گروه رسانه/
محمد جولانی به عنوان حاکم کنونی سوریه ، متین ابواحمد را بهعنوان مشاور خود منصوب کرد و در مسجد اموی دمشق سخنرانی داشت. متین ابواحمد در سال ۲۰۱۶ پسر ۱۲ ساله فلسطینی به نام عبدالله عیسی را در حلب سر بریده است.
در حوزه آموزشی، با ادعای اصلاح «اطلاعات نادرست» درجشده در کتابهای درسی توسط دولت پیشین، تغییراتی اعمال شده است:
- عبارات ملیگرایانهای مانند «دفاع از میهن» به «در راه خدا» تغییر یافتهاند. آیا سیاست گذاری ها و ریل گذاری ها در وزارتخانه ی مادر و مولدی چون « آموزش و پرورش » تربیت انسان های متفکر و متعهد به آینده ی کشور با محوریت پرورش « تفکر انتقادی » که غایت نظام های آموزشی توسعه یافته است می باشد ؟
- اصطلاحات دینی نظیر «مغضوب علیهم» و «ضالین» به ترتیب به «یهود» و «نصاری» تعبیر شدهاند.
- موضوعاتی همچون فرگشت و تکامل مغز انسان بهکلی از برنامه درسی مدارس حذف شدهاند.
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا این اقدام حاکمان سوریه پس از کودتا علیه رئیس جمهور پیشین سوریه با واکنش و یا اعتراض فعالان و جامعه ی آموزشی و فرهنگی سوریه مواجه شده است ؟
مگر به لحاظ اخلاقی و انسانی می توان پذیرفت کسی که در ملاء عام کودکی را سر بریده است و مرتکب چنین جنایت وحشیانه ای شده مشاور عالی ترین مقام یک کشور شود ؟
این رسانه در گزارش خود با عنوان : « پرسش های صریح و شفاف صدای معلم از یوسف نوری در حاشیه نشست با وزیر فرهنگ سوریه ؛ وزیر فرهنگ سوریه به چه می اندیشد ... وزیر آموزش و پرورش ما در چه فکری است ؟! ؛ نوشت : ( این جا )
« « وزیر فرهنگ سوریه در دیدار با وزیر آموزش و پرورش اظهار كرد: وزارت فرهنگ سوريه تعهد به تربيت نسلی فرهيخته، بافرهنگ و وطن دوست دارد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، صبح امروز لبانه مشوّح در دیدار با وزیر آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران که در ساختمان شهید رجایی وزارت آموزش و پرورش برگزار شد، اظهار کرد: ملت سوریه هیچگاه حمایت رهبری، نیروهای نظامی و مردم ایران را از ملت سوریه در سختترین شرایط فراموش نخواهد کرد. جنگ سوریه تنها علیه داعش و افراطگراها نبود، بلکه علیه تمام مستبدانه عالم بود که مزدورانی در سوریه را اجیر کرده بودند.
وزير فرهنگ سوريه ادامه داد: تربیت نسلهای کودک و نوجوان برای آینده تمامی کشورها لازم است و یکی از بزرگترین کارهایی که در تمام کشورها انجام میشود، سرمایهگذاری در آموزش و پرورش است.
