از آموزه ها تا هنجارهای رایج در اجتماع شکافی بس عمیق است.
آنچه می آموزیم با آنچه نیاز جامعه است تطابق ندارد.
اثبات این مدعا کار دشواری نیست بازبینی اجمالی در فهرست کتب درسی می تواند شاهدی بر این ادعا باشد.که ازاین میان ،کتاب ادبیات فارسی پایه دوم متوسطه نمونه ی بارزی است. این کتاب از نظر محتوایی پاسخگوی سلایق و نیازهای نوجوانان امروز نیست.
بررسی محتوایی کتاب بیانگر آن است که مؤلفین کتاب ،دسته بندی های انواع ادبی را به خوبی رعایت کرده اند امابه درون مایه داستان ها چنان که باید نپرداخته اند.
با نگاهی گذرا به فهرست کتاب درمی یابیم، فصل اول با نوع حماسی آغاز شده است ؛ ابیات فاخر رستم و اشکبوس در کنار ابیات ضعیف حمله ی حیدری قرار گرفته است؛ از لحاظ محتوایی، نمایش نبردی سهمگین میان دو ابر قهرمان روشنی و تاریکی است.
درانتهای همین فصل ، داستان بچه های آسمان را می خوانیم؛ نمایش نامه ای با توصیف فقر شرافت مندانه ی دو کودک از خانواده ای فقیر.
فصل دوم، داستان طنزآمیز از جمال زاده، داستان نویس مشروطه است. طعم شیرین طنز درمیان تصاویری از تظاهر و دروغ محو می شود.
درهمین فصل، داستان گیله مرداز بزرگ علوی، روایتگر رنج و اندوه آزادیخواهی از خطه ی شمال ایران است؛ فضای داستان با ضجه های زنی که صدایش روح هر انسانی را می آزارد؛ آغار می شود و تا پایان داستان این ضجه ها ادامه می یابند.
در فصل سوم ادبیات پایداری، قصه کلبه ی عمو تم داستان محنت زدگان سیه چهره ای است که عاقبتی چون پوست رنگین خود دارند. در این فصل از کتاب، دربیابان های تبعید از جبرا ابراهیم جبرا، دانش آموزان، با آوارگان فلسطینی همراه می شوند و از درد و اندوه آنان می خوانند.
درفصل چهارم. دخترک بینوا برگرفته از رمان بینوایان ویکتورهوگو ما را در فضای داستانی رمانتیک قرار می دهد. در این داستان چشمان نافذ دانش آموزانم قدری بازتر داستان دخترک تنها را دنبال می کند. اما در این داستان ناتمام چیزی جز فقر و بی کسی نمی یابند.
جان مایه فصل پنجم با اشعار حافظ وسعدی، گویی چون تنفس صبح فضای تنگ فصول گذشته را تلطیف می کند؛ اما در پایان فصل ششم، داستان خسرو نابغه ای بازیگوش است؛ که به دام اعتیاد می افتد. و در فقر و فلاکت جان می سپارد.درپایان این داستان، سایه ی یأس و نومیدی بادیگر حاکم می شود.
و این فضا در فصل هفتم ،با شعر نو داروگ، اثر نیما یوشیج و باغ من، اثر اخوان ثالث که هر کدام ترسیم گر فضای اختناق و تاریک جامعه هستند؛ ادامه می یابد.
در فصل هشتم ،حبسیه مسعود سعد سلمان،شخصی به هزار غم گرفتارم گنجانده شده است.
در فصول پایانی کتاب، خستگی و رخوت در روح و جان دانش آموزان نمایان است.این فصول سراسریأس و ناامیدی، این اندیشه را در ذهن متبادر می کند.که
آیا معلم مرثیه خوان تاریکی است ؟ آن هم برای دانش آموزانی که سراسر شور و نشاط و هیجان اند.
آیا این همان رسالت خطیری است که بر دوش ادبیات این مرز و بوم نهاده ایم؟
شاید تصور همگان بر این باور است که تنها درد معلم امروز ،غم نان و معیشت است اما به واقع چنین نیست ؛ کلاف سردرگم مطالبات فراموش شده ی این قشر چون غده ای سرطانی رو به رشد است. انباشت این کمبود های آموزشی ودر کنار آن بی تفاوتی مدیران ارشد و بی توجهی به نقد نویسندگان و معلمان ، داستانی دیگراست.
این واقعیت تلخ که :
مدارس ما دری به سوی جامعه نمی گشایند؛ از آنجا نشأت می گیرد که :
گاه دانش آموزان می پرسند آموختن این مطالب به چه درد می خورد؟
مباحث ناهمسان و گاه به روز نبودن مواد درسی، انگیزه ای برای تغییر رفتار که همانا هدف یادگیری است ،ایجاد نمی کند.
سال تحصیلی آینده ،پایه اول نظام فعلی از چرخه آموزش خارج خواهد شد و این روند تا سه سال بعد ادامه می یابد.
تغییرات به عمل آمده در کتاب های متوسطه ی دوم چقدر می تواند روزنه ای به فردایی نوین باشد؟
تدوین کتب آموزش متوسطه می تواند افقی روشن فرا روی دانش آموختگان این مقطع ایجاد کند؛ مشروط بر آن که شاهد رویکردی نوین در کتاب های درسی باشیم. و این با روند فعلی ممکن نیست. مگر آنکه دست اندرکاران تألیف کتب درسی همسو با صاحب نظران و نویسند گان حوزه های تعلیم و تربیت تغییرات راهبردی را لحاظ کنند.
از نظر این نگارنده لازم است کتاب های درسی در یک پرسمان بزرگ علمی تدوین یابد.
دراین پرسمان، گزینش مطالب درسی در همه پرسی فرهیختگان آموزشی، مطرح می شود وبا آرای اکثریت به تصویب می رسد.
با این تمهیدات ، محتوای کتب درسی مطابق بانیاز امروز جامعه دانش آموزی تدوین می گردد.
درنهایت رهاورد ی که نصیب آموزش و پرورش می گردد مطمح نظر صاحبان اندیشه خواهد بود.
درغیر این صورت پروسه ی رکود آموزشی ادامه می یابد.
و همگام با تحولات امروز، اهداف ازپیش تعیین شده آموزشی رخ نمی نماید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان