با سلام و احترام؛
اینجانب مطلب آقای ابوذر غفاری را خواندم. گرچه مطمئن هستم وی شهامت معرفی خود را نداشته و از اسم مستعار استفاده کرده . لازم دیدم گفت و گوی دکتر محمدیان با یکی از سایت های خبری را برای شما ارسال نمایم و خواهش کنم آن را منتشر کنید. تا همگان بدانند کلی گویی های راقم بدون مستندات علمی و پژوهشی است و دکتر محمدیان هم چندان پابند و شیفته پست های ئنیوی نیست . بلکه نگاه او نگاهی مسئولانه است و باری می داند که تا وقتی بر نداشته اند خود را موظف به حضور و انجام وظیفه می بیند.
بي تعارف (2)
دکتر محمدیان: من كارگزار نظام جمهوري اسلامي هستم. نه عَمَله و كارمند اَحزاب و اشخاص
گفت و گوی هفته :
با توجه به اتمام فصل تابستان و اوج فعالیت های سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به منظور آماده سازی کتاب های درسی پایه یازدهم در راستای سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی که از تنوع و فراوانی بالایی برخوردار است، برای کسب اطلاع از فرایند آماده سازی کتب جدیدالتالیف با حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدیان به گفتگو نشستیم تا پاسخی برای سئوالات پر شمار ذهنمان فراهم نمائیم.
* ضمن تشکر از حضرت عالی که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید لطفا بفرمائید چند سال سابقة خدمت دولتي داريد؟
-به لطف خداوند متعال از 6 تير ماه 1360 بهصورت رسمي مسئوليت مستقيم نپذيرفتهام ولي قبل از آن در دوره دانشآموزي نيز تدريس و تبليغ داشتهام. مثلاً در سال تحصيلي 59 ـ 60 با آنكه دانشآموز چهارم دبيرستان بودم در كلاس چهارم همان مقطع تدريس بينش ديني ميكردم البته به جهت سابقة طلبگي و مباحثاتي كه در اين زمينه داشتم اين فرصت براي من فراهم شده بود. با احتساب فعاليت از سال 60 تا به حال 96، 36 سال سابقه كار دارم ولي آنچه محاسبه رسمي شده است تقريباً 33 سال است.
* در چه جاهايي و با چه عناويني خدمت كردهايد؟
- در بين مشاغلي كه داشتهام، از عضويت در سپاه پاسداران، سرپرست فرمانداري، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، تدريس در دبيرستان كه همه اين موارد تا سال 64 اتفاق افتاده است در يك دوره كوتاه در دادگاه تخلفات صنفي سمت قضايي داشتم ولي بعد از آن بهصورت پيوسته معاون نهضت سوادآموزي استان، معاون نهضت سوادآموزي كشور و جانيشن نماينده ولي فقيه به مدت ده سال بودم كه از همين دوره سابقه خدمت رسمي من آغاز شده است.
بعد از نهضت سوادآموزي، در وزارت آموزش و پرورش عناويني مانند قائم مقام وزير در انجمن اولياء و مربيان، معاون حقوقي و پارلماني وزير، مشاور وزير در دورة اصلاحات، دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش و نهايتاً رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي را داشتهام.
* در رزومه كاري شما، ستاد اقامه نماز و صدا و سيما نيز وجود دارد؟
- درست است؛ در دورة اصلاحات براي پر كردن اوقات فراغت كه به تبع مشاور وزير بودن پيش آمد، بهعنوان معاون پژوهش و تحقيق و فرهنگ و پژوهش ستاد اقامه نماز كشور و مشاور فرهنگي رياست سازمان صدا و سيما همكاري و فعاليت داشتهام.
* آيا اين مسئوليتها به جهت رابطة خانوادگي و يا حزبي و گروهي به شما سپرده نشده است؟
- بی تعارف بگویم؛ من از خانوادة متمول يا مشهوري نبودم و نيستم مرحوم پدرم كارمند مياني دولت بود و جز مدت كوتاهي تا سال 60، بعد از 7 تير ماه شهادت شهيد بهشتي و 72 تن، فعاليت حزبي نداشتهام الان هم عضو رسمي گروه، حزب، جبهة سياسي نيستم، البته نه به اين معنا كه من آدم سياسي نيستم و از سياست بيگانهام و يا سر در نميآورم. عرض من اين است كه از 7 تير ماه 60 به اين طرف در هيچ گروه و جناحي و يا دستهبندي سياسي وارد نشدهام.
آنچه مبناي اقدام سياسي و اجتماعي براي من بود تبعيت از خط امام رضوانالله تعالي و رهبري انقلاب بهعبارت كامل آن ولايت فقيه بوده است.
* پس چطور ميشود شما در 19 سالگي مسئوليت ميپذيريد يا به شما مسئوليت ميدهند؟
- فكر ميكنم دليل اين مسأله پر جنب و جوشی من در دورة نوجواني است. بهواسطة شرايط خانوادگي و مدرسهاي كه در آن درس خواندم و معلماني كه داشتم مشخصاً از اول راهنمايي، تبديل به يك عنصر سياسي شدم. كتاب ميخواندم، مقاله و انشاء سياسي مينوشتم، شاگرد درس خواني بودم و از همان سال نيز طلبه شدم. دورهاي كه طلبگي جاذبه نداشت، بهويژه دانشآموز شهري، با معدل بالا و در خانوادهاي كه به ظاهر كارمند دولت بود.
لذا يكي دو سال قبل از شكلگيري انقلاب و بعد از آن با آنكه نوجوان بودم با بسياري از بزرگان ارتباط پيدا كرده بودم و گاهي به مأموريتهايي گمارده ميشدم.
