خطور کند که معنای منفی آن عیب جویی کردن و معنای مثبت آن جدا کردن سره از ناسره (خوب از بد) است، اما تفکر نقادانه ربط چندانی به معناهای بالا ندارد. تعریف خیلی مختصرش این است که تفکر نقادانه مهارتی است برای اندیشیدن به شیوه ای شفاف و عاقلانه به منظور انجام عملی یا بررسی عقیده ای یا اتخاذ تصمیمی.
واقعیت این است که فکر کردن مهارتی است آموختنی و به تمرین نیاز دارد. تفکر نقادانه ابزاری است برای درست فکر کردن. در واقع تفکر نقادانه با تاکید بر استدلال گرایی به دنبال بالا بردن سطح عقلانیت در جامعه است.
 
کسی که مهارت تفکر نقادانه را آموخته و تمرین کرده است، در امور زیر تواناست.
- با ساختار استدلال آشناست و می تواند اجزای مختلف استدلال اعم از پیش فرض یا مقدمه و نتایج را تشخیص دهد.
- می تواند نقاط قوت و ضعف یک استدلال را ارزیابی کند.
- خطاهای استدلال و مطالعات را می شناسد.
- با مسائل به طور سازمان یافته مواجه می شود و توانایی حل آنها را دارد.
- می تواند بخش های اصلی، کلیدی و مرتبط با نظر، ادعا یا یک باور را تشخیص دهد.
- می تواند باورها، ارزش ها و تصمیماتش را داوری کند.
- از نگاه های سیاه و سفید و یا صفر و یکی رهایی می یابد و می تواند نقاط ضعف و قوت یک دیدگاه یا بخش های درست و نادرست یک نظر یا یک باور را از هم تفکیک کند.
- می تواند برای مسائل پاسخ های متفاوتی از نظرگاه های متفاوت ارائه دهد.
- تفاوت بین امور واقع (Fact)، تحلیل و توضیح دلیل، تعریف و پیش فرض را تشخیص می دهد.
- خطاهای شناختی ذهن انسان را می شناسد و تلاش می کند با این آشنایی، خطاهای شناختی ذهنش را کمینه کند.
به طور خلاصه ، تفکر نقادانه به مجموعه ای از نگرش ها و مهارت های فکری اطلاق می شود که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار می آیند. در تفکر نقادانه سعی بر این است که هر ادعا یا استدلالی پیش از پذیرفته شدن با استفاده از معیارهای معینی محک زده شود تا بتوان درباره عقلانی بودن یا نبودنش داوری کرد.

این یک مهارت است
باید  توجه کرد تفکر نقادانه مهارت است. مهارت امری است که برای یادگیری آن به تمرین نیاز است. مثلا مهارت رانندگی را در نظر بگیرید. کسی با خواندن کتاب آیین نامه رانندگی یا حتی خواندن 100 کتاب و مقاله درباره رانندگی، راننده نمی شود. برای راننده شدن اگرچه باید اطلاعاتی از طریق کتاب یا یک معلم کسب کرد، اما اصل کار، نشستن پشت فرمان و تمرین کردن است. مهارت ها هم معمولا بدین صورت هستند که با تمرین بیشتر در آن ورزیده تر می شویم.نقادانه اندیشیدن پس از آموزش های اولیه از طریق کتاب، معلم و کارگاه، به تمرین و ممارست نیاز دارد. چه بسا فردی ده ها کتاب در حوزه تفکر نقادانه خوانده باشد یا حتی آموزگار این مهارت باشد و در این عرصه بنویسد و با جزییات نظری آن آشنا باشد اما نتواند این شیوه از اندیشیدن را در زندگی اش عملی کند.
تفکر نقادانه فرآیندی است که برای بهبود در آن به تمرینی مستدام نیاز است. شاید برای بهره مند شدن از این مهارت باید در سراسر طول عمرمان تمرین کنیم و سعی کنیم مدام توانایی مان را در آن بهبود دهیم.
 
