بهتر این بود از اساتید آگاه و نخبگان غیرسیاسی و علمی و آزاد اندیش( دانشگاهی ) استفاده می شد نه کسانی که برچسب دولتی و سیاسی بر پیشانی شان خورده است . کسانی که دغدغه شان همه ی فرزندان ایران زمین باشد نه منافع و سود شخصی . البته اگر موقعیت فعلی جامعه را از نظر فرهنگی و اجتماعی واکاوی کنیم باید پرسید اکنون بازده و محصول آن چه بوده است ؟
رسانه ها و سازمان ها و دستگاه های فرهنگی و تربیتی ( دولتی و نهادهای غیر دولتی ) در جامعه چه کار می کنند ؟
مشکل اینجاست که اهداف و برنامه ها در آموزش و پرورش همیشه و فقط با خطوط قرمز ترسیم می شوند و این خطوط متناسب با نیازها و واقعیات دانش آموزان و نسل جدید و جامعه نیست .
نسلی که بیشترین آسیب ها را از درون مدرسه خورد البته با ندانم کاری ها ی که آموزش و پرورش خود نیز قربانی آن بود و همه این بدبختی ها قبل از مطرح شدن سند 2030 است .
تردید مکن به کسی که می گوید می ترسم بترس از کسی که می گوید تردید ندارم . از کسانی که در تدوین برنامه ها و سیاست ها ، وضع قوانین و اجرای آن نتوانسته اند برای فرهنگیان و متعلمین آن مشکلی را حل کنند و تغییری ایجاد نمایند چگونه می توان انتظار داشت برای سند ملی و تحول بنیادین دل بسوزانند مگر اینکه کیسه ای برای آن دوخته و کلاهی از نمد آن برای خود به سر کنند . فارغ از این سند ما چه گلی به سر خودمان زده ایم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.