وی در تشریح فعالیتهای وزارت آموزش سوریه اظهار کرد: وزارت آموزش سوریه بیشترین بودجه را بعد از وزارت دفاع به خود اختصاص میدهد و آموزش در سوریه برای همه مردم بهصورت رایگان است و این آموزشها تا پایه نهم برای همه کودکان و نوجوانان اجباری است. آیا نظام آموزشی ایران اساسا دغدغه ای در ساحت « تربیت اخلاقی » دارد ؟
وزیر فرهنگ جمهوری عربی سوریه با اشاره به مشکلاتی که جنگ با داعش برای این کشور به وجود آورد، اظهار کرد: در دوره جنگ فشارها بر وزارت آموزش افزایش یافته است که بخشی از این فشارها به دلیل خارج شدن بخشهای وسیعی از کشور از کنترل دولت بود و اين موضوع باعث شد تا پوشش تحصیلی کاهش یابد و کسانی که در این مناطق تسلط یافتند، تروریستهایی هستند که هیچگونه ملیگرایی و وطندوستی ندارند و به هیچ قانونی پای بند نیستند ... »
خانم لبانه مشوّح عنوان می کند : « وزارت آموزش سوریه بیشترین بودجه را بعد از وزارت دفاع به خود اختصاص میدهد و آموزش در سوریه برای همه مردم بهصورت رایگان است و این آموزشها تا پایه نهم برای همه کودکان و نوجوانان اجباری است . »
اگر سخنانی که وزیر پیشین فرهنگ سوریه بیان داشته صحیح باشد و اقدامات این وزارتخانه بر محور تربیت نسلی فرهيخته، بافرهنگ و وطن دوست استوار بوده پس این همه صحنه های خشونت آمیز و تنبیه ها و اعدام های خیابانی از کجا و چگونه نشات گرفته است ؟ به ویژه آن که به گفته وزیر وقت فرهنگ سوریه بیشترین بودجه بعد از وزارت دفاع به آموزش و پرورش اختصاص داده شده است ؟
حال پرسش دیگر آن است که وضعیت در کشوری با مختصات ایران که آموزش و پرورش هیچ گاه اولویت حاکمیت در این چند دهه نبوده و پرداختن به « فرهنگ عمومی » و تقویت زیر ساخت های فرهنگی و هدف گذاری های علمی و غیر ایدئولوژیک چندان تاکنون مطرح نبوده است ؛ در صورت ایجاد موج ها و شوک های محتمل الوقوع وضعیت به کجا خواهد انجامید ؟
آیا سیاست گذاری ها و ریل گذاری ها در وزارتخانه ی مادر و مولدی چون « آموزش و پرورش » تربیت انسان های متفکر و متعهد به آینده ی کشور با محوریت پرورش « تفکر انتقادی » که غایت نظام های آموزشی توسعه یافته است می باشد ؟
آیا نظام آموزشی ایران اساسا دغدغه ای در ساحت « تربیت اخلاقی » دارد ؟ کشوری که بر اساس اسناد بالادستی اش قرار بوده در سال 1404 و بر اساس سند تحول بنیادین اش ترسیم گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه باشد ؟
اما پرسشی که به جد مطرح می شود آن است که :
فارغ از احساسات و هیجانات احساسی ، زودگذر و فروانداختن ساختارهای موجود که البته موقتی است ؛
آیا بدون تغییرات و اصلاحات بنیادین فکری و فرهنگی در بطن و لایه های مختلف جامعه ؛ آیا هر گونه انقلاب یا کودتا تنها به حرکتی از یک چاله به چاه دیگر تبدیل نمیشود ؟
« صدای معلم » در « دوران کرونا و جنگ » کلیپی از هم خوانی معلم سوریه ای با دانش آموزانش در کلاس درس و زمانی که مدارس ایران به مدت 25 ماه تعطیل بودند را منتشر کرد :
(ترجمه شعری که این دانشآموزان به همراه معلم خود می خوانند به این شرح است که :
من انسانی هستم که احساس دارم. همیشه پنج حس را دارم. با بینی گل ها رو بو میکشم. با دست چهره پدر بزرگ رو لمس میکنم، با چشم ها تلویزیون میبینم. با گوش هایم صدای ترانه گنجشک ها را میشنوم زمانی که به دورم میچرخند، و با زبانم شیرینی را میچشم و با آن تنم قوی میشود )
کجای کار اشتباه بوده است ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
و مهمترین عنصر آن استفاده از مفهوم و کلمه انقلاب برای تغییر حکومت در سوریه هست.
هر تغییر حکومتی به معنی انقلاب نیست.
تغییر حکومت یعنی یک گروهی بروند و گروهی دیگر جای آن را بگیرند. اما انقلاب حتی می تواند بدون یا با جنگ یا تغییر حکومت باشد و به معنی تغییر بنیان های یک جامعه است.
پس انقلاب ربطی به تغییر حکومت ندارد میتواند با آن باشد یا نباشد.