فقدان آموزش تفکر نقادانه در  نظام آموزشی ایران و عوارض آن
در فضای کسب و کار ایران اکثر کارفرمایان و مدیران از این شکایت دارند که دانشگاه های ایران فارغ التحصیلانی که توانایی حل مسائل جاری شرکت ها و صنایع را داشته باشند و بتوانند نقاط کلیدی امور پیچیده را تشخیص دهند، به جامعه تحویل نمی دهند در حالی که کشور ما با بحران نیروی تحصیل کرده بیکار مواجه است، اکثر سازمان ها از کمبود نیروی انسانی کاربلد گله مندند. البته این مشکل ابعاد گوناگونی دارد اما قطعا یکی از مهم ترین دلایل این ناکارآمدی فقدان آموزش تفکر نقادانه در نظام آموزشی کشورمان است.
امروزه میزان گسترش مهارت تفکر نقادانه میان شهروندان، از معیارهای توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود و در کشورهای توسعه یافته این مهارت به طور سیستماتیک در نظام آموزشی تدریس و تمرین می شود. به عنوان نمونه می توان به امتحان GRE در کشور آمریکا اشاره کرد. GRE آزمونی عمومی است که در آمریکا و کانادا و بعضی از دانشگاه های اروپایی، متقاضیان ورود به تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) باید در آن شرکت کرده و نمره ای خاص کسب کنند.یکی از مهارت های اصلی که در این آزمون ارزیابی می شود، مهارت تفکر نقادانه است. به عنوان مثالی دیگر، می توان به شرایط و پیش نیازهای استخدام در شرکت های بزرگ و معتبر جهان نگاهی انداخت. معمولا یکی از مهارت های (Skills) ثابتی که سازمان ها انتظار دارند فرد متقاضی از آن بهره مند باشد، در بسیاری از موقعیت های شغلی، از میکروب شناس آزمایشگاه بگیرید تا مدیر IT و محقق و نویسنده و مدرس، مهارت تفکر نقادانه است.

تفکر نقادانه به چه کار می آید؟
واقعیت این است که در دنیای امروزی ما حجم بسیار زیادی از اطلاعات و پیام از طرق مختلف دریافت می کنیم. شبکه های مختلف تلویزیونی، پیام های تبلیغاتی، روزنامه ها و مجله ها، شبکه های اجتماعی و غیره در حوزه های مختلف تخصصی در حال پیام رسانی به ما هستند. انبوهی از اطلاعات که فقط شاید بخش کوچکی از آنها با حوزه تخصصی ما مرتبط باشد و ما در آنها نظر تخصصی داشته باشیم. بسیاری از آنها با مقاصد گوناگون، استدلال های غلط ارائه می دهند، آمار فریبنده عرضه می کنند، دلایل بی ربط می آورند و اطلاعات را تحریف می کنند. بخشی از آنها شایعه یا شبه علم است و در واقع همین اطلاعات به باورهای ما شکل می دهد و در بسیاری از مواقع بر اساس آنها تصمیم می گیریم (مثلا خرید ابزاری خاص برای لاغری، دارویی برای ترک اعتیاد یا یادگیری زبانی خارجی در 72 ساعت).
شرایط وقتی پیچیده تر می شود که میان انبوهی از مطالعات و شبه علم و شایعات، اطلاعات درست و واقعی، اخبار واقعا علمی و استدلال های معتبر و صحیح هم وجود دارد و ما باید آنها را هم تشخیص دهیم. بدانیم شان و بعضی وقت ها بر اساس آنها عمل کنیم یا تصمیمی بگیریم. تفکر نقادانه مهارت درست استدلال کردن، خلاقانه اندیشیدن، برقراری ارتباط بهتر و موثرتر با دیگران و در نهایت تصمیم سازی بهتر را در ما تقویت کرده و چنین مهارت هایی تشخیص سره از ناسره را در مواجهه با انبوه اطلاعات آسان تر می کند.
 
تفکر نقادانه و فضیلت های فکری و اخلاقی
تقویت مهارت تفکر نقادانه علاوه بر اثرات بی شمار مثبت اجتماعی که دارد، به بعضی فضیلت های شخصی و فکری هم می انجامد که مهمترین آنها عبارتند از:
* فروتنی و تواضع فکری: بدین معنا که بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پای بند باشیم) که دانستنی های بسیاری هستند که ما آنها را نمی دانیم. تواضع یا فروتنی فکری یعنی اینکه از محدودیت های دانش و شناخت خودمان آگاه باشیم.
 
* شجاعت فکری: بدین معنا که آگاهی از لزوم مواجهه با انگاره ها، باورها، با دیدگاه هایی که به آنها عواطف منفی قوی داریم و هیچ گاه به طور جدی به آنها گوش نسپرده ایم. بسیارند اندیشه هایی که ما آنها را خطرناک با پوچ می دانیم و از مواجهه با آنها می ترسیم اما به لحاظ عقلانی موجه اند. از سوی دیگر بسیاری از نتیجه گیری ها یا باورهایی که ملکه ذهن ما شده اند، کاذب یا گمراه کننده اند. فهم این دو نکته ما را به شهامت فکری نزدیک می کند.

