چند مدتی است با خودم فکر می کنم که من به عنوان یک فرد دراین جامعه چه جایگاهی دارم .تنها چیزی که به ذهنم خطور کرد اینکه اگر بخواهی سالم در این جامعه زندگی کنی نباید دغدغه ی این داشته باشی که چطور با این حقوق معیشت زندگی را در 30 روزه اداره کنی و تازه در اخر ماه لحظه به لحظه حسابت را بررسی کنی که آیا حقوق واریز شده است یا نه تا شرمنده طلبکارانت نباشی ، شرمندگی زن و فرزند پیشکش .
ما آرزو به دل ماندیم در تمام دولت هایی که آمدند و رفتند بتوانیم یک روز را با آسایش و بدون دغدغه را سپری کنیم نه اینکه جهت طلب قانونی مان هم دست به دامان این و آن شویم یک روز به بهانه 20 درصد افزایش ما را به حمایت از شخصی ترغیب می کنن و یک روز هم کمپینی را اعلام می کنند که دغدغه هایمان را فراموش کنیم انگار ما را بازی می دهند و یا اینکه آلزایمر زورکی به خوردمان می دهند که بیشتر باور پذیرتر باشد.
آنها هم فهمیده اند که با .... می توانند ما را راضی کنند چرا که از این ستون تا آن ستون فرجی است نه برای ما . نیم نگاهی به سایت های خبری انداختم دیدم الحمدالله خدا را شکر وزیری از نخریدن پرادو به خاطر اینکه ماشین خوبی نیست و ناامنه و زود چپ می کنه صحبت می کنه و دلیلش را برای خریدن پورشه میگه و اینکه این انقلاب برایش خوب بوده و توانسته به واسطه ی تلاشش میلیاردها ثروت جمع آوری کنه البته ناشکر نیسیتیم چراکه ما همین پراید را سوار میشیم و دعا گوی وزیر صنعتیم چون او ما را از افتادن در جهنم به خاطر نخریدن کالای ایرانی نجات داد .
در جایی دیگر دیدم که انسان باید با یک ژن خوب ازداوج کنه که حاصلش بشود فرزندی که در سن 23 سالگی آنقدر هوش و ذکاوتش بالاست که بدون استفاده از هیچ رانتی باعث سرگرمه جوانان جویای کار شده و از کشوری دور تحفه ی ناقابل چند هزار میلیارد را اورده تا دعاگویش باشیم بالاخره نخبگی را هم تعریفش فهمیدیم از تداخل دو ژن کارآمد...
اصلا ربطی نداره که بابات چه کاره باشه میخواد معاون باشه یا وزیر و یا نماینده این چه اتهامی است به این جوان می زنند بابا انصاف داشته باشیم ژن خوب او را میلیاردی کرده نه آقازادگی .
در جایی دیگر پرسه زدم دیدم ما باید شکر نعمت کنیم و از دولت بابت همه امکانات خوبی که برای ما فراهم کرده سپاس گزار باشیم .
اعمال 20 درصد قبل و بعد از انتخابات - اعمال 50 درصد امتیازات فصل دهم - هزینه ایاب و ذهاب - هزینه مهد - هزینه غذا - و چندین امکانات دیگر که مجال بیانش نیست از بابت صندوق ذخیره هم خیالمان راحت شد .
اولا اگر این 10هزار میلیارد در بانک می ماند ارزشش کم می شد چون ما خودمان هم امکان نگه داریش نداشتیم 30نفر به ما خیلی لطف داشتند که این پول ها را برای ما نگه داشتند تا در روز مبادا بهمان با چند برابر بدهند ؛ به قول یه فردی که گفت این ها همه معوقه است و شما نباید تهمت بزنید و ماهم خوشحال و خندان گفتیم درست می گه به کوری چشم کسانی که نمی تونن ببیند بازم او باید باشه خلاصه اینکه از تنوع اخبار و احوالات به وجد آمدم و خوشحال و با طراوت از اینکه چقدر همگان به ما لطف و مرحمت دارن و ما ناسپاسیم .
رفتم دو رکعت نماز شکر به جا اوردم و برای همه ی آنها دعای خیر کردم به قولی تمام 12 ماه سال برایمان ماه رمضان باشه چرا که مهمان کریمی هستیم که بدون منت ما را دعوت کرده و سفره ی خانش را برایمان گشوده و هرکس به اندازه حقش از این سفره متنعم میشه پارتی بازی هم برنمیداره .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.