در دورة پيروزي انقلاب نيز از روز اول در فعاليتهاي فرهنگي، سياسي و تشكلهاي نظامي مانند كميته و سپاه و واحدهاي احتياط مساجد شركت داشتم.
همين باعث شد كه براي مسئولان و مردم شهرمان شناخته شده باشم. لذا ميتوانم به جدّ بگويم از رانت خانوادگي و حزبي بهرهمند نبودهام مخصوصاً در مورد اخير به سبب استقلال نسبي كه نسبت به جناحهاي سياسي دارم، هيچوقت مرا از خودشان ندانستهاند هر چند رابطة محترمانه و احترامآميزي با بزرگان اين جريانها برقرار بوده است و در يك عبارت من جزو قبيلههاي حزبي نبودهام.
* پس چرا شما ساليان طولاني مسئوليتهاي بالايي داشتهايد؟ و با كداميك از وزرا بسيار صميمي بوديد؟
- من كارگزار نظام جمهوري اسلامي هستم. نه عَمله و كارمند احزاب و اشخاص. در اين سي سال هم بهصورت رسمي فقط در آموزش و پرورش بودم و هيچوقت ارتباطم را با آموزش و پرورش قطع نكردهام و از اين شاخه به آن شاخه نرفته و حقوقم را با حكم صادره از وزارت آموزش و پرورش گرفتهام.
اما چرا مسئول بودهام؟ این را بايد از كساني پرسيد كه اين حكمها را براي بنده صادر كردهاند ولي آنچه مسلم ميدانم. به لطف خداوند در اداي حق اين مسئوليتها كوتاهي نكردهام و كارنامة پاياني اگر عالي هم نبود قابل قبول بود. تقريباً با تمام وزرای آموزش و پرورش ارتباط كاري خوبي داشتم. در برخي دورهها فشارهای بیشتری را تحمل کرده ام. اما به لحاظ انساني و شخصي برای همه دوستان احترام قائلم و دعايشان ميكنم.
* اما همة اين وزرا شما را بهعنوان معاون يا مشاور حفظ كردهاند و جابه جا نشدهايد؟
- چند بار اين سئوال را از من پرسيدهاند كه شما چرا در دولتهاي مختلف، عوض نشدهايد؟ من هم به شوخي ولي بلا تشبیه گفتهام؛ آن را كه مدام عوض ميكنند «پردة زربفت كعبه» است كه تلألو و درخشش دارد، «حجرالاسود» را كه سنگ سياهی است، عوض نميكنند.
* آقاي دكتر ميتوانيد ويژگي برجسته هر یک از اين وزرا كه نام ميبرم بيان كنيد؟
- شايد كار سختي باشد اما ذكر يك ويژگي معنايش اين نیست كه فلاني از ساير ويژگيها بي بهره است. آنهايي كه با ايشان كار كردهام و يا مصاحبت داشتهام:
آقاي پرورش: انقلابي، اخلاقي و اديب و با سواد با گرايش عرفاني
آقاي دكتر اكرمي: انقلابي، دلسوز و پر حرارت
آقاي دكتر نجفي: آرام و متين،مدير باهوش، آيندهنگر، پيگير و در دوستي با مرام
آقاي دكتر مظفر: انقلابي و علاقه مند به رهبري و ايثارگر و رزمنده
آقاي حاجي: داراي رابطة انساني قوي، تشكيلاتي، با حوصله و تدبير
آقاي فرشيدي: اخلاقي، آرام، داراي روحيه معلمي و اهل قلم
آقاي علياحمدي: باهوش، پرانرژي و جسور، داراي ذهني خلاق و نوآور
آقاي حاجيبابايي: با پتانسيل سياسي و سابقة آموزشي، پرانرژي و برونگرا، پيگير و بلندپرواز
آقاي فاني: آرام و محتاط، كارشناس آموزش و پرورش، مراعي آداب و درونگرا
* مسئوليت اخير ( رياست سازمان پژوهش) را، كِي واگذار ميكنيد؟
- هر وقت بنده را از ادامة خدمت معاف بدارند و مرخصيام را صادر كنند. من همانند سربازي هستم كه پستي را به من سپردهاند تا زمانيكه تحويل نگرفتهاند، بايد سر پست باشم، هر چند مدت اين نگهباني طولاني باشد.
* يعني شما از اين سالهاي طولاني خسته نشدهايد، ظاهراً طولانيترين سالهاي خدمت در سازمان را شما داريد.
- البته آقاي دكتر حدادعادل در حکم مؤسس این سازمان هستند و سنوات خدمت و راهبري ايشان در سازمان پژوهش تقريباً 12 سال بوده است و انصافاً نيز بسيار حضور اثرگذاري را در آن سالهاي ابتدايي انقلاب داشتهاند.
بنده هنوز يك دهه را تمام نكردهام. ولي فرمايش شما درست است، يك نفس تاختن و پيش رفتن آدم را خسته ميكند و عرق انسان را در ميآورد. اميدوارم در سال تحصيلي 96 و 97 كتابهاي درسي دوره دبيرستان و پايه دوازدهم نيز تأليف جديد شوند و مأموريت اينجانب به اِتمام و كمال برسد البته مرخصي قبل از آن نيز، فراغتي خواهد بود تا خدمت ديگري انشاءالله آغاز شود.
ولي اين جمله نيز لازم به يادآوري است كه خستگي و عرق ريختن در شرايط عادي كجا و خستگي و خون دادن در راه خدا در دفاع از اسلام و ايران و اقتدار ملي و امنيت كشور كجا؟ تفاوت از زمين تا آسمان است.
انشاءالله كه شرمندة شهدا و امام نشويم و روز قيامت مشمول عنايت حق تعالي باشيم.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.