به نام خدا
از اصول دین تا آموزش حضوری یا مجازی!(بررسی مشکلات آموزش و پرورش)
همه ما می دانیم و معترفیم که آموزش و پرورش, مهمترین رکن در تغییر و ارتقاء فرهنگ عمومی یک جامعه است.
این موضوع به قدری مهم است که اکثر کشورهای پیشرفته دنیا ، آن را مانند دین رسمی خود قبول و معلمان را پیامبران زمان خود می دانند.
متاسفانه آموزش و پرورش در ایران به دلیل شرایط و تحولات سیاسی سالهای گذشته دارای نقاط ضعف بسیاری است.
کسانی که این موضوع را قبول ندارند ، با یک نگاه ساده به دانش آموزان اطراف خود و بررسی روحیه تحصیل آنها در مدارس و نظر به سطح علاقه مندی آنها به دروس, مدارس و معلمان ، می توانند به صورت بسیار محسوسی این ضعف ها را درک نمایند.
حال سوال اینجاست که چرا با وجود اهمیت بالای آموزش و پرورش و تاکیدات مستمر مقام رهبری بر بالا بردن سطح آن ، هر سال ضعف بیشتری در این مورد حساس, مشاهده می شود.
برای پاسخ به این موضوع به دین بازمی گردیم;
دین دارای اصول و فروعی است.
اصول دین مانند توحید, معاد و ...
فروع مانند نماز, زکوه و ...
حالا به نظرتان ، کسی که در اصول دارای مشکل است و مثلا خدا را باور ندارد ؛ آیا فرقی دارد که نماز چهار رکعتی را دو رکعت بخواند و یا تلفظ کلماتش غلط باشد و ...
آموزش و پرورش هم دارای اصول و فروعی است و بالطبع مشکلات آن هم وابسته به همین اصول و فروع می باشد.
از اصول اولیه آموزش می توان به داشتن علاقه و عشق به تحصیل, اعتماد یادگیرنده ها به معلمان و مربیان اشاره کرد. انگیزه بالا برای تحصیل از اصول آموزش است.
دانش آموزی که علاقه مند به تحصیل است و عشق به یادگیری دارد, دانش را از زیر سنگ و از دورترین نقاط و سخت ترین شرایط دریافت می کند.
محصلی که به مربی خود اعتماد دارد, به تدریس و دستورات او عمل نموده و با علاقه به حرف او گوش می دهد.
معلمی که عاشق علم و دانش آموزان است به راحتی با محصلان رابطه برقرار کرده و حس اعتماد را در آنها ایجاد می کند.
برای دانش آموز بی انگیزه و خسته ، آموزش به صورت حضوری و یا مجازی تفاوتی ندارد.
برای سیستم آموزشی افسرده ، تعطیلات چندروزه ناشی از بدی آب و هوا با تعطیلات یکساله بیماری کرونا فرقی ندارد.
پس مدیریت جامعه, اگر خواهان واقعی ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه است, باید با ترفندهای مختلف و برنامه ریزی های کلان و با استفاده از رسانه ها و ... اول به اصول آموزش توجه نموده و بعد به فروعات آن بپردازد.
اول سطح رفاه معلمان را در جامعه مانند قضات و روسای ادارات بالا برده ، دغدغه های اولیه آنها را رفع کرده ، دیدگاه جامعه را به آنها ارتقا داده و اعتماد عمومی را به این موضوع افزایش دهد. به علم و دانش و جایگاه دانشمندان و نخبه ها توجه ویژه نماید تا کودکان عزیزمان خود را نهایتا در آن جایگاه ببینند و برای رسیدن به آن جایگاه با سخت کوشی تلاش کنند.
باید کودکانمان بدانند که علم بهتر از ثروت است.
درد بزرگ جامعه ما ساعت تدریس و یا تعداد دانش آموزان یک کلاس نیست.
درد آموزش ما مدرک تحصیلی دبیران و آموزگاران نیست.
درد آنجایی است که آرزوی اکثریت دانش آموزان میهن عزیزمان پولدار شدن و ثروت است و دغدغه اصلی معلمان ، تامین مایحتاج زندگی و سرپناه خانواده است.
درد توان مالی آموزگاران و نداشتن قدرت خرید کتاب و نبود اوقات فراغت برای مطالعه است.
درد ، دیدن سر به پایین افتاده معلم در بنگاه معاملات ملکی پدرش توسط دانش آموز می باشد.
خلاصه کلام اینکه ؛
مشکل آموزش و پرورش نبود خواست و اراده جدی برای ارتقا و افزایش بهره وری آن است.
مشکل در اصول است.
پس باید
به اصول آموزش بیشتر توجه کنیم.
فروعات خود بخود حل خواهند شد.
مجتبی کولانی(دبیر آ.پ شهر قدس)
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
نظرات بینندگان