* نگاه همدلانه داشتن با دیدگاه های مختلف: بدین معنا که با استفاده از نیروی تخیل مان، خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعا بفهمیم؛ البته فهمیدن دیگران لزوما به معنای پذیرفتن نظرشان نیست. برای نگاه همدلانه داشتن، باید از این گرایش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشیم. ما معمولا مایلیم دریافت خودمان از باورها و اندیشه های خودمان را عین حقیقت بدانیم.

* استقلال فکری: بدین معنا که با عقل مان، کنترل باورها، ارزش ها و استنتاج های خودمان را در دست بگیریم. یکی از اهداف مهم تفکر نقادانه این است که افراد یاد بگیرند خودشان جای خودشان بیندیشند و زمام فرایندهای فکری شان را در دست بگیرند.
 
* پشتکار فکری: بدین معنا که دست یابی به فهم یا بینش عمیق مستلزم دست و پنجه نرم کردن با پرسش ها و ابهام هایی است که شاید هیچ کس پاسخ نهایی برای شان نداشته باشد. فضیلت پشتکار فکری مستلزم این است که از دست و پنجه نرم کردن با این پرسش ها و ابهام ها و دشواری ها نگریزیم و برای مواجهه با آنها وقت و انرژی بگذاریم.
 
* اطمینان به عقل و پای بندی به دلایل: بدین معنا که افراد تشویق شوند تا نیروهای عقلانی شان را پرورش دهند و از این طریق خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند؛ باور راسخ به اینکه انسان ها اگر به درستی تشویق شوند و پرورش پیدا کنند، می توانند یاد بگیرند برای خودشان بیندیشند، به دیدگاه های عقلانی دست پیدا کنند، نتیجه های معقول کسب کنند، منطقی و منسجم بیندیشند و یکدیگر را با دلیل اقناع کنند.
 
* فضیلت انصاف فکری: بدین معنا که تلاش کنیم با همه دیدگاه ها عادلانه و منصفانه برخورد کنیم و کمتر اجازه دهیم برخوردمان با برخی دیدگاه ها تحت تاثیر احساسات یا منافع خودمان (دوستان مان یا گروه یا قوم مان) قرار گیرد.

معرفی چند منبع فارسی
همان طور که در ابتدا اشاره شد، نوشته حاضر معرفی بسیار مقدماتی از مهارت تفکر نقادانه بود و در واقع به خود این مهارت ها و چگونگی کسب آنها نپرداخته است. خوشبختانه در سال های اخیر کتاب ها و مطالب بسیار ارزشمندی به فارسی در این حوزه ترجمه و تالیف شده است که به معرفی برخی از آنها می پردازیم:
 
* کتاب هنر شفاف اندیشیدن: اثر رولف دوبلی که نشر چشمه آن را با ترجمه عادل فردوسی پ1ور، بهزاد توکلی و شهر شهروز منتشر کرده است.
 

* کتاب راهنمای تفکر نقادانه: پرسیدن سوال های بجا، نوشته نیل بروان و استیوارت ام. کیلی که انتشارات مینوی خرد آن را با ترجمه کوروش کامیاب منتشر کرده است.
 
* کتاب تفکر نقاد: اثر ریچارد پارکر که نشر شهرتاش آن را با ترجمه دکتر اکبر سلطانی و مریم آقازاده منتشر کرده است.
و سخن آخر اینکه تفکر نقادانه هویتی برای ما می سازد که می توانیم بدان افتخار کنیم. تفکر نقادانه را به خاطر خودمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم به کار گیریم و گسترش دهیم. یکی از مشکلات تفکر، خطای نسبت (Attribution Bias) است که یکی از انواع خطاهای شناختی ذهن به شمار می رود. در یک نمونه از این سوگیری ذهنی، انسان موفقیت هایش را به توانایی خودش نسبت می دهد و شکست هایش را به عوامل خارجی و برعکس. موفقیت های دیگران را به عوامل خارجی نسبت می دهد و شکست های آنان را به ضعف های خودشان! یکی از مهارت های تاکید شده در تفکر نقادانه، شناخت خطاهای ذهنی از این دست است.
 

- ماهنامه دانشمند

منتشرشده در دیدگاه

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور