چند روزی است که فیلم لایو یک نوجوان 14 در فضای مجازی دست به دست می شود.همین موضوع باعث جنجال و انتقادات زیادی شده است ، از تحلیلها و نگاههای به اصطلاح کارشناسانه کاربران و فعالان فضای مجازی که هر کدامشان از دید خود به این موضوع نگاه میکنند و هر کدام یک نفر را مقصر ماجرا میدانند.
بعد از مشاهده این فیلم هرکس بنا به برداشت خود شخص یاگروهی را مقصر این فاجعه مجازی دانست.
یکی از هدف های اصلی کاربران و تحلیل گران در این موضوع، آموزش و پرورش بود.و شاید اگر خود ما هم به عنوان یک فرهنگی منصفانه به موضوع نگاه کنیم بیترین سهم تقصیر به ارگان خود می دهیم.
وقتی صحبت از فاجعه می شود، تنها منظور اتفاقات فیزیکی نیست، فاجعه تنها آمار تلفات کرونا ، یا سقوط هواپیما و مسائل از این دست نیست. وقتی می گوییم فاجعه ، یعنی این که دغدغه یک پسر بچه نوجوان مسائل جنسی باشد. فاجعه یعنی یک پسر بچه 14 ساله بدون هیچ ابا و ترسی در لایو اینستاگرام با یک بلاگر معروف صحبت کند و وقیحانه حرف های جنسی بزند. آن هم در لایوی که هزاران مخاطب آنلاین دارد.
بیایید کمی منطقی باشیم.. برنامه جامع مسئولین نهایتا فیلتر و جلوگیری کردن از ورود به صفحات و شبکه های مجازی است که بیشتر از این هم بر نمی آید. اما آیا خانواده ها و والدین هیچ مسئولیتی در قبال فرزندان خود ندارند؟ آیا همیشه فقط باید مسئولین را مقصر بدانیم؟
شاید زمان آن رسیده است که معیار مناسب انتخاب کنیم و این نظام آموزشی فعلی را بسنجیم تا ببینیم به چند درصد از اهداف (فارغ از درست یا غلط بود اهداف) رسیدیم.آیا اصلا به عناوین سند تحول بنیادین نزدیک شده ایم؟
این روز ها که بیشتر از هر چیزی صحبت از جنگ نرم و نفوذ دشمن و نشانه گیری در میان جوانان و نوجوان کشور اسلامی ما در میان است. لایو جنجالی و البته جنسی پسر 14 ساله در فضای مجازی بار دیگر این نکته را به ما یاد آورکرد که در مقابل دشمن خود کاملا بی دفاع هستیم .
امروزه استفاده از شبکه های مجازی نسبت به گذشته رواج زیادی داشته است و با توجه به شرایط شیوع کرونا آموزش های دانش آموزان هم به بستر فضای مجازی کشیده است. البته فیلتر و محدودیت راه چاره ماجرا نیست و باید به فکر یک راه چاره اساسی همچون آموزش یا مدیریت خصوصا برای نوجوان ها و افراد زیر سن قانونی بود.
شاید وقت آن رسیده باشد که یک تغییر اساسی در نظام آموزشی ما شکل بگیرد .
نظام آموزشی که سالیان سال است که صرفا وظیفه آن شده است تحویل دانش آموزان به مافیای کنکور جهت بهره برداری بدون آنکه ذره ای رشد فرهنگی و اعتقادی در دانش آموزان ایجاد شود.به صورت ساده تر باید بیان کرد در آموزش و پرورش سال ها است که برای رشد پرورشی دانش آموزان هیچ برنامه ای ندارد و ناراحت کننده تر اینکه چرخ های آموزش این قطار هم لنگان لنگان در حال حرکت است زیرا دانش آموز بعد از حضور 12 سال در این نظام آموزشی کوچک ترین مهارتی به دست نمی آورد.
باید از این فاجعه بار آمده و شیوع ویروس کرونا که به اجبار ما را به سمت آموزش مجازی و حضور دانش آموزان در فضای مجازی برده است، یک درس بگیریم آن هم اینکه در دوره حاضر مهارت های مورد نیاز دانش آموزان جهت رشد و بالندگی تغییر کرده است به فرض مثال رشد سواد رسانه ای در حال حاضر از اهمیت بسیار بالای برخوردار است و لازم است که ما هم متناسب با نیاز های جامعه خود را به روز کنیم تا از فاجعه های بعدی جلوگیری کنیم.
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
نظرات بینندگان
دقیقااا برای آگاهی بخشیدن تو حوزه فناوری ها جدید چکار کرده اموزش و پرورش
اینکه این مسائل جزئی از اجتماع بوده است و خواهد بود حرفی نیست فقط شبکه های اجتماعی امروزه آن را عریان تر و به نظر من بیشتر کرده است. هرچند گریزی از حرکت رو به جلو نداریم و شبکه های اجتماعی محسنات بسیار زیادی هم دارد که این مطلب جای بحث آن نیست. یادتان هست با چه شرمی حدود ده سال قبل کسی از فیلتر شکن حرف می زد؟ ولی امروزه مذهبیون و سنتی ها هم چاره ای جز یافتن فیلتر شکن ندارند؟ یعنی شکستن قبح فیلتر و فیلترشکن ! توسط چه کسی؟؟
. آیا واقعا سیاست گذاری ها و حتی مطالب درسی کتابهای درسی و سرفصل دروس و ... دست مسئولین نیست ؟ آیا تامین معاش معلم که تنها دغدغه اش آموزش و پرورش باشد وظیفه مسئولین نیست؟ آیا ایجاد حداقل رفاه وشغل و ... وظیفه مسئولین نیست؟