امروز بر اساس آمار رسمي معلوم شد كه اقتصاد ايران، فصل اول سال جاري را با رشد نسبتا خوب ٤/٤ درصدي سپري كرده كه البته بخش عمده اي از اين رونق، مديون رشد ٥٧ درصدي ارزش افزوده بخش نفت بوده است. اين رشد به نوعي، انعكاس نخستين اثر ايجابي برجام در اقتصاد كشور است. اما آيا از آثار برجام بايد به همين مقدار اكتفا و قناعت كرد؟
پاسخ اين است كه چنانچه استفاده از فرصت هاي برجام را محدود به بازستاني سهم نفتي ايران از بازار جهاني بدانيم بايد ظرفيت ايجابي برجام را خاتمه يافته تلقي كرد.
واقعيت اين است كه ظرفيت برجام مي تواند بسيار فراتر از اين باشد اما اين ظرفيت متأسفانه به دليل تعلل تيم اقتصادي در تسريع اصلاحات بلااستفاده مانده است. اينكه فضاي كسب و كار ايران براي فعاليت هاي اقتصادي مساعد نيست تقريبا مورد اجماع همه كارشناسان است اما سؤال اين است كه آيا تيم اقتصادي گام مؤثري براي مساعدسازي اين فضا انجام داده است؟
فعالان و كارشناسان اقتصادي به اين پرسش پاسخ منفي مي دهند و البته عدم انتشار هيچ گزارش مستندي از سوي تيم اقتصادي در اين زمينه نيز مؤيد نظر كارشناسان و فعالان اقتصادي است.
البته ناگفته نماند كه آثار سلبي برجام از همان روز انتخاب روحاني در اقتصاد ايران ظاهر شد و اكثر روندهاي مخرب اقتصادي به ويژه التهاب ارزي، روند فزآينده تورم و سفته بازي هاي ضدتوليدي متوقف شد.
اينكه چرا اين آثار قبل از توافق ظاهر شد بر اساس نظريه انتظارات عقلايي قابل توضيح است. بر اساس اين نظريه، چنانچه عاملان اقتصادي به اين باور برسند كه اتفاق خاصي در آينده خواهد افتاد كه اقتصاد را تحت تأثير قرار خواهد داد آثار آن اتفاق قبل از وقوع در اقتصاد ظاهر مي شود.
عاملان اقتصادي معتقد بودند كه روحاني قادر به پيشبرد توافق است كه پيش بيني درستي بود و آنچه لازم بود بشود شد و ثبات بر اقتصاد از همان روز انتخاب روحاني حاكم شد. اما براي تحقق وعده دوم روحاني يعني تحرك بخشي به اقتصاد كه تنها و تنها با جلب مشاركت بخش خصوصي ممكن است سياست هاي متناسب با دعوت شعاري از بخش خصوصي اتخاذ نشد.
البته اتخاذ برخي از اين سياست ها در دوره مذاكرات به دليل احتمال سوءاستفاده حريف با محدوديت مواجه بود اما بي عملي هاي غيرقابل اغماضي هم صورت گرفت.
اكنون كه فرصت چنداني تا انتخابات نمانده راهي جز الگوگيري از موفقيت اول نيست. بايد اين پيام به عاملان اقتصادي ارسال شود كه دولت در رانت زدايي از اقتصاد جدي است و طرف مقابل هم به پيام ارسالي دولت اعتماد كند.
اگر دولت در اين اعتمادسازي موفق شود مي توان گفت كه رشد بهاري اقتصاد ايران به رشدي پايدار تبديل خواهد شد كه مي تواند هم بركات خوبي براي كشور داشته باشد و هم رأي اعتماد مجدد مردم به روحاني را در پي داشته باشد.
کانال علی میرزاخانی
نظرات بینندگان
حقوق معلم=1300000تومان
حقوق کارمند وزارت نفت=15000000تا 30000000تومان
استاد بزرگوار جناب آقاي حسين همکار گرامي و ارجمند
علي ميزا خاني / اقتصاد دان از از رشد اقتصادي چهار و چهار دهم در بهار سال جاري سخن مي گويد !
علي ميزا خاني / اقتصاد دان از دستآورد هاي اقتصادي برجام سخن مي گويد !
علي ميزا خاني / اقتصاد دان از رانت زدايي اقتصادي و جلب اعتماد عاملان اقتصادي سخن مي گويد !
علي ميزا خاني / اقتصاد دان از تبديل رشد اقتصادي چهار و چهار دهم در بهار سال جاري به رشد اقتصادي پايدار سخن مي گويد !
شما از بي عدالتي حقوق شرکت نفتي ها نسبت به برخي از اقشار جامعه سخن مي گوييد !
لطفأ ارتباط توضيحات يک اقتصاد دان با فرمايش گوهر بار خود را بيان فرماييد !
اگر شما در کلاس درس اندر فوايد ميوه سخن بگويد و دانش آموز از مشکلات سفر به مريخ بگويد !
من و شماي معلم ، به آن دانش آموز چه مي گوييم ؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
قشر معلم و نظامیان و برخی از دستگاههای دولت هیچگاه دیده نمی شوند و هر چقدر فروش نفت بالا برود نتیجه ان این است که این اقا می گوید بهبود اقتصادی
بهبود اقتصادی کشور در بین کارمندان دولت و حقوق بگیران فقط به نفع کارکنان نفت و اندک سازمانهای معدود دولتی شده است
حقوق و مزایای نفت را با خودت که معلمی مقایسه کن
پس بهبود اقتصادی اصلا و هیچ وقت به نفع من و شمای معلم نخواهد بود
حالا مطلب را گرفتی استاد